کودکان ایرانی و افغانستانی، پیش قدمان بزرگ پایان دوره جدایی + تصاویر

کودکان ایرانی و افغانستانی، پیش قدمان بزرگ پایان دوره جدایی + تصاویر

خبرگزاری تسنیم: گفتند پیشنهادش را مهدیار مطرح کرد. هم‌کلاسی‌هایش هم استقبال کردند و حالا بچه‌های ایرانی و افغانستانی در کنار هم و در ایستگاه صلواتی‌شان میلاد بقیه‌الله را جشن گرفته اند.

خبرگزاری تسنیم:

گفتند که پیشنهادش را «مهدیار» برای اولین بار مطرح کرده است. مهدیار دانش‌آموز کلاس دوم است و مثل دیگر دانش‌آموزان افغانستانی در ایران به دنیا آمده و همینجا بزرگ شده است. درست مثل آن‌ها چیز زیادی درباره تبعیض‌های مرسوم نژادی و ملیتی هم نمی‌داند. وقتی ایده‌اش را برای اولین بار بین هم‌کلاسی‌هایش مطرح می‌کند، آن‌ها هم سر ذوق می‌آیند و حالا دانش آموزان افغانستانی و ایرانی با چند پارچ پلاستیکی و لیوان یکبار مصرف و یک میز به کمک مهدیار آمده‌اند.

ایستگاه صلواتی کوچکی در گوشه یکی از خیابان‌های قم به راه انداختند. بضاعتشان اندک به نظر می‌رسد اما داشته‌هایشان خالصانه و ناخریدنی است. سربندهای «یااباصالح‌المهدی ادرکنی» بر پیشانی بسته‌اند و چشم انتظارند تا روزی تمام هستی زهرا(س) بیاید. امروز میلاد او را جشن گرفته‌اند.

مهدیار با پیراهنی با آستین‌های آبی در میان بچه‌ها ایستاده

اصلاً معلوم نیست که مهدیار و دوستانش مدرک یا کارت مهاجرت داشته باشند یا نداشته باشند. شاید اصلا ندانند که مدرک چیست یا چه نیازی به آن هست. هنوز شاید طعم تلخ برخی نگاه‌ها را هم نچشیده باشند. چند وقتی است که دستور رهبر انقلاب ایران برای تحصیل دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی حتی آن‌هایی که کارت مهاجرت ندارند، رسانه‌ای شده است. شاید با این دستور هیچ‌گاه مزه این تلخی‌ها را در مدرسه نفهمند. وزیر آموزش و پرورش هم دستوری ویژه برای تحصیل آن‌ها صادر کرده است.

نقل شده بود که یکی شبیه همین دختربچه‌های هم سن و سال این ایستگاه صلواتی، البته چند سال بزرگتر. چند وقت پیش در مسابقات حفظ قرآن مدرسه و شهر نفر اول شده بود اما او را برای مسابقات استانی نبردند. گفته بودند: «چون افغانی هستی نمی‌توانی در رده بالاتر مسابقات شرکت کنی». دخترک گریه کرده بود. شاید دلیلش را شنیده بود اما آن را نمی‌فهمید. اصلاً این دلایل برایش تعریف نشده بود. لااقل برای او که حافظ قرآن بود، ملاک‌ برتری فقط تقوا بود. اما او به دلایلی بافته و تراشیده شده، حذف شده بود. حالا هم‌کلاسی‌هایش فهمیده‌اند که او قدری با این‌ها تفاوت دارد. شاید مقصر شبه معلم‌های آن‌ها هستند. شاید اگر مهدیار و هم‌کلاسی هایش در همین سن و سال باقی بمانند، هیچ‌گاه طعم این تلخی‌ها را نچشند و همین‌طور با هم دوست بمانند.

هم‌کلاسی‌های ایرانی مهدیار که حالا همراه او در این ایستگاه هستند، یک تفاوت دیگر هم با بخشی از مردمان هم‌جغرافیاییشان دارند، آن‌ها هنوز گرفتار برخی ملاک‌ها و معیارها نشدند. ملاک‌ها و ژست‌های برتری‌جویانه یا «جاهلانه مدرن». آن‌ها هنوز از همه آگاه‌ترند و پیشتاز نگاه انسانی به همنوعان خود هستند. برای آن‌ها فرقی نمی‌کند که شانه به شانه مهدیار بایستند. برای آن‌ها فرقی نمی‌کند که چشمان هم‌کلاسی‌یشان بادامی باشد یا نباشد. آن‌ها همدیگر را به هویت هیأتی می‌شناسند که دست در دست هم تأسیس‌اش کردند: «هیأت دانش‌آموزی منتظرالمهدی(عج)». اینجا و زیر این بیرق افغانستانی و ایرانی ندارد. همه با هم برابرند و رفیق. این شعر کودکانه را تعدادی از آن‌ها خوب بلدند:

یه عالمه پیرو جوون چشم به راهت نشستن
یه دنیا عاشق همشون منتظر تو هستن
چشم و چراغ ما بیا
حل کن تو مشکلا رو
خورشید من بیا بیا
روشن کن این شبا رو
روشن کن این شبا رو

این شعر رو پای برنامه عمو پورنگ و امیرمحمد یاد گرفتند.

فطرت زنگار نگرفته‌شان، اساس دوستی‌هایشان شده. در ایستگاه صلواتی مهدیار و دوستان ایرانی و افغانستانی‌اش خیلی‌ها گلویی تازه کردند و صلواتی نثار خاندان آل‌الله کردند. مهدیار و دوستانش از ثوابی که شنیدند، می‌برند، سر ذوق آمده‌اند. آخر کار است و ایستگاه صلواتی آن‌ها در حال جمع شدن است.

مهدیار و دوستانش با هم عکس یادگاری می‌گیرند. خدا از همه منتظران کوچک قبول کند. حتماً آقایشان به آن ها سر زده است...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران