بخش هجدهم «دفترچه خاطرات افغانستان، از ظاهرشاه تا طالبان» منتشر شد
خبرگزاری تسنیم: بخش هجدهم «دفترچه خاطرات افغانستان، از ظاهرشاه تا طالبان» منتشر شد. این کتاب ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریتهای حساس او در کابل افغانستان است.
خبرگزاری تسنیم: افغانستان سرزمین ظاهرا شناختهشده و در عین حال پر از ابهامی در مرزهای شرقی سرزمینی ایران، تاریخ پرپیچوخم، ملتهب و در عین حال پر از سوالی برای تمام جهان است.
جنگ با شوروی، حضور جنگجویان مجاهد، ظهور طالبان، حمله آمریکا و... اتفاقات بزرگی برای نیم قرن تاریخ سرزمینی با مردمان پیچیده در قلب غرب آسیاست.حوادثی که هر کدام به تنهایی میتوانند سرنوشت یک کشور را برای قرنها تحتتاثیر قرار دهد.اما این تاریخ پیچیده، پرمساله و پرداستان بیش از همه برای خود مردمان سختکوش افغانستانی پوشیده نگه داشته شده است.اما علاوه بر افغانستانیها، بخش مهمی از تاریخ ایران به تاریخ معاصر افغانستان گره خورده است و خطر ندانستن آنچه در این سالها بر سر افغانستان آمد و نداشتن یک نگاه تاریخی به مساله افغانستانی کمکم در حال نمایان شده است.
ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند از سال 1981 تا سال 1985 به عنوان سفیر هند در افغانستان مشغول به فعالیت میشود.دورهای که اقتدار و سلطه شوروی بر این کشور در حال به پایان رسیدن است و مجاهدین در حال قدرت گرفتن. او در کتابی تحت عنوان «دفترچه خاطراتی از افغانستان» یادداشتهای روزانه خود را از خضور در افغانستان در این دوره حیاتی وتاریخساز منتشر کرده است.
خبرگزاری تسنیم به منظور به وجود آوردن آن دید تاریخی که ذکرش رفت، ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریتهای حساس او در کابل افغانستان را منتشر میکند.
سید عبدالحسین رئیسالسادات، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان و مسئول خانه فرهنگ ایران در پیشاور این کتاب را ترجمه کرده است و در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است و قرار است به تناوب همه بخشهای کتاب منتشر میشود.
برای ارتباط مستقیم با مترجم میتوانید با این آدرس ایمیل در ارتباط باشید:raeisossadat@gmail.com
20 مه
کمیتهٔ مرکزی PDPA روز پانزدهم مه جلسهای محرمانه برگزار کرد تا در مورد تغییراتی که قرار بود در عضویّت اعضای رده بالای حزب ایجاد کند تصمیم بگیرد. فشاری از سوی هواداران پرچمی آقای کارمل بر وی وارد میشود تا تعدادی از رهبران خلقی را از دور خارج کند. مشاورین شوروی کمیتهٔ مرکزی در این موضوع توصیه به احتیاط میکنند. جلسه نتوانست به تصمیمات مشخّصی منجر شود. در این جلسه تصمیم گرفته شد مسئولیّتهای غیرنظامی و نظامی را در بعضی از ولایتهای غربی و جنوبی که در آنها شورشیان فعّالتر شده بودند یکی کنند. گزارشهایی می-رسد که افسران ارتش ممکن است بعنوان فرماندار بعضی از این ولایات تعیین شوند.
رهبران رده بالا به دیدارشان از مناطق دور افتاده ادامه میدهند تا به تدارک دوازدهمین پلنوم کمیتهٔ مرکزی PDPA که احتمالاً در ماه ژوئن برگزار میشود بپردازند. قرار است پیش از آن نشست تابستانهٔ دیگری در دفتر سیاسی تشکیل شود. مجموعهای از گزارشها پیرامون جنگ داخلی و حتّی حوادث خشونتبار درون حزب و نیروهای مسلّح بین دو انشعاب خلقی– پرچم دریافت میشود. دیدگاه دیپلماتهای سفارتخانههای کشورهای سوسیالیستی این است که نمیتوان تا ده سال آینده یا همین حدود همزیستی سیاسی-ایدئولوژیکی حزبی بوجود آورد زیرا جریانهای لایهٔ زیرین قومی و قبیلهای قوی و حاکم بر سیاست این کشور است.
ولایتهای هرات، قندهار و غزنی چون سابق آشوبزدهاند. مناطق کنر و پکتیکا در جنوب شرقی و ناحیهٔ کنگ در آخرین حدّ غربی ولایت نیمروز نیز دچار آشوب بودهاند. یک حرکت جدید اینکه شورشیان مستقر در ایران در ولایتهای غربی هرات، فراه و نیمروز و مخصوصاً در هرات و نیمروز فعّالتر شدهاند. حتّی پاسداران ایرانی با عبور از مرز برای حمله به نظامیان افغانی و شوروی به شورشیان افغانی پیوستهاند. امّا در پاسخ، نیروهای افغانی و شوروی باندازهٔ کافی خودی نشان دادهاند. عملیّات ضدّ شورش مخصوصاً در پکتیکا و بخشهایی از خوست موفّقیّتآمیز بوده است. بعضی از واحدهای مسلّح از ستادهای فرماندهی در کابل و غزنی جدا شده و برای عملیّات علیه شورشیان اعزام شدهاند. تمرکز رو به افزایشی از نظامیان افغانی و شوروی در ولایتهای غربی و جنوب شرقی صورت گرفته، زیرا گزارشهایی رسیده که ستادهای فرماندهی بعضی از گروههای شورشی از پاکستان به درون مرز افغانستان منتقل شدهاند.
