الزامات یک توافق خوب هسته ای «لغو یکباره تحریم ها» و «یک مرحله ای بودن آن»
خبرگزاری تسنیم: نکته مهمی که رهبر انقلاب درباره مذاکرات هسته ای متذکر شدند موافقت با اصل توافق بود، که فرمودند: «من با توافقی که بتواند انجام شود موافقم اما با توافق «بد» موافق نیستم.» ایشان چند شاخص برای یک توافق بد برشمردند. ازجمله این که...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، رهبر معظم انقلاب، نوزدهم بهمن ماه در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی، افق گفت وگوهای هسته ای 14ماهه میان جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1 را ترسیم کردند.ایشان با تبیین علت و هدف اصلی دشمنی 36 ساله و ادامه دار دولت آمریکا و خطای محاسباتی آن ها برای به زانو درآوردن و تحقیر ملت ایران، به رفتار و عملکرد منطقی و مستدل ایران در مذاکرات هسته ای و رفتار غیرمنطقی و باج خواهانه طرف مقابل اشاره کردند.
نکته مهمی که رهبر انقلاب درباره مذاکرات هسته ای متذکر شدند موافقت با اصل توافق بود، که فرمودند: «من با توافقی که بتواند انجام شود موافقم اما با توافق «بد» موافق نیستم.» ایشان چند شاخص برای یک توافق بد برشمردند. ازجمله این که؛ توافقی که در اصول ایجاد شود و نه در جزئیات، به این دلیل که جزئیات قابل تفسیر است. دوم؛ توافقی که موجب تحقیر مردم ایران باشد و....
با توجه به سخنان مقام معظم رهبری و ضرورت نگاه هوشمندانه به آثار توافق بد در مذاکرات؛ هدف اصلی این نوشتار درک شاخص های توافق خوب و بد برای ایران است.
ایشان در این میان، هم به توانمندی ها و قابلیت های واقعی ایران اشاره داشتند و هم به اهداف واقعی طرف های غربی از ادامه گفت وگو و رفتارهای آن ها از گذشته تاکنون به ویژه پس از امضای سند ژنو توجه کردند. سخنان ایشان حاوی نکات مهمی است که در این نوشتار سعی داریم با الهام از فرمایشات ایشان، محورهایی را که در بحث هسته ای و انجام یک توافق خوب باید مورد توجه قرار بگیرد تبیین نماییم که برخی از مهم ترین آن ها بدین شرح است:
1 - هرگونه توافقی باید «یک مرحله ای» و روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تاویل باشد.
2 - در یک توافق هسته ای، همه تحریم ها باید «یکباره و یکپارچه» لغو شوند.
3 - هر توافقی باید همراه با حفظ حرمت و جایگاه رفیع ملت ایران همراه باشد.
رهبر معظم انقلاب نوزدهم بهمن ماه در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی، افق گفت وگوهای هسته ای 14ماهه میان جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 راترسیم کردند. ایشان در این میان، هم به توانمندی ها و قابلیت های واقعی ایران اشاره داشتند و هم به اهداف واقعی طرف های غربی از ادامه گفت وگو و رفتارهای آن ها از گذشته تاکنون به ویژه پس از امضای سند ژنو توجه کردند. سخنان ایشان حاوی چندین نکته تامل برانگیز است:
1- تأکید بر یک مرحله ای و روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تاویل بودن توافق
ایشان توافق دومرحله ای را به این مفهوم که «در یک برهه ای درباره ی اصول کلّی توافق کنیم بعد درباره جزییات»، «پسندیده» ندانستند و دلیل آن را تجربه ای دانستند که از رفتار طرف مقابل داریم. ایشان افزودند: «احساس می کنم که این وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی درپی بر سر جزییات.»
طی 12 سال گفت وگوی جمهوری اسلامی ایران بر سر حق خود برای بهره گیری از فناوری صلح آمیز هسته ای به ویژه پس از امضای سند ژنو یا همان «برنامه اقدام مشترک» بارها عهدشکنی های طرف مقابل را دیدیم.
