سردار جوانی: خطر فتنه۸۸ به مراتب بیشتر از جنگ ۸ ساله بود
خبرگزاری تسنیم: برخی خواص آن گونه که شایسته بود در این فتنه موضع گیری نکردند و به میدان نیامدند؛ البته اکثریت خواص در کنار مردم و رهبری ایفای نقش کردند اما آنهایی که مردود شدند، دلایل مختلفی دارد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، سردار یدالله جوانی، مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگویی به ابعاد مختلف فتنه 88 و نیز تقسیم کار فتنه، علل مردودشدن برخی خواص و زمینه های اصلی فتنه پرداخته است. متن گفت و گو به این شرح است:
انتخابات سال 88 نیز همچون انتخابات دوره های گذشته در 22 خرداد ماه برگزار شد. اتفاقات پسش از انتخابات، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را متفاوت از انتخابات های قبلی خود کرده بود. در حین انتخابات نیز یک نامزد از پیروزی خود با نسبت بالای آرا گفت و پس از انتخابات نیز نامزدهای شکست خورده نتایج را قبول نکردند. به نظر شما تا چه میزان این مسائل غیر طبیعی بود؟
این انتخابات از نظر کارشناسان و صاحب نظران یک انتخابات کاملا متفاوت با همه انتخابات بعد از انقلاب بود؛ یکی از متهمین حوادث 88 یعنی آقای ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز و مسئول دفتر آقای خاتمی در دوران اصلاحات اعتراف می کند که انتخابات دهم ریاست جمهوری متفاوت با همه انتخابات دیگر بود.
چندین سال برای این انتخابات کار شده بود و اصلاح طلبان پس از شکست در چند انتخابات به دنبال این بودند که در این انتخابات نوعی محدودیت برای رهبری ایجاد کرده و تصریح می کند، تقلب رمز آشوب بود و در واقع تقلبی صورت نگرفته اما ما باید از واژه تقلب برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کردیم.
فتنه 88 در پشت صحنه طراحان خارجی و در روی صحنه طراحان داخلی (سران فتنه و اصلاح طلبان) را داشت. تقسیم کار فتنه 88 به چه صورتی بود؟
در این فتنه عوامل خارجی و داخلی با یکدیگر برای ایجاد فتنه متحد شدند، در این فتنه با یک توطئه بزرگ مواجه بودیم. طراحان و سیاستگذاران و برنامه ریزان اصلی آن خارجی ها بودند. نباید این عامل را کم اهمیت تلقی کرد و عوامل داخلی فتنه، بازیگر نقشه و طراحی ها و برنامه های کشورهای غربی بودند.
کشورهای غربی از ابتدای انقلاب اسلامی به دنبال تغییرات اساسی در ایران بودند، اگر سیاستهای غرب و آمریکا را در این سه دهه مرور کنیم، به این نتیجه می رسیم که آنها به دنبال ساقط کردن جمهوری اسلامی و شکست انقلاب اسلامی بودند و اکنون نیز این هدف را دنبال می کنند، در این سه دهه طرح ها و برنامه های گوناگونی تهیه کرده، اما به اهدافشان نرسیده اند.
در سال 79 و در اوج دوران دوم خرداد با نشستهایی چون اجلاس برلین غرب به این نتیجه رسید که در درون دستگاه ها و نهادهای مهم کشور نیروهایی هستند که برای این تغییر آمادگی دارند. از دوران اصلاحات پیوند خاصی میان برخی افراد که سابقه ای در انقلاب دارند با دشمنان خارجی که به دنبال تغییر در ایران هستند، شکل می گیرد؛ در بیانیه حزب سبز آلمان بعد از اجلاس برلین این مسئله مورد تاکید قرار می گیرد که هدف ارتباط با ایران و چنین نشستهایی ارتقای روابط تجاری و سیاسی نیست، بلکه هدف ایجاد تغییرات اساسی در ایران است و این اجلاس نشان داد در ایران افرادی به دنبال این تغییر هستند و ما باید به آنها کمک کنیم. از دوران اصلاحات به بعد بنیادها، موسسات و نهادهای اروپایی و آمریکایی در راستای ایجاد تغییر در کشورمان با یکدیگر همکاریهای زیادی داشتند.
اشاره کردید که یک بخش فتنه را عوامل داخلی ایجاد کردند. بسیاری از این افراد که اکنون فتنه گر شناخته می شوند، بعضا سابقه انقلابی نیز داشتند. چه شد که این افراد در دام فتنه گرفتار شدند؟
یکی از مسائل اصلی انحراف است، بعد از دفاع مقدس یک جریان دچار انحراف فکری شد، هرچند که برخی از اعضای آن سابقه خوبی در دهه اول انقلاب داشتند. هدایت آقایی که یکی از متهمین حوادث سال 88 است به این انحراف اشاره می کند، او که عضو حزب کارگزاران سازندکی است، می گوید یکی از عوامل بروز این حوادث انحراف فکری برخی افراد بود و این انحراف فکری نیز از یک دهه قبل شروع شد، بعد این انحرافات فکری به پروژه تبدیل شد و این پروژه نام تغییر به خود گرفت.
