بررسی ابهامات اساسنامه فدراسیونهای ورزشی در نشست تخصصی «تسنیم» با هاشمیطبا و رغبتی
خبرگزاری تسنیم: مصطفی هاشمیطبا و علی رغبتی با حضور در خبرگزاری تسنیم نقاط مثبت و منفی و ابهامات موجود در اساسنامه فدراسیونهای ورزشی را در نشستی تخصصی مورد بررسی قرار دادند.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، بحث تدوین اساسنامه فدراسیونهای ورزشی مدتهاست که مطرح شده و مسئولان ورزش کشور درباره آن به اظهار نظر پرداختهاند. آنچه مسئولان وزارت ورزش و جوانان میگویند این است که کار تدوین این اساسنامه هنوز به اتمام نرسیده و چیزی که در حال حاضر وجود دارد پیشنویس است.
از سوی دیگر برخی منتقدان اعتقاد دارند ممکن است ویرایش نهایی انجام و سپس به صورت ناگهانی اعلام شود که این اساسنامه مورد تصویب واقع شده است. در این هنگام عملا کار از کار میگذرد. اگر این اتفاق رخ دهد دیگر نمیتوان کاری کرد و آن زمان دیگر نمیشود با صراحت در مورد اساسنامه و مواردی که ایراد دارد، صحبت کرد.
خبرگزاری تسنیم برای برطرف کردن ابهاماتی که وجود دارد از مصطفی هاشمیطبا رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی و فردی که به این حوزه کاملا اشراف دارد و علی رغبتی مدیرکل دفتر برنامهریزی و نظارت ورزش حرفهای وزارت ورزش به نمایندگی از این وزارتخانه دعوت به عمل آورد تا در نشستی تخصصی نقاط ضعف و قوت این اساسنامه را بررسی کنند.
خبرگزاری تسنیم این آمادگی را دارد که نظرات سایر مسئولان و کارشناسان را در این باره منتشر کند.
در زیر متن کامل نشست تخصصی تسنیم با هاشمیطبا و رغبتی را میخوانید. خواندن این گفتوگو کمک میکند تا بسیاری از زاویای پنهان این اساسنامه روشن شود.
تسنیم: اساسنامه فدراسیونهای ورزشی در 8 دور ویرایش، امروز به جایی رسیده است که اعتراضاتی را در برداشته است.
هاشمیطبا:چیزی که در اختیار من قرار دارد متنی بوده که در رسانهها منتشر شده است. این همان اساسنامهای بوده که قرار است در موردش بحث کنیم؟
رغبتی: خیر. این اساسنامه آنچیزی نیست که ما در موردش نظر داریم. آخرین اقدام برای اصلاح اساسنامه، ویرایش نهم بوده که هنوز منتشر نشده است. البته هیچ کدام یک از ویرایشها منتشر نشده، چرا که هنوز در این مورد به قطعیت نرسیدهایم. آخرین ویرایش هم اکنون در شورای معاونین قرار دارد و پس از اعمال تغییرات به فدراسیونها ارسال میشود. اگر فدراسیونها در این مورد به اجماع برسند، این اساسنامه به فدراسیونهای بینالمللی ارسال میشود. اگر فدراسیونهای بینالمللی این اساسنامه را تایید کردند و موردی درباره آن نداشتند، به هیئت دولت جهت تصویب نهایی میرود. در حال حاضر چیزی مبنی بر اینکه مصوب یا منتشر شده باشد یا چیزی که وزارت ورزش و جوانان در موردش به اجماع رسیده باشد، وجود ندارد.
هاشمیطبا: مگر ویرایش جدید (نهم) چقدر با نمونهای که در اختیار ما قرار دارد متفاوت است؟
رغبتی: حقیقت این است که ویرایش قبلی را خیلی مطالعه نکردهام؛ اما اگر تمایل دارید آن را برایم قرائت کنید تا با نمونه جدیدی که در دستم قرار دارم، مقایسه کنیم.
هاشمیطبا: ایراد اول و اصلی من به این اساسنامه، روال نوشتن و جمله بندی آن است. واقعا جمله بندی و نوع نوشتار این اساسنامه، صحیح نیست و موردی نیست که بگویم برای اساسنامه است. با فاکتور از خیلی مسائل، ضعفهای نگارشی زیادی در آن وجود دارد. به همین دلیل پیش از حضور در این نشست، شک کردم که نکند آن چیزی که در مورد ویرایش هشتم میگویند، با چیزی که در ویرایش نهم وجود دارد، متفاوت باشد.
رغبتی: در حال حاضر ویرایش نهم در اختیار من است.
تسنیم: اجازه بدهید با طرح سوالی وارد بحث شویم. آقای رغبتی کارگروهی که برای اصلاح اساسنامه تشکیل شده است، متشکل از چه افرادی است و سیر تاریخی این اساسنامه چگونه بوده است؟
رغبتی: این کار از سال 88 آغاز شد. ویرایش نخست اساسنامه به تاریخِ نهم اردیبهشت سال 88 بازمیگردد. به ترتیب ششم خردادماه سال 88، سیزدهم خرداد سال 88، اول تیرماه سال 89، سی تیر سال 89، بیست مرداد ماه سال 89 و سال 90. سپس این کار تا سال 93 متوقف شد. دلیل توقف هم تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش و جوانان بود. معطل این بودیم که وزارتخانه صاحب یک قانون شود و وظایفش به دست ما برسد.
اردیبهشت سال 93 مجددا این کار از سر گرفته شد و تا به امروز هم ادامه دارد. علت اصلی اصلاح اساسنامه، نقایص موجود در نمونه فعلی است. اساسنامه کنونی قابلیت تفاسیر چندگانه دارد و در برخی موارد هم مبهم و ساکت است. یکی دیگر از موارد در خصوص مجامع بینالمللی و کمیته بینالمللی المپیک است که نسبت به اصلاح و به روز کردن اساسنامه اصرار داشتند.
سازمان بازرسی کل کشور و تعدادی از مراجع نظارتی هم نسبت به اساسنامه کنونی ایراداتی گرفته بودند. گرچه در اساسنامه کنونی اختیار وجود دارد؛ اما داشتن این قدرت و اختیار عقلانی نیست. یکی دیگر از موارد ، تغییرات قوانینی است که سازمانهای بینالمللی و مراجع داخلی داشتند. در سال 86 قانون مدیریت خدمات کشوری تغییر یافت و به یکباره نهادهای عمومی غیر دولتی را در دل خود جای داد و کل ماجرا تغییر پیدا کرد.
در سال 76 آقای هاشمی فدراسیونها را به فهرست نهاد عمومی غیر دولتی اضافه کردند؛ اما در سال 86 که قوانین تغییر پیدا کرد و از نهادهای غیردولتی نام برده شد، به یکباره تمام قوانین دولت را در این بخش حاکم کرد. این موضوع، تبدیل به معضل بزرگی برای فدراسیونهای ورزشی کشور شد.
* تسنیم: بحث دوشغلهها و بازنشستهها هم از همینجا آغاز شد؟
بله، عدهای در این مورد میگفتند که در گذشته ریاست فدراسیون شغل نبوده است؛ بله؛ آنها درست میگویند قبلا ریاست فدراسیون شغل نبود چرا که قبلا این قانون وجود نداشت. قانونی آمد و گفت نهادهای عمومی غیر دولتی مشمول این قانون شده و شغل محسوب میشود. شهرداری تهران، کمیته ملی المپیک، کمیته امداد و ... همگی نهاد عمومی غیر دولتی هستند، اما تمام آنها شغل شناخته میشوند.
اگر نهادی عمومی غیر دولتی، مانند فدراسیون شغل محسوب شود؛ شهردار تهران هم شغل است. ضمن اینکه خیلی از فدراسیونهای ما درخواستهایی در خصوص اصلاح اساسنامه داشتند. در وهله آخر یعنی در سال 93، برای اینکه بتوانیم در برنامه ششم، فرصتهایی را ایجاد کنیم؛ لازم بود که خودمان هم ظرفیتهایی داشته باشیم که هنگام رسیدن به این برنامه از آنها استفاده کنیم. این کار آغاز شد، اما در حین پیگیری آن؛ تغییرات مدیریتی زیادی داشتیم. ضمن اینکه تغییر ساختار هم پیش آمد. هیچ کدام یک از موارد فوق به ما اجازه نداد که کار را به یک سرانجام مطلوب برسانیم تا اینکه در سال 93 مجددا کار را آغاز کردیم.
در تاریخ دهم شهریور ماه، پیشنویسی که تهیه شده بود را برای همه فدراسیونها، کمیته ملی المپیک، معاونتهای مختلف و همه کسانی که به نوعی درگیر بودند، ارسال کردیم و از آنها خواستیم نظرات خود را ارائه دهند. پس از آن، نظرات جمع بندی شد و به شورای معاونین رفت. از دی ماه تا اسفندماه 93 حدود پانزده جلسه در این باره برگزار کردیم و نمایندگان مختلف و افراد گوناگون در آن جلسات حضور پیدا کردند. چند تن از اساتید دانشگاهی که در بخش حقوق کار کرده بودند هم در جلسات حضور پیدا میکردند. این افراد آمدند و ویرایش نهم استخراج شد که به شورای معاونین رفت تا در آنجا مورد بحث قرار بگیرد اما هنوز هیچ چیزی در این مورد قطعی نیست.