آنگاه که تهران طی یک مدالیته به 6 ابهام مطرح شده پاسخ داد، زمانی که در تاسیسات غیرهسته ای و دفاعی خود را طی همکاری های فراتر از پادمان ها و اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی گشود، هنگامی که بر سر تبادل اورانیوم 5/3 درصد با سوخت 20 درصد نخست با گروه وین و سپس با ترکیه و برزیل توافق هایی داشت و... هیچکدام سبب نشد موضوع هسته ای تهران نزد کشورهای غربی و در رسانه های آن ها بسته شود.
پس از امضای سند ژنو نیز دیدیم که از روشن ترین بندهای تصریح شده در این سند مانند پرداخت بدهی های قسط بندی شده تهران و تبادلات مالی گرفته تا تعلیق تحریم های صنایع هوایی و خودروسازی، یا با تاخیر روبه رو بودیم یا تغییر چندانی را ندیدیم.
این، در شرایطی بود که جمهوری اسلامی ایران به تأیید آژانس بین المللی انرژی اتمی، به همه تعهدهای خود برای کاهش ذخایر اورانیوم 5/3 درصد و تبدیل سوخت 20 درصد، به کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته، توقف ساخت فردو و تاسیسات آب سنگین اراک و... پایبند بوده است.
حتی در همکاری های فراتر از وظایف خود، بر سر 18 گام داوطلبانه با آژانس به توافق رسید و در شرایطی که فعالیت تمام تاسیسات هسته ای و بخش های مرتبط زیر نظر این نهاد فنی - حقوقی قرار دارد، آنگونه که بیستم بهمن ماه مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در گفت وگو با نشریه آمریکایی «وال استریت ژورنال» تأکید کرد، نشست دیگری طی چند هفته آینده ترتیب داده می شود.
هم چنین همان فردای امضای سند ژنو، اختلاف برداشت ها حتی در موضوع های کلیدی مانند اعتراف به حق تهران برای داشتن برنامه صلح آمیز هسته ای نمایان شد، روشن شد دو طرف حتی نتوانسته اند درباره بندهای سوم و چهارم معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (ان. پی. تی) به برداشتی یکسان دست یابند.
از سوی دیگر، بحث ها بر سر لغو تدریجی تحریم ها (مورد اشاره طرف غربی) یا ناگهانی (مورد تأکید تهران) بالا گرفت و همچنان یکی از مهم ترین موضوع های مورد بحث است.
تمام این ها سبب می شود اثربخشی برنامه دومرحله ای برای توافق (توافق سیاسی تا فروردین ماه و توافق بر سر جزییات تا تیرماه) زیر سؤال باشد و این بیم برود طرف مقابل همانگونه که پایبند نبودن خود به تعهدات را نشان داده است، پس از رسیدن به توافق سیاسی از آن برای محدودسازی بیشتر برنامه های تهران و نیز امتیازگیری های داخلی بهره گیرد و از فردای آن تا تیرماه هر لحظه بهانه ای تازه از آستین بیرون آورد و سرانجام با استناد به اختلاف های فراوان، توافق سیاسی و محدودیت برنامه های تهران را پس از تاریخ تعیین شده ادامه دهد.
از سوی دیگر، تأکید بر «روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تاویل بودن توافق» برای این است که به گفته رهبر معظم انقلاب، «این جور نباشد که طرف مقابل که با دبّه کردن و چک وچانه زدن، کار خود را پیش می برد بتواند باز سر قضایای گوناگون بهانه گیری کند، دبّه در بیاورد، کارها را مشکل بکند».
2- برداشته شدن یکباره تحریم ها
رهبر معظم انقلاب در سخنان خود گفتند «همه ی این ها برای این است که سلاح و حربه ی تحریم از دست دشمن خارج بشود» و تأکید کردند «باید «به معنای واقعی کلمه» تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافق به این صورت بشود والّا اگر چنان چه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملّت ایران و مسؤولین و دولت محترم و دیگران، راه های فراوانی دارند و یقینا باید آن راه ها را طی کنند برای این که بتوانند حربه ی تحریم را بی اثر کنند و کُند کنند.»
همانگونه که ایشان پیشتر در دیدار شانزدهم تیرماه مسؤولان نظام، تهدید نظامی و تحریم را دو عامل مادی در دست استکبار جهانی دانستند و تأکید کردند: «تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد.»