همچنین گزارشهایی رسیده که اسلامآباد محدودیّتهایی بر فعّالیّتهای سیاسی شورشیان درون پاکستان وضع کرده است. تبلیغات و انتشارات آنها تحت کنترل درآمدهاند. حرکت شورشیان برجسته و رهبران پناهندهٔ افغانی نیز محدود شده و در ایالت سرحدّ شمالغربی (NWFP) تحت نظارت درآمده است. میتوان تشخیص داد از نیمهٔ آوریل که مذاکرات ژنو صورت گرفت تا حدّی تنش سیاسی بین شورشیان افغانی و رهبران پناهنده و مسئولین پاکستانی بوجود آمده است. ربّانی در ژنو حضور داشت. ما اکنون متوجّه شدهایم که طیّ ماه آوریل و اوایل مه گلبدین حکمتیار به ایران و از آنجا به فرانسه، انگلستان و ایالات متّحده رفته تا به دریافت پشتیبانی بیشتر برای فعّالیّتهای شورشیان و کسب وصلهپینهٔ سیاسی دست یابد. افروختن مجدّد فعّالیّتهای شورشی از ایران می-تواند با مجموعهای از عوامل نسبت داشته باشد. این عوامل عبارتند از نخست: انحلال حزب توده به دست ایرانیها بیانگر سخت شدن موضع آنها نسبت به اتّحادشوروی است. یک فرافکنی میتواند مشوّق شورشیان برای آشفتهکردن مسئولین افغانی باشد. حمایت قاطعانهٔ افغانستان از عناصر توده-ای مخالف رژیم ایران میتواند یک عامل باشد. این مورد همچنین میتواند فشاری تاکتیکی از سوی شورشیان برای بهحدّاکثر رساندن آنچه که میتوانند بعنوان حمایت از ایرانیها بگیرند، باشد.
دوم: برقراری ارتباطهایی بین مسئولین ایرانی و رهبران شورشی افغانی معتقد به جزمیّت اسلامی ممکن است موجب شده باشد ایران موافقت کند عملیّاتی را از درون مرز ایران به اجرا گذارند. این بویژه از نظر وضع پایگاههای پاکستانی که تحت نظارت بیشتر مسئولین شوروی و افغانی بوده است درست مینماید. تا حدّ زیادی در مورد عملیّات ریشهگرفته از ایران طیّ چند ماه گذشته کوته نظری بوده است.
اگرچه نیروهای دولتی حالت تدافعی به خود نگرفتهاند، گزارشهای قابل اعتمادی حاکی از اینست که شورشیان در مقایسه با آنچه سه یا چهار سال پیش وجود داشت با سلاحهای ضدّ هوایی بهتری مجهّز شدهاند. نیروهای هوایی شوروی و افغانی پس از مدّتها مجبور شدهاند از ارتفاعات بالاتر علیه شورشیان عملیّات داشته باشند.
تضادّ شخصیّتی بین سرلشکر خلیلالله و قادر وزیر دفاع موجب بالا گرفتن ستیزه بین نخستوزیر کشتمند و وزیر دفاع شده است. خلیلالله یک پرچمی است که هم حمایت نخستوزیر کشتمند را با خود دارد و هم رفیع وزیر دفاع سابق را که اکنون در مسکو است. ژنرال قادر اگرچه میانهرو است تمایلات خلقی دارد و به اندازهٔ کافی واقعگراست که بداند هر نوع پاکسازی جدّی عناصر خلقی از نیروهای مسلّح افغانی موجب ایجاد نارضایتی گسترده خواهد شد، وضعیّتی که به هرقیمت که شده در نیروهای مسلّح باید از آن پرهیز کرد. رئیسجمهور کارمل سخت درگیر مسئله-ای بسیار پیچیده و ظریف است تا شاید بتواند این تنشها را درون مهمّترین سازمانی که از انقلاب ثور حمایت میکند حلّ کند.
اطّلاعاتی به سفارت رسیده که تاکنون دولت موفّق شده است هنگهای قبیلهای با توانی معادل پنج تا شش هزار نفر برپا کند. چهارتا ازین هنگها از ولایت بدخشان و دوتا از بخشهایی از پکتیکا و ننگرهار سربازگیری شدهاند.
آخرین اطّلاعاتی که درمورد اخراج آقای پیتر گراهام، دبیر دوم سفارت آمریکا دارم این است که اگرچه با عنوان انتشار مطالب و عکسهای مستهجن و رکیک عنصر نامطلوب شناخته شد، دلیل اصلی برای بیرون انداختنش شواهدی مبنی بر ارتباطهای نزدیک او با گروهی شورشی بنام «ملّت افغان» بود. این گروه بیاندازه راستگرا با اعتقادات مذهبی تحت فشار قرار گرفت و اعضایش هفتهٔ گذشته دستگیر شدند. اینها طیّ بازجویی از فعّالیّتهای پیتر گراهام گفتند. از دستگیری اعضای ملّت افغان و اظهاراتشان در رسانهها بسیار گفته شد.