تسنیم: در این 9 ویرایش، از روز اول تا همین امروز چند درصد اساسنامه تغییر یافته و پیش بینی میشود چند درصد دیگر نسبت به پیشنویس کنونی تغییرات داشته باشد؟
رغبتی: از پیشنویس اول تا به امروز، 25 تا 30 درصد تغییر ایجاد شده است. واقعا نمیتوان در مورد اینکه چند درصد دیگر تغییرات خواهد داشت، پیشبینی کرد. در مدت اخیر که بحثهایی در مورد اساسنامه صورت گرفته، ایراد و انتقاداتی به آن مطرح میشود اما هیچ پیشنهادی به صورت واضح به ما ارائه نشده است. به طور مثال میگویند استقلال فدراسیونها خدشهدار شده است. استقلال را باید یکسری از عملیات خدشه دار کنند. فعلا هیچ پیشنهاد ملموسی از این بابت ارائه نشده است.
هاشمیطبا: فارغ از جهتگیرهای کاری، متنهای یادداشت شده خیلی برایم عجیب و غریب هستند. به طور مثال در صفحه اول پیشنویس منتشر شده و در تبصره یک ماده یک گفته شده است: «فدراسیونهای ملی و بینالمللی و کنفدراسیونها مرتبط با هر فدراسیون به شرح ذیل تعیین میگردند.» این دقیقا یعنی چه؟ بعد از آن هم نوشتهاید:«فدراسیونهای عضو کمیته بینالمللی المپیک و شورای المپیک آسیا توسط کمیته ملی المپیک» این یکی یعنی چه؟ اصلا جمله معنی نمیدهد. جالبتر زمانی است که در شماره 2 نوشتهاید: «فدراسیونها توسط وزارت ورزش و جوانان» واقعا این به چه معنی است؟ ابهامات زیادی در این دو جمله وجود دارد و کاملا بیمعنی است. من اصلا متوجه نمیشوم.
رغبتی: وقتی مفاد این اساسنامه قطعیت پیدا کند، هم به ویرایش ادبی و هم به ویرایش حقوقی نیاز خواهد داشت. یعنی باید از کلماتی استفاده شود که بار حقوقی متناسب با منظور نویسندگان داشته باشد. بعد از اینکه اجماع نهایی در مورد همه مفاد صورت بگیرد، حتما در خصوص ویرایش ادبی هم اجماعی صورت خواهد گرفت.
تسنیم: البته نوشتار بد باعث خواهد شد که دست افراد برای تفسیر باز شود. هرکسی میتواند در این باره موارد مختلف تفسیری متفاوت کند.
هاشمیطبا: اصلا این متن قابل تفسیر نیست. این جمله کاملا بیمعنی است. بیمعنی بودن با تفسیر کردن متفاوت است. وقتی جمله مبتدا و خبر ندارد، بیمعنی خواهد بود. به نظرم میرسد ابتدا باید یک ویرایش کلی صورت بگیرد. چندی پیش به آقای سجادی، معاون قهرمانی وزارت ورزش و جوانان نامهای نوشتم. این موضوع به 5 ماه پیش بازمیگردد. برای او نوشتم مواردی که در اساسنامه میبینم، اصلا برایم مفهوم ندارد. در آن مقطع زمانی اساسنامه از طریقی دیگر به دستم رسیده بود. ابتداییترین مشکل این است که متن اساسنامه مشکل دارد. اینگونه که نمیشود.
رغبتی: آنچیزی که در اختیار شما است، برای ما نیست که بخواهم در موردش دفاع کنم. شما ماده دو را ملاحظه بفرمایید. این ماده میگوید: «فدراسیون، عضو فدراسیون بینالمللی و کنفدراسیون رشته یا رشتههای ورزشی مربوطه میباشد.»
هاشمیطبا: همین چیزی که خواندید هم اصلا جمله نیست.
رغبتی: ابتدا باید بگویم که شما تعاریف اول را در اختیار ندارید. پیشنویسی که در اختیارتان قرار دارد، این تعاریف را ندارد. فدراسیونهای بینالملی عضو noc هستند. کنفدراسیونها هم نمایندگان قارهای تعریف شدهاند. در تمام اساسنامهها عنوان شده است که فدراسیون ملی باید رسما اعلام کند که عضو سازمان بالادستی جهانی خودش است. به طور مثال NOC ما عضو IOC است.
هاشمیطبا: آقای رغبتی باید پذیرفته شوند نه اینکه اعلام کنند ما عضو سازمان بالادستی هستیم.
رغبتی: آقای هاشمیطبا در حال حاضر فدراسیونهای ما عضو فدراسیونهای مرتبط جهانی هستند.
هاشمیطبا: صحبت ما در مورد اساسنامه است. باید بگوییم که هر فدراسیون میتواند به عضویت فدراسیون بینالمللی درآید. ممکن است 20 فدراسیون دیگر تشکیل شود. ما در حال حاضر میگوییم که عضو هستند، ممکن است عضو نباشند.
رغبتی: مگر ما چند فدراسیون داریم که ممکن است عضو فدراسیون جهانی مرتبط با خود نباشند؟
هاشمیطبا: ممکن است 20 فدراسیون دیگر تشکیل بدهیم.
رغبتی: 48 فدراسیون داریم که وضعیت همه آنها را میدانیم. صحبت ما در مورد یک جمعیت 70 میلیونی نیست. ما در مورد 48 فدراسیون صحبت میکنیم.
هاشمیطبا: ممکن است اخراج شوند.
رغبتی: در صورتی که اخراج شدند، دیگر این اساسنامه اعتباری ندارد. وقتی عضو نهاد جهانی نیستند، اساسنامه فاقد اعتبار خواهد بود. کما اینکه در داخل کشور برای سبکهای مختلف رزمی، سازمانهایی داریم که عضو فدراسیون جهانی نیستند.
هاشمیطبا: اما آنها فدراسیون هستند.
رغبتی: تعدادی از اینها عضو کمیته بینالمللی المپیک یا اصولا مورد تایید آنها هستند. تعدادی در زمره بازیهای زمستانی و تابستانی یا در لیست مورد تایید هستند. اینها را کمیته ملی المپیک تعیین میکند.
هاشمیطبا: مقصودم این است که یک فدراسیون میتواند در مملکت ما وجود داشه باشد که با جایی ارتباط ندارد. ما میتوانیم به جای 48 مورد، 100 فدراسیون درست کنیم. هیچ اشکالی ندارد. به طور مثال یک فدراسیون با نام تیله بازی یا «لی لی» احداث کنیم. فدراسیونی در این مملکت درست میکنیم و هیچ لزومی هم ندارد که عضو فدراسیون جهانی باشد. مگر زمانی که فدراسیون ورزشهای زورخانهای داشتیم، فدراسیون جهانی داشت؟ خودمان فدراسیون جهانی این رشته را احداث کردیم. فدراسیون زورخانهای وجود داشت و عضو هیچ جایی هم نبود.
رغبتی: البته فدراسیون زورخانهای ایران و بینالمللی همزمان ایجاد شدند.
هاشمیطبا: خیر اینگونه نیست. فدراسیون زورخانهای ایران خیلی وقت پیش به وجود آمده بود.
رغبتی: استثنا که قاعده را نفی نمیکند.
هاشمیطبا: اصلا بحث این نیست. من صحبتم در مورد جمله است.
رغبتی: بله ممکن است جمله از نظر ویرایشی ایراد داشته باشد. باید بگوییم که عضو هستند یا میتوانند به عضویت درآیند.
هاشمیطبا: در تبصره یک ماده 2 نوشتهاید: «برای آن دسته از فدراسیونهایی که فدراسیون بینالمللی آنها به عضویت کمیته بینالمللی المپیک یا شورای المپیک آسیا پذیرفته نشدهاند، وزارت ورزش و جوانان اتخاذ تصمیم مینماید.» «اتخاذ تصمیم مینمایند» یعنی چه؟
رغبتی: در مورد آنهایی که عضو کمیته بینالمللی هستند، تکلیف مشخص است. به طور مثال جودو عضو فدراسیون جهانی جودو میشود. در دنیا 500 سازمان کاراته داریم. اگر کاراته عضو خانواده المپیک نباشد، باید عضو کدام سازمان باشد؟
هاشمیطبا: عضو هیچکدام نباید باشد.
رغبتی: چرا نباید باشد؟
هاشمیطبا: میخواهم ببینم وزارت ورزش دقیقا چه «اتخاذ تصمیمی میکند»؟
رغبتی: اینکه با کدام سازمان بینالمللی در تماس باشند و اینکه با کدام باید کار کنند.
هاشمیطبا: وزارت ورزش نمیتواند این را تعیین کند. آنها باید فدراسیون ما را بپذیرند. باید اینگونه در اساسنامه یادداشت کنید که: «چنانچه رشتههایی فدراسیون متناظر نداشته باشند، وزارت ورزش و جوانان در مورد آنها نظر میدهد که به عضویت کدام یک در بیایند.»
