زندگی در مدار: ۱۵ حقیقت فاش شده از زبان فضانوردان ناسا
خبرگزاری تسنیم: شمار اندکی از افراد می دانند که زندگی در فضا چه طعمی دارد و از میان جمعیت ۷ میلیاردی زمین تنها ۵۳۸ نفر شانس این را داشته اند که به دور زمین بگردند و از این تعداد هم عده معدودی موفق شده اند مدتی طولانی را در آنجا زندگی کنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از سایت دیجیاتو، شمار اندکی از افراد می دانند که زندگی در فضا چه طعمی دارد و از میان جمعیت 7 میلیاردی زمین تنها 538 نفر شانس این را داشته اند که به دور زمین بگردند و باید بگوییم که از این تعداد هم عده معدودی موفق شده اند مدتی طولانی را در آنجا زندگی کنند.
اما این افراد از سفر خود چه درس هایی گرفته اند؟ در سال های اخیر 5 فضانورد در چالش «از من هر چه می خواهید را بپرسید» Reddit شرکت کرده اند و به پرسش هایی در این رابطه پاسخ داده اند که مجموع جواب های دریافتی از آنها دیدگاه ما در مورد زندگی در فضا را رقم می زنند که در ادامه به اتفاق یکدیگر خواهیم خواند.
1- پرتاب شدن به مدار بسیار وحشت ناک است
جف هافمن که در سال 1985 میلادی نخستین پرواز از 6 ماموریت فضایی خود را به انجام رساند در این رابطه می گوید: زمانی که در اولین پروازم سرعت مان به یک ماخ رسید [سرعت صوت]، لرزش فضاپیما به قدری زیاد شد که فکر می کردم مشکلی برای آن پیش آمده (این سوال را از خود پرسیدم که آیا بال ها در حال جدا شدن هستند؟).
اما کمی بعد بر ترس خود غلبه کردم و یادم آمد که قبل از من هم شاتل پروازهایی را انجام داده بود و هیچ کدام از اتفاقاتی که تصورش را داشتم برای آن رخ نداده بود، به همین دلیل تصمیم گرفتم که افکار اینچنینی را از ذهنم بیرون کنم و فقط از سفر لذت ببرم.
2- نخستین مساله ای که در ایستگاه فضایی توجه تان را به خود جلب می کند «بو» است
مایک هاپکین در ژوئن سال گذشته و درست چند ماه پس از بازگشت از ایستگاه فضایی نوشت: «زمانی که یک فضاپیمای جدید روی ایستگاه فضایی قرار می گیرد «فضایی» میان دو دستگاه ایجاد می شود و پس از یکسان سازی فشار هوا و باز شدن دریچه نوعی بوی یونیزاسیون فلزی را حس می کنید که در نوع خود بسیار عجیب و منحصر بفرد است.
کریس هادفیلد می نویسد: «این بو انسان را به یاد باروت یا اوزون می اندازد و احتمالا به خاطر تخلیه گاز موجود در لباس ها و قشر فلزی بیرونی مان ایجاد می شود.»
3- گرانش کم حسی شبیه به ابر قهرمان را در انسان به وجود می آورد
کار مورد علاقه هادفیلد در محیط فاقد جاذبه ایستگاه فضایی بین المللی آنطور که خودش می گوید این است که «پرواز کند» و از یک سوی ایستگاه به طرف دیگر آن برود و با این کار لبخندی از خوشنودی روی لبانش نقش می بندد.
او در ادامه می گوید: ما در حالی که ژست های ابر مرد را گرفته ایم در این وضعیت از خود عکس می گیریم اما فضای داخلی ایستگاه فضایی به اندازه کافی کوچک هست و ابر قهرمان های فضانورد در زمان پرواز مرتبا به دیوارها برخورد می کنند.
