پیامدهای ترور حریری و یک دهه توطئه بر ضد لبنان
خبرگزاری تسنیم: اقدامات مرحل بندی شده اردوگاه غرب بعد از ترور رفیق حریری نشان دهنده برنامه ریزی طولانی مدت آن ها برای بهره برداری های گسترده از پیامدهای این ترور بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، 10 سال پیش در چنین روزی انفجاری در لبنان رخ داد که ترکشهای آن همچنان در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور پراکنده میشود. اولین بار نبود که یک مقام ارشد سیاسی یا دینی از استقلال لبنان تاکنون ترور شده است، اما این بار مجموعهای از عناصر لبنانی و عربی و بینالمللی حادثه ترور رفیق حریری نخست وزیر لبنان را به نسخه ای غیر قابل تکرار تبدیل کردند.
5 دقیقه به ساعت 1 ظهر 14 فوریه سال 2005 باقی مانده بود که بمبی قوی در مسیر کاروان رفیق حریری منفجر شد تا علاوه بر پایان عمر نخست وزیر لبنان، پروژهای که وی در زمینه مشارکت با مقاومت لبنان آغاز کرده و به مراحل پیشرفته ای رسیده بود نیز به پایان برسد. این پایان کار نبود، چرا که سناریوی تفرقه و توطئه بینالمللی بر ضد لبنان و گروههای سیاسی این کشور همزمان با این انفجار کلید خورد تا مانع از ثبات لبنان و اتحاد گروههای سیاسی در این کشور و بازسازی آن در پی جنگهای داخلی و اشغالگری رژیم صهیونیستی در سالهای نه چندان دور شود.
زندگینامه رفیق حریری
رفیق بهاءالدین حریری در سال 1944میلادی در شهر "صیدا" واقع در جنوب لبنان متولد شد. وی تحصیلات اولیهٔ خود را در لبنان و تحصیلات دانشگاهی را در رشته بازرگانی در دانشگاه عربی بیروت به پایان رساند. وی از مسلمانان اهل سنت بود و تا قبل از ورود به سیاست به عنوان یکی از بزرگترین سرمایهداران عرب فعالیت خود را در زمینههای ساختمانسازی و هتلسازی و خرید سهام ادامه میداد.
حریری از سال 1982 به موازات فعالیت اقتصادی وارد فعالیتهای سیاسی شد و به عنوان نماینده پارلمان و سپس به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. وی در دوران فعالیت سیاسی خود در کابینههای مختلف حضور داشت که پنجمین و آخرین کابینه وی در آوریل 2003 میلادی شکل گرفت اما با انتخاب مجدد امیل لحود به ریاست جمهوری لبنان،در اکتبر 2004 از نخست وزیری استعفا داد. حریری در 14 فوریه 2005 در یک حادثه تروریستی به همراه 22 نفر از همراهانش کشته شد.
فعالیتهای اقتصادی:رفیق حریری به موازات تحصیلات دانشگاهیاش در بیروت، به عنوان حسابدار در یکی از شرکتهای خصوصی لبنان به فعالیت پرداخت. حریری به عنوان معلم به عربستان سعودی عزیمت کرد و پس از 6 سال اقامت در عربستان در سال 1970 میلادی به لبنان بازگشت و شرکت "سی کونیست" را بنیانگذاری کرد. رفیق حریری، سپس با شرکت فرانسوی "اوجیه" در هتل سازی طائف عربستان مشارکت کرد و بعد از آن نیز شرکت سعودی "اوجیه سعودی" را تأسیس نمود. در سال 1987 وی تابعیت عربستان را دریافت کرد و از آن سال به عنوان یکی از بزرگترین سرمایهداران عرب فعالیت خود در زمینههای ساختمانسازی و هتلسازی و خرید سهام را آغاز کرد.
رفیق حریری چندین شرکت در عربستان سعودی تأسیس و نیز سهام "بانک دریای مدیترانه"، "بانک لبنانی عربستان" و "بانک عربی" و شرکت "آندوسویز" را خریداری کرد. وی همچنین در سال 1981 مجله "المستقبل"، "صوت العروبه" و "النهار" را خریداری کرده و رادیو "الشرق" را نیز تأسیس نمود و بعدها تلویزیون المستقبل را نیز تأسیس کرد.