27 مه
پیشتر در مورد جلسهٔ محرمانهٔ کمیتهٔ مرکزی PDPA نوشته بودم. بنظر میرسد فشاری که پرچمیها بر اعضای خلقی رده بالای حزب و دولت وارد کردند موجب ایجاد تنش شده است و در نتیجه ضرورت فشار مستقیم از جانب اتّحادشوروی بر خلقیها را فراهم آورد. گلابزئی، وزیر داخله به همراه گلداد، معاون نخستوزیر و بعضی شخصیّتهای برجستهٔ خلقی از نیروهای مسلّح و کمیتهٔ مرکزی روز بیست و پنجم مه راهی مسکو شدند. گزارشهای اوّلیّه بیانگر این است که به گلابزئی در مورد نیّات مثبت مسئولین شوروی در قبال خلقیها و قبایل پشتون اطمینانی کلّی داده خواهد شد که موجب میشود خلقیها نزاع فرقهایشان را با پرچمیها بیش از پیش کاهش دهند. امّا اگر گفتگوها به بنبست برسد این احتمال نباید از نظر دور بماند که از گلابزئی و بعضی دیگر از سران خلقی خواسته شود برای آنچه که با حسن تعبیر بهآن «آموزش» میگویند در مسکو بمانند.
هرات همچنان دچار آشوب بود. همینطور قندهار. فعّالیّتهای شورشی در ولایتهای ننگرهار، کنر، پکتیا، پکتیکا و خوست ادامه یافتند. ارزیابی کلّی من اینست که در حالیکه فعّالیّتهای شورشیان ادامه داشته، نیروهای شوروی و افغان بطور مؤثّری بر آنها تسلّط یافتهاند. تاکنون در این تابستان، علیرغم اینکه شورشیان تجهیرات بهتر و انگیزهٔ قویتری داشتهاند، دولت دست بالا را داشته و توانسته است آنها را کنترل کند.
دستگیری و ازهم پاشیدن گروه مخالفی که تحت عنوان «ملّت افغان» فعّالیّت داشتند موجب برانگیخته شدن اندیشههای سیاسی جالب توجّهی شده است. ملّتیها گروه مخالف راستگرای متمایل به مرکز با اعتقادات قویّ مذهبی بودند. آنها مدافعین قضیّهٔ پشتون و پشتونستان هم هستند. این گروه از نظر عملیّات نظامی در برابر رژیم کارمل خیلی فعّال نبود، امّا بعنوان یک سازمان جاسوسی بین پاکستان و افغانستان عمل میکرد و گفته میشود ارتباط بسیار زیادی با انشعاب خلقیPDPA داشته است. دستگیری اعضای برجستهٔ گروه، که آنها را درون افغانستان یافتند، بعنوان پیامی از سوی انشعاب پرچمی به انشعاب خلقی تفسیر میشود که برخوردی قاطع با عناصری خواهد شد که با بهانهٔ وفاداری به گروه منشعب خلقی به موجودیّت PDPA خیانت می-کنند. عملیّات علیه ملّتیها بعنوان نشانهای از رفتار سختگیرانهتر علیه گروههای تندرو و مسلمان و برخورد سختتر علیه خلقیها و با تعمیم آن علیه گروههای قبیلهای پشتونی که با رژیم کارمل مخالفت میکنند، تفسیر میشود.
خبرگزاری باختر روز 22 ماه مه بیانیّهای رسمی صادر کرد و در آن گزارشهای رادیویی و مطبوعاتی غربی مبنی بر اینکه طیّ عملیّات ضدّ شورشی در هرات، بمباران بیش از اندازهای علیه شهروندان صورت گرفته و تعداد زیادی از شهروندان غیرمسلّح کشته شدهاند را تکذیب کرد. خبرگزاری باختر به این گزارشها برچسب تبلیغاتی آمریکا و غرب امپریالیست زد. این بیانیّه تا آنجا پیش رفت که ادّعای آشکارا غیرمنطقی وجود مزاحمت در هرات را کرد.
علیرغم شرایط آشوبزده، میرصاحبکروال دبیر کمیتهٔ مرکزی PDPA، آقای نظرمحمد وزیر کار، آقای سرخابی وزیر آبیاری، سرلشکر صادقی رئیس امور سیاسی نیروهای مسلّح افغانستان و سلیمان لایق وزیر ملّیّتها سفرهایی را عملاً به تمامی ولایتهای جنوبی و شرقی افغانستان بعهده گرفتند.
وزارت بازرگانی افغانستان آمار ویژهای در مورد تجارت خارجی افغانستان طیّ سال مالی 83-1982 منتشر کرد. ارزش کلّ تجارت خارجی 44/1279 میلیون دلار ذکر شده است. صادرات معادل 22/680 میلیون دلار و واردات به افعانستان ارزشی برابر 22/599 میلیون دلار اعلام شده است.
