داوریاردکانی: از نظر مرحوم آشتیانی تاریخ فلسفه یا روایت انحراف است یا استقامت
خبرگزاری تسنیم: رئیس فرهنگستان علوم میگوید مرحوم جلالالدین آشتیانی میخواست به تهران بیاید و کتابی درباره مسائل اصلی فلسفه اسلامی به زبان قابل فهم برای دانشجویان دانشگاهها بنویسد اما متاسفانه شرایط مهیا نشد و این کتاب همچنان نانوشته ماند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم رضا داوریاردکانی استاد پیشکسوت فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم در مراسم بزرگداشت حاج ملاهادی سبزواری و یادبود دهمین سال درگذشت استاد جلالالدین آشتیانی با موضوع «نامهای از استاد» سخنرانی کرد و بخشهایی از نامهای که مرحوم آشتیانی در پاسخ به یکی از سوالات داوریاردکانی درخصوص معاد جسمانی نوشته بود خواند.
داوری اردکانی با بیان اینکه در این جلسه قصد دارم بیشتر خاطره بگویم، اظهار کرد: یکی از غنیمتهای زندگی من آشنایی با آقای آشتیانی بود. تاریخ این آشنایی به 50 سال پیش برمیگردد و تا زمانی که ایشان زنده بودند این آشنایی ادامه داشت.
وی با بیان اینکه ما توسط یک دوست مشترک و در خانه آن دوست برای نخستین بار با هم آشنا شدیم، گفت: در همان نخستین روز آشنایی وقتی ایشان فهمیدند که من دانشجوی فلسفه هستم، یک بحث فلسفی بین ما در گرفت. آقای آشتیانی به کانت اعتراض کردند و اگر چه من دفاعی از کار کانت نمیکردم اما با اعتراض ایشان و منظری که داشتند موافق نبودم.
داوریاردکانی ادامه داد: در آن زمان من یک دانشجوی فلسفه بودم و آقای آشتیانی که حدود 8 سال از من بزرگتر بودند استاد فلسفه! بحث ما یکطرفه پیش میرفت و یکی از دلایلاش آن بود که ایشان کانت را از کتاب «سیر حکمت در اروپا»ی فروغی خوانده بودند و به نظر من مطالعه کانت از آن کتاب نمیتواند کسی را به سطحی برساند که بتواند به انتقاد از کانت بپردازد.
رئیس فرهنگستان علوم به ذکر خاطره سخنرانیاش در دانشگاه مشهد در حضور مرحوم جلالالدین آشتیانی پرداخت و گفت: من پیشتر به ایشان عرض کردم که شما نباشید من راحتتر سخن میگویم ولی ایشان لطف کردند و تشریف آوردند. در آن سخنرانی من اظهار نظر مثبتی نسبت به غزالی داشتم و کار او را مهم دانسته بودم، وقتی سخنانم پایان یافت، آقای آشتیانی از سخنان من تمجید کردند و گفتند به جز آن یک موردی که درباره غزالی بود سخنرانی خیلی خوبی بود!
وی افزود: بعد از جلسه با ایشان درباره غزالی بحث کردیم و به ایشان گفتم منظر و دیدگاه ما با هم متفاوت است، من به تاریخ فلسفه نگاه میکنم و شما فلسفه اسلامی را مدنظر دارید. از منظر من انحراف یا استقامت چندان اهمیتی ندارد، کارکرد و تاثیر هرکسی چه انحرافی باشد چه مستقیم مهم تلقی میشود.
به گفته داوریاردکانی نگاه استاد آشتیانی به گونهای بود که غزالی را دچار انحراف اساسی در زمینه فلسفه میدید و نمیتوانست اهمیتی برای کارش قائل شود. حتی گاهی به ما میگفت که شما هم باید نگاهتان را اصلاح کنید. از نظر ایشان تاریخ فلسفه تاریخ انحراف یا استقامت است و باید از این منظر به آن نگریسته شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: آقای آشتیانی در اواخر عمرشان قرار بود از مشهد به تهران بیایند و در همین موسسه حکمت و فلسفه ادامه تحقیقاتشان را انجام دهند؛ ایشان به من گفتند میخواهم کتابی جامع درباره مسائل اصلی فلسفه اسلامی به زبان قابل فهم و امروزی بنویسم تا منبع دانشجویان دانشگاههای کشور باید. اما متاسفانه شرایط به شکلی پیش نرفت که این امر صورت بگیرد و این کتاب نوشته نشد.
داوریاردکانی در پایان گفت: کمبود چنین کتابی هنوز هم احساس میشود، آقای آشتیانی میخواست این کتاب را در حدود 400 صفحه بنویسد تا همه مسائل فلسفه اسلامی برای نسل جدید قابل فهم و تاثیرگذار باشد. این کتاب در گذشته نبود و امروز نیست و فکر نمیکنم در آینده نزدیک هم نوشته و منتشر شود.
انتهای پیام/