رغبتی: دقیقا منظور همین است که رشته مربوطه به عضویت کدام یک از فدراسیونهای متناظرش درآید. وزارت ورزش و جوانان میگوید که با کدام فدراسیون و سازمان - آن دسته از فدراسیونهایی که شامل چنین شرایطی هستند- فعالیت کند.
هاشمیطبا: از همان ابتدای این نشست اعلام کردم که از نظر متننویسی با این اساسنامه مشکل دارم. کاری به اینکه جهتگیری اساسنامه چیست، ندارم. واقعا متن این اساسنامه نامفهوم است.
رغبتی: شما یک کتاب، مقاله یا هر چیز دیگری مینویسید و کارتان را به سرانجام میرسانید و در پایان آن را به یک ویراستار میدهید. در تمامی کتابها نوشته شده که فلان فرد ویراستار این نوشته بوده است. بحث اصلی ما در مورد این اساسنامه در جایی قرار دارد که در مورد مفاهیم به اتفاق نظر برسیم. باید به این نتیجه برسیم که از اساسنامه چه میخواهیم.
ابتدا باید در این بخش به اجماع نهایی برسیم و سپس کارهای جانبی را انجام بدهیم. اگر امروز بخواهیم در مورد «الف» یا «ب» صحبت کنیم، در اصل مسئله تغییری ایجاد نمیشود. وقتی میخواهیم این اساسنامه را به مرجعی ارائه دهیم، باید تمام اصول از جمله نوع نگراش را در نظر گرفته و رعایت کنیم. بحث شما را در خصوص اینکه به ویرایش نیاز دارد، قبول دارم اما خواهش میکنم در زمینه اصلاح مفاهیمی به ما کمک کنید.
هاشمیطبا: اگر متنی روشن نباشد، نمیتوان در موردش بحث کرد. دلیلش هم این است که هرکسی یک برداشت متفاوت از آن میکند. اصول اساسنامه نویسی این است که صریح، روشن و ساده باشد. اگر قرار باشد یک نفر به آن سنجاق باشد و همه جا در موردش توضیح بدهد که درست نیست. هرکسی یک حرفی برایش میزند. با این تفاسیر نخستین حرفم این است که اساسنامه باید دقیق نوشته شود. اگر هم لازم هست اساسنامه را بدهید یک نفر دقیق بنوسید. «النیتوفیبطن شاعره» نباشد. «النیتوفیبطن جمله» باشد.
رغبتی: اصلاح اساسنامه به اتمام نرسیده است اما مطمئنا این را لحاظ خواهیم کرد. کار تمام نشده است و یک گروه در حال تلاش بر روی آن هستند.
تسنیم: سیدمهدی هاشمی و رسول خادم از جمله روسای فدراسیونی هستند که به پیشنویس کنونی اعتراض دارند.
رغبتی: شما به مصاحبههای سجادی و بنده در رسانههای مختلف مراجعه کنید. از زمستان سال پیش در این مورد صحبت کردهایم. دهم شهریور ماه سال 93 پیشنویس اساسنامه به همه فدراسیونها داده شده است. 32 فدراسیون به ما پاسخ دادند. این پیشنویس به شورای معاونین و دو، سه کارگروه دیگر رفته است. متن نهایی باز هم در اختیار فدراسیونها قرار میگیرد و نظرشان را اعلام میکنند.
وقتی قطعیت پیدا کرد، وارد دو سیکل میشود. ابتدا باید از طریق فدراسیونها به مراجع جهانی مرتبط رفته و تاییدیه آن را بگیرند. سپس برای تصویب به هیئت دولت میرود و پس از آن در مجمع عمومی فدراسیون مورد تصویب نهایی قرار خواهد گرفت. پس از طی این مراحل، قابلیت اجرایی پیدا میکند.در واقع سه مرحله پیش روی ما قرار دارد. در مورد هر فدراسیونی با سند و مدرک میگویم. یا نخواندهاند یا وقت نداشتهاند و یا نخواستهاند جواب بدهند. ما نمیتوانیم معطل آنها بمانیم.
تسنیم: البته رسول خادم و فدراسیون کشتی به صورت رسمی به اساسنامه اعتراض کردند.
رغبتی: متن بیانیه فدراسیون کشتی را در اختیار دارم. بند نخست این بیانیه میگوید: «سوابق مدیران ارشد ورزش کشور، در چند دهه گذشته در ایران ، گواهی میدهد، که در اکثر دورههای مدیریتی، سیاسیون مدیریت ورزش را برعهده داشتهاند.» خُب، کجای اساسنامه ایراد دارد؟ کجا را باید اصلاح کرد؟
بند دوم این بیانیه میگوید: «سیاستهای حاکم در پیش نویس اساسنامه یادشده با سیاستهای جاری مراجع بین المللی ورزش در تعارض است.» دقیقا کجایش در تعارض است؟ بند سوم میگوید: «به نظر میرسد دغدغه پاسخگویی وزارت محترم ورزش و جوانان به دستگاههای نظارتی از جمله مجلس محترم شورای اسلامی باعث شده است که این کار صورت بگیرد.» مسلما ما باید به مجلس و همه نهادهای نظارتی پاسخگو باشیم. خود فدراسیون کشتی هم باید به مردم و مجمعاش پاسخ بدهد.
بند چهارم بیانیه فدراسیون کشتی میگوید: «اشکالات و نواقص متعددی را به اساسنامه فوق الذکر وارد میداند که هر زمان مراجع مربوطه در وزارت محترم ورزش و جوانان لازم بدانند آنها را بیان خواهیم کرد.» خُب، نظرات خود را اعلام کنید. انصافا این بیانیه فدراسیون کشتی را بخوانید و ببینید که میتواند به اساسنامه فدراسیونهای ورزشی کمکی کند؟
فدراسیون کشتی پاسخ دهم شهریور سال 93 را به ما نداده است. البته بیانیه و این مسائل خوب است اما وقتی کسی میگوید من کلیات را رد میکنم یعنی اصلا وارد جزئیات نمیشوم. این اساسنامه جدید را کنار میگذاریم و با همان قبلی کار خواهیم کرد. به اساسنامه کنونی خیلی اعتراض میکنند. پس اگر اساسنامه فعلی خوب است، این همه اعتراض برای چیست؟ هیچ گارد و تعصبی بر روی این پیشنویس وجود ندارد. به شخصه اعتقاد دارم باید کاری صورت بگیرد که سالهای سال، گره از کار ورزش کشور باز کند.
آن چیزی که در حال حاضر مد نظر داریم، این است که دست اندرکاران ورزش و تمام کسانی که درگیر این بحث هستند، موارد خود را واضح و به صورت تک به تک بیان کنند. آقای هاشمیطبا وارد میشود و اعلام میکند که این تبصره شما ایراد دارد. بله، درست است و باید اصلاح شود. باید به این مسائل اینگونه وارد شوند. خود شما به عنوان یک رسانه که اخبار زیادی را جمع آوری میکنید، بگویید که کجای اساسنامه ایراد دارد. اصلا چیزی نیست که بخواهید آن را بخوانید و سپس اعلام کنید که کجایش ایراد دارد.
تسنیم: البته مواردی مطرح شده که قابل بیان هستند. ضمن اینکه موضوعاتی در مورد اساسنامه وجود دارد که گواه بر دخالت بیش از حد دولت در فدراسیونهای ورزشی است.
رغبتی: کمیته ملی المپیک در تاریخ 17 اسفند سال 93 نامهای به ما میدهد. آن نامه ترجمهای از نامه IOC بود. متن نامه اینگونه آغاز میشود: «انتظار میرود کمیته ملی المپیک و فدراسیونهای ملی ورزش کشورتان، همراه با مراجع دولتی ورزش ضمن همکاری با یکدیگر نسبت به تجدیدنظر و اصلاح مفاد در قانون ورزش که با اصول استقلال جنبش المپیک در تضاد است، اقدام نمایند. به ویژه باید روشن شود که مقامات دولتی نمیتوانند در انتخابات سازمانهای ملی ورزشی دخالت کنند.» دخالت یعنی عزل و نصب. در سال 1378 چنین دخالتی در اساسنامه وجود نداشت. در اولین اساسنامه چنین مسائلی نبود؛ اما در سال 81 بحث عزل رئیس فدراسیون به اساسنامه اضافه شد. در اساسنامه جدید اولین بندی که بر عهده اعضای مجمع قرار میدهد، عزل و نصب رئیس است. بند آخر هم میگوید انتخاب و برکناری نواب رئیس، دبیر، خزانهدار و بازرس مستقل همه و همه با نظر و رای مجمع است.
هاشمیطبا: البته این را هم اضافه کنید که امضای احکام روسای فدراسیونهای ورزشی توسط وزیر ورزش انجام میشود.
رغبتی: این موضوع در اساسنامه قبلی هم وجود داشت. اصراری نیست که احکام روسای فدراسیونها را وزیر ورزش و جوانان امضا کند. موضوعی در اینجا وجود دارد که آن را باید روشن کنیم. در حال حاضر روسای فدراسیونهای بینالمللی از هیچ فردی حکم نمیگیرند. مجمع انتخاباتی آنها که تمام میشود، میگویند شما رئیس هستید. یک دسته گل دور گردن آن فرد میاندازند یا یک روبان را پاره میکنند و کار تمام میشود اما کشور ما، طبق قوانین ملی و جغرافیایی اداره میشود.