19 ژوئن
با وجود رشد فعّالیّتهای شورشیان برنامهٔ دیدار رهبران دولت از بخشهای مختلف افغانستان ادامه یافت. وزرای کابینه، پکتین و وطنجار، بترتیب سفرهایی را به ولایتهای شمالی و جنوب شرقی داشتند. سرلشکر یاسین صادقی مدیر سیاسی نیروهای مسلّح افغانستان دیداری از ستادهای فرماندهی کلّ کشور داشت. کار پراهمیّت این مرحله، دیدار رئیسجمهور کارمل از قندهار در تاریخ نهم ژوئن بود. قرار بود او دو روز آنجا بماند ولی شرایط نابسامان محلّی وی را وادار کرد دیدارش را نیمه کاره رها کند و پس از توقّفی حدوداً شش یا هشت ساعته بازگردد. کارمل مقبرهٔ خرقویهٔ شریف را زیارت کرد، برای افسران و سربازان لشکر دوم (لشکر هفتم زرهی و لشکر پانزدهم پیاده) و نیز در جلسهٔ اعضای حزب سخنرانی کرد. او به سه نکتهٔ مهمّ اشاره نمود: نخست، بدون توجّه به فعّالیّتهای شورشیان، دولت افغانستان مصمّم است با حمایت شوروی انقلاب ثور را به کامیابی برساند. دوم، افغانستان در مذاکرات ژنو با این امید شرکت میکند که پاکستان و ایران با دولت افغان ارتباط برقرار کنند تا صلح و ثبات در این منطقه برقرار شود. او گفت مشکل اصلی که بر اوضاع افغانستان تاثیر گذار است تجاوز مدامی است که قوّهٔ محرّکهٔ آن پاکستان، چین، ایالات متّحدهٔ آمریکا و ایران است.
دیدارش نیمه تمام ماند زیرا حدود بعد از ظهر نهم ژوئن مدّت زمانی بسیار کوتاه پس از آنکه وی ستاد فرماندهی را ترک گفت، شورشیان با راکت به ستاد فرماندهی لشکر در قندهار حمله کردند. دیدارش از قندهار درحالیکه این شهر در چنگال فعّالیّتهای شورشیان است بیانگر شجاعت شخصی اوست و در عین حال از اطمینانی سیاسی حکایت میکند که دولت حتّی در شهرهای آشوب زده کنترل کلّی اوضاع را در دست دارد.
وزیر داخله، گلابزئی، هنوز در مسکو است و براساس شایعههای موجود که در محافل حزبی دست به دست میچرخد انتظار نمیرود طیّ دو ماه آینده یا همین حدود باز گردد. در مورد این پیشآمد نارضایتی و خشم قابل توجّهی در محافل خلقی در حزب وجود دارد.
بنظر میرسد برنامهریزی موجب تغییر در اقتصاد افغانستان گردد. در حال حاضر تجارت و صنعت در افغانستان حدود شصت در صد در دست بخش خصوصی و حدود چهل درصد در دست عمومی یا دولت است. دفتر نخستوزیر و کمیتهٔ برنامه ریزی دولت اعلام کردند در برنامهٔ پنج سالهٔ جدید این نسبت عکس خواهد شد. با توجّه به کمبود نیروی انسانی آموزش دیده و بیثباتی مدیریّتی در دولت این ممکن است برای اقتصاد افغانستان فالبینی خوبی نباشد. امّا این بخشی از تغییرات اساسی است که تحت راهنمایی شوروی قرار است در این کشور به اجرا گذاشته شود.
انتظار میرود امسال محصول گندم و غلات افغانستان خوب باشد. دروگری، بویژه در ولایتهای شمالی که از نظر کشاورزی حاصلخیز هستند با همکاری شوروی در حال انجام است. کمبود منابع نیروی انسانی دروگری دستی را که به تأخیر هم افتاده تحت تاثیر قرار داده است. ماشین آلات کشاورزی از جمهوریهای آسیای مرکزی به داخل افغانستان آورده میشود تا اوضاع را بهبود بخشد.
فعّالیّت شورشیان در تمامی کشور بطور عموم رشد داشته است. حوادثی از غزنی، پکتیا، ننگرهار، قندهار و مزارشریف گزارش شده است. ادامه حیات فعّالیّتهای شورشیان در ولایتهای شمالی موجب شد گفتههای افغان– شوروی که آن قسمت از کشور را بطور کامل آرام کردهاند دروغ از آب درآید. نیز گزارشهایی از فرار نظامیان افغانی که در ولایتهای جنوب شرقی و قندهار تحت فشار نظامی شورشیان قرار گرفتهاند، دریافت شده است. اتّحاد شش گروه از شورشیان که از پاکستان عمل میکنند ممکن است موجب شود عملیّات تاثیر گذاری در ولایتهای جنوبی و شرقی داشته باشند. خبر این اتّحاد را بعضی منابع حزبی و دولتی در کابل دادند. امّا توافق وحدت در بین این گروهها پایدار نمیماند. گلبدین حکمتیار عضو مؤسّسی همیشه نامطمئن و سختگیر است. مولانا یونس خالص با زن شانزده سالهٔ جدیدی که گرفته است بیشتر محدود شده است. هیچکدام از رهبران شورشی از پاکستان علاقمند نیستند بطور دائم ستادهای فرماندهیشان را به داخل افغانستان انتقال دهند. به این ترتیب رویهمرفته چشم انداز آیندهٔ فعّالیّتهای شورشیان از نظر ظرفیّتشان برای ایجاد یک تغییر بیسابقهٔ سیاسی غیرقابل پیش بینی است.
بکارگیری نظامیان شوروی در هرات، قندهار، ننگرهار، پکتیا و غزنی افزایش یافته است. سرجمع تعداد نظامیان شوروی افزایش نیافته امّا واحدهای شوروی از پایگاههایشان در افغانستان شمالی به سمت جلو حرکت داده شدهاند. فقط در مورد ولایتهای هرات و فراه استثنا بوده است. تعدادی نیروهای نظامی اضافی از تِرمِز برای مدّت کوتاهی در اواخر ماه مه تا اوایل ژوئن به طرف پایین حرکت کردند تا با عملیّات شورشی که از ایران آغاز شده است مقابله کنند.