فعالیتهای سیاسی: رفیق حریری از سال 1982، به موازات فعالیت اقتصادی وارد فعالیتهای سیاسی شد و به عنوان نماینده پارلمان و سپس به عنوان نخست وزیر انتخاب شد. حریری اولین بار در اکتبر سال 1994 میلادی در دوران ریاست جمهوری الیاس هراوی به نخست وزیری انتخاب شد که کابینه وی 30 وزیر داشت. حریری در ماه می سال 1995، مجدداً مأمور تشکیل کابینه جدید شد. دولت حریری در پی عملیات "خوشههای خشم رژیم صهیونیستی" در نوامبر 1996 استعفا داد و پس از انتخابات پارلمانی در سال 1996، سومین کابینه خود را در 7 نوامبر تشکیل داد که تا پایان دوران ریاست جمهوری هراوی و انتخاب لحود در پائیز 1998 میلادی ادامه یافت. اما چهارمین کابینه وی دو سال پیش از خروج وی از قدرت و بلافاصله پس از پیروزی وی در انتخابات مجلس در اکتبر سال 2000 تشکیل شد و پنجمین و آخرین کابینه وی در آوریل سال 2003 میلادی شکل گرفت که در اکتبر 2004 استعفا داد.
پس از آنکه امیل لحود در سال 1998 میلادی به ریاست جمهوری لبنان رسید، رفیق حریری به مدت دو سال، تا انتخابات مجلس در سال 2000 که پیروزی قاطعی را در بیروت به دست آورد، با وی به معارضه پرداخت. حریری، نخست وزیر وقت لبنان، پس از قریب به دوازده سال حضور در کابینههای مختلف این کشور از مقام خود کنارهگیری کرد و متن استعفانامه خود را تقدیم رئیس جمهور لبنان نمود. استعفای وی به دنبال یک دوره طولانی از تنشهای پنهان و آشکار میان وی با رئیس جمهور صورت پذیرفت که آخرین آنها انتخاب مجدد امیل لحود به ریاست جمهوری لبنان بود. رفیق حریری در 14 فوریه 2005 در اثر انفجار بر سر راه کاروان محافظان؛ به همراه 22 تن از همراهانش کشته شد.
دادگاه فرمایشی برای بهرهبرداری سیاسی از یک ترور
بعد از این ترور بلافاصله موج محکومیت ها آغاز شد و بدون اینکه کوچکترین تحقیقی در مورد این ترور انجام شده باشد، انگشت اتهام غرب و رژیم صهیونیستی و هواداران داخلی آن که در آن زمان قدرت سیاسی را در کشور در اختیار داشتند، به سوی سوریه و حزب الله لبنان نشانه رفت. لشکرکشی های خیابانی به بهانه تشییع جنازه شهید حریری و سالگردهای آن و گفتمان تحریک آمیز سیاسی و تهدید مخالفان دستور کاری اصلی جریان المستقبل و سایر هم پیمانان آن در حوادث بعد از این ترور بود. از سوی دیگر فواد سنیوره نخست وزیر وقت با نقض قوانین داخلی لبنان بدون مشورت با ریاست جمهوری و پارلمان اجازه آغاز تحقیقات بین المللی در مورد این ترور را صادر کرد و مدتی بعد دادگاه بین المللی حریری تاسیس شد.
این دادگاه نیز که اساس آن در مغایرات با قوانین حقوقی و قضایی است، تحقیقات جهت داری را آغاز کرد و همواره به دنبال کشف قرائنی برای متهم کردن سوریه برآمد، اما نبود ادله و تغییر سیاست های غرب در قبال منطقه باعث تغییر رویکرد دادگاه شد و روی اتهامات دادگاه فرمایشی از سوریه به سمت حزب الله بازگشت، در سپتامبر 2010، سعد حریری نخستوزیر وقت لبنان در همین راستا، با تجدیدنظر در مواضع پیشین خود، اتهام به سوریه در ترور پدرش را اشتباه و اتهامی سیاسی خواند.
دادگاه بین المللی که هرگز علاقه ای به بررسی فرضیه احتمال دشت داستن رژیم صهیونیستی در ترور رفیق حریری نداشت، با وجود ادله فراوان از ادامه تحقیقات در این روند خودداری کرد، قرائن مستدل و محکم ارائه شده از سوی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مورد دست داشتن رژیم صهیونیستی در این انفجار نیز نتوانست این دادگاه را مجبور به بررسی نقش اسرائیل در این ترور کند و دادگاه همچنان بر تصمیم سیاسی خود در متهم کردن چهار تن از اعضای حزب الله اصرار ورزید، تصمیمی که حزب الله آن را بی اساس خوانده و به علت عدم مشروعیت دادگاه حریری کوچکترین توجهی به آن نکرد.
دلایل اثبات دست داشتن اسرائیل در ترور حریری
اول: جستجوی طرف برنده در ترور حریری: با بررسی اوضاع سیاسی در آستانه ترور رفیق حریری و دوره بعد از آن میتوان به راحتی متوجه شد که غرب در آن زمان برای گسترش نفوذ و قدرت خود در لبنان و سوریه و کسب جایگاه در خاورمیانه جدید به دنبال حذف نظام سوریه در لبنان بود، چرا که به اعتقاد آنها "عقبنشینی نیروهای سوریه از لبنان در نهایت منجر به سقوط نظام سوری خواهد شد." آمریکا نیز به نوبه خود در تلاش بود سوریه را به سمت کاستن از شدت مواضع سخت خود در قبال عراق بکشاند.
