دلایل اصرار آل سعود برای ادامه جنگ در یمن
خبرگزاری تسنیم:بعد از آتشبس پنج روزه در یمن منطق حکم میکرد این امر، مقدمه ای برای گامهای مسالمت آمیز بعدی باشد اما عربستان برای خود دلایلی داشت تا حملات علیه یمن را از سر گیرد و مانع از تکمیل روند صلح در این مرحله شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عظیم امیدی در یادداشتی با عنوان «دلایل اصرار عربستان برای ادامه جنگ در یمن» نوشت:
روند پیشرفت تحولات در میدان نبرد، وضعیت کنونی تعامل عربستان با آمریکا، همپیمان دیرین ریاض بخصوص بعد از کنفرانس اخیر کمپ دیوید، تحولات منطقهای در سوریه و عراق و ناکامی گروههای تحت حمایت عربستان در رسیدن به اهداف میدانی مورد نظر به آن صورتی که مطلوب نظر ریاض باشد در کنار تلاش سعودی ها برای حفظ نفوذ منطقهای و سلطه سنتی بر کشورهای عرب، حکام ریاض را به سمتی برد تا به این نتیجه برسد توقف جنگ در این مرحله به نفع آن نیست.
این تصمیم در حالی است که گمان می رفت شرایط برای توقف حملات در یمن و آغاز روند سیاسی حل بحران در این کشور بخصوص با توجه به بحران انسانی موجود و رعایت نسبی آتش بس 5 روزه از سوی دو طرف درگیر، آماده است.
• دلایل میدانی
شاید هدف اول ریاض از ادامه حملات، تداوم تضعیف وضعیت اجتماعی در یمن به منظور فشار بر کمیتههای مردمی و جنبش انصارالله برای پذیرفتن شروط عربستان و دستیابی به دست برتر و به اصطلاح کارت برنده و قراردادن طرف مقابل در موضع ضعف پیش از آغاز هرگونه گفت وگویی برای حل بحران یمن باشد.
این در حالی است که عربستان اکنون برتری خاصی برای نشستن پشت میز مذاکره و گرفتن امتیاز از طرف مقابل ندارد و ریاض در این میان به همین حملات مداوم هوایی و حمایت از گروههای همسو در یمن و تداوم ناامنی چشم دوخته است.
با این حال عربستان تاکنون نتوانسته به دو هدف اصلی خود یعنی تضعیف جنبش انصارالله و همپیمانان محلی اش و احیای حاکمیت دولت عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری دست پیدا کند. واقعیت این است که حوثیها اکنون کنترل اکثر استانهای یمن را در دست دارند و حملات عربستان تأثیری بر آنها نداشته است.
این تحولات در حالی است که اسماعیل ولد شیخ احمد فرستاده جدید سازمان ملل به یمن جهت مشارکت گسترده تمام طرف های یمنی در گفتگوهای ژنو تلاش می کند هر چند هنوز طرف های شرکت های کننده در این گفتگوها مشخص نشده است.
به گفته این فرستاده سازمان ملل، اجلاس ژنو که 28 می (7 خرداد) برگزاری خواهد شد، بر سه محور استوار خواهد بود: ابتکار عمل شورای همکاری خلیج فارس و ساز و کار اجرایی آن، گفتگوهای یمنی و مصوبات سازمان ملل به ویژه قطعنامه 2216.
در این میان تلاش برای کسب اهرم فشار تنها منحصر به عربستان نبوده و همپیمان محلی آن نیز تلاش دارند فشارهایی بر جنبش انصارالله اعمال کنند. ریاض یاسین، وزیر خارجه دولت مستعفی یمن در این راستا گفته، دولت منصور هادی در مذاکرات صلح یمن به دعوت سازمان ملل در ژنو شرکت نخواهد کرد مگر این که حوثیها از اراضی و شهرهای تحت سیطره خود عقب نشینی کنند.
