معراجیپور: «عباس دست طلا» را نباید خواند و کنار گذاشت؛ باید کار کردن را از آن یاد بگیریم
خبرگزاری تسنیم: نویسنده کتاب «عباس دست طلا» گفت: ما عین «عباس دست طلا»ها بسیار داشتیم که از جان و مال خودشان مایه گذاشتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اوایل امسال بود که کتاب «عباس دست طلا» بعد از اشاره مقام معظم رهبری به این کتاب مورد توجه قرار گرفت و چاپهای متعددی از آن در بازار نشر عرضه شد.
چندی پیش هم مقام معظم رهبری در دیداری که با جمعی هنرمندان و فعالان عرصه فرهنگ داشتند، با توجه به درخواست نویسنده، این کتاب را امضا میکنند و به نویسنده آن تقدیم میکنند.
به بهانه پایان سال 93 که سال بسیاری خوبی برای این کتاب بود، محبوبه معراجیپور، خاطرهنگار «عباس دست طلا» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به توجه مقام معظم رهبری به کتاب «عباس دست طلا» گفت: بیشک اگر نگاه اندیشمندانه حضرت آقا نبود، شاید نویسندگانی مانند من و یا عدهای که در این عرصه کار میکنند، با وجود مشکلات عدیدهای که در این قضیه است، شاید نمیتوانستیم آن انگیزه لازم را برای این امر مقدس داشته باشیم.
وی افزود: عنایت و توجه حضرت آقا با حضور گسترده مردم نیز همراه است یعنی همانطور که عرض کردم مدیریت جهادی، اقتصادی، کار، تلاش. یعنی مردم با مدیریت جهادی درست و به جا هشت سال دفاع مقدس را به خوبی پیش بردند. امروز هم این کتاب میتواند الگویی باشد برای این که مردم حضور بیشتری در سیاست و اقتصاد داشته باشند. یعنی این کتاب فقط به عنوان کتابی که خوانده شود و عبور شود نیست، یک نوع درس است.
معراجیپور با اشاره به جایگاه ادبیات در فرهنگ گفت: فرهنگ زیر بنا است، اما از نظر سیاسی و اقتصادی مردم باید حضور مستمر داشته باشند، من نویسنده این کتاب هستم. این کتاب با قلم داستانی نوشته شده است اما همانطور که عرض کردم همه چیز واقعی اتفاق افتاده است و ساختگی نیست و مبالغه نشده است، صداقت در کار است، هم در قلم و نوشتار و هم گفتاری که ایشان داشتند.
این نویسنده ادامه داد: ما عین «عباس دست طلا»ها بسیار داشتیم که از جان و مال خودشان مایه گذاشتند. مردم همه مشارکت داشتند ولی موردی که من با ایشان برخورد داشتم، از بچگی و از تربیت خانوادگی آنها بود که مرد باید تلاش کند و از تنبلی به دور باشد، تو باید کارهای بزرگی انجام دهی! این در ذهن وی مانده بود و بسیار کار کرد، یعنی زمانی که به جنگ رفت، خانه بزرگ وماشین داشت، گاراژ داشت وهیچ نیاز مالی نداشت. وقتی که آقای باقری به جبهه میرود به جای این که اسلحه دستشان بگیرند، آچار و پیچ گوشتی و از این نوع وسایل صنعتی دستشان میگیرند، که ماشینهایی که ترکش خوردهاند برای رزمندگان آماده کنند.
معراجیپور با اشاره به خاطرهای از عباس علی باقری گفت: من از ایشان پرسیدم که آیا به شهادت فکر میکردید؟ ایشان خندید و به من گفتند که ای بابا خانم من هرگز وقت نداشتم به شهادت فکر کنم، شما چه میگویید؟ من به همسرم گفته ام همانطور که سالم میرویم باید سالم هم برگردیم، من اگر نباشم چه کسی میخواهد کارها را انجام دهد؟ اندیشه اینچنین شخصیتی، ایرانی آزاد و آباد بود، ایرانی که تحت سلطه هیچ سلطهگری نباشد. غیور بودند و غیرت داشتند یعنی در جایی که وارد جبهه شدند و دیدند که واقعاً امکانات نیست و حتی غذا به این افراد ندادند خودشان با پول خودشان برای گروهش غذا تهیه میکند بدون این که نق بزند و میگفت من نمیخواستم بار باشم، رفته بودم که همراه باشم و میخواستم برای رزمندگان کار کنم.
نویسنده «عباس دست طلا» ادامه داد: وقتی کتابی خوب نوشته میشود، قطعاً در جامعه هم تأثیر خوبی دارد و مردم از آن استقبال هم میکنند. من خودم را جای آقای باقری گذاشتم که ایشان هشت سال با اخلاص بدون هیج توقعی شبانه روز کار کرد. حضرت آقا هم فرمودند با مدیریت جهادی و اقتصادی همه کار و تلاش کنند، قبل تر از آن هم من فرامین آقا را گوش میدادم، همیشه به جوانها یک توصیهای داشتند این بود که در هر فضایی که داشتید سعی کنید بهترین باشید. من سعی کردم در این کار بهترین را پیاده کنم و این را خیلی گفتهام که از شش صبح کار را شروع میکردم تا دوازده شب، بارها بازنویسی میکردم.
معراجیپور در پایان گفت: بسیاری از افراد می گفتند چه لحن خوبی از کار در آمده است. این لحن خوب هم دلیل داشت. بعد از این که چند بار کل کار را بازنویسی کردم، روی گفتوگوهای ایشان کار کردم و دیگر متن را کاری نداشتم. با توجه به صدای ایشان و با توجه به چیزی که شنیده بودم، سعی کردم لحن و لفظشان را پیاده کنم، البته به لطف خدا این کار محقق شد و خوشحال هستم.
انتهای پیام/