ابعاد استراتژیک بزرگترین شکست منطقه‌ای آمریکا در قلمون

به گزارش خبرگزاری تسنیم، امین محمد حطیط تحلیلگر مسائل راهبردی در مقاله ای در روزنامه الثوره سوریه نوشت: هیچ کس باور نمی ‌کرد که مرحله اصلی عملیات قلمون با سرعت و شکلی که انجام گرفت، صورت پذیرد و ارتش عربی سوریه و عناصر مقاومت لبنان شامل حزب ‌الله دستاورد نظامی معجزه ‌آسایی را به دست بیاورند، از تمامی طرح‌ های ترسیم شده یا رویاهای اجرا کنندگان آن فراتر برود. قرار بود این عملیات در 2 مرحله اساسی برگزار شود که هدف از مرحله اول آن در اختیار گرفتن تحولات منطقه و تحت تسلط گرفتن تحرکات و خطوط امداد رسانی در آن باشد و در مرحله بعدی عملیات پاکسازی منطقه صورت گیرد. همچنین قرار نبود این عملیات در کمتر از یک ماه انجام شود و حتی زمان 6 هفته‌ ای برای آن تعیین شده بود.

ما مراحل نهایی عملیات قلمون با سرعتی مافوق تصور انجام گرفت تا جایی که تاکنون بیش از یک هفته طول نکشیده است و در جریان آن دستاوردهای میدانی فراتر از اهداف مرحله مبنایی آن یعنی مرحله تسلط و نظارت بر منطقه به دست آمده و مسیر اجرای مرحله پاکسازی منطقه با کمترین حد تلاش و استفاده از قدرت و کوتاه‌ ترین زمان ممکن مهیا شود.

بنابراین ، نتایج و تأثیراتی که درگیری ‌های قلمون ایجاد کرد، از انحصار در این درگیری‌ ها فراتر رفت و تا جایی رسید که بر ابعاد دیگر مبارزات و تحرکات در عرصه کامل سوریه و منطقه در نبرد نظامی و سیاسی و استراتژیک تأثیرگذار شد، تا جایی که می‌ توان گفت این درگیری ‌ها تغییرات اساسی در راستای ترسیم صحنه ‌ای کاملاً متفاوت از مرحله قبل از قلمون ایجاد کرد. در اینجا می ‌توان به تأثیرات جنگ در ابعاد زیر اشاره کرد:

الف: در عرصه سوریه و محور مقاومت: درگیری‌ های قلمون مرحله انتقالی مهمی در روند درگیری‌ های موجود بین پروژه تجاوز طلبانه صهیو- آمریکایی و پروژه استقلال خواهانه منطقه ای است که می توان در همین راستا گفت:

1- طرح گاز انبری متجاوزان که اخیراً بعد از شکست‌ های خود در طرح‌ های سه‌ گانه پیشین (طرح اخوانی و طرح سعودی بندر بن سلطان و طرح تکفیری داعش) آغاز کرده بودند، شکست خورد. این در حالی است که آغاز توطئه‌ ای جدید بر ضد سوریه به علت کمبود زمان و تغییر میدان درگیری‌ ها و پایین بودن سقف عاملان اجرایی آن مشکل شده است. این دستاورد، منطقه مرکزی سوریه از دمشق و حومه جنوبی آن تا حمص و بیشتر مناطق حومه شمالی آن را از دایره تهدیدات جدی خارج کرد و این مناطق را به امنیت تقریباً نهایی رساند و خطرات متجاوزان به سوریه از آن دور شد. طرح گازانبری تروریست ها به ‌صورت ریشه ‌ای وابسته به موفقیت تروریست‌ها در قلمون بود که با تسلط و تثبیت این منطقه و محاصره دمشق و حمص ادامه پیدا می کرد؛ اما  الان این فرصت از دست رفته است.

2- تفکرات خصمانه بر ضد سوریه بر اساس پناه بردن به خشونت و تروریسم جهت براندازی این کشور یا بازگرداندن موازنه های میدانی شکست خورد، این همان هدفی بود که کنفرانس ژنو 2 را به شکست کشاند و تمامی تلاش ها برای حل سیاسی بحران سوریه را ناکام گذاشت. مخالفان بعد از جنگ قلمون دیگر نمی‌ توانند تغییرات میدانی عمیقی به نفع خود ایجاد کنند، از همین رو بود که باراک اوباما اذعان کرد که راه حل نظامی برای بحران سوریه وجود ندارد.

3- تعیین کارکرد اقدامات تروریستی میدانی آینده بر ضد سوریه، این در حالی بود که هدف نهایی تروریست ‌ها براندازی دولت یا بازگرداندن توازن به عرصه میدانی بود، اما آن‌ها الان به دنبال فرسایش و خسته کردن سوریه و ممانعت از توسعه دستاوردهای دمشق و متحدان آن جهت استفاده ‌های سیاسی در میز مذاکرات و گفتگوهای احتمالی آینده هستند. 