سخن آقایی درست است، زیرا اشتراک منافع، وحدت هدف میان نیروهای داخل و خارج شکل گرفت، کشورهای غربی، رژیم صهیونیستی و آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب به دنبال شکست انقلاب اسلامی بودند و در دوران اصلاحات نیروهایی را در ایران کشف کردند تا راحت تر اهداف غربیها به نتیجه برسد، یکی از ویژگی این افراد انحرافات فکری و عقیدتی بود.
آقای عطریانفر که عضو حزب کارگزاران است در دادگاه به یک نفاق اشاره می کند و معتقد است یک نفاق سازمانی در جریان دوم خرداد شکل گرفت. به واقع نیز همین است، برخی از اصلاح طلبان دچار نفاق و انحراف فکری می شوند اما از انقلاب، اسلام، امام(ره)، قانون اساسی و ارزشها نیز سخن می گویند.
یکی از مسائل مهم عبور از خطوط قرمز نظام توسط برخی اصلاح طلبان است، هدایت آقایی در این رابطه معتقد است، ارتباط با بیگانگان برای اشخاص و جریانها قبیح است اما ما به تدریج از این خط قرمز عبور کردیم و ارتباط با بیگانگان را برای نظام مباح کردیم.
مفاهیمی چون جامعه مدنی، توسعه سیاسی و بسیاری از مفاهیم دیگر در دوران اصلاحات به وجود آمد، اما هدف آنها از این واژه ها ایجاد تغییر در نظام اسلامی بود. هدفشان از اصلاحات در سخنان اکبر گنجی معنا پیدا می کند، او در مصاحبه با یک مجله آلمانی می گوید که خمینی را باید در تاریخ مطالعه کرد و این مجله بعد از مصاحبه با اکبر گنجی تیتر می کند: خمینی به تاریخ می رود. اکبر گنجی تصریح می کند که اصلاحات در نهایت به جدایی دین از سیاست در ایران می انجامد. این موضع گیری ها را نباید جدای از اصلاحات دانست، در واقع از یک انحراف فکری عمیقی حکایت می کند که در جریان اصلاح طلب به وجود آمده و می خواستند با عبور از نظام دینی با عناوینی چون اصلاحات، دموکراسی و جمهوریت به یک نظام سکولار برسند.
به انتخابات 88 برگردیم، چرا کسانی که در این انقلاب سالهای مسئولیت داشتند، پروژه تقلب را مطرح کردند؟ آیا این انحراف به یکباره ظاهر شد یا در طول زمان شکل گرفت؟
جریانی که دچار انحراف شد، برای ایجاد این تغییرات تنها راه را ارتباط با دشمن می دانست و با توجه به برنامه ریزی های چند سال قبل به این نتیجه می رسد، انتخابات 88 بهترین فرصت برای رسیدن دوباره به قدرت است و فتنه از اینجا شکل عملیاتی به خود می گیرد؛ بهترین راه رسیدن به قدرت کسب آرای مردم است اما اگر نتوانند رای مردم را کسب کنند، چه باید کرد؟ بر اساس مدل های کودتاهای مخملین به این نتیجه می رسند که اگر نتوانند آرای مردم را کسب کنند، انتخابات را برهم بزنند و نظام را به تقبل متهم کنند و این اتفاق رخ داد.
برای اینکه بتوانند ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کنند از چندین ماه مانده به انتخابات مجموعه ای از اقدامات را انجام دادند. اینکه گفته می شود حوادث بعد از انتخابات ریشه در بداخلاقی های انتخاباتی دارد و از مناظرات کاندیداها شروع شد، سخن بی پایه و بی مبنایی است، فتنه 88 برنامه ای از قبل طراحی شده و یک سناریوی هدفمند بود.
در اردیبهشت و خرداد 88 تبلیغات انتخاباتی شروع شد، اما از سال 87 مسئله مخدوش کردن سلامت انتخابات کلید می خورد؛ اواخر سال 87 کمیته صیانت از آرا را تشکیل می دهند که پیام ایجاد این کمیته این است که مردم هوشیار باشند زیرا نظام جمهوری اسلامی قابل اعتماد نیست و مردم خود باید از آرایشان صیانت کنند؛ تشکیل این کمیته، متفاوت بودن انتخابات 88 با سایر انتخابات را روشن تر می کند و چنین کمیته ای بخشی از سناریوی فتنه 88 است.