ایشان با اشاره به گفته های غرب درباره دست نخوردن ساختار تحریم ها حتی با وجود توافق هسته ای گفتند: هسته ای بهانه است؛ مسأله هسته ای هم نباشد، یک بهانه دیگری می آورند: مسأله حقوق بشر هست، مسأله ی حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را می سازند.
ایشان ششم آذرماه نیز در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین با تأکید بر اقتصاد مقاومتی به عنوان راه مبارزه با تحریم ها تصریح کردند: تحریم و فشار اقتصادی به خاطر همین است که بلکه بتوانند از تلاش های رو به گسترش ملّت ایران جلوگیری کنند.
گرچه در سند ژنو بر برداشتن تحریم های هسته ای یکجانبه، چندجانبه و بین المللی تأکید شده است با این همه، انتظار می رود آنگونه که تهران به تعهدهای خود پایبند بوده است طرف مقابل نیز به آنچه گفته است، عمل کند.
البته آمریکا و اتحادیه اروپا طی 14 ماه گذشته مخالف با متن برنامه اقدام مشترک تحریم هایی علیه ایران وضع کرد و البته در توجیه برخی تحریم های تازه خود ادعا کرد این تحریم ها از پیش بوده و فقط دامنه آن را تغییر دادیم. اینجا نیز سوء برداشت طرف های غربی از متن سند ژنو روشن شد.
با این همه، رییس جمهوری آمریکا از حزب دموکرات که از آبان ماه متوجه شد با اکثریت نمایندگان جمهوریخواه در کنگره آتی روبه رو است، بارها اعلام کرد در صورت تصویب تحریم های تازه علیه تهران آن را با استفاده از اختیارات خود وتو می کند. وی در بیان دلیل تصمیم خود گفته است تحریم های تازه به ایجاد شکاف میان اعضای 1+5 خواهد انجامید و همپیمانان آمریکا شکست گفت وگوها را بر عهده این کشور خواهند انداخت.
در این میان خواست تهران از آغاز اجرای سند ژنو، لغو کامل تحریم ها بوده است و رهبر معظم انقلاب نیز طی سخنان خود بر آن تأکید کردند. بنا براین؛
اولاً همه تحریم های اعمال شده علیه ایران (تحریم های کنگره، تحریم های شورای اروپا، تحریم های شورای امنیت و فرمان های اجرایی رئیس جمهور آمریکا) باید لغو شود.
ثانیاً همه این تحریم ها باید بلافاصله پس از حصول توافق نهایی، لغو شود.
ثالثاً تحریم ها باید لغو شود نه تعلیق به این معنا که باید زیرساخت حقوقی آن ها برچیده شود.
آقای رئیس جمهور هم از مدت ها پیش به مردم قول داده است که در حال انجام همین کار است و اساسا دیپلماسی هسته ای دولت هدفی جز لغو تحریم ها ندارد.
3- در نظر گرفتن تکریم، حرمت و پیشرفت ملّت ایران در برابر زیاده خواهی و زورگویی
رهبر معظم انقلاب در سخنان خود بارها بر «زیاده خواهی، پررویی، باج خواهی» طرف مقابل به دلیل تکیه آن ها بر «زور» و لزوم ایستادگی در برابر آن تأکید کردند. ایشان با تأکید بر این که «معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد»، افزودند: مطمئنّم که ملّت ایران هم آن توافقی را که در آن عزّت او محفوظ بماند، احترامش محفوظ بماند، منافعش حفظ بشود، مخالفتی ندارد، موافقت خواهد کرد؛ منتها باید این خصوصیات، «بلاشک» ملاحظه بشود؛ باید تکریم و حرمت ملّت ایران و مسأله ی اساسیِ مهمّی که عبارت است از پیشرفت ملّت ایران، محفوظ بشود و محفوظ بماند.
ملت ایران 36 سال پیش برای دستیابی به آرمان های انقلاب اسلامی و بازیابی همین کرامت، حرمت و پیشرفت بود که به پا خاستند و سرانجام توانستند اراده خود را به رژیم دست نشانده آمریکا در منطقه دیکته کنند و پایه های آن را فرو بریزند.
طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این ملت بارها در معرض آزمون های خطیر همانند تحریم، ترور، جنگ تحمیلی، رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، حوادث سال 1378، فتنه سال 1388 و... قرار گرفت و هر بار سربلند و البته با اندوختن تجربه های بیشتر از آن مقاطع عبور کرد.