ارتش افغانستان تیپ جدیدی در شیندند و فراه برپا کرده و آن را با موفّقیّت به کار گرفته است.
طیّ هفته با سفر گستردهٔ ژنرال یاسین صادقی رئیس سیاسی ارتش به ستادهای فرماندهی لشکر و تیپهای مختلف، برنامهٔ آموزش سیاسی فشردهای برای نیروهای مسلّح آغاز شد. برای نیروهای مسلّح شرایط خدمتی و تشویقی هم بهبود یافت. تعدادی از طرحهای خانهسازی برای مستخدمین نظامی در بخشهای گوناگون کشور آغاز گردیده است. بصورت تشویقی نشانها و درجاتی به نظامیانی داده شد که در مناطق عملیّاتی که بویژه فعّالیّتهای شورشیان خطرآفرین است، خدمت میکنند. امکانات آموزشی و بهداشتی برای خانوادههای پرسنل نظامی نیز اعلام شده است.
در طول این هفته مخصوصاً نیروی هوایی شوروی فعّال بوده است. همانند سال 1980 و اوایل 1981 بمباران هوایی روسها بار دیگر تلفات زیادی برای شهروندان در پی داشت. پایگاههای هوایی روسی با استقرار هواپیماهای SU-22 در بگرام و قندهار تقویت شدهاند. هواپیماهای ثابت بال با توانایی پرواز در ارتفاع بالا برای عملیّات هوایی در ترجیح نسبت به بالگردها و هواپیماهای توپدار بهکار برده میشوند زیرا اینها با تجهیرات ضدّ هوایی که اخیراً شورشیان بدست آوردهاند آسیب پذیرند.
ما اخباری کاملاً موثّق و مورد اعتماد داریم که شورشیان به سلاحهای ضدّ هوایی قابل حمل سوئدی و آمریکایی مجهّز شدهاند.
دوست، وزیر خارجه، دوازدهم ژوئن کابل را از طریق مسکو به مقصد ژنو ترک کرد. او قبل از رسیدن به ژنو در تاریخ چهاردهم ژوئن گفتگوهایی با گرومیکو داشت. دیدار دوست از مسکو پیش از گفتگوهای یعقوبخان وزیر خارجه پاکستان با گرومیکو بود. گزارشها و ارزیابیهای گفتگوهای یعقوب– گرومیکو در مسکو بیانگر این است که آقای گرومیکو مسئولیّت را برای یافتن راه حلّی سیاسی ابتدائاً بر دوش پاکستان گذاشت و بر این نکته تاکید کرد که راه حلّی سیاسی بستگی به دست برداشتن مؤثّر پاکستان از تمامی دخالتهای بیرونی در درون مرزهای افغانستان است. هیچ انعطاف قابل ملاحظهای از جانب شورویها نشان داده نشد.
دولت اعلام کرد امسال هشت هزار زائر برای زیارت حجّ به مکّه خواهند رفت که در مقایسه با شش هزار نفر سال گذشته کمی بیشتر است. بیتشرین تعداد زائران از شهرهای کابل، قندهار و جلالآباد خواهند رفت. بدین منظور از سوی دولت عربستان سعودی اجازهٔ پروازهای ویژهای [به خط هوایی] آریانا داده خواهد شد.
رسانههای ارتباط جمعی افغانستان توجّه خاصّی به انتشار عمومی بیانیّهای کردند که چرنینکو (Chernenko) عضو دفتر سیاسی شوروی پیرامون اوضاع بینالمللی صادر کرد. در بیانیّه پشتیبانی دائمی اتّحادشوروی از اصول همزیستی مسالمت آمیز و گسترش آن مورد تأیید قرار گرفته بود. بر تأیید افغانستان ازین دیدگاه تأکید شده بود امّا مهمّتر اینکه رسانههای افغانی توجّه خویش را معطوف رویدادهای بخشهای مختلف جهان کرده بودند. تفسیری که از بیانیّه میشد این بود که شوروی باردیگر بر تعهّد خویش نسبت به افغانستان تأکید کرده است.
جزئیّات بیشتری در مورد میزگرد بحث و بررسی که ماه مه در ژنو برگزار شد و از سوی UNDP (صندوق توسعه سازمان ملل) هزینهٔ آن تأمین گردید تا به بسیج کمک به کشورهای کمتر توسعه یافته بپردازد، بهدست آمد. هیچکدام از کشورهای غربی در گفتگوهای مربوط به افغانستان شرکت نکردند، اگرچه در گفتگوهای مربوط به کشورهای دیگر مثل بوتان و مالدیو حضور یافتند. هند، ویتنام، اندونزی و لائوس کشورهایی بودند که شرکت کردند. هیچکدام از آنها رقم ویژهای اختصاص ندادند در حالیکه بر حمایت کلّی از نیازهای افغانستان تاکید کردند. حضور اندونزی که به این گروه پیوسته بود از نظر سیاسی مهم بود. در بین بنگاههای خاصّ، UNDP، فائو و ITU اظهار داشتند به طرحهایشان در افغانستان ادامه خواهند داد.