وی گفت: ما در صورت عدم اجرای حتی بخشی از قطعنامه شورای امنیت و همچنین عدم عقب نشینی حوثی ها از عدن یا دستکم از تعز، در مذاکرات مشارکت نخواهیم کرد.
قطعنامه 2216 شورای امنیت تسلیح حوثیها را منع و خواستار عقب نشینی آنها از اراضی تحت سیطره شده است. حال آن که این برتری میدانی نکته اصلی کمیته های مردمی و انصارالله در هر گونه مذاکرات آتی است.
• حفظ آبروی از دست رفته
حفظ و یا دستکم نمایش ظاهری توانایی در ایجاد ائتلافهای منطقهای حتی به صورت اسمی و در میان متحدین عرب منطقه به یکی از خط قرمزها و محورهای اصلی عربستان در شرایط کنونی بدل شده حتی اگر همه اقدامات عملی و عملیات ائتلاف به عهده خود عربستان باشد. این همان کاری است که نمونه آن را از سوی آمریکا در عراق و افغانستان شاهد بودیم تا به ظاهر شمار کشورهای همپیمان ائتلاف فراوان جلوه داده شود و فرقی نمی کند این کشورها چه مقدار تعهد در اقدامات عملیاتی این ائتلاف اسمی داشته باشند.
تلاش برای خاتمه آبرومندانه این درگیری مثلا بعد از گفتوگوهای صلحی که در آن درباره خاتمه حملات تصمیمگیری شود، می تواند راهی برای حفظ این پرستیژ و هیمنه منطقه ای باشد از این رو حکام عربستان همچنان این ائتلاف را حفظ کرده و به حملات ادامه می دهند، چرا که در صورت ناکامی در خروج آبرومندانه از این معرکه، ریاض در آینده ممکن است دیگر نتواند همین ائتلاف اسمی از اعراب منطقه را گرد هم آورد.
با همه این اوصاف در نهایت عربستان مجبور به پذیرش واقعیت های میدانی در منطقه است چرا که با زدن زیر میز شطرنج قدرت منطقهای جز بیآبرویی و از دست رفتن همین نفوذ کنونی و قبول شکست سنگینتر در آینده چاره ای نخواهد داشت و دلیل آن این است که هر چه زمان درگیری و مخاصمه بیشتر شود، هزینه شکست برای ریاض سنگین تر خواهد بود و اکنون بیرون آمدن از یمن بهتر از فردا است.
• فشار بر آمریکا در راستای اهداف منطقه ای
فشار بر آمریکا برای ممانعت از افزایش نفوذ ایران در منطقه و کاستن از امکان دستیابی به توافق هستهای میان ایران و غرب از دیگر اهداف ریاض در ادامه این کارزار است چرا که آنها تصور میکنند توافق هستهای قدرت منطقهای ایران را از این که هست بیشتر خواهد کرد. اصرار بیهوده بر بازی ندادن ایران در معادلات منطقهای به رغم اذعان به نقش تاثیر گذار ایران در این تحولات یا مطرح ادعای مداخله ایران در امور یمن را می توان در این چارچوب سیاستی ریاض تفسیر کرد.
عربستان این موضع اشتباه را پیش از این در مورد سوریه نیز مرتکب شده است یعنی زمانی که یکصدا با آمریکا و با وجود برگزاری دو اجلاس درباره سوریه، تلاش کرد ایران را از این معادله حذف کند و نتیجه آن است که با وجود حمایت ایران از دولت مشروع سوریه، هنوز ناآرامی و جنگ در این کشور مسلمان به سبب حمایتهای آمریکا و عربستان و برخی کشورهای عرب منطقه از گروههای متخاصم دولت سوریه، ادامه داشته باشند.
البته دلایل مقطعی و نظامی دیگری نیز در ادامه حملات عربستان در یمن موثر بوده از جمله تلاش برای تصرف برخی از مناطق خاص در یمن. اما نشست آتی در ژنو و روند طی شدن آن می تواند تغییردهنده بسیاری از مواضع کنونی طرف های درگیر در یمن از جمله عربستان باشد.
انتهای پیام/