آدرسهای نادرست اشتاینمایر در لوزان
خبرگزاری تسنیم: اظهارات اخیر وزیر خارجه آلمان در خصوص مذاکرات هستهای از ابعاد مختلفی قابل تأمل است.
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری تسنیم به لوزان، فرانک والتر اشتاینمایر وزیر امور خارجه آلمان هم اکنون در سوئیس به سر میبرد تا در معادله نهایی مربوط به مذاکرات هستهای ایران و اعضای 1+5 نقش خاص خود را ایفا کند. اظهارات اخیر اشتاینمایر در خصوص مذاکرات هستهای از ابعاد مختلفی قابل تأمل است. وی در این خصوص میگوید:
"در حال برداشتن آخرین قدمها هستیم که البته قدمهای سخت و دشواری است. به بازی فینال رسیدهایم. سالها مذاکره سخت و طولانی داشتیم ... امیدوارم در ساعات و روزهای آینده به نتایجی برسیم که باعث آرامش منطقه شود، منطقهای که خود به خود ناآرام است".
به نظر میرسد وزیر امور خارجه آلمان نیز مانند دیگر وزرای امور خارجه کشورهای اروپایی، علاقه وافری نسبت به ربط دادن مذاکرات هستهای به وقایع جاری در منطقه و نظام بین الملل دارد. بهعبارت بهتر، اشتاینمایر هنوز از مذاکرات هستهای ایران و اعضای 1+5 بهعنوان یک پرونده مجزا و متغیری مستقل از دیگر پدیدههای بین المللی یاد نمیکند. این خود اصلیترین ضعف مقامات اروپایی در معادله پیچیده و چندمجهولی شکلگرفته است. جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که پرونده هستهای مقوله و پروندهای کاملاً مجزا و مستقل محسوب میشود و ارتباطی میان آن و دیگر وقایع و پدیدههای جاری در نظام بین الملل متصور نیست.با این حال، وزیر امور خارجه آلمان در همین مسیر نیز بهصورتی عامدانه آدرس و نشانهای کاملاً نادرست به مخاطبان و افکار عمومی ارسال کرده است.
اشتاینمایر پس از بیان مقدمهای در خصوص پیچیدگی و اهمیت دور اخیر مذاکرات هستهای، مؤخره سخنان خود را متوجه منطقه خاورمیانه کرده است. وی رسیدن ایران و اعضای 1+5 به توافق هستهای را مقدمهای برای ایجاد آرامش در منطقه میداند، منطقهای که بهصورت ذاتی ناآرام است. اظهارات وزیر امور خارجه آلمان از دو جنبه قابلیت نقد و بررسی دارد:
نخست اینکه ایجاد آرامش در منطقه در گروی رسیدن جمهوری اسلامی ایران و اعضای 1+5 به توافق هستهای نیست. تنها طی روزهای اخیر و در حالی که مذاکرات هستهای دو طرف در حال برگزاری بود، کشورهای مرتجع عربی با حمایت رژیم اشغالگر قدس و ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی حملات ددمنشانه و وقیحانه خود را به ملت یمن آغاز کردهاند. همچنین بحرانهای مزمنی که در منطقه و در کشورهایی مانند بحرین، فلسطین، لبنان، عراق و سوریه میگذرد جملگی معلول و مرهون نقش آفرینی مستقیم کشورهای غربی و متحدان عربی مرتجع آنها مانند عربستان سعودی است. همچنین بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس و ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی بههمراه افرادی مانند رجب طیب اردوغان رئیس جمهور دیکتاتور ترکیه جملگی حکم کانونها و افراد بحرانسازی در منطقه را دارند. در چنین شرایطی، ایجاد و ترسیم ارتباط میان "صلح در خاورمیانه" با "به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای" شیطنتی سیاسی از سوی افرادی مانند اشتاینمایر محسوب میشود.
نکته دوم و مهمتر اینکه پیشفرض اصلی اشتاینمایر در خصوص "وجود بحرانهای ذاتی در خاورمیانه" نیز نادرست است. خاورمیانه بهصورتی ذاتی منطقهای بحرانی نیست و بحرانهای جاری در آن جملگی اکتسابی میباشد. شاید بهتر باشد آلمان در خصوص افزایش صادرات تسلیحاتی خود به کشورهای عربی دیکتاتور منطقه و ترغیب غیرمستقیم آنها نسبت به کشتار مردم انقلابی و مسلمان در کشورهایی مانند بحرین و یمن و سوریه و عراق بیشتر توضیح دهد.
اگر منطقه خاورمیانه طی دهههای اخیر درگیر بحران بوده است، این بحران از جنس ذاتی و درونزا نبوده و عوامل بیرونی و خارجی در تولید و استمرار آن نقش گستردهای داشتهاند. چندی پیش هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده آمریکا اذعان کرد که کشور متبوعش بههمراه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، گروه داعش را در سال 2013 میلادی تأسیس کرده و بیصبرانه در انتظار اعلام فعالیت آشکار آن بودهاند.
آلمان نیز بهعنوان یکی دیگر از کشورهای اروپایی مهم در این معادله خونین نقش داشته است. همکاریهای امنیتی مستمر برلین و واشنگتن این روند را تقویت کرده است. در جریان افشاگریهای ادوارد اسنودن شاهد پرده برداری از همکاریهای جاسوسی مشترک آمریکا و آلمان در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان و حتی در داخل کشورهای اروپایی بودهایم. طی سالهای اخیر و با حضور آنگلا مرکل در رأس معادلات سیاسی و اجرایی برلین، نقش آفرینی منفی آلمان در منطقه افزایش یافته است. این نقش آفرینی سلبی خود را در موارد متعددی نشان داده است. در جریان کشتار کودکان و زنان بیدفاع در نبرد 51روزه غزه، آنگلا مرکل حکم یکی از اصلیترین حامیان رژیم کودککش نتانیاهو را در خاک اروپا ایفا کرد تا بر همگان مشخص شود که میان حزب دموکرات مسیحی آلمان و حزب لیکود در اسرائیل ارتباطی مستمر و پیوسته وجود دارد.
در چنین شرایطی اظهارات اشتاینمایر در خصوص وجود بحرانهای ذاتی در خاورمیانه بیش از پیش مضحک و دروغین به نظر میرسد. در چنین شرایطی بهتر است مقامات آلمانی (اعم از دموکرات مسیحی یا سوسیال دموکرات) بهجای دروغ پردازی در خصوص بحرانهای جاری در خاورمیانه، دخالتهای وقیحانه خود و شرکای غربی برلین را در کشتار مردم بیگناه در منطقه متوقف سازند.
انتهای پیام/پ*