اینک که ایرانیان با صرف هزینه های فراوان مانند فداکاری ها و شهادت نخبگان و قله های علمی و جهادگر خود به دستاوردهای شگرفی در عرصه های دفاعی، موشکی، هوا و فضا، پزشکی، بیوتکنولوژی و... رسیده است، نمی توان با هیچ ابزاری مانع ادامه راه آنان شد.
گفت وگوهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران نیز فقط مرحله ای از روند رو به رشد در مسیر بالندگی نظام است که نتیجه آن، هرچه باشد، جایگاه داخلی، منطقه ای و بین المللی کشور را ارتقا خواهد بخشید؛ همان امری که بی شک مورد خواست دشمنان نخواهد بود و شاید از ترس همین است که می کوشند به بهانه های گوناگون، گفت وگوها را با همین توافق های نیم بند ادامه دهند.
تغییر مسیر دیپلماسی هسته ای ایران و 1+5
بدون تردید، سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسیر دیپلماسی هسته ای ایران و 1+5 را تغییر خواهد داد. مسیری که تا پیش از این فرمایشات در حال طی شدن بود، چند ویژگی اساسی داشت:
1- در مسیر پیشین، توافق سیاسی درباره اصول، از توافق درباره جزئیات تفکیک شده بود.
2- تیم مذاکره کننده ایرانی تقریبا پذیرفته بود چاره ای جز پذیرش یک جدول زمانی بلند مدت برای تعلیق و لغو تحریم ها ندارد.
3- طرف غربی عمیقا دچار این سوء تفاهم بود که ایران جز تداوم مذاکره و رسیدن به یک توافق - ولو توافق بد - چاره ای ندارد.
این سخنرانی همه معادلات را تغییر خواهد داد. سخنان رهبری به این معناست که روش های پیشین نمی تواند ادامه پیدا کند و محاسبات آمریکا درباره الگوی رفتار ایران از بیخ و بن نادرست بوده است. مهم ترین نکته در اینجا این است که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان دهنده این است که هیچ مکانیسم اجباری برای توافق میان ایران و 1+5 وجود نخواهد داشت و ایران فقط توافقی را می پذیرد که آن را به اندازه کافی خوب بداند.
دراینجا چند نکته بسیار اساسی وجود دارد:
یکم - روند مذاکرات این تصحیح مسیر را ایجاب می کرد. آنچه در این سخنرانی اتفاق افتاد یک تصحیح ملی در مسیر مذاکرات است که بر خلاف آنچه ممکن است ظاهرا به نظر برسد، روی تغییر محاسبات آمریکا تمرکز دارد نه روی اصلاح رفتار تیم مذاکره کننده ایرانی.
برای هر کسی که اندکی به مذاکرات اشراف داشته باشد روشن است که آمریکایی ها مذاکرات را به بن بست کشانده اند. آمریکا خواهان آن است که ظرفیت غنی سازی ایران برای یک زمان بسیار طولانی تعطیل شود بی آن که رژیم تحریم ها دست خورده باشد. محاسبه ای که آمریکایی ها بر اساس آن چنین موضعی در مذاکرات گرفته اند این است که تبعات عدم توافق برای ایران آنچنان سنگین است که ایران چاره ای جز پذیرفتن هر پیشنهادی که روی میز گذاشته شده باشد ندارد و در نتیجه هیچ نیازی به بهبود پیشنهادهای روی میز نیست.
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی این موضوع را کاملا برای آمریکایی ها روشن می کند که شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط، ایران توافق نکردن را به تن دادن به یک توافق ترجیح می دهد. بر خلاف آنچه بسیاری می پندارند، اتخاذ این موضع به جای این که آمریکا را سرسخت کند، منعطف تر خواهد کرد. آمریکا اگر تا دیروز دچار این توهم بود که ایران چاره ای جز توافق با هر شرایطی ندارد، امروز می داند که برخی از اشکال توافق وجود دارد که ایران در رد کردن آن تردید نمی کند و خصوصا اگر مذاکرات با روال فعلی پیش برود قطعا توافقی حاصل نخواهد شد. این پیامی است که آمریکایی ها به شنیدن آن از زبان عالی ترین مقام در ایران نیاز داشتند و اکنون یا باید آن را در مواضع خود لحاظ کنند یا این که در انتظار شکست قطعی مذاکرات باشند. این کمک بزرگی به تیم مذاکره کننده است تا بتواند در این مقطع بسیار حساس از آمریکا امتیاز بگیرد. علاوه بر این، آزمونی مهم برای آمریکا هم هست که روشن شود این کشور واقعا به دنبال دست یابی به توافقی است که در آن نگرانی های مرتبط با عدم اشاعه رفع شده باشد یا این که می خواهد توافق هسته ای را به یک ابزار فشار تاریخی بر ایران تبدیل کند؟
دوم - قلب فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی جایی بود که برای دومین بار در یک ماه گذشته تأکید فرمودند در هرگونه توافق نهایی همه تحریم ها باید یکجا برداشته شود. این مهم ترین ضابطه یک توافق خوب از نظر ایران است.