یکی از وظایف اصلی رئیس فداسیون اینگونه تعریف میشود که نماینده قانونی و رسمی فدراسیون در تمامی مراجع جهانی و داخلی است. در کشور ما از فرد سند میخواهند. به رئیس فدراسیون میگویند که تو چه کسی هستی؟ چیزی برای ارائه باید وجود داشته باشد. چیزی برای ارائه باید باشد تا بتواند بگوید که من رئیس فدراسیون هستم. چه کسی باید این را امضا کند؟ در واقع این تشریفات اداری است که باعث امضای احکام میشود؛ اما اختیارات نیست. در گذشته هم همین بوده است. در حقیقت این امضای حکم یک سند اداری است نه یک اختیار.
تسنیم: اما آقای رغبتی در حال حاضر عملا امضای حکم ریاست یک اختیار است. در فدراسیون ورزشهای همگانی و تنیس تا زمانی که حکم مجدآرا و شایسته زده نشد بود به آنها اجازه فعالیتی داده نمیشد.
رغبتی: برای اینکه با اساسنامه کنونی در حال اجرای امور هستیم. اینجای کار در ماده 10 اساسنامه قبلی وجود دارد. یکی از دلایل اصلاح اساسنامه همین قابل تفسیر بودنش است. در خصوص ماده 10 قبول استعفا و برکناری رئیس فدراسیون به تشخیص رئیس سازمان تربیت بدنی و با پیشنهاد مجمع و موافقت ایشان انجام میپذیرد.
تبصره دوم میگوید رئیس سازمان بلافاصله پس از عزل و پذیرش استعفای فرد مذکور، شخصی را به عنوان سرپرست معرفی میکند. قبول استعفا و برکناری اعضای هیئت رئیسه به جز بند 6 به پیشنهاد رئیس فدراسیون خواهد بود. تمام اینها نشان میدهد آن فردی که امضا کرده است، حق دارد امضایش را پس بگیرد؛ اما در اساسنامه جدید حق برکناری از وزیر ورزش گرفته شده است. وقتی مجمع فردی را انتخاب کرد، خودش هم میتواند او را عزل کند. وقتی مجمع اختیارش را دارد چرا فرد دیگری امضا کند؟ میتوانیم بحث امضای وزیر را هم در اساسنامه نگذاریم اما چگونه میخواهیم به مراجع داخلی ثابت کنیم که فلان فرد، رئیس فدراسیون است؟
هاشمیطبا: در برخی نکات ابهام دارد. خیلی جالب است که در یک بند، اختیارات وزارت ورزش و جوانان به فدراسیون داده شده است. در ماده 50 نوشته شده که «تدوین ضوابط و شرایط فنی فعالیت باشگاهها در رشته/ رشتههای مرتبط با فدراسیون به عهده هیئت رئیسه میباشد که پس از تایید وزارت ورزش و جوانان به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.» این در حالی است که وقتی پروانه تاسیس توسط وزارت ورزش و جوانان صادر میشد، باشگاه باید تابع مقررات وزارت باشد نه فدراسیون. درست است که به عضویت فدراسیون در میآید؛ اما باید تابع وزارت ورزش و جوانان باشد. این یکی از نکاتی است که در اساسنامه برعکس نوشته شده است. یعنی اختیارات بیش از اندازه به فدراسیون داده شده است.
رغبتی: آیین نامه قانون تاسیس باشگاهها را داریم که در آنجا ضوابط فنی خاص رشتهای وجود ندارد. این بخش در اختیار کمیسیون ماده 5 است. فدراسیون تعیین میکند که مثلا باشگاههای فوتبال، کشتی و ... چه ضوابطی دارند. سپس به کمیسیون ماده 5 ارسال و در آنجا در راستای قانون، تصویب و ابلاغ میشود. اینجا فدراسیون بحث فنی موضوع را مطرح میکند.
هاشمیطبا: باز هم این وظیفه خود وزارت ورزش و جوانان است. این بحث اصلا جزو اساسنامه نیست. به دلیل اینکه پروانه باشگاهها توسط وزارت ورزش صادر میشود، باید روش کار آنها را هم وزارتخانه تعیین کند. اگر فدراسیون در مقام مشورت کاری را انجام میدهد، ربطی به اساسنامه ندارد. شخصیت باشگاهها جدا است. معتقدم در این مورد نقش وزارت کمرنگ شده است.
به هیچ وجه مخالف این نیستم که وزارت ورزش و جوانان و سازمان تربیت بدنی نظارت مدیریتی کند. اساسنامهای هم که ما نوشتیم بر اساس همین موضوع بود. رئیس مجمع را رئیس سازمان تعیین کردیم تا بتواند نظارت کند. هیچ مرجع جهانی به این موضوع ایراد نگرفت و فقط وقتی دعوا شد و بحث فیفا پیش آمد، فیفا روی این موضوع زوم کرد و گفت که چرا اینگونه است. ما مشکلی در این باره نداشتیم. به نظرم میآید خیلی از مسائل حاکمیتی باید توسط وزارت ورزش و جوانان و مقررات و قوانین داخلی اجرا شود.
فدراسیونها باید مقررات و قوانین داخلی را اجرا کنند. فدراسیونها با وجود اینکه عضو فدراسیون بینالمللیاند؛ اما ملزم به رعایت مقررات داخلی هستند. مورد دیگری که در اساسنامه وجود دارد و به شدت با آن مخالف هستیم، این است که فدراسیونها مکلف به اجرای مقررات فدراسیونهای بینالمللی هستند. این موضوع هم کاملا غلط است. همیشه میگویم که ما باید تحفظ داشته باشیم. ممکن است که آنها بگویند، زن و مرد حتما باید با هم تنیس دوبل بازی کنند. ما که نباید این را قبول کنیم. ما باید تحفظ خود را داشته باشیم. برای همین میگویم که این متن دقیق نیست. تا حدی که مغایر شئون ما نباشد باید مقررات را رعایت کنیم.
تسنیم: به طور مثال فیفا میگوید که خانمها باید به ورزشگاه بروند و ما مخالف این هستیم.
هاشمیطبا: ما میتوانیم بگویم که در داخل کشور خود چنین چیزی را نمیخواهیم؛ اما آنها میگویند اگر میخواهید بینالمللی باشید و با ما کار کنید، باید در مسابقات بینالمللی خانمها به ورزشگاه بیایند. آنها حرفشان این است اما هیچگاه نمیگویند که نباید در مملکت خود، مقرراتتان را رعایت نکنید. میگوید اگر میخواهید با من باشید مقررات ما را اجرا کنید. به طور مثال در بحث رژیم صهیونیستی میگویند شما استنکاف میکنید و مقررات ما را که میگوید همه باید با هم رقابت کنند را اجرا نمیکنید. برای همین است که ما یک نامه درست میکنیم و میگویم که ورزشکارمان آسیب دیده است. برای همین موضوع است که گواهی پزشکی ارائه میدهیم که ماجرا حل و فصل شود.
اگر بگوییم که این مقرراتتان را قبول نداریم، میگویند شما فدراسیونتان برای خودتان باشد؛ اما نمیتوانید با ما کار کنید. آن تعلیقی که میگویند این است. اینجا منظور تعلیق فدراسیون از وظایف و اقدامات داخلیاش نیست؛ بلکه تعلیق از همکاری با فدراسیونهای بینالمللی است. تمام حرفشان همین است. حالا ما در اساسنامه خود فدراسیونهایمان را مکلف میکنیم که همه مقررات آنها را اجرا کنند که این کاملا نقص غرض است. صحبت من در مورد بند یک ماده 13 است که میگوید «تبعیت کامل از مفاد اساسنامه، آییننامهها و مقررات، دستورالعملها و تصمیمات اتخاذ شده توسط فدراسیون جهانی.» این یعنی ما با اسرائیل بازی کنیم.
رغبتی: خیر آقای هاشمیطبا. تفسیر اینگونه نیست که شما میفرمایید. پیش از اینکه به این ماده برسید، وقتی شما عضو میشوید یعنی هر چیزی که در آنجا وجود دارد را پذیرفتهاید.
هاشمیطبا: خیر؛ اصلا اینگونه نیست. این بحث را اصلا نباید در اساسنامه بیاورید. ما یک فدراسیون تشکیل میدهیم و آن فدراسیون میخواهد برود و به عضویت یک فدراسیون جهانی دربیاید. فدراسیون مذکور با آنها صحبت میکند و بر اساس نظر خودش به عضویت آن فدراسیون درمیآید. چرا ما در اینجا به هیئت دولت تحکیم میکنیم که باید تبعیت از مراجع جهانی را تصویب کنی؟
رغبتی: وقتی فدراسیون ملی عضو یک فدراسیون جهانی میشود، در نهایت باید اساسنامه فدراسیونجهانی را بپذیرد. آیا باید این کار را انجام بدهد یا خیر؟
هاشمیطبا: این به خودش بستگی دارد. در اساسنامه باید بگوییم فدراسیونهای ملی اجازه دارند با رعایت مقررات داخلی به عضویت فدراسیونهای جهانی درآیند. چرا به فدراسیون میگوییم که برو تبعیت کامل کن؟ این یقینا مقایر قانون اساسی ما است.