ب: در عرصه لبنان: مقاومت لبنان توانمندی‌ های خود را به اثبات رسانده و بعد از ارزیابی‌ های مسائل داخلی و عدم کشیده شدن به درگیری‌های لفظی و افتادن در دام غوغاسالاری برخلاف تلاش‌ ها و تمایلات گروه‌ های وابسته به عربستان سعودی، طرح های صهیو- آمریکایی برای مشغول کردن حزب الله در داخل برای منحرف کردن آن از این درگیری  استراتژیک را به شکست کشاند. در حالی که فشارها بر ارتش لبنان برای اعلام بی ‌طرفی در میدان مبارزه با تروریسم افزایش یافته بود، حزب ‌الله هر آنچه را که به نفع کشور می ‌دید، انجام داد و در این رابطه با ارتش عربی سوریه به عنوان متحد استراتژیک خود هماهنگ بود و برای لبنان دستاوردهای مهمی در ابعاد امنیتی و سیاسی داشت که عبارتند از:

1- دور کردن خطر مستقیم و غیرمستقیم  تروریسم از این کشور. به‌ این ‌ترتیب لبنان از موشک ‌های گروه‌های مسلح و خودروهای بمب‌ گذاری شده آن ‌ها آسوده شد و گشایش امنیتی گسترده ‌ای در داخل این کشور ایجاد شد.

2- نگرانی ‌های مردم لبنان بعد از اعلام نقشه راه موهوم داعش که لبنان نیز بخشی از آن بود، به پایان رسید. نقشی که در آگوست 2014 داعش به دنبال اجرای آن بود و می ‌خواست به صورت کلی یا جزئی منطقه شمالی خط عرسال – طرابلس را از لبنان جدا کند تا امارت وابسته به داعش در این کشور اعلام نماید. 

3- کاسته شدن از سطح تکیه یک گروه سیاسی لبنان بر داعش و جبهه تروریستی النصره که باعث ممانعت این گروه از ماجراجویی با سرنوشت کشور شد و ایده مشارکت ملی در اداره دولت به دور از سلطه طلبه خودخواهانه که از سال 2005 بر این کشور حاکم بود را مطرح کرد. این به معنای آماده سازی جهت ایجاد بستری برای خروج لبنان از حالت انتظار و خلأ در ساختار قدرت است که این روند با تحرک در مسیر حل نهایی مسایل منطقه ای در آینده ای نزدیک تکمیل خواهد شد.

ج: در ابعاد نظامی و استراتژیک مرتبط با درگیری با اسرائیل نکات زیر به دست آمد:

1- شکست سریع و دو جانبه اسرائیل که مرتبط با تجاوز به سوریه بود و شامل شکست طرح گاز انبری حمله به این کشور می شد، چرا که اسرائیل نیز یکی از ساختارهای اجرای این طرح بود و استراتژی آینده آن در راستای ماهیت درگیری با مقاومت را ترسیم کند. بدون شک اسرائیل از طریق ماهواره ‌ها و هواپیماهای خود روند درگیری ‌های قلمون را پیگیری می ‌کند و در جریان جهش بی ‌سابقه عملکرد میدانی و عملیاتی حزب ‌الله لبنان قرار گرفته است. طرح‌ های ابتکاری در روش مبارزاتی یا نحوه استفاده از تسهیلات جدید یا همکاری حزب ‌الله با ارتش عربی سوریه و هماهنگی عملیاتی که همگی در سطحی ما فوق تصور است، باعث می‌شود که اسرائیل در دیدگاه‌های مبارزاتی خود که بعد از جنگ 2006 در آن تجدید نظر کرده بود را بار دیگر مورد ارزیابی قرار دهد. این روند همچنین اسرائیل را مجبور می‌ کند تا اجرای بزرگترین معادله بازدارندگی متقابل را بپذیرد و سناریوی جنگ قریب‌ الوقوع با حزب‌ الله لبنان را کنار بگذارد، جنگی که یکی از افسران صهیونیستی جرأت ابراز این واقعیت را به خود داد که بگوید دست‌ کم تا 3 سال آینده رخ نخواهد داد، این در حالی بود که پیشتر اسرائیل محاسبات ماه ‌های آینده را برای آغاز جنگ مطرح کرده بود.

2- مهم‌ ترین تأثیر این روند در استراتژی مرتبط با پروژه صهیونیستی آمریکایی است، چرا که جنگ قلمون نشان داد اگر تروریسم در برابر مقاومت قرار بگیرد، قطعاً از هم می ‌پاشد. این بزرگترین ضربه ‌ای بود که آمریکا دریافت کرد، چرا که بر روی تروریسم به ‌عنوان ارتش سری خود که می‌ تواند چهره مقاومت را مخدوش کند و آن را به فرسایش بکشاند، حساب کرده بود. معرکه قلمون ثابت کرد که مقاومت عصای موسی است که تمامی شعبده های ساحران را باطل می کند.

انتهای پیام/ر