اطلاعات موجود در منابع غربی ظرف هفته گذشته نشان می داد که آمریکایی ها می خواهند در توافق نهایی، تحریم ها را برای یک بازه زمانی طولانی مدت گروگان بگیرند. ایران باید در همان لحظه امضای توافق امتیازهای فراوانی را واگذار می کرد اما به مدت یک دهه - و شاید هم بیشتر منتظر می ماند تا آمریکا تحریم ها را به تدریج، تعلیق - نه لغو کند. اکنون معنای مفهوم توازن در توافق نهایی روشن تر شده است. از دید ایران، فقط توافقی یک توافق متوازن محسوب می شود که در همان لحظه نخست پس از امضای آن، همه انواع تحریم ها لغو شود. این مشکل ایران نیست که دولت آمریکا اختیارات کافی برای راضی کردن کنگره به چنین کاری را دارد یا نه؛ همان طور که ایران متعهد است در صورت حصول توافق، مشکلات داخلی خود را حل کند، دولت آمریکا هم خود باید بار حل و فصل مشکلات سیاسی در واشینگتن را به دوش بکشد.
مهم تر از این، ایران به خوبی می داند که اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریم ها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریم ها بسیار اندک است. اگر قرار باشد آمریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظه ای خواهد داد که چیزی از ایران می خواهد - لحظه امضای توافق - و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، آمریکایی ها که هرچه می خواسته اند را گرفته اند، دیگر انگیزه ای برای امتیازدهی نخواهند داشت.
سخنان ایشان مطالبه لغو یکباره و یکپارچه تحریم ها را به یک مطالبه ملی تبدیل خواهد کرد. مخاطب ملی سازی این شعار، مذاکره کنندگان آمریکایی هستند که تصور می کردند اگر زیر بار لغو یکباره تحریم ها نروند و بر «درگیر شدن ایران در یک جدول زمانی دو دهه ای» برای لغو تحریم ها اصرار کنند، ایران نهایتا چاره ای جز پذیرش آن نخواهد داشت. اکنون دو گزینه پیش روی همه کسانی است که صحنه مذاکرات را رصد می کنند: توافق هسته ای با لغو تحریم و توافق هسته ای بدون لغو تحریم. سخنرانی ایشان به همه این ناظران می گوید گزینه دوم منتفی و گزینه نخست کاملا در دسترس است.
سوم - خروج از تله توافق دو مرحله ای، فوری ترین و از جنبه تاکتیکی مهم ترین موضوع در سخنان رهبر معظم انقلاب بوده است. همه اطلاعات از کانال های مختلف داخلی و خارجی در هفته گذشته نشان می داد دو طرف در آستانه رسیدن به یک توافق سیاسی روی کلیات هستند بی آن که جزئیات بسیار مهم به ویژه در زمینه جدول زمانی لغو تحریم ها را نهایی کرده باشند. سخنرانی معظم له، این پروژه را منتفی کرده و کشور را از یک تله رهانده است. به چند دلیل بسیار مهم، ورود به یک توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات می توانست برای کشور بسیار خسارت بار باشد:
1- قبل از هر چیز آنچه که در اینجا نام آن جزئیات گذاشته شده و تلاش شده به این ترتیب از اهمیت آن کاسته شود، در واقع اصلی ترین مسائل مورد نظر ایران است. موضوعاتی مانند تعداد و نوع ماشین ها، ذخیره مواد، طول زمان گام نهایی، جدول زمانی لغو تحریم ها، اراک، فردو و... موضوعاتی نیستند که تعبیر جزئیات بتواند چیزی از اهمیت آن ها کم کند.
2- توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث می شد:
اولا عدم توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دو طرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بن بست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا می کرد، چاره ای نداشت جز این که در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر آمریکا تأمین شود.
ثانیا انگیزه آمریکا برای توافق روی جزئیات به شدت کاهش پیدا کند. وقتی آمریکا امتیازهای اصلی را که از ایران می خواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزه ای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟
ثالثاً امتیازگیری از آمریکا در حوزه لغو تحریم ها بسیار دشوار و بلکه غیرممکن شود. اتفاقی که عملاً رخ می داد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته می شد که همه تحریم ها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام می شود» برداشته خواهد شد؛ اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات می رسید آمریکایی ها روی همان عدد حداقل 10 سال اصرار و تأکید می کردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود چراکه امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن می توانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.
بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوی این بازی خطرناک را در مذاکرات گرفتند. مسأله اصلی در اینجا این است که اگر واقعا آمریکا قصد جرزنی در مذاکره درباره جزئیات را ندارد، چرا همین حالا و در کنار کلیات، تکلیف مباحث جزئی را هم روشن نمی کند؟ وقتی آمریکا اصرار می کند که مذاکره درباره جزئیات به زمانی دیگر موکول شود، با توجه به سابقه ای که در توافق ژنو از آن بر جای مانده، باید عمیقا بدگمان بود که آمریکا اساسا قصد توافق درباره جزئیات به ویژه حوزه تحریم ها را ندارد و تنها چیزی که در پی آن است متعهد کردن ایران به یک سلسله تعهدات بلند مدت طی یک توافق سیاسی است.
چهارم مسلما سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی به مذاق کسانی که به دست یابی به یک توافق هسته ای به هر قیمت فکر می کردند، یا قول داده بودند که مشکل را در تهران حل می کنند، یا کسانی که آینده سیاسی خود را در گرو توافق هسته ای می دانند، یا آن ها که هیچ برنامه ای برای اداره کشور بدون یک توافق هسته ای ندارند، خوش نخواهد آمد. این سخنان برای آمریکایی هم که خود آماده بلعیدن یک لقمه تاریخی کرده بود، بسیار ناگوار خواهد بود. از همین امروز باید انتظار داشت که ماشین عملیات روانی دشمن به کار بیفتد و با دروغ بافی و جنجال، جریان انقلابی را مانع اصلی توافق هسته ای جلوه دهد. باطل السحر این پروژه جز این نیست که تمام ملت ایران بدانند که مانع اصلی توافق کسانی هستند که بر حفظ تحریم ها و تحقیر ایران تأکید دارند. مقام های آمریکایی اتفاقا در این یک مورد خاص کاملاً صریح و شفاف بوده اند و به همین دلیل مقصر هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات خواهند بود. آمریکایی ها این پیام را از زبان رهبر ملت ایران شنیدند. در 22 بهمن، آن را از زبان خود ملت هم خواهند شنید.
چرا توافق باید یک مرحله ای باشد؟
چرا توافق نهایی با 1+5 به دو بخش «توافق سیاسی» و «توافق روی جزئیات» تقسیم شده است؟ هدف از این بازی دیپلماتیک چیست و سود آن را چه کسی خواهد برد؟
ابتدا توجه کنیم که اساس دعوا میان ایران و 1+5 بر سر همان چیزی است که نام آن «جزئیات» نهاده شده است. موضوعاتی مانند نوع و تعداد ماشین ها، ذخیره مواد، زمان گام نهایی، اراک، فردو، بازرسی ها، 1PMD R&D و... اصلی ترین موضوعات مورد اختلاف میان ایران و آمریکاست که در این ترفند جدید نام همه آن ها جزئیات نهاده شده و تعیین تکلیف نهایی آن ها به مرحله مابعد توافق سیاسی موکول شده است. توافق سیاسی اما ظاهرا شامل یک سلسله اصول کلی خواهد بود که جزئیات آن در ماه های بعد تکمیل می شود.