4- یکی از خوشمزه ترین غذاها در فضا کوکتل میگوست
باز الدرین در پاسخ به این سوال که غذای مورد علاقه اش طی ماموریتی که با آپولو داشته چه بود، از کوکتل میگوی خشک نام برد. وی می گوید: «این غذا عموما خشک و فریز شده بود و به همین دلیل مجبور بودیم آن را برای مدتی در آب خیس کنیم. در واقع ظرف کوچکی از میگو داشتیم که اندکی سس روی آن ریخته شده بود و زمانی که آب به آن اضافه می گردید به یک غذای واقعا لذیذ تبدیل می شد.»
چند دهه بعد هم هافمن میگو را به عنوان غذای محبوب خود اعلام کرد، علت هم این است که در بی وزنی، حس بویایی و چشایی انسان به شدت ضعیف می شود (شاید به خاطر جریان یافتن مایعات درون بدن به بخش های بالایی آن که باعث می شود سر انسان مملو از مایعات شود و اینطور به فرد القا می شود که سینوس هایش تحریک شده و توانایی تشخیص مزه و بو را ندارد).
هافمن می گوید: خود میگوها چندان هم لذیذ نبودند اما سسی که روی آنها ریخته شده بود حاوی خردل تند بود و قوه چشایی ما را کاملا بیدار می کرد. من هم پیش از هر وعده شام عادت داشتم که یک کوکتل میگو بخورم.
5- در فضا عرق شما جایی نمی رود
هاپکینز می گوید: «عرق در واقع به بدن شما می چسبد و روی بازوها و سرتان جمع می گردد و حتی می تواند پس از جمع شدن وارد چشمانتان شود. اگر در حال دویدن باشید به دیوارها و اشیاء پیرامونتان می چسبد و سپس مجبورید که آنها را تمیز کنید. بنابراین مجبور خواهید بود که برای تحت کنترل در آوردن شرابط همواره با یک دستمال بدن خود را خشک نگه دارید.»
جالب ترین بخش قضیه اینجاست که این عرق حتی وارد سیستم های تلغیظ کننده شده و در نهایت بازیافت می شود و پس از خشک شدن دستمال ها و بازیافت آب درون سیستم یاد شده، عرق بدن به آب آشامیدنی بدل می گردد.
6- نفخ شکم در فضا بیشتر می شود
آنطور که هادفیلد می گوید زمانی که در فضا هستید نفخ شکم شما نیز بیشتر می شود زیرا در حین بی وزنی تخلیه آن غیر ممکن است (گاز، مایعات و مواد جامد موجود در شکم شما با یکدیگر ترکیب می شوند).
7- در ایستگاه فضایی به ندرت بیمار می شوید
8- عطسه کردن در لباس فضانوردی بسیار دشوار است
هادفیلد می گوید: «زمانی که لباس فضانوردی بر تن داریم و می خواهیم عطسه کنیم سر خود را پایین آورده و به سمت قفسه سینه مان عطسه می کنیم تا از پاشیده شدن آب دهان خود به روی کلاه جلوگیری نماییم.»
9- میکرو گرانش باعث بلند شدن قد شما می شود
هافمن می نویسد: بدون وجود جاذبه مایعاتی که در قسمت های تحتانی بدن وجود دارند اندکی به سمت بخش های بالایی آن حرکت می کنند و علاوه بر سر، دیسک های موجود در ستون فقرات را هم پر می کنند و این مساله باعث شد که قد من در حدود 5 سانتی متر رشد کند. این رشد باعث ایجاد نوعی درد خفیف در ناحیه کمر فضانوردان می شود که معمولا بین یک تا دو روز نیز ادامه می یابد. در نظر داشته باشید که این بلندی قد زمانی که فضانوردان روی زمین باز می گردند به سرعت از بین می رود.
10- راهپیمایی هایی فضایی فوق العاده اند
مایک هاپکینز می گوید: این راهپیمایی ها شگفتی آفرینند. زمانی که دریچه ها را باز می کنید و از بالا به زمین می نگرید، یکی از همان لحظه هایی در زندگی تان رقم می خورد که در تمام طول حیات فراموشش نخواهید کرد.