24 ژوئن
دولت و حزب حاکم یک سلسله سمینارها و بحث و بررسیهایی را سازماندهی کردند که با «راهپیمایی صلح» و با شرکت تودهٔ عظیمی در روز 21 ژوئن در حمایت از کنفرانس صلح و زندگی علیه خطر جنگ هستهای که اوایل هفته در پراگ آغاز شده بود به اوج خود رسید. افغانستان هیأتی به سرپرستی خانم آناهیتا راتبزاد به کنفرانس اعزام کرد.
رئیس جمهور کارمل از سوی دولت و حزب پیامی به این کنفرانس فرستاد که در آن نیروهای امپریالیستی به رهبری ایالات متّحده را متّهم به گسترش جنگ افروزی و ماجراجویی نمود. این پیام بیشتر ادّعانامهای علیه سیاست خارجی ایالات متّحده و آنچه که موضعگیری علیه کشورهای در حال توسعه و تلاش برای آزادی نامیده شد، بود.
بریالی برادر کوچکتر رئیسجمهور و عضو علیالبدل دفتر سیاسی، رهبری راهپیمایی صلح در روز 21 ژوئن را بعهده داشت و در پایان برنامه سخنرانی کرد. راهپیمایی از جلو درب سفارت آمریکا آغاز و در مقابل ساختمانهای ستادی، ادارهٔ مجامع دوستی افغانستان با کشورهای خارجی پایان یافت. سخنرانی بریالی پر بود از شعارهایی که پیشتر تزئین دیوارها و تیرهای برق مسیر این راهپیمایی صلح شده بود. این شعارها شامل «مرگ بر جنگ افروزان، مرگ بر امپریالیسم آمریکا، مرگ بر دولت ریگان» و غیره بود. بریالی بر این نکته تاکید کرد که با حمایت شوروی نهایتاً منازعهٔ افغانستان به از بین رفتن شورشیانی منجر خواهد شد که از سوی آمریکا تجهیز میشوند. او مؤکّداً گفت بزرگترین خطری که امروزه جهان با آن روبروست جنگ هستهای است که با سیاستهای آمریکا بهآن دامن زده میشود.
نشست پلنوم دوازدهم کمیتهٔ مرکزی که انتظار میرفت طیّ ماه ژوئن برگزار شود بازهم به تعویق افتاد. گفته میشود دلیل به تعویق افتادن آن بحثهای غیر رسمی است که بین رهبران خلقی و پرچمی ادامه یافته است، شاید بتوانند بر نزاع فرقهایشان فائق آیند. (ظاهراً گلابزئی هنوز در این مورد در مسکو دارد آموزش میبیند.) دلیل دیگری که ذکر میشود فوران ناگهانی در فعّالیّت-های شورشیان است که حضور اعضای ردهبالای حزب را در مناطق آشوب زدهٔ حوزههای انتخابی-شان تا رسیدن به آرامش و بازگشت به حالت عادّی ضروری مینماید. ممکن است وقت برگزاری پلنوم دوازدهم پس از به پایان رسیدن دور سوم گفتگوهای ژنو مشخّص گردد.
تنش بین خلقی–پرچمی تا آنجا ادامه مییابد که خود را در جابجایی پرسنل دولتی نشان میدهد. آقای رحیمی معاون وزیر صنایع که یک خلقی محکم و پا برجاست طیّ این هفته از سمت خویش برکنار شد. گفته میشود مقام مناسب دیگری به او داده خواهد شد ولی در حال حاضر در خانه نشسته و یک انگشت شستش را دور انگشت شست دیگرش میچرخاند.
شایعهٔ برداشتن سرلشکر خلیلالله از وزرات دفاع هنوز موضوع داغ و زندهای است. افسران پرچمی از نیروهای مسلّح سرو صدای خشمشان بلند شده است. امّا جالبتر از همه این است که حتّی بعضی افسران خلقی مخالف ژنرال قادر دارند از رویداد ناگوار شایعهٔ برکناری خلیلالله استفاده میکنند تا بر تنش بین دستههای رده بالای نیروهای مسلّح دامن بزنند.
اطّلاعات موثّقی در دست است که زبان روسی دارد بعنوان زبان درسی دورهٔ آموزش عالی فنّی و حرفهای مطرح میشود. بویژه دانشگاه کابل طیّ دو سه هفتهٔ گذشته صحنهٔ درگیری بوده است، عمدتاً به این دلیل که دانشجویان پسری که پذیرفته شدهاند، علیرغم اطمینان بخشیهای اوّلیّه که آنان که در دانشگاه پذیرفته شدهاند معاف خواهند شد، برای خدمت نظام وظیفه در ارتش نام نویسی شدهاند. نیز گزارشهایی در مورد نارضایتی در بین اساتید دانشگاه رسیده است که می-خواهند به پاکستان یا ایران فرار کنند.
دولت افغانستان کتابی پیرامون کمکهایی که از سوی آمریکا در اختیار شورشیان و ضدّ انقلابیون گذاشته میشود چاپ و منتشر کرده است. این کتاب بخشی از تلاشهای تبلیغی و افشاگری از جانب دولت است و اظهار میدارد کمک آمریکا به شورشیان از ژانویه 1980 مبلغ 320 میلیون دلار بوده است. این رقم دو برابر کمک اقتصادی است که آمریکاییها از اواسط دههٔ 60 تا 1978 در اختیار افغانستان گذاشتهاند. کتاب همچنین میگوید نیروهای شورشی 1814 مدرسه، 31 بیمارستان، 14000 کیلومتر سیمهای تلفن و تلگراف، 906 دفتر تعاونی روستایی و ازین قبیل را ویران کردهاند. از انقلاب ثور ارزش ویرانی که بهوسیلهٔ شورشیان بر داراییهای ملّی افغانستان وارد شده 24 میلیارد افغانی برآورد شده است.