رغبتی: اصلا اینگونه نیست. این حرف در ماده یک اساسنامه زده شده است.
هاشمیطبا: اینکه یک جا زده شده باشد و یک جا زده نشده باشد، درست نیست.
رغبتی: ماده یک اساسنامه میگوید: «لحاظ مقررات بینالمللی و با لحاظ شئون اسلامی و مصالح ملی.» یعنی به صراحت در بند نخست موضوعی که شما بیان میکنید؛ آمده است. ما سازمان را تعریف کردهایم و گفتهایم مراقبت مواضع ملی باشید. به آنها این موضوع را تاکید کردهایم و گفتهایم حواستان به مقررات داخلی باشد.
هاشمیطبا: درست است اما در ماده 13 در حال تخصیص زدن هستیم. این فایده ندارد که آقای رغبتی را به اساسنامه سنجاق کنیم که همه جا برود و در موردش توضیح بدهد.
رغبتی: آقای هاشمیطبا ما که گفتیم این تمام نشده است (با خنده). البته این بحثها بسیار خوب است و به درد ما میخورد؛ اما آیا شما در بحث مقررات فنی فوتبال میتوانید 10 نفره بازی کنید؟
هاشمیطبا: اصلا این بند نباید در اساسنامه بیاید.
رغبتی: بالاخره باید در یک جا بگویم که در مقررات فنی تابع کجا هستید.
هاشمیطبا: اساسنامه باید این اجازه را بدهد و بگوید که فدراسیونهای ملی میتوانند با «رعایت مقررات و قوانین داخلی» به عضویت فدراسیونهای جهانی دربیایند. وظیفه فدراسیون بینالمللی این است که یک نامه بزند و بگوید که شما میخواهید عضو ما شوید یا خیر؟ اگر میخواهید این درخواست نامه را پر کنید. این بند حتما باید حذف شود، اصلا تردید نکنید چون مغایر قانون اساسی ما است و اصلا دولت چنین چیزی را مورد پذیرش قرار نمیدهد. به این اعتقاد دارم که نباید در فدراسیونهای ما بَلبَشو، شود. طبیعتا فدراسیونهای ما باید از آن چیزی که وزارت ورزش ما به عنوان مقررات مکتوب دارد، تبعیت کنند. اجازه بدهید خاطرهای برای شما تعریف کنم.
تسنیم: بفرمایید.
هاشمیطبا: دور اول که در کمیته ملی المپیک بودم، آقای حسن غفوریفرد یا دوستانش خیلی توی کار ما میگذاشتند. دائما مجمع میگذاشتند و بحث میکردند و قضیه را میپیچاندند. گفتم آقای غفوریفرد ما به عنوان کمیته ملی المپیک سیاستهای مکتوب شما را انجام میدهیم. یعنی شما سیاستهای کلی و مقرراتی را مینویسید و به ما ابلاغ میکنید و ما هم آن را انجام میدهیم. حالا دوستان ایشان میگفتند که آقا شما باید بدانید که ما چه میخواهیم. ما هم میگفتیم، اینکه حرف نشد. میخواهم بگویم نوع صحبت و نوع نگرش در آن زمان چگونه بود. اطرافیان ایشان میگفتند که شما باید بدانید که آقای غفوریفرد چه میخواهد. ما هم حرفمان همان بود. میگفتیم به صورت مکتوب سیاستهای خود را به ما ابلاغ کنید تا آنها را اجرا کنیم. حالا هم همین را میگویم. وقتی وزارت ورزش و جوانان مقررات میگذارد، طبیعتا تمام فدراسیونها باید از آن تبعیت کنند. مگر ما یک زمانی تست آمادگی جسمانی نگذاشتیم؟
رغبتی: بله.
هاشمیطبا: در آن زمان اعلام کردیم هر ورزشکاری که در تست آمادگی جسمانی قبول شود، میتواند به مسابقات برون مرزی برود. این موضوع که دیگر نباید در اساسنامه فدراسیون گنجانده شود. این امر باید به طور طبیعی اعمال شود. فدراسیون، مثل هر موسسه دیگر، هویتش آنچیزی است که در ثبت شرکتها به ثبت میرسد. بنده یک شرکت دارم و وقتی میخواهم قراردادی با شرکت ملی نفت منعقد کنم، از من میپرسند که شما چه کاره هستید؟ میگویم من مدیرعامل هستم. میگویند به چه دلیل این حرف را میزنی؟ روزنامه رسمی کشور را میبرم و میگویم به این دلیل من مدیر عامل این موسسه هستم. آنها میگویند خیلی خب حرف شما صحت دارد. وقتی فدراسیون تصویب میشود، مجمع رای میدهد. صورت جلسه مجمع را به ثبت شرکتها میبرند. در روزنامه رسمی ثبت شرکتها، اسامی درج میشود. هر کسی رئیس فدراسیون شود و به هرجا مراجعه کنند، از او میپرسند که چه کاره هستی؟ میگوید، رئیس فدراسیون هستم و این برگ ثبت شرکتهایم است. از لحاظ معرفی، اصلا نیازی به امضای وزیر ورزش و جوانان ندارد. حالا اگر دوست دارند امضا کنند، ایرادی ندارد اما واقعیت این چیزی است که گفتم.
رغبتی: نهاد عمومی غیر دولتی را میتوان به عنوان یک شرکت ثبت کرد؟
هاشمیطبا: تمام فدراسیونها ثبت شده هستند. تا موسسه نباشند، نهاد عمومی غیر دولتی نمیشوند. پس باید به ثبت شرکتها بروند.
رغبتی: یعنی شهرداری تهران و این قبیل نهادها ثبت شدهاند؟
هاشمیطبا: اینها قانون دارند.
رغبتی: کمیته ملیالمپیک ثبت شده است؟
هاشمیطبا: کمیته ملی المپیک ثبت شده است. کمیته را به عنوان یک موسسه غیر انتفاعی غیر تجاری به ثبت رساندیم. شماره ثبت آن هم موجود است. بنابراین فدراسیونها هم باید ثبت شوند. میخواهم بگویم ساز و کار قانونی خیلی راحت انجام میشود. وزارت ورزش باید سیاست گذار باشد. فدراسیونهای ما باید از سیاستهای وزارت ورزش و جوانان تبعیت کنند و اصلا در این مورد تردید نکنید. ما هم دوست داشتیم اینگونه باشد و در اساسنامه ما هم اینگونه بود اما از نظر واقعیت اینجا در 15 مورد، وزارت ورزش و جوانان تداخل پیدا کرده با اساسنامهای که یک فدراسیون دارد. اینگونه هم نیست که تمام فدراسیونهای بینالمللی دقیق و هوشیار باشند. باید به آنها یک پالسهایی داده شود تا هوشیار شوند.
اگر فدراسیونهای جهانی بخواهند روی این اساسنامه زوم کنند، ایرادهایی میگیرند. بعد هم این اساسنامه استقلال فدراسیون را کلا زیر سوال میبرد. در این حالت هرچیزی را که بخواهد باید به وزارت ورزش بگوید. میشود «آقا اجازه هست، آقا اجازه هست.» در حالی که در سیستم مدیریتی، میتوان همه موارد را انجام داد. یعنی از سیستم مدیریت مانند اقدامی که در حال حاضر برای مربیان خارجی صورت میگیرد که کار بسیار خوبی هم است، میتوان استفاده کرد.
این بحث کمیته مربیان کار خوبی است که زمانی که میخواهند یک مربی را به استخدام دربیاورند صلاحیتهای مربی را مورد تایید قرار دهند. دقیقا این مانند همان تست آمادگی جسمانی است که ما انجام میدادیم. برخی از این فدراسیونها میآمدند و مربی خارجی استخدام میکردند. به آنها میگفتنم مربیان خود را بیاورید تا با من مصاحبهای را انجام دهند. این کار چند خاصیت داشت. اول از همه میفهمیدم که این فرد کیست. آقای قلم سیاه، رئیس وقت فدراسیون قایقرانی، یک مربی روسی داشت که برای خداحافظی او را پیش من آورد. وقتی با او صحبت کردم دیدم که او معدن دانش است. به قلم سیاه گفتم چرا او را کشف نکردی؟ این فرد را باید میگذاشتی مربیان ما را آموزش بدهد. برعکس آن هم بود. فدراسیون بوکس یک مربی قزاق آورده بود. روز اول آن را پیش من آوردن و گفتم آقا ناطق این اصلا به درد نمیخورد. گفتم که این مربی هیچ چیزی نمیداند. گفت او قهرمان است و تواناییهایی زیادی دارد. گفتم قهرمان با مربی فرق دارد. استخدامش کردند و سه ماه بعد هم او را اخراج کردند اما این اقدامات ما اصلا ربطی به اساسنامه نداشت. این موارد سیاستهایی است که باید تدوین شود.
رغبتی: البته این مورد در اساسنامه موجود نیست.
هاشمیطبا: بله اما موارد اینگونه زیاد است.
تسنیم: بحث هیئتهای ورزشی استانها موردی است که شائبه مهندسی انتخابات را به وجود آورد. در ابتدا عنوان شد که نماینده ورزش استان اما سپس در اساسنامه مشاهده شد که چنین چیزی نیست. حالا هم که بحث نماینده هیئت استانی مطرح شده است. در این مورد کمی صحبت کنید.