بررسی اتفاقات سیاسی بعد از ترور حریری نیز نشان می دهد که این حوادث هرگز به نفع سوریه نبوده است و جایگاه منطقه ای و جهانی این کشور را با چالش مواجه کرده است.
دوم: بررسی چگونگی ترور: یکی از مهمترین مسائلی که در پی ترور حریری در لبنان جنجالی شد، فرضیههای چگونگی ترور او بود، در این مورد سه فرضیه مطرح شد که انفجار با خودروی بمب گذاری شده، کاشت بمب در زیر زمین و حمله هوایی، این سه مورد را تشکیل می داد. برخی اسناد و قرائن میدانی شامل ایجاد حفره در محل انفجار به ابعاد 15 در 9 متر و با عمق 3 متر، پرتاب شدن خودروها تا طبقه سوم ساختمانهای اطراف، قدرت بالای انفجار در روی زمین و تبدیل نشدن آن به یک موج زیر زمینی، ایجاد خرابی در ساختمان های اطراف، غیر ممکن بودن کاشت بمب در مکان شلوغ انفجار بدون جلب توجه و ... نشان میدهد که دو عامل انفجار از طرق خودروی بمب گذاری شده و کاشت بمب در زیر زمین غیر ممکن بوده است و تنها راه انجام این ترور حمله هوایی بوده که تنها رژیم صهیونیستی به این مورد دسترسی داشته است.
سوم: نوع مواد انفجاری: از سوی دیگر نحوه ایجاد انفجار و آتش گرفتن محل انفجار بعد از انجام آن نشانگر استفاده از مقادیر اندکی از اورانیوم غنی شده در این انفجار بوده است، این موضوع را پزشکان بیمارستان نظامی فرانسه در معاینه "باسل فلیحان " تنها نجات یافته این حادثه نیز متوجه شده و دریافتند وی در معرض تشعشع اورانیوم غنیشده قرار گرفته است. این موضوع عاملان بمب گذاری را محدود به کشورهایی می کند که قدرت استفاده از اورانیوم و غنی سازی آن در ابعاد نظامی را دارند و می توانند از آن در سلاح های مختلف نظامی استفاده کنند.
چهارم: اعتراف سران رژیم صهیونیستی: از تمامی این اسناد متقن که بگذریم، اعترافات تلویحی برخی مقامات صهیونیست از جمله رئیس اطلاعات نظامی اسرائیل گواه مستدلی بر دست داشتن اسرائیل در این ترور است، وی در سخنانش رسما اذعان کرده که دستگاه امنیتی وی بسیاری از ترورها و انفجارهای لبنان را مدیریت میکند. او ضمن اعتراف به اینکه حادثه ترور حریری نقش بسزایی در راهاندازی بسیاری از طرحهای رژیم صهیونیستی در لبنان داشته است، اشاره کرده که توانسته کارهای بزرگی جهت دور کردن اطلاعات و ارتش سوریه از لبنان و محاصره حزبالله به ثبت برساند.
"عاموس هارئیل " روزنامهنگار یهودی در گزارش خود که روزنامه اسرائیلی "هاآرتص " آن را در شماره 25 ماه می 2010 منتشر کرد، آورده که رئیس "امان " در پایان سال 2001 یعنی بیش از 3 سال قبل از ترور پروندهای تهیه کرده بود که در آن انتظار میرفت حریری به دست حزبالله به قتل برسد. به فاصله نه چندان زیادی از این ماجرا روزنامه اماراتی "الاتحاد " دیگر روزنامهای بود که گزارشی محرمانه از آکادمی صهیونیستی مطالعات خاورمیانه منتشر کرد که در آن آمده بود تلآویو در انفجارهای پیدرپی لبنان دست داشته است. طبق این گزارش آریل شارون نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی بعد از ترور رفیق حریری اعلام کرد: اوضاع لبنان تحت کنترل است و تلآویو ارتباطات ویژهای با احزاب چه در داخل یا خارج لبنان که رابطه و قدرت لازم برای ایجاد تحرک در لبنان جهت پایان دادن به حضور سوریه را دارند برقرار کرده است.
دلایل دیگر که نشان دهنده انجام این ترور از سوی رژیم صهیونیستی است، عبارتند از: از کار انداختن سیستم هشدار و پارازیت کاروان حریری، رصد تحرکات کاروان حریری از سوی هواپیماهای شناسایی صهیونیستی، حضور هواپیماهای صهیونیستی در زمان انفجار در آسمان بیروت، ممانعت آمریکا از ارائه اسناد و تصاویر هوایی ماهواره های خود در زمان انفجار به دادگاه حریری و حضور برخی مزدوران شناخته شده رژیم صهیونیستی در صحنه جنایت.
انتهای پیام/ر