پلنوم سوم شورای مرکزی جبههٔ ملّی میهن روز پانزدهم ژوئن جلسه داشت. دکتر زیری، رئیس جبهه، نور احمدنور و خانم راتبزاد، اعضای دفتر سیاسی سخنرانان اصلی این نشست بودند. ادّعا شد عضویّت در جبههٔ ملّی میهن افزایش و فعّالیّتهایش تا مناطق روستایی گسترش یافته است. ادّعاهای اغراق آمیز، بنظر من. شورای مرکزی جبهه بر اهمیّت دوستی افغانستان- شوروی برای ادامهٔ حیات افغانستان بعنوان کشوری در حال توسعه تاکید ورزید.
مناطق غزنی، پکتیکا، قندهار، مزارشریف و قندهار در تبادل آتش و درگیری بین شورشیان مستقر در پاکستان و نیروهای افغانی و شوروی ناآرام بودند. فعّالیّتهای شورشیان مستقر در ایران تا حدودی فروکش کرده است. اوضاع در ولایات هرات، فراه و فاریاب نسبتاً تحت کنترل است. نیروهای هوایی افغانستان و شوروی اطراف کابل، تپههایی در ولایات لوگر و پغمان در شمال غربی کابل را شدیداً بمباران کردند. عملیّات هوایی علیه گروههای شورشی مشخّصی که گزارش شده بود اطراف کابل متمرکز شدهاند به مورد اجرا گذاشته شد. درون شهر هیچ عملیّات شورشی عمدهای صورت نگرفت. دکتر نجیب و بریالی اعضای دفتر سیاسی تلاش کردند با رهبران بعضی از گروههای شورشی که در ولایات شمالی فعّالیّت دارند ارتباط برقرار کنند تا آنها را راضی کنند در ازای گرفتن پول و دیگر مشوّقها دست از جنگ بردارند. این ادامهٔ تلاشی است که در مورد احمدشاهمسعود در دره پنجشیر کارساز بود. (کسی نمیداند این موفّقیّت چه مدّت طول خواهد کشید.) تلاشهای نجیب و بریالی تاکنون برای دولت نتایج مثبتی در بر نداشته است.
نظامیان شوروی و افغانستان عملیّات مشترکی را علیه شورشیان در مناطق ذکر شدهٔ فوق به اجرا گذاشتند. پیشامد جدیدی که شده بهبود کیفی سلاح و مهمّاتی است که شورشیان دارند علیه نیروهای شوروی و افغانی بکار میگیرند. اطّلاعات تأیید شدهای وجود دارد که شورشیان مجهّز به تجهیزات نظامی زمین به هوای اصل روسی و سوئدی شدهاند که با سرمایهٔ عربستان سعودی و از طریق مصر و آمریکا تهیّه شدهاند. تعدادی گلوله انداز آرپیجی–7 ضدّ تانک از پاکستان در اختیار شورشیان قرار داده شده که آنها را در تعدادی نسبتاً زیاد در ماههای اخیر از چین خریداری کرده است. تاثیر این سلاح آن است که بالگردهای توپدار دولتی بیشتر در معرض خظر قرار گرفتهاند. شمار زیادی از اینها در دو سه هفتهٔ گذشته هدف قرار گرفته و سقوط کردهاند. این به نوبهٔ خود موجب شده است نیروی هوایی شوروی و افغانستان از عملیّات بمبارانشان از هواپیماهای بلند پرواز ثابت– بال استفاده کنند.
آخرین [خبر–اطّلاع] درمورد اتّحاد بین گروههای شورشی اینکه گلبدین حکمتیار بار دیگر مشکل ساز شده است. او و طرفدارانش درست دو هفته و نیم تا سه هفته پس از اتّحاد باصطلاح شکنندهای که اواخر ماه مه و اوایل ژوئن برقرار شد شروع به جدا شدن کرده دست از همکاری برداشتهاند.
آقای واکان رئیس گروه شورشی ملّت افغان، که ظاهراً در هند است رسماً به مسئولین آلمان غربی نزدیک شده و درخواست پناهندگی سیاسی برای اعضای سازمانش که در حال حاضر در هند و پاکستان هستند، کرده است. به استناد منابع دیپلماتیک آلمان غربی در کابل، بُن چندان علاقمند به افزایش تعداد افغانهای تبعیدی که هم اکنون در آن کشور زندگی میکنند نیست.
نیروهای افغانی و شوروی طیّ دو هفتهٔ گذشته هدف بلاهای طبیعی بودهاند. نیروهای دولتی که در ولایتهای جنوبی و شرقی مشغول عملیّات هستند دچار مالاریا و حصبهٔ فراگیری شدهاند که تا حدّ زیادی بر توان عملیّاتیشان تاثیر گذار بوده است. نبود امکانات بهداشتی و غیر بهداشتی بودن شرایطی که تحت آن مجبور به انجام عملیّات بودهاند این مصیبت را بوجود آورده است.