نخستین نکته در اینجا این است که ایران و 1+5 اساسا نیازی به تفاهم روی اصول کلی ندارند. فهرست کردن یک مشت عبارات کلی بدون شک دردی از ایران دوا نخواهد کرد. بنابراین اگر حقیقتا اراده ای برای یک توافق خوب وجود دارد دو طرف باید مستقیما به سراغ همان چیزی که نامش را جزئیات گذاشته اند بروند و آن ها را تعیین تکلیف کنند.
نکته دوم این است که در شرایطی که درباره جزئیات تفاهمی وجود ندارد، توافق روی اصول کلی فقط یک دام است. توافق روی کلیات، توافق بر سر جزئیات را اجباری خواهد کرد و ظاهرا آمریکایی ها (به همراه کسانی در داخل) دقیقا به دنبال همین هستند که شرایطی ایجاد کنند که ایران دیگر نتواند در جزئیات مناقشه کرده و مجبور شود با امتیازدهی در آن حوزه، شرایط مدنظر آمریکا را بپذیرد. دومرحله ای کردن توافق در واقع روشی است برای کاهش حساسیت ها نسبت به موضوعات اصلی و بازگشت ناپذیر کردن توافق روی مسائل اصلی.
توافق بد چه توافقی است؟
مقام معظم رهبری با دریافت تمامی این نکات، خط سیر مذاکرات آینده را در بیانات خود روشن کردند. از نکات مهم مورد توجه ایشان، هدایت مذاکرات به سمت مطلوب و دوری از توافق بد بود.
در واقع بین توافق خوب و مطالبه آن که از یک سو انسجام ملی را تحکیم می بخشد و از سوی دیگر جامعه را از حالت شرطی شدن پیرامون مذاکرات خارج می کند و توافق بد که به معنای از دست رفتن عزت و استقلال ملت ایران است، شکاف عمیقی وجود دارد. در این ارتباط برای شاخص سازی پیرامون توافق خوب می بایست به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون خطوط قرمز مذاکرات توجه نمود و به عبارتی برخی از شاخص های توافق بد را برشمرد.
1- تفکیک توافق در کلیات از توافق در جزئیات
یکی از فاکتورهای توافق بد از منظر رهبر انقلاب، توافقی است که در آن جزئیات و کلیات از هم تفکیک شده باشند. کارشناسان از پیش هشدار داده بودند که تقسیم بندی توافق به توافق سیاسی (کلیات) و توافق روی جزئیات، توافق سیاسی را تبدیل به یک تله برای کشور خواهد کرد که این مفهوم، چند دلیل دارد. توافق سیاسی بدون توافق در جزئیات، امتیازدهی در جزئیات را اجباری خواهد کرد و کشور را وارد مسیر جبری می کند که به طور طبیعی به مصلحت نیست. توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات موجب خواهد شد که ایران تعهدات عینی و جدی را بپذیرد، بدون این که طرف مقابل هیچ تعهدی جدی و عینی را در حوزه تحریم ها پذیرفته باشد. بنابراین ایده ای که رهبر انقلاب مطرح کردند این است که هر زمان روی کلیات و جزئیات به طور کامل توافق شد، آن روز می تواند توافق نهایی اعلام شود و تفکیک کلیات و جزئیات یک انحراف در مذاکرات است. هم چنین توافق دو مرحله ای چنان که به معنای این باشد که لغو تحریم ها در مراحل بعد مورد تصمیم گیری قرار گیرد یا بخشی از آن ها لغو و مابقی نگه داشته شود، غیر قابل قبول است و کل تحریم ها اعم از تحریم های شورای امنیت، سازمان ملل، کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا باید یکجا برداشته باشد لغو تحریم ها، آن هم به طور یکجا و در یک زمان باید مطالبه اصلی ما باشد.
2- نقض عزت ملی
رهبری در سخنان خود بیان کردند «من با ادامه و پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق خوب موافقم و قطعاً ملت ایران هم با هر توافقی که در بردارنده عزت و احترام او باشد، مخالفتی ندارد. باید در مذاکرات، تکریم، حرمت و پیشرفت ملت ایران محفوظ بماند زیرا این ملت عادت به پذیرش زورگوییِ طرف مقابل اعم از آمریکا و دیگران، ندارد.» در این راستا برخی شاخص ها و اصولی که در راستای حفظ عزت ملی باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
ادامه غنی سازی بومی؛ لازمه حفظ عزت ملی مردم ایران، ادامه غنی سازی است. درست است که غنی سازی یک مسأله صنعتی است که دارای کارویژه هایی در صنایع مختلف است، اما بدون تردید در سال های اخیر به یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است و با عزت ملی مردم ایران، پیوند خورده است. همین موضوع سبب می شود تا به راحتی نتوان از انسداد هسته ای صحبت به میان آورد.
