چرا نامه سناتورهای جمهوریخواه ناقض قوانین است؟
خبرگزاری تسنیم: اقدام سناتورهای جمهوریخواه در نگارش نامهای سرگشاده به رهبران ایران، مصداق نقض قوانین آمریکا و همانند اقدامات حزب فدرالیست این کشور در دو قرن پیش بود، حزبی که نهایتاً بهعلت فتنهانگیزی مورد نفرت قرار گرفته دچار مرگ شد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رویترز در یادداشتی تحلیلی در مورد نامه سناتورهای آمریکایی به رهبران ایران نوشت: زمانی که سناتورها و اعضای کنگره با دور زدن یک رئیس جمهوری مناقشهبرانگیز بهصورتی مستقیم و بیواسطه با دشمن خود ارتباط برقرار کردند چهچیزی رخ داد؟ آنها پایداری حزب خود ــ و یکپارچگی ملت آمریکا ــ را تضعیف کردند.
این همان چیزی است که برای فدرالیستها ــ همان حزب باشکوه جورج واشنگتن، جان آدامز و الکساندر همیلتون ــ رخ داد. آیا شرایط مشابهی نیز برای حزب کنونی جمهوریخواه رخ میدهد؟
روز دوشنبه بود که 47 سناتور جمهوریخواه نامهای را خطاب به رهبران ایران نوشتند تا آنها را مطلع کنند که رئیس جمهوری ایالات متحده غیرقابل اعتماد است. بهگفته آنها هرآنچه رئیسجمهوری اوباما وعده آن را میدهد، زمانی که وی منصب خود را ترک کند و نامزد آنها تصدی پست ریاست جمهوری را بهعهده بگیرد میتواند لغو شده و به شرایط پیش از آن بازگردد.
تدوین و انتشار این نامه از سوی یک سناتور تازهکار بهنام تام کاتن هماهنگ و به پیش برده شد؛ این کارِ حزب جمهوریخواه اگرچه دقیقاً بهموازات فتنه فدرالیستها طی جنگ 1812 نیست، اما شبیه آن است.
مردم آمریکا هیچگاه حزب فدرالیست را بهخاطر همراهی با خیانت(کاران) طی آن جنگ نمیبخشند. امروزه نیز، کاتن و دیگر جمهوریخواهان بهخاطر پشتکردن به رئیس جمهوری منتخب ملت مورد انزجار قرار گرفتهاند.
حزب فدرالیست جورج واشنگتن و حزب "دموکرات ــ جمهوریخواه" توماس جفرسون برای دو دهه بهشدت به تقابل با هم میپرداختند. احساسات حزبی چنان افزایش یافت که آدمک و تمثال آدامز در زمانی که رئیس جمهوری بود به آتش کشیده شد. چند سال پس از آن، آرون بور، معاون رئیس جمهوری آمریکا، همیلتون، رهبر فدرالیستها و مخالف همیشگی خود را هدف گلوله قرار داد و به قتل رساند.
همانگونه که جان مارشال، مشهورترین رئیس دیوان عالی آمریکا که این پست را طی سالهای 1801 تا 1835 بهعهده داشت، عنوان کرده است: "(منصب) رئیس جمهوری تنها نهاد ملی در حوزه روابط خارجی و تنها نماینده ملت در مقابل ملتهای خارجی است".
با این حال مقاومتهای حزبی طی سالهای اولیه نظام جمهوری شروع به فروکش کردن کرد. طی 22 سال نزاع بین قدرتهای بزرگ اروپایی ــ دورانی که با انقلاب فرانسه و جنگهای ناپلئونی شناخته میشود ــ حزب واشنگتن و آدامز هوادار پیوندهای نزدیکتر با انگلیس بود. اما حزب جفرسون و جیمز مدیسون، که دموکرات ــ جمهوریخواه نامیده میشد، بهشدت فرانسه را ترجیح میداد.
فدرالیستها در سال 1800 منصب ریاست جمهوری را به دموکرات ــ جمهوریخواهان واگذار کردند، که اولین انتقال دموکراتیکِ قوه مجریه از یک حزب به حزبی دیگر در تاریخ مدرن است. اما زمانی که جفرسون وارد کاخ سفید شد، بهشدت مورد هجمه وحشیانه مخالفان خود قرار گرفت. نویسنده اعلامیه استقلال آمریکا بهخاطر سیاست خارجی خود تهدید به قتل شد.
پس از آنکه جفرسون یک تحریم خارجی را اعلام کرد، یک مرد ساکن در بوستون خطاب به وی نوشت: "تو یک شرور دوزخی هستی." یک فرد دیگر این هشدار را به وی داد: "تو هدف گلوله قرار خواهی گرفت ... تو یکی از بزرگترین ظالمان در کل جهان هستی. تو از بناپارت هم بدتر هستی".
پس از اینکه رئیسجمهوری مدیسون از کنگره خواست تا اعلامیه جنگ علیه بریتانیا در سال 1812 را تصویب و اعلام کند، احساسات بازهم شدیدتر شد. دو سال بعد طی یک نزاع نفرتانگیز، برخی فدرالیستها پیشنهاد جدایی از اتحادیه (ایالات متحده) را مطرح کردند.