سرهنگ سامای رام وابستهٔ نظامیمان به من در مورد پیشامد جالب توجّهی اطّلاع داد که بطور ویژه در زد و خوردهای بین شورشیان و نیروهای دولتی اتّفاق افتاده است. تعدادی از نیروهای مسلّح افغانی در سطح افسران رده بالای سرتیپ و سرهنگ با مسئولیّت خودشان با رهبران گروههای شورشی که در حال عملیّات علیه آنها بودهاند تماس برقرار میکنند و از آنها درخواست میکنند از جنگیدن دست بردارند. بر اساس اطّلاعات سرهنگ سامای رام درخواست بر این اساس ارائه شده است که افغانها نباید یکدیگر را بکشند. این حرکت مبنای احساسی و مذهبی داشته است. کارمندان دولتی به رهبران شورشی برای متارکهٔ موقّت جنگ در حالی نزدیک شدهاند که قرآن در دست داشتهاند. نمیدانم این اطّلاعات تا چه اندازه قابل اعتماد است ولی اگر درست باشد تغییرات جدیدی بر درگیری موجود افروده شده است. اگر مسئولین نظامی ردههای میانی و پایینی دولت افغانستان بتوانند گروههای شورشی را ترغیب کنند تا بر اساس این روش به آنها بپیوندند کودتایی سیاسی در جهت تقویت دولت خواهد بود. از طرف دیگر اگر شورشیان در این زمینه از خود سرسختی نشان دهند، این حرکت میتواند به ناچار منجر به از دست دادن روحیّهٔ نیروهای مسلّح افغانستان شود. علاوه بر این رهاشدن نظامیان تحت امر اینگونه افسران و در معرض خشونت جدّی قرارگرفتن آنها از سوی مجاهدین از دیگر پیامدهای احتمالی است. سرهنگ سامای رام همچنین میگوید وزیر دفاع، ژنرال قادر، نظری نامساعد و منفی نسبت به این نوع رفتارهای یک سویه از جانب افسران تابع خویش دارد. وی تلاش دارد نظم و انضباط را محکمتر کند.
با توجّه به طبیعت ذاتی سربازان افغانی، وضعیّت جغرافیای طبیعی این کشور، ساختار فرماندهی و کنترل اللهبختی نیروهای مسلّح، اگر خط سیر ذکر شدهٔ بالا درست باشد، آدم نمیداند ژنرال قادر چطور موفّق خواهد شد. عامل ثبات و استحکام [نظام افغانستان] بازهم نیروهای شوروی و مشاورین شوروی خواهند بود.
خبر موثّقی در مورد دور سوم مذاکرات ژنو بین افغانستان و پاکستان که با وساطت آقای کوردووز انجام شده است ندارم. اخباری که از طریق رادیو از آلمان غربی، لندن و پاکستان منتشر شده و من گوش دادهام بیانگر این است که مذاکرات انگار قرار است بدون نتیجهگیری در هفتهای که به بیست و ششم ژوئن ختم میشود، (با پیشنهادهایی برای برگزاری دور بعدی) پایان یابد. دیپلمات-های اروپای شرقی و عرب در کابل این ارزیابی را به من ارائه کردند که حتّی سندی که حاوی تصمیمهای اساسی است و کوردووز انتظار داشت به آنها دست یابد نیز ممکن است نهایی نشود. ارزیابی من این است که برای هیأتهای افغانی و پاکستانی سخت است الان به توافقی برسند که بطور کلّی بعنوان موضوعهای اساسی در دو دور مذاکرهٔ گذشته مورد بحث و بررسی قرار دادهاند و قرار بوده است بر اساس آن عمل نمایند. تصوّر میکنم آقای سیّاف، رئیس منتخب گروههای شورشی که اخیرا در پاکستان با هم متّحد شدهاند نیز در ژنو حضور داشت و در تماس با هیأت پاکستانی بود.
به من اطّلاع داده شده است که دولت افغانستان به حدود دو هزار عضو حزب تودهٔ ایران در ولایات هرات و فراه پناهندگی داده است. به پانصد عضو دیگر حزب توده در کابل پناهندگی دادهاند. کاردار ایران تأیید کرده است که کنسولگریاش در هرات هدف فشارهای مشخّصی بوده و کمکی از جانب دولت افغانستان نشده است.
رسانههای گروهی افغانستان طیّ ده روز گذشته اظهارات ولیخان و خانعبدالغفّارخان پیرامون وضع افغانستان را در سطح گستردهای منتشر کردهاند. ولیخان در بیانیّهای که در پیشاور و لندن منتشر ساخت قویّاً از دولت پاکستان خواست برای حلّ موضوعات باقیماندهٔ بلاتکلیف با افغانستان وارد مذاکرات مستقیم شود. خانعبدالغفارخان سخنرانیهایی در ایالت سرحدّ شمال غربی داشته و ادّعا کرده است دخالت شوروی در افغانستان نتیجهٔ مستقیم تلاش پاکستان در تأمین امکانات نظامی برای آمریکاییها در ایالت سرحدّ و بلوچستان بوده است. دولت افغانستان بطور طبیعی کاملاً از امتیاز تبلیغاتی این اظهارات و بیانیّهها بویژه در خبرگزاریهای خود به زبان پشتو و تفسیرهایی که برای مردم دو طرف خط دیوراند پخش میشد، بهره برداری کرد.
انتهای پیام/