نبرد قلمون بر شایعات سرنگونی دمشق و ترور اسد خط بطلان کشید

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه السفیر، تسلط رزمندگان مقاومت بر تل موسی و آغاز شمارش معکوس برای نهایی شدن نبردهای قلمون در سه سطح سوری و لبنانی و نیز راهبردی قابل بررسی بوده و به مثابه سیلی محکمی به شایعه پراکنی های متعدد در مورد سقوط دمشق و ترور بشار اسد و نیز کاهش حمایت تهران از دمشق است.

به عبارت بهتر عملیات حزب الله در بلندی های قلمون و فتح تله موسی نشان داد که تحقق وعده سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله در فتح الجلیل الاعلی به دست رزمندگان مقاومت در صورت شروع هر جنگی با دشمن صهیونیستی دور از دسترس نیست.
از سوی دیگر نبرد قلمون نشان داد که مسئولیت پذیری دولت لبنان و مقابله با تجاوزهای تروریست های تکفیری سرابی بیش نیست و نباید بیش از این منتظر آن ماند.

در این میان نبرد قلمون و پیروزی های حاصل از آن در سه سطح سوری، لبنانی و راهبردی به شرح زیر قابل تامل و بررسی است.

نخست: سوریه

به طور خلاصه می توان گفت که به نظر می رسد نبرد قلمون زبان گویای ایستادگی و پیروزی مقاومت است، چرا؟ چون سوری ها در روزهای گذشته توانستند فضای ناامیدی را که از سه سال پیش بر دمشق حاکم شده بود، جبران کرده و از بین ببرند.

به عبارت دیگر در دو ماه گذشته تلاش های زیادی برای تضعیف عزم سوریه در سطوح میدانی، سیاسی، روانی و تبلیغاتی صورت گرفت و همزان با آن عملیات «توفان قاطعیت» که قرار بود به الگویی برای انجام عملیات مشابه در سوریه تبدیل شود، با شکست روبه رو شد.

در این میان قدرت و برتری سیاسی، روحی، مردمی و نظامی محور مقاومت و هم پیمانان نظام و مردم سوریه در نبرد با گروه های تروریستی تکفیری و ائتلاف حامیان آنها به ویژه رژیم های سعودی و صهیونیستی، آمریکا، ترکیه و قطر به اثبات رسید.
در این شرایط نبرد قلمون « سیلی بزرگی» است که با تحولات متعددی از جمله سفر ژنرال فهد جاسم الفریج وزیر دفاع سوریه به تهران و مقاومت نظامیان سوری در بیمارستان دولتی جسر الشغورهمزمان شد.

از دیگر تحولاتی که به موازات نبرد قلمون رخ داد، بسیج بزرگ ارتش سوریه در سهل الغاب، سفر علاء الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به دمشق و کشیده شدن دامنه درگیری ها از داخل یمن به عمق خاک عربستان بود.

بنابراین تسلط بر تپه موسی از مقاومت دمشق و تقویت امنیت آن در امتداد بلندی های قلمون تا ریف حمص و دمشق حکایت داشته و بیانگر تحول میدانی مهمی در ریف دمشق است و نقش بر آب شدن رویای تکفیری ها علیه دولت سوریه را به تصویر کشید.

دوم: لبنان

نبرد کنونی قلمون قبل از اینکه موجب قطع ارتباط حمایت های لجستیکی بین بلندی های این منطقه و کوه های الزبدانی شود، خنجری را که در چهار سال گذشته از ناحیه شهرک عرسال به پهلوی سوریه فرو برده شده بود، خارج کرد.
این نبرد و موفقیت های حاصل از آن کسانی را که تحت شعار خویشتنداری و بی طرفی لبنان از طریق عرسال به تروریست های تکفیری و حامیان منطقه ای و بین المللی آن برای سرنگونی نظام سوریه کمک می کردند، ناکام گذاشت.

نکته قابل ملاحظه اینکه این تحولات با حمله نیروهای سیاسی لبنان علیه حزب الله و هشدار در مورد نتایج نبرد قلمون و ترویج خطوط قرمز عربستان همزمان شد.

صرف نظر از این این اظهارات و مخالفت ها و نیز اظهارات «دیوید هیل» سفیر آمریکا در بیروت باید گفت که پیروزی مقاومت در نبرد قلمون در دو سطح منطقه ای و لبنانی معانی بزرگی را در خود جا داده است از جمله اینکه حزب الله به نبرد در قلمون ادامه داد زیرا اطمینان داشت که این نبردها را به نفع خود نهایی خواهد کرد و قادر است دست کم از حمله به روستاهای مرزی لبنان جلوگیری کند.

سوم: اهمیت نبرد قلمون از نظر راهبردی

در سطح راهبردی نیز می توان گفت که نبرد قلمون و پیروزی مقاومت به سناریوی تکراری مبنی بر ایجاد ترس و وحشت در سطح رسانه ای و روانی در مورد سقوط قریب الوقوع  دمشق و خالی شدن محله های مختلف دمشق، سیلی محکمی زد و بر شایعاتی مانند  ترور بشار اسد و نیز برکناری ژنرال علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به اضافه تهدید علیه مناطق ساحلی سوریه و کاهش حمایت تهران از دمشق خط بطلان کشید.

در این میان رسانه های عربی و لبنانی که سخت در تلاش برای  ترویج این ترس و وحشت بودند، نیز سیلی محکمی خوردند و چه بسا نبرد قلمون به طور موقت این رسانه ها را از مسیر انحرافی خارج کرده و به راه درست بازگرداند.

گرچه این سیلی برای همیشه توطئه علیه سوریه را پایان نمی دهد، اما پیامی ضمنی است به ژنرال های اسرائیلی مبنی بر طرح این سوال که با پیروزی مقاومت و تسلط بر تل  موسی تا تسلط بر الجلیل چقدر مانده است؟

انتهای پیام/