افزایش تحریف تاریخ در سینمای ایدئولوژیک آمریکا
خبرگزاری تسنیم:کارگردان فیلم آرگو: که اگر من را میان بازی در یک فیلم سودآور امریکایی که باعث دلشکستگی سربازان جنگ جهانی دوم و بازی در فیلمی نفروش که باعث افتخار سربازان جنگ جهانی دوم است قرار دهند طبیعتا بازی در فیلم دوم را انتخاب خواهم کرد
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، از قدیم الایام یکی از موضوعاتی که قشر روشنفکردر سینمای ایران در دوران پس از انقلاب به آن توجه می کردند، تلاش برای غیرسیاسی جلوه دادن هنر بود. آن ها در مقابل واژه "هنر متعهد" امام خمینی واژه هنر برای هنر را آوردند و هر کسی که در راستای سیاست های حکومت فیلم می ساخت را متهم به مزدور بودن می کردند. آنها مکرر به دخالت سیاست و ایدئولوژیک در سینما اعتراض میکردند و میگفتند سینمای حرفهای باید بدون نگاه سیاسی و ایدئولوژیک باشد.
این رفتارها باعث شد حمایت از سیاست های حاکم توسط فیلم سازان ایرانی تا همین چند سال پیش یک کار مذموم شمرده شود. فیلم سازنی نظیر ابراهیم حاتمی کیا، رسول ملاقلی پور و ابوالقاسم طالبی با سختی تمام از اعتقادات خود دفاع می کردند اما این سیل روشنفکری بسیاری از فیلم سازان متعهد را با خود به ناکجا آباد فرهنگی برد.
این در حالی بود که هالیوود به عنوان خالق و مبدع سینما همیشه از سینما به عنوان یکی از ابزارهای مهم دیپلماسی عمومی خود استفاده می کرد و برای پیاده سازی سیاست های کلان خود و شکل دادن به اذهان مردم از ابزار سینما استفاده می کرد.
در این گزارش به بهانه حضور موفق فیلم "داستان عشق و تاریکی" اثر ناتالی پورتمن نگاهی خواهیم داشت به فیلم های تولید شده توسط کمپانی های بزرگ هالییودی که نگاه کاملا ایدئولوژیک و حکومتی دارند و حتی فراتر از آن یک دروغ تاریخی را به بیینده القا می کنند.
اولین فیلم «ناتالی پورتمن» به عنوان کارگردان یک فیلم افراطی در مورد تاریخ اسرائیل است. پورتمن از خاطرات دوران کودکی یک نویسندهی اسرائیلی در اورشلیم به نام «آموس اُز» ، به عنوان منبع اقتباسش استفاده کرده و از تحتالحمایه بودن اسرائیل نزد انگلیس و سپس جنگهای داخلی شروع میکند و به تاسیس منطقهی مستقل اسرائیل میرسد و این وقایع را در فیلمش به تصویر میکشد.
اثری که در آن مهاجرین اسرائیلی افرادی ممتاز و اهل علم هستند و با یک شرایط منطقی و به واسطه خرید زمین های مردم به شکل عادی و بدون نقشه خاصی صاحب سرزمین اورشلیم شدند. مسئله که حتی بنا به گفته بسیاری از اسرائیلی های حاضر در سرزمین های اشغالی یک دروغ محض است اما به دلیل اینکه یک شخصیت موجه همانند ناتالی پورتمن سکان دار این کار است و هالیوود آن را ساخته نه تنها با اعتراض مواجه نشده است بلکه مورد اقبال جشنواره کن نیز قرار گرفت.
اما قلب تاریخ در سال های اخیر و در رابطه با مسائل حساس تویط هالیوود با شدت بیشتری پیگیری شد. یکی از این دروغ های تاریخی آنریکا در قامت سینما را می توان در فیلم آرگو مشاهده کرد. داستان این فیلم برداشتی از وقایع بحران گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران است، که در آن 6 دیپلمات آمریکایی توانستند از منزل سفیر کانادا در تهران به خارج از ایران بگریزند.
فروز رجایی فر از دانشجویان حاضر در اشغال لان جاسوسی، مهمترین اشکال این فیلم را غیر مستند بودن آن دانست. وی می گوید: "به نظر می رسد تبلیغات ما درباره این فیلم باید بر این محور متمرکز شود که آرگو یک فیلم کاملاً خیالی است؛ یعنی از یک موضوع تاریخی، یک برداشت خیالی صورت گرفته و هیچ یک از حوادث مهمی که در فیلم نمایش داده می شود، در حقیقت منطبق با آنچه در تاریخ افتاده نیست. پس مهمترین نکته این است که مخاطب بداند آرگو یک بازسازی مستند از یک مقطع تاریخی و حوادث آن نیست.
حتی بیانیه اول فیلم که با طرح بعضی حقایق درباره رژیم سابق، به ظاهر همراهی و همدلی با مردم ایران دارد و رخ دادن انقلاب ایران را به کودتای سال 1332 و نقش آمریکا در آن و وقایع 25 سال بعد، مثل شکنجه، اختناق و محرومیت مردم ایران از حقوق اساسی خود نسبت می دهد، در حقیقت با این هدف طراحی و ساخته شده که اعتماد مخاطب ایرانی و بین المللی را جلب کرده و به او القا کند که سازنده فیلم از موضع بیطرفی در ماجرا وارد شده است"
شاید جالب است که بدانید بن افلک کارگردان این فیلم در مصاحبهای عنوان کرد که اگر من را میان بازی در یک فیلم سودآور امریکایی که باعث دلشکستگی سربازان جنگ جهانی دوم و بازی در فیلمی نفروش که باعث افتخار سربازان جنگ جهانی دوم است قرار دهند طبیعتا بازی در فیلم دوم را انتخاب خواهم کرد و این نشان میدهد که در امریکا ارزشها از سینما بالاتر است.
بنا بر مصاحبه کارگردان فیلم آرگو ساخت چنین فیلمی بسیار طبیعی است ولی جای سوال اینجاست که چرا در کشور ما چنین اتفاقی رخ نمیدهد. تک تیرانداز آمریکایی فیلم دیگری است که در سال گذشته بر پایه تبدیل یک جانی قاتل آمریکایی به یک قهرمان بین المللی سعی و تلاش زیادی کرد.
موضوعی که حتی واکنش منتقدان آمریکایی را در برداشت. مت تایبی نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی در این باره میگوید: پس از تماشای فیلم تکتیرانداز آمریکایی، از آن بیزار شدم، مثل تمامی فیلمهای کلینت ایستوود ــ که البته بنده اکثر فیلمهای کلینت ایستوود را دوست دارم ــ تکتیرانداز آمریکایی نیز افسانه ساده و بدون ابهامی است که بسیار هدفمند و سازمان یافته، در حالی که در آنِ واحد چندین ایده را در بر میگیرد، خنده و گریه و ترس را برای مخاطبان خود سِرو میکند.
ایستوود ــ که قطعاً از آن شناخت یافتهاید ــ در فیلمهای خود در بهکار بستن حماقتهای بیشمار، زیادهروی میکند. نکته واضح دیگر اینکه کایل(قهرمان فیلم) در عراق بهنوعی به تصویر کشیده میکشود که گویا در حال مبارزه با القاعده است ــ چنان که گویی رابطه منطقیای میان عراق و حملات 11 سپتامبر وجود دارد، که البته هیچ رابطهای وجود نداشته است. و واقعیت این است که ما به کشوری بیگناه یورش برده بمبارانش کردیم و شهرهای زیبای آن را به مرکز تعلیم سربازانِ .... ــ شما حدس بزنید ــ مبدل کردیم؛ سربازان القاعده. اگرچه، آنها در این فیلم از معمای دشوار «اول مرغ بود یا تخممرغ» ــ یعنی اول القاعده بود که ما حمله کردیم یا حمله کردیم و بعد القاعده در عراق شکل گرفت ــ گذشتند، چرا که ارتباطی با «داستان انسانیت» نداشت. در این فیلم کایل به عنوان فردی که فقط تروریست ها را مورد هدف قرار می دهد نشان می دهد در حالیکه واقعیت چیز دیگری است.
باید ببینیم نگاه فیلم سازان و مسئولان سینمایی ایران در برابر موضوع ایدئولوژیک بودن سینما در چه زمانی تغییر می کند. هیچ فردی در ایران توقع ندارد ما همچون هالییود برای اثبات خود به دروغ متوسل شویم اما شدیدا معتقد هستیم باید از ظرفیت سینما برای رفع مظلومیت ایران و پاسخ به شبهات اسفاده کرد.
منبع:سراج 24
انتهای پیام/