چهارمین سالروز انقلاب بحرین در سایه رویکرد برد-باخت آل خلیفه
خبرگزاری تسنیم: ریشههای اعتراضات مردم بحرین به دههها قبل و نوع رویکرد خاندان حاکم، روابط دولت و جامعه اعم از حکومت اقلیت بر اکثریت، تبعیض سیاسی علیه شیعیان، اختلاف طبقاتی شیعه و سنی، تغییر ترکیب جمعیتی مردم باز میگردد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری تحلیلی الوقت در مطلبی با اشاره به چهارمین سالروز انقلاب بحرین نوشت: تاریخ بحرین در چند دهه گذشته نشاندهنده اعتراضات مکرر و متداوم مردمی علیه رژیم آل خلیفه به شکلهای مختلف بوده و عرصه سیاسی این کشور کمتر آرامش و ثبات سیاسی به خود دیده است. با این حال، اعتراضات وسیع و قیام مردمی در سال ٢ ١١ تحولی بسیار گسترده و عمیقتر در مقایسه با اعتراضات دهههای گذشته محسوب میشود.
تحولات بحرین پس از وقوع انقلاب در کشورهای تونس و مصر در شمال آفریقا و درست سه روز پس از کنار گذاشتن حسنی مبارک از قدرت آغاز شد که نقشی مهم و انکارناپذیر در آغاز قیام مردمی در بحرین داشتند. هرچند که ریشههای اعتراضات مردم بحرین به دههها قبل و نوع رویکرد خاندان حاکم، روابط دولت و جامعه اعم از حکومت اقلیت بر اکثریت، تبعیض سیاسی علیه شیعیان، اختلاف طبقاتی شیعه و سنی، تغییر ترکیب جمعیتی مردم باز میگردد.
طی دوره چهارساله انقلاب، مطالبات و درخواستهای مردم و گروههای سیاسی مخالف به خصوص شیعیان در مراحل مختلف متفاوت بوده است. در مرحله اول معترضان بر ایجاد اصلاحات سیاسی و سلطنت مشروطه و برکناری نخستوزیری اصرار داشتند. اما با حمله نیروهای امنیتی به متحصنین در میدان لؤلؤ، رویکرد مخالفان وارد مرحله جدیدی شد. در واقع پس از خشونتهای میدان لؤلؤ، تظاهرات و اعتراضات مردمی گستردهتر شد و بخش عمدهای از مردم شیعی بحرین را در برگرفت. همچنین اعضای وفاق از پارلمان بحرین استعفا کردند. در این مرحله گروههای مختلف، درخواست حکومت برای گفتوگو را با طرح پیش شرطهایی رد کردند. از جمله این پیش شرطها، استعفای دولت، پایان حضور ارتش در خیابانها و پذیرش ایده سلطنت مشروطه بود که جریان وفاق مطرح کرد.
در این برهه، بر مبنای مطالبات و درخواستها، گروههای مخالف به دو دسته تقسیم شدند: دسته اول به رهبری وفاق، خواستار ایجاد نظام مشروطه سلطنتی متشکل از سه گروه «همپیمانی برای جمهوری» حکومت منتخب بودند، اما دسته دوم در قالب جریان وفاداری اسلامی و جنبشهای حق و آزادگان بحرین، گزینه سرنگونی نظام موجود در بحرین و ایجاد نظام جمهوری دموکراتیک را مطرح ساختند. البته موضوعات دیگری مانند آزادی زندانیان سیاسی، اصلاحات سیاسی و توقف اعطای تابعیت سیاسی به مهاجرین نیز از سوی مردم مطرح بود. مرحله سوم که پس از ورود معترضان به سایر مناطق پایتخت غیر از میدان لؤلؤ و سرکوب شدید مردم به دست نیروهای امنیتی بحرینی و خارجی در قالب نیروهای سپر جزیره از ١٤ مارس آغاز شد، شرایطی سختی را برای معترضان ایجاد کرد. در این مرحله هر چند اعتراضات مردمی به صورتی محدودتر و پراکندهتر ادامه داشت، شرایط امنیتی مانع پیشرفت تحولات به نفع معترضان شد. پس از آن با امنیتی شدن فضای بحرین و تداوم سرکوب، رعب و وحشتآفرینی از سوی نیروهای امنیتی و در شرایطی که بخش مهمی از رهبران و فعالان سیاسی مخالف تحت بازداشت یا محدودیتهای جدی قرار گرفتند، حتی پس از اتمام دوره وضعیت اضطراری هیچگونه گشایشی در فضای سیاسی و امنیتی بحرین مشاهده نمیشود. در این شرایط یکی از اقدامات مهم شخصیتها و گروههای مخالف تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جامعه بینالمللی و اطلاع رسانی در خصوص رفتارهای رژیم آلخلیفه است که پیامدهای نسبتا مثبتی برای گروههای اپوزیسیون داشته است.
با این حال در تمامی این مراحل مولفه های ثابتی از جمله گفتمان مسلط و اهداف و استراتژیهای نسبتا پایدار بازیگران به رغم برخی تغییرات تاکتیکی و دگرگونی در شرایط صحنه بر جریان انقلاب حاکم بوده است. به نحوی که گفتمان و رویکرد مسلط در مورد بحران بحرین تاکنون رویکرد و بازی برد- باخت بوده است، بدین مفهوم که هرگونه کسب امتیاز و قدرتیابی گروههای مخالف به مفهوم برد مخالفین و باخت رژیم آل خلیفه و بالعکس تفسیر شده است و هرکدام از بازیگران به عنوان یک طرف بحران، هدف برد بازیگر خودی و باخت بازیگر مقابل را مدنظر قرار داهاند، بوده است.
این رویکرد که از سوی عربستان طرح و حمایت شده و از طرف حکومت آل خلیفه نیز به کار گرفته شده در پی آن است که متن سیاست و ساختار قدرت موجود در بحرین را از هرگونه دگرگونی اساسی در نتیجه اعتراضات داخلی و فشارهای منطقهای و بینالمللی مصون نگه دارد. به نحوی که تنها چانهزنیها و گفتگوهای محدود پیرامون تغییر در سیاست بحرین را در خصوص مسائل حاشیهای و غیر اساسی مانند امتیازات اقتصادی و اجتماعی متمرکز نماید. هرچند که برخی از بازیگران فعال در صحنه تحولات چه در میان انقلابیون چه در جناح حاکمیت سعی داشته اند تا با تاکید بر این موضوع که بازی برد- باخت انقلاب این کشور را با بنبست مواجه خواهد کرد، رویکرد بدیلی مانند بازی برد-برد را از طریق تقسیم قدرت و اصلاحات که مبتنی بر مذاکرات و گفتوگو با آل خلیفه است، ارائه نمایند. البته این رویکرد در سایه رویکرد امنیتی آل خلیفه و نبود ملزومات و عناصر کافی برای به چالش کشیدن گفتمان مسلط با شکست مواجه شد. در این میان عواملی چون یکدست نبودن مخالفان بحرین و پراکندگی آن ها، عدم اتصال این کشور به منابع سرزمینی تاثیرگذار و در نهایت استمرار حمایت های بیرونی از رژیم آل خلیفه سبب شده است تا آل خلیفه نه تنها با تاکید بر رویکرد برد – باخت از هرگونه واگذاری امتیازات سیاسی اساسی به مخالفان امتناع نماید بلکه با امنیتی کردن فضای این کشور، به بازداشت و محاکمه مخالفان اقدام نماید.
انتهای پیام/