هاشمیطبا: این موضوع را شنیدم اما خیلی آن را وارد نمیدانم. نماینده یعنی چه؟ نماینده یعنی هیئت استانی، فردی را تعیین کند. دقیقا ننوشته است که فرد نماینده باید به انتخاب مدیرکل باشد. از کلمه درج شده در اساسنامه این اظهارنظر درنمیآید. ضمن اینکه «نماینده» یعنی آن هیئت باید فردی را انتخاب کند. قبلا گفته بودند به انتخاب مدیرکل اما در متن چنین چیزی نیست.
رغبتی: این کار دو دلیل داشت. به جز کرسیهای بینالمللی که در دنیا قائم به شخص هستند، سایر پستهایی که میخواهند در مجامع شرکت کنند و رای بدهند، جایگاهی حقوقی دارند. مثلا در مجمعی رئیس نمیتواند شرکت کند و به جایش نائب رئیس یا دبیر میرود. در حقیقت شخصیت حقوقی است که در آن جایگاه حق رای دارد. دومین دلیل در ماده 21 که حد نصاب مجمع را میگوید، است. بند 4 آن میگوید:« نمایندگی هر یک اعضای پیوسته مجمع به عهده بالاترین مقام مجاز آن یا فرد معرفی شده از سوی ایشان با همان اختیارات خواهد بود. به هر عضو اجازه داده خواهد شد تنها به طور سالیانه یک نماینده تعیین کنند.» یعنی اگر در یک سال دو مجمع داشتیم و رئیس نمیتوانست به مجمع عادی بیاید، در مجمع انتخاباتی هم نمیتواند شرکت کند و همان فردی که در مجمع نخست آمده، باید در مجمع دوم هم شرکت کند.
در اساسنامه قبلی تفاسیری در این مورد وجود داشت چون در آنجا قید شده بود که روسای هیئتهای استانی. اگر رئیس نمیآمد دیگر هیچکسی نمیتوانست در مجمع شرکت کند. آن کسی که سرپرست بود هم تفسیر میشد که رئیس نیست پس نمیتوانست در مجمع شرکت کند. حالا در نظر بگیرید اگر رئیس در سفر یا بیمار باشد. در این شرایط استان از حضور نمایندهاش محروم میشد. برگزاری مجامع انتخاباتی که طول کشید، دلیلش همین بود. هیئتهای استانی رئیس نداشتند و نمیتوانستند در مجمع شرکت کنند. به یکباره میدیدم که 15 هیئت استانی سرپرست دارند. سرپرست فدراسیون مجبور بود 8-9 ماه را برای برگزاری انتخابات هیئتهای استانی صرف کند. باید انتخابات هیئتهای استانی برگزار میشد تا تعداد اعضای مجمع به یک حد نصاب برسند. بند 4 ماده 21 به صراحت میگوید یا رئیس هیئت خودش بیاید یا هرکسی که او معرفی میکند.
تسنیم: اگر سرپرست باشد شرایط چگونه است؟
رغبتی: در اساسنامه مقامِ مجاز قید شده است. در آن زمان مقام مجاز سرپرست هیئت استانی است. در اساسنامه قبلی، به رئیس هیئت تاکید داشت. در اساسنامه قبلی سرپرست حقی نداشت. به واقع در اساسنامه قبلی به رئیس هیئت امتیاز حقیقی داده شد بود اما در اساسنامه جدید امتیاز اهدا شده حقوقی است.
هاشمیطبا: در هر صورت از این جمله برنمیآید که شخصی غیر از نماینده هیئت استانی در انتخابات شرکت کند. اگر آنطور بود که قبلا در برخی محافل شایعه شده بود که به معرفی مدیرکل، فردی در مجمع شرکت میکند، ایرادهایی به این بند اساسنامه وارد میشد اما وقتی میگویند نماینده رئیس هیئت، یعنی این نماینده را هیئت تعیین میکند. طبیعتا هیئت رئیس دارد و نماینده از سوی آن تعیین میشود. حالا ممکن است بعدا بخشنامهای مصوب و چیز دیگری شود.
رغبتی: اساسنامه را که با بخشنامه لغو نمیکنند!
هاشمیطبا: این کار را میکنید. (با خنده)
تسنیم: آقای هاشمیطبا تا اینجای کار نکته دیگری در اساسنامه وجود دارد که قابل بیان باشد؟
هاشمیطبا: نکته که زیاد است اما معتقدم که اساسنامه باید پاکنویس شود (با خنده). آقای رغبتی! شما خودتان شخصا این اساسنامه را بازنویسی و معنی هر جمله را برای خودتان حلاجی کنید. آن زمان میشود در موردش بحث کرد. در غیر این صورت این را به هر فردی یا گروهی بدهید آن را کم و زیاد میکند و کسی که فارسی نویسی را به خوبی بلد باشد، همه موارد را درست میکند. در این لحظه تازه قابل رسیدگی خواهد بود.
واقعا این اساسنامه را قابل رسیدگی نمیبینم. بر روی هرجایش که دست میگذاریم، میگویند اصلاح میشود. در حقیقت جمله باید صراحتا تکلیف آدم را روشن کنند. یکی از موارد دیگری که در اساسنامه وجود دارد این است که صراحتا در آن نوشته نشده که رئیس مجمع کیست یا چگونه انتخاب میشود. در مورد صلاحیتهای افراد نوشته نشده است که مرجع کیست؟ نوشته نشده است که صلاحیت نامزدهای ریاست چگونه احراز میشود.
رغبتی: شما در مورد صلاحیتهای نامزدها میگوید. در ماده 30 شرایط عمومی قید شده است. بند 3 میگوید: «عدم سوء پیشینه موثر کیفری و محرومیت از حقوق اجتماعی بر اساس احکام قطعی مراجع قضایی با تائید مراجع ذیصلاح در زمان انتخابات.»
هاشمیطبا: مراجع ذیصلاح؟
رغبتی: وزارت ورزش و جوانان و جایی که باید از آنها استعلام صورت بگیرد.
هاشمیطبا: این هم قابل تفسیر است.
هاشمیطبا: رئیس فدراسیون چرا باید تمام وقت باشد؟
رغبتی: برای تفسیری که از شغلش در نهاد عمومی غیر دولتی میشود. مقرراتی که سازمان بازرسی به ما اعلام کرده، ریاست فدراسیون را شغل تمام وقت عنوان کرده است. یعنی قوانین جاری کشور به وزارت ورزش ارتباطی ندارد.
هاشمیطبا: یعنی رئیس فدراسیون شغل تمام وقت است؟
رغبتی: تفسیرها میگویند ریاست فدراسیون شغل است و مفهومش اینگونه تعبیر میشود. اینها قوانین ملی و جاری کشور است.
تسنیم: هنوز هم محلی برای اختلاف است.
رغبتی: محل اختلاف نیست. واضح و در حال اجرا است.
تسنیم: یعنی شورای شهر شغل است، مجلس نیست؟
رغبتی: ما در این مورد ورود پیدا نمیکنیم. استعلام میکنیم و مراجع به آن پاسخ میدهند. آنچیزی که برای ما در پاسخ به استعلام فرستادند، این موارد را شغل شناختند.
تسنیم: مجلس چطور؟
هاشمیطبا: آقای مهدی هاشمی، رئیس فدراسیون تیراندازی موضوع را به یکی از کمیسیونها برد. در واقع تفسیر یکی از کمیسیونهای مجلس این بوده که مجلس شغل نیست. در هر صورت عقلایی این است که نماینده مجلس که صبح تا شب در مجلس گرفتار است، یک شغل کامل است. شورای شهر یک شغل باشد و مجلس نباشد؟ خیلی عجیب است.
تسنیم: شاید چون زور مجلس بیشتر از شورای شهر است اینگونه شده است.
رغبتی: اصل کار به خاطر قانون مدیریت خدمات شهری است. نهاد عمومی غیر دولتی در داخل این بخش قرار گرفته است. به شخصه اعتقاد دارم رئیس فدراسیون شغلی تمام وقت نیست.
هاشمیطبا: نماینده مجلس که حتما شغل است و اصلا ردخور هم ندارد. تازه شغل حکومتی هم هست. مجلس که نهاد عمومی غیر دولتی نیست.
رغبتی: وزارت ورزش هیچ نقشی در این زمینه ندارد. استعلام میگیرد و پاسخها را دریافت میکند.
هاشمیطبا: در اساسنامه مشخص نیست که رئیس مجمع کیست.
رغبتی: این چیزی است که در اساسنامه نیست.
هاشمیطبا: معمولا در اساسنامه مینویسند که رئیس در جلسه مشخص میشود.
رغبتی: این موضوع در اساسنامه نیامده اما صحبت آقای هاشمیطبا در این زمینه معمولا محقق میشود.
هاشمیطبا: معمولا رئیس مجمع را به مدت یک سال خود مجمع انتخاب میکند.
رغبتی: یک تفسیر دیگر هم وجود دارد. در مجمعِ اساسنامه جدید، رئیس فدراسیون عضو مجمع نیست. در فدراسیون جهانی هم بدین شکل است؛ اما جلسه را مدیریت میکند. در واقع یعنی رئیس فدراسیون خودش رئیس مجمع است اما عضو مجمع نیست. رئیس مجمع در زمان رایگیری حق رای دادن، ندارد. رئیس مجمع معمولا کاری انجام نمیدهد و همان ریاست مجمع که سالی یک بار است را بر عهده میگیرد.