برداشته شدن کلیه تحریم ها؛ لغو تحریم ها آن هم به طور یک جا و در یک زمان، خواسته ملتی است که به اندازه عمر انقلاب برای حفظ عزت خود تحریم ها را در مقابل زورگویی غرب به دوش کشیده است.
حفظ حقوق هسته ای؛ از ابتدای شکل گیری مسأله هسته ای ایران، مردم آگاه در کلیه اجتماعات خواهان حفظ حقوق هسته ای خود بوده اند. به طوریکه شعار «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» از تیم مذاکره کننده هسته ای و دولت می خواهد به دور از هرگونه ضعفی در مذاکرات توافق هسته ای از دستاوردها و حقوق هسته ای ملّت ایران دفاع کنند.
3- نقض منافع ملی
آخرین دور مذاکرات هسته ای فرصتی بود برای شناساندن ظرفیت بی بدیل ایران به نظام بین الملل؛ و نیز مجالی برای ارسال پیام به مخاطبان حاضر در میدان سیاست امروز جهان، که ایران بازیگر پایبند به اصول دیپلماتیک بوده و هست. از طرف دیگر در جریان یکسال مذاکرات، مقام معظم رهبری از دولت به انحاء مختلف در مذاکرات حمایت کردند و این نشان دهنده این است که معیار حفظ وحدت ملی که پشتوانه محکمی برای مذاکره کننده گان ایرانی است، به دقت مورد توجه رهبر معظم انقلاب بوده است.
اما در عین حال بایستی اشاره کرد که گشایش در فضای بین المللی تنها در صورتی به نفع ایران شکل می گیرد که دولت بتواند سیاست های مؤثر پی ریزی کند. پاسخ به این سؤال که سیاست مؤثر دولت که برای منافع ملی مؤثر و با فایده باشد، به معیارها و شاخص های منافع ملی مورد توجه جمهوری اسلامی برمی گردد. پس در این فضا بایستی توجه داشت که هم گام با این حمایت رهبر انقلاب که خود منجر به حمایت تمامی آحاد ملت از تیم مذاکره کننده ایران شده است، این تیم بایستی منافع ملی را نیز سرلوحه کار خویش قرار داده و از آن عدول نکند. برخی از شاخص های نقض منافع ملی عبارتند از عدول از دیپلماسی انقلابی، عدول از حقوق هسته ای جمهوری اسلامی ایران، عدول از حق غنی سازی ایران، عدم توجه به ظرفیت داخلی و چشم دوختن صرف به خارج شاخص های عدول از منافع ملی است.
فرجام سخن
در تاریخ سیاست خارجی کشورمان با حوادث سرنوشت ساز بزرگی مواجه شده ایم، با این حال وجود مقام معظم رهبری به عنوان تعیین کننده سیاست های کلی نظام خود عامل مهمی در جلوگیری از انحراف دستگاه های مختلف اجرایی کشور شده است. با توجه به این نکات طبق فرمایش مقام معظم رهبری، تیم مذاکره کننده ایران بایستی به عنوان طرف مذاکره کننده قدرتمند رفتار کند و با نگاه حداکثری بتواند آمریکا را به دادن امتیازات وادار کند.
در واقع فرآیند اعتمادسازی نباید موجب این توهم شود، که امکان توافق با آمریکا در همه زمینه ها وجود دارد. چنان که برخی حتی پا را از این فراتر گذاشته و ایران را در ایجاد فضای امنیتی مقصر می دانند و معتقدند تنها راه خروج از این وضعیت کوتاه آمدن در مسأله هسته ای است. طرفداران این دیدگاه بدون توجه به پتانسیل های درونی جامعه ایران و استراتژی درون زای اقتصادی تمام بار اقتصاد کشور را به دوش یک توافق هسته ای می گذارند؛ و این همان برداشت نادرستی است که رهبر انقلاب بارها در مورد آن هشدار داده اند.
انتهای پیام/