بانکهای ناحیه نیوانگلند (واقع در شمال شرقی ایالات متحده امروزی) به جورج سوم (پادشاه انگلیس) بیش از مدیسون پول قرض دادند. دولت فدرال تا آستانه ورشکستگی به پیش رفت. ایالتهای کانکتیکت و ماساچوست نیروهای نظامی خود را تأسیس کردند. کالب استرانگ، فرماندار ماساچوست فرستاده محرمانهای را به انگلیس فرستاد تا زمینهساز یک صلح جداگانه با دشمن شود.
و شرایط واقعاً دشوار شد.
در سال 1814، 26 هیئت از پنچ ایالت ناحیه نیوانگلند با سفر به هارتفورد در کانکتیکت، نشست محرمانهای را برگزار کردند. مجمع بهاصطلاح هارتفورد، فهرستی از تقاضاهای خود را تدوین کرد. اولتیماتوم (اتمام حجت) آنها به خودی خود به اهمیت تهدید ضمنی که در ورای آن قرار داشت، نبود. اگر مدیسون کوتاه نیاید، نیوانگلند ممکن است از ایالات متحده جدا شود.
این مجمع سه "سفیر" را برای ارائه درخواستهای خود به مدیسون تعیین کرد، همانند اینکه نمایندگان ملتهایی جدا باشند و همانند کسانی که جدای از رئیس جمهوری ایالات متحده، این توان را یافتهاند تا سفرایی را تعیین و روابط خارجی را هدایت کنند.
رئیس کنونی مجلس نمایندگان آمریکا، جان بینر و دیگر رهبران جمهوریخواه مجلس نمایندگان، نتانیاهو (نخستوزیر اسرائیل) را دعوت کردند. سخنرانی نتانیاهو در تاریخ 3 مارس، پروتکلهای (اصول) ذکرشده در قانون اساسی ایالات متحده را نقض کرد. پدران بنیانگذار آمریکا مشخص کردهاند که "پذیرش سفرا و دیگر مقامات و وزرای خارجی" مسئولیت خاصِ رئیس جمهوری است. دعوت بینر از نتانیاهو قانون اساسی ملت آمریکا را نقض کرد.
نامه سرگشاده تدوین شده از سوی کاتن خطاب به ایران نیز روح قانون اساسی را نقض کرد. هرچند این موضوع که آیا وی و دیگر سناتورها قانون را زیرپا گذاشتهاند، بیش از اینها قابل بحث است. با این حال در قانون موسوم به لوگان مصوب سال 1799 آمده است: "هر شهروند ایالات متحده، صرف نظر از مکان سکونت و منصبی که دارد، در صورتی که بدون اجازه ایالات متحده، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم اقدام به آغاز یا انجام مکاتبه یا گفتوگو با هر دولت خارجی یا مقام خارجی یا مأموران آنها بکند و هدف از این ارتباطات و مکالمات، اثرگذاری بر اقدامات یا رفتار هر دولت خارجی یا مقام خارجی و مسئولان آنها در یکی از مناقشات یا مجادلات مرتبط با دولت آمریکا و یا به شکست کشاندن تدابیر دولت ایالات متحده باشد، بایستی بهموجب این قانون به پرداخت جریمه یا حبس تا حداکثر سه سال و یا هر دو محکوم شود".
با این حال به نظر نمیرسد که ارشدترین مجری قانون در آمریکا بتواند آنها را متوقف کند و یا حتی تلاشی برای این کار داشته باشد. کنگره پیشتر و بهخلاف میل رئیس جمهوری، موضع و نظر خود را به دولتهای خارجی ابراز کرده است، برای مثال در سال 1920، 88 عضو مجلس نمایندگان آمریکا با ارسال پیامی تلگرافی به دیوید لیولد جورج، نخستوزیر انگلیس نسبت به سیاست این کشور در قبال ایرلند اعتراض کردند.
اما شاید کنگره تاکنون هیچگاه به این صراحت و آشکارا در عرصه خارجی به رئیس جمهوری آمریکا بیاحترامی نکرده باشد. یا اینکه تا کنون هیچگاه به این اندازه، برای مختل کردن یک مذاکرات بینالمللی بهگونهای فعالانه مداخله نکرده باشد.
همانند فدرالیستها در سال 1814، رهبران جمهوریخواه در زمان کنونی در حال فرو رفتن در گرداب هستند.
هر اتفاقی که برای حزب فدرالیست رخ داد؟ زمانی مذاکرات مدیسون به یک معاهده صلح با انگلیس منتهی شد و یک هفته پس از آن ژنرال آندرو جکسون نیروهای انگلیسی را در نبرد حماسی نیواورلئان شکست داد، هیئتهای اعزامی به مجمع هارتفورد همچون افرادی احمق و خائن به نظر میآمدند.
اولین حزب سیاسی ایالات متحده بهسرعت دچار مرگ شد. بر اثر دشنامهای رأیدهندگان میهنپرست، فدرالیستها هرگز نتوانستند که برای بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی برسند. ایالات متحده برای دو دهه پس از آن یک نظام سیاسی تکحزبی داشت، تا زمانی که حزب "ویگ" در سال 1833 مطرح شد.
جمهوریخواهانِ دوران مدرن تاریخی طولانیتر از فدرالیستها دارند. حزب تام کاتن ریشه محکمتری از حزب واشنگتن برای خود ایجاد کرده است.
اما سناتور تازهکار منتخب از ایالات آرکانزاس (تام کاتن) باید برحذر باشد. مردم آمریکا هیچگاه خیانت ــ یا چیزی شبیه به آن ــ را دوست نمیدارند.
انتهای پیام/ع*