تسنیم: بند دوم ماده 19 میگوید که معاون ورزش ذیربط وزارت ورزش و جوانان یا نماینده وی. معاون وزیر ورزش نسبت به اساسنامه قبلی اضافه شده است. یعنی مجمع را بیشتر دولتی کردیم؟
رغبتی: هر دوی این افراد در اساسنامه فعلی فدراسیون فوتبال عضو هستند و فیفا ایرادی به آن نگرفته است. 8 سال از آن اساسنامه میگذرد و ایرادی به آن نگرفتند. در واقع مجمع یعنی سهامداران و کسانی که در رشته مذکور مثمر ثمر هستند. این افراد مجمع را تشکیل میدهند. بخش اعظم امکانات ورزش کشور را دولت تامین میکند که این استدلال بند مذکور است. فدراسیونی در ایران نداریم که صاحب امکانات خاصی باشد. همه و همه از امکانات دولت استفاده میکنند.
تمام فدراسیونها هزینه و اعتبارات خود را از دولت میگیرند؛ پس طبیعتا به نمایندهای در مجمع نیاز است که از حق دولت دفاع کند. سیاست گذار در حوزه ورزش قهرمانی با معاون قهرمانی و در بُعد همگانی با معاونت همگانی است. زمانی که ترکیب مجمع را بخوانید در حداقلها 60 نفر عضو هستند و در حداکثرها 75 نفر حضور دارند. علت اختلاف هم در تعداد باشگاههای لیگ است. در همان حداقل که 60 نفر هستند 2 رای برابر 58 رای عدد بسیار ناچیزی است. وزارتخانه بابت پولی که داده، بابت سیاستگذاری و ... حرفش را در مجمع میزند. این بند از آن منظر که عرض کردم در اساسنامه دیده شده است.
تسنیم: برای برکناری و عزل چطور؟ در خصوص رشتههایی که فدراسیون جهانی متناظر ندارد بندی وجود دارد که به وزیر ورزش قدرت عزل و نصب میدهد. در شرایطی که این بند برای فدراسیونهای عضو کمیته ملی المپیک وجود ندارد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که چون این فدراسیونهای داخلی، فدراسیون جهانی ندارد، پس ما با کسی طرف حساب نیستیم و بدون اینکه مشکلی برای ما پیش بیایید رئیس را برکنار و فردی را منصوب میکنیم.
رغبتی: دو لیست در المپیک داریم. لیست اول رشتههای حاضر در بازیها هستند که شامل ورزشهای زمستانی و تابستانی میشوند. لیست دوم لیست مورد تایید کمیته بینالمللی المپیک است. همه این رشتهها از خانواده المپیک هستند. کاراته، اسکواش و ووشو جزو این دسته هستند. اگر بخواهند به بازیهای المپیک رشتهای را اضافه کنند، از این لیست انتخاب میکنند اما ما فدراسیونهایی داریم مثل روستایی و عشایری، همگانی و باستانی که در منشور و خانواده المپیک نیستند. تعداد کمی از فدراسیونها کاملا خاص ما هستند. برخی دیگر مراجع جهانی آنها در سطح بینالملی هنوز عضویت کمیته بینالمللی المپیک در نیامدهاند. بحثی که ما داریم این است، آن فدراسیونهایی که در خانواده المپیک نیستند، به جای مجمع عمومی آنها، وزیر جانشین میشود.
هاشمیطبا: یعنی فدراسیونهای غیر بینالمللی.
رغبتی: دقیقا. اگر هر کدام یک از این فدراسیونها در هر روزی به عضویت فدراسیون جهانی در بیایند و در بحث بینالمللی پذیرفته شوند، از همان لحظه وارد همان خانواده شده مجمعدار میشوند.
هاشمیطبا: این هم از آن مواردی است که روشن نوشته نشده است. تبصره 5 ماده 15 میگوید: «در فدراسیونهایی که در زمره فهرست رشتههای مورد تایید کمیته بینالمللی المپیک نیستند، وزارت ورزش و جوانان جانشین مجمع عمومی خواهد بود. فهرست رشتههای مورد تایید توسط کمیته ملی المپیک اعلام میشود.» یعنی مجمع، بیمجمع.
تسنیم: به نوعی اینگونه قلمداد میشود چون وزارت ورزش ترسی از واکنش فدراسیونهای جهانی دارد، این قانون را برای آن فدراسیونهایی که فدراسیون جهانی ندارد، وضع کرده است. یعنی آنها که کاری با ما در این فدراسیونها ندارند پس رئیس را عزل و نصبی کنیم.
رغبتی: ترس از خارجیها که نمیشود، گفت. وقتی شما عضو یک فدراسیون جهانی میشوید، یعنی آن اساسنامه و مقررات را میپذیرید. برخی از این فدراسیونهایی که عرض کردم اصلا مرجع جهانی ندارد.
تسنیم: اما در فدراسیون ورزشهای همگانی تافیستا را داریم.
رغبتی: تافسیا اصلا فدراسیون بینالمللی ورزشهای همگانی نیست. از کشور ما 6 فرد و سازمان در آن عضو هستند. شهرداری تهران هم عضو تافیسا است. همگانی و روستایی هم عضو آن هستند. زمانی فدراسیون آمادگی جسمانی داشتیم که عضو تافیسا بود. اصلا این نام، فدراسیون بینالمللی همگانی در جهان نیست. تافسیا جایی است که مردم را به ورزش توصیه و رهنمود میکند. هیچ برنامه دیگری هم ندارد. اینها هیچ مرجعی ندارد که بگوییم میترسیم یا نمیترسیم.
هاشمیطبا: من میگویم اگر مجموعهای به این شرایط رسید که باید فدراسیون باشد؛ یعنی شرایط یک فدراسیون را داشت، نباید تفاوتی با آنهایی که کنفدراسیون خارجی دارند داشته باشد. به نظر میرسد اسم اینها را نباید فدراسیون بگذاریم. اگر قرار است اینگونه با آنها رفتار شود باید یک چیز دیگر به آنها گفت. وقتی میگوییم فدراسیون یعنی یک هویت مستقل عمومی غیر دولتی. منظورمان از فدراسیون این است. آقای رغبتی! بند 5 ماده 20 میگوید: «تعیین سه نفر عضو برای بررسی صورتجلسه مجمع قبلی به منظور اخذ تائیدیه از مجمع فعلی.» یعنی آنها مصوبهای در مجمع قبلی داشتند و حالا سه نفر را تعیین میکنیم که از مجمع فعلی تاییدیه بگیرند؟
رغبتی: منظور این بند که در بیشتر اساسنامههای فدراسیونهای جهانی وجود دارد این است که شما یک جلسه و مجمعی برگزار میکنید که مصوباتی در آن دارید. تکلیف میکنند که این حتما اجرا شود. در جلسه بعدی یکی از مواردی که دستور جلسه است، این خواهد بود که دستور جلسه قبلی قرائت و تایید شود که آیا این کار انجام شد یا خیر.
هاشمیطبا: مصوبه انجام شده غیر از اخذ تاییدیه است.
رغبتی: از نظر نگارشی میتوان گفت که ایراد دارد. بحث شما درست است.
هاشمیطبا: در حقیقت اخذ تاییدیه، زوری میشود.
رغبتی: (خنده) مجمع چیزی را در جلسه قبلی تایید کرده و بعد اجرا شده است که بعدا مجمع ایرادی به آن ندارد.
هاشمیطبا: در این هنگام باید گزارش انجام مصوبات را بدهند.
رغبتی: این بند را حدود 7 سال است که در فدراسیون فوتبال اجرا میکنند. وقتی وارد دستور جلسه میشوند، صورت جلسه قبلی را قرائت میکنند و سه فرد مذکور میگویند که این کاری که صورت گرفته همان مصوبه مجمع است.
هاشمیطبا: باز هم این چیزی که شما گفتید با نوشته متفاوت است.
رغبتی: عرض کردم ممکن است از نظر نوشتاری ایرادی داشته باشد.
هاشمیطبا: معنی این را واقعا نمیفهمم. اینگونه متوجه میشوم که صورت جلسه مجمع قبلی را این سه فرد ببرند و تایید کنند و همه هم امضا کنند.
رغبتی: نه اینگونه نیست. این برداشت شما است.
هاشمیطبا: نه این برداشت نیست، بلکه دقیقا مانند متن است.
رغبتی: هرکدام از ما برداشت خود را داریم.
هاشمیطبا: در قرآن هم داریم. آیات محکم و آیات متشابه. آیات محکم میگوید نماز بخوان. آیات متشابه هم آیاتی است که معلوم نیست منظور چه بوده است. ما هم میگوییم این موارد آیاتی هستند که ائمه ما میتوانند در موردش نظر بدهند. آنها میتوانند تفسیر کنند اما این بندی که شما نوشتهاید جزو محکمات است. «به منظور اخذ تاییدیه از مجمع فعلی.» باید چیز دیگری بنویسند.