هادفیلد می گوید: دیدن زمین یکی از فوق العاده ترین تجربیات زندگی ام بود. در حالی که تنها داخل یک فضاپیمای تک نفره (لباسم) قرار داشتم و فقط با یک دست خودم را نگه داشته بودم به جهان سیاه رنگ و بی انتهای سمت چپم خیره شده بودم و در سمت راست نیز انبوهی از دستگاه های پیشرفته تکنولوژیکی را داشتم.
11- فیلم گرویتی جزئیات مهم بسیاری را به درستی به تصویر کشیده بود
آلدرین می نویسد: به تصویر کشیده شدن افرادی که در جاذبه صفر به اطراف حرکت می کردند بهترین صحنه ای بود که در عمرم دیده بودم.
هادفیلد هم ضمن تایید این نکته می نویسد: سازندگان این فیلم به خوبی توانستند ابهت و التهاب این فضا و حس حقیر بودن در یک دنیای بی انتها را به تصویر بکشند.
12- فضا می تواند جای وحشتناکی باشد
هادفیلد می گوید: گاهی اوقات صدای برخورد صخره های کوچک به فضاپیمایمان را می شنویم و با وارد شدن یا خروج از نور خورشید هم صدای ترک خوردن فلزات پیرامونمان به گوش می رسد که می توانند بسیار دلهره آور باشد.
او اضافه می کند: پنل های خورشیدی مملو از حفره های کوچکی هستند که به خاطر اصابت شهاب سنگ های ریز در آنها ایجاد شده. خود من زمانی که در فضا حضور داشتم شهاب سنگی کوچک را دیدم که به سمت استرالیا در حرکت بود و فکر اینکه تصادفا با ما برخورد کند لرزه بر اندامم می انداخت.
13- نگاه گردن به زمین تجربه ایست که زندگی شما را متحول می کند
با نگاه کردن به زمین نفس تان می گیرد؛ منظره ای زیبا که گویی حقیقت ندارد. مساله جالب دیگر مسافتی است که می توانید ببینید و واقعا شما را به وجد خواهد آورد.
هافمن می گوید دیدن آبادی زمین با منابع محدودش در فضا فوق العاده است و این حس را در شما به وجود می آورد که باید از آن مراقبت نمایید. بسیاری از فضانوردان زمانی که به زمین باز می گردند بیش از هر زمان دیگری طرفدار محیط زیست می شوند و حساسیت های زیست محیطی شان گل می کند.
گارگان نیز همین نظر را دارد: «این دیدگاه که همه ما مسئولیت داریم که بیشتر از قبل مراقب زمین باشیم در میان همه فضانوردان وچود دارد و همه ما حکم خانواده ای را داریم که سوار بر زمین در این هستی زندگی می کنیم.»
وی می نویسد: سفر به فضا این امر را بر من محرز نمود و باعث شد کلمات و واژه های بهتری را برای توصیف این منظره زیبا بیابم.
14- ماه به طرزی توصیف ناشدنی متروکه به نظر می آید
آلدرین می گوید: نخستین کلماتی که پس از فرود روی سطح ماه به ذهنم رسید «ویرانی عظیم» بود. باید بگویم که روی زمین هیچ نقطه ای تا این اندازه متروک و ویران به نظر نمی رسد.
وی می نویسد: «به هر طرف که می نگریستم به نظر می آمد که آن سرزمین برای صدها یا شاید هزاران سال تغییری نیافته و در آن سوی ماه تا چشم کار می کرد آسمان سیاه دیده می شد و زمانی که سردتر از هر نقطه دیگری روی کره زمین بود.»
15- ورود مجدد به زمین همچون بلند شدن وحشناک است
هافمن ورود مجدد به جو پس از خروج از مدار را وحشتناک توصیف می کند و می گوید: در این لحظه نوعی پلاسمای داغ سفید رنگ که دمایش به چندین هزار درجه می رسد شما را احاطه می کند.
انتهای پیام/