تسنیم: بحث قبلی کمی مغفول ماند. ما اختیار تعدادی از فدراسیونها را به وزیر میدهیم. چرا باید اینگونه باشد؟ چرا نباید این فدراسیونها مجمع داشته باشند. مجمع محل نخبگان است، آیا در مورد این چند فدراسیون اینگونه نیست؟
رغبتی: ما در مورد جمعیت کثیری صحبت نمیکنیم. وضعیت تک تک آنها را میدانیم. ممکن است در سنوات آینده فدراسیونهایی اضافه شوند اما در مورد فدراسیونهایی که شامل این بند میشوند اکثریت آنها فاقد یک رشته خاص هستند. یعنی وقتی میگوید فدراسیون روستایی و عشایری، یعنی چه؟ وظیفه آن اشاعه ورزش و چندین رشته است. یعنی فوتبال، والیبال و بسکتبال همه و همه را میتواند داشته باشد و از نظر مقررات فنی تابع قوانین فدراسیونهای اصلی هستند. وقتی میخواهند داور یا مربی بگیرند باید از این فدراسیون بگیرند.
تسینم: دقیقا این رشتههایی که جزو لیست المپیک نیستند، کدام هستند؟
هاشمیطبا: یک لیستی وجود دارد. بازیهایی که برگزار میشود تعیین کننده این لیست است. کمیته ملی الپیک یک لیست دارد، اما معنی آن نیست که همه در بازیها شرکت کنند. IOC میگوید بوکس حرفهای را قبول ندارم اما آماتور را قبول دارد.
آقای رغبتی! یک سوال دیگر دارم. ماده 51 اساسنامه میگوید: «ماده فدراسیون و اعضای وابسته به آن صاحبان اصلی کلیه حقوقی هستند که ناشی از برگزاری مسابقات و دیگر رویدادهای رسمی میگردد. این حقوق شامل هر نوع منابع مالی، سمعی و بصری و ضبط رادیویی، حقوق تولید و پخش تلویزیونی، حقوق چند رسانهای، بهرهبرداری از آرمها و ... و همچنین حق نشر (کپی رایت) میگردد.» به نظرم این اعضا باید پیوسته باشد. اعضای پیوسته جا افتاده و وابسته آمده است؟
رغبتی: این کلمه به منظور همه کسانی که عضو هستند آماده است؛ اما صحبت شما درست است.
هاشمیطبا: اصلا باید این ماده حذف شود. اینجا بیجهت جنگ و دعوا بین اعضا و فدراسیون راه میافتد.
رغبتی: در یک استان، هیئتی مسابقه دارد. یک باشگاه مجوز تورنمنتی را اخذ میکند. حقوقی که بر آن مسابقات مترتب میشود، مربوط به میزبان است، اما در سطح ملی تمام و کمال برای فدراسیون است.
هاشمیطبا: وقتی خود فدراسیون این مسئولیت را برعهده میگیرد، اعضا میآیند و با فدراسیون وارد مذاکره میشوند و توافقی حاصل میشود.
رغبتی: میتواند از آن طریق هم باشد.
تسنیم: آقای هاشمیطبا! لطفا جمع بندی نهایی خود را در خصوص اساسنامه و بحث بفرمایید.
هاشمیطبا: جمع بندی من این است که خود آقای رغبتی یک بار این اساسنامه را بازنویسی کند. (خنده)
تسنیم: شما فکر میکنید اگر همین اساسنامه با ادبیات مناسب نوشته شود، شرایطش چگونه خواهد بود؟
هاشمیطبا: آن وقت معانی تازه مشخص میشود. آن زمان میشود در موردش راحت صحبت کرد. احساس میکنم بعضیها موارد را خوب متوجه نشدم. باید درک متقابل از اساسنامه یکی باشد. این درست نیست که از یک جمله فارسی 60 جور تفسیر درآید.
تسنیم: نکتهای در اساسنامه پیدا کردید که استقلال فدراسیونها را کمرنگ کرده باشد؟
هاشمیطبا: در این اساسنامه فدراسیونها اصلا استقلال ندارند. اعتقاد دارم استقلال فدراسیونها باید سر جای خودش باشد و حاکمیت وزارت ورزش هم سرجای خودش قرار بگیرد. خیلی چیزها بحث مدیریتی است. هیچ فدراسیونی عملا در مدیریت نمیتواند خلاف وزارت ورزش عمل کند چرا که همه چیز آن «گیرپاژ» میکند. آن یک کار مدیریتی است که باید انجام شود. مقررات را وزارت ورزش اعلام میکند. ما میگفتیم هر ورزشکاری که میخواهد به خارج کشور برود باید تست آمادگی جسمانی بدهد. تازه آن زمان او را در لیست شورای برون مرزی قرار میدادیم. این را که دیگر در اساسنامه نمیتوان نوشت.
رغبتی: این دخالت نیست؟
هاشمیطبا: اشکال ندارد، این مقررات داخلی ما است.
رغبتی: در حقیقت حرف شما این است که ظاهری استقلال بدهیم و در پشت پرده این استقلال را بگیریم.
هاشمیطبا: فدراسیون باید استقلال داشته باشد، اما باید هم تابع مقررات کشور باشد.
رغبتی: در این اساسنامه فدراسیونها استقلال دارند. اینها را باید نوشت. اینکه در کلیات حرف بزنیم خوب است اما چگونه باید عمل کنیم؟
هاشمیطبا: راحت میتوان این موارد را نوشت. به نظرم تبصره ذیل ماده 10 چیز خیلی بدی بود. رئیس مجمع میتواند مجمع را برگزار و یک گزارش تهیه کند و بگوید این فدراسیون بسیار بد کار کرده است. اصلا رئیس فدراسیون بفهمد چنین گزارشی قرار است در مجمع بیاید خودش ماستش را کیسه میکند. بحث مدیریت را با بحث دخالت و رنگ کردن فدراسیون باید جدا کرد. بسیار خوب میشود چنین کاری را کرد و به فدراسیون استقلال در چارچوب قانون داد. اگر ما نکردیم هم تسامح کردیم. مگر میشود یک فدراسیون خودش را مجزا بداند و بگوید من تافته جدا بافته هستم؟ باید مقررات را اجرا کند. ابزار هم به اندازه کافی وجود دارد اما اینکه بخواهیم برکنار کنیم و یک نظر خاصی را ارائه دهیم اصلا خوب نیست. باید فدراسیون احساس کند که میتواند طبق ضابطه عمل کند. رئیس سازمان هم میتواند مجمع را تشکیل بدهد و بگوید این آقا سوءاستفاده و کم کاری کرده است و ... آن مجمع کدام مجمعی است که به یک آدم بیخود رای بدهد؟ خیلی ساده میتوان مدیریت کرد.
رغبتی: از آقای هاشمیطبا تشکر میکنم که همیشه نظراتش راهگشا است. البته تناقضی در صحبت آقای مهندس دیدم. شما گفتید که نتوانستید از این اساسنامه برداشتی داشته باشید و ابهامات زیادی وجود داشته است اما اظهارنظر کردند که کلا مورد تاییدتان نیست.
هاشمیطبا: این تناقض نیست.
رغبتی: وقتی درکی وجود نداشته باشد و آشنایی نباشد نمیتوان در موردش قضاوت کرد.
هاشمیطبا: جملات دچار مشکل و ابهام است؛ اما روند کلی را به خوبی میتوان درک کرد.
رغبتی: یک بار دیگر تاکید دارم که بگویم این اساسنامه در مراحل میانی است و شاید به آن مرحله هم نرسیده باشد. همان سیکلی که در بالا عرض کردم پیش روی ما قرار دارد. تا قبل از رفتن به دولت از تمام نظرات استقبال میکنیم. هیچ تعصبی هم بر روی پیشنویس اساسنامه وجود ندارد، اما این اراده برای تغییر اساسنامه و ایجاد مرزی ظریف بین مقررات بین المللی و داخلی و همچنین مشخص کردن تکلیف فدراسیون وجود دارد.
دوستان به جای اظهار نظرهای کلی و صدور بیانیه رهنمودها و نظرات خود را ارائه دهند و ما کاملا از آنها استقبال میکنیم. وزارتخانه از نظرات استفاده میکند و واکنشی نسبت به آنها نشان نمیدهد. اعتقاد دارم اگر الان سخت فکر کنیم بعدا میتوانیم ساده کار کنیم اما اگر حالا ساده فکر کنیم، بعدا باید سخت کار کنیم. اینجا اصراری به زمان نداریم اما دوست داریم هرچه زوتر به اجماعی برسیم. در اساسنامه فعلی اختیارات وزارتخانه به اندازه کافی است. شاید اگر بخواهیم شخصی نگاه کنیم اختیارات خیلی خوبی در اختیار ما قرار دارد که مهمترین ماده هم عزل و نصب رئیس فدراسیون است. در کل میخواهیم کاری خوب که به نفع فدراسیونها است انجام دهیم.
هاشمیطبا: امیدوارم یک ماه قبل از فرستادن اساسنامه به دولت برای تصویب نهایی در سایت رسمی وزارت ورزش و جوانان برای عموم به نمایش درآید تا همه بتوانند نظر دهند نه اینکه به یکباره به دولت برود و تصویب شود.
رغبتی: پیشنهاد خوبی است.
تهیه و تنظیم: حامد عبدالملکی
انتهای پیام/