مجموعه ای از اقدامات طبق یک نقشه پیاده می شود و در شنبه بعد از انتخابات به جای اینکه جریانها، کاندیداها و جناح ها این شکوه حضور مردم را تبریک بگویند، یک جریان طبق نقشه قبلی مدعی تقبل در انتخابات می شود. آماده سازی برای حضور هواداران در خیابانها از قبل تدارک دیده شده و میتینگهای تبلیغاتی خیابانی و انتخاب رنگ سبز همه طبق نقشه بود.مجموعه ای از اقدامات صورت گرفت تا آقای موسوی را پیروز قطعی معرفی کنند. تبلیغات گسترده ای توسط روزنامه ها و سایتهای خبری داخل و خارج برای موسوی صورت گرفت و او را قبل از اعلام نتایج پیروز انتخابت معرفی کردند.
یکی از علل پیش بینی اتفاقات پس از انتخابات شعارهای طرفداران موسوی درباره تقلب بود که پیش از این به هیچ عنوان جزو شعارهای طرفداران هیچ کاندیدایی نبود. این شعارها نیز بخشی از سناریوی فتنه بود؟
مطمئنا این شعارها نیز به صورت هدفمند سرداده می شد، جناح خاصی به هواداران القا می کرد که موسوی حتما برنده انتخابات است و باید مراقب بود که تقلب نشود، خروجی این تفکر شعار«اگر تقلب نشه، میرحسین رئیس جمهور می شده» است، این شعار و دیگر شعارها بر این نکته تاکید می کند که موسوی رئیس جمهور نشود، تقلب شده و باید به خیابانها آمد و از حقوق خود دفاع کرد. یا شعار« اگر تقلب بشه، ایران قیامت می شه»، این شعار را برخی از افراد خاص نیز سر دادند، به طور مثال همسر آقای هاشمی در زمان رای دادن می گوید، اگر تقلب شود مردم به خیابانها می ریزند.
هدف موسوی ایجاد شبهه در سلامت انتخابات بود، اما او چرا صبر نکرد تا نتایج رسمی انتخابات اعلام شود و بعد مسئله تقلب را مطرح کند؟
عصر روز جمعه موسوی اعلام می کند، بر اساس گزارشهای رسیده من پیروز انتخابات هستم و به هواداران خود می گوید که برای جشن بزرگ پیروزی آماده شوند، این جملات بخشی از سناریویی است تا به هواداران اطمینان خاطر داده شود که شما پیروز هستید و اگر نتیجه غیر از این باشد، تقلب شده و باید به خیابانها آمد.
روز شنبه وقتی این جریان ناکام شد، فاز دوم کلید خورد؛ از مردم برای آمدن به خیابانها دعوت شد و بر این نکته تاکید کردند که تنها راه ابطال انتخابات است. این مسئله نیز از عجایب روزگار است، در کشور ما که نهادهای مختلف و مخصوصا قانون حاکم است، اگر کاندیدایی اسناد و مدارکی مبنی بر تقلب در انتخابات را در دست دارد، ابتدا باید از طریق مجاری قانونی اقدام کند، اما مشاهده کردیم از ابتدا موضوع ابطال انتخابات را مطرح کردند و به پشتوانه مردم برای این هدف خود اطمینان داشتند. این سناریو همان انقلاب های رنگین است که در کشورهای اروپای شرقی رخ داده است.
فتنه 88 با اعتراض به انتخابات و نتایج آن آغاز شد و در نهایت تمام خطوط قرمز نظام را در نوردید و به دنبال نابودی انقلاب اسلامی بود. اینکه این اتفاق نیفتاد ناشی از عوامل گوناگونی بود که در راس آن حضور رهبر معظم انقلاب بود. نقش مقام معظم رهبری در مهار فتنه را چگونه می بینید؟
فتنه 88 بزرگترین، پیچیده ترین و خطرناکترین توطئه علیه انقلاب اسلامی بود، خطر و شکنندگی فتنه 88 به مراتب بیشتر از جنگ 8 ساله است؛ در جنگ تحمیلی با دشمنی روبرو بودیم که او را می شناختیم اما در این فتنه عده ای از نیروهای انقلاب با عوامل خارجی پیوند خوردند و حتی برخی از افراد را دچار تردید کردند، اما خوشبختانه حماسه 9 دی فضای غبارآلود فتنه را روشن کرد.
در نقش مهم رهبر انقلاب برای ناکامی فتنه گران هیچ فردی و یا گروهی تردید ندارد، در نظام ما ولایت محوریت دارد و رهبری انقلاب در این عرصه چندین حرکت اساسی داشتند که این حرکتها موجب شد بتوانند انقلاب و نظام و مردم را به سلامت از فتنه پیچیده 88 عبور دهند. ایشان در پرتو بصیرت، هوشمندی و دقت نظر، ابتدا خود شناخت عمیقی از فتنه و عوامل آن داشتند، از سالها قبل مکرر مردم و جریانها را از توطئه دشمن آگاه کرده بودند و مسئله توطئه دشمنان همیشه مورد تاکید معظم له قرار داشته و دارد. در زمینه فتنه 88 ایشان معتقدند که قرارگاه اصلی فتنه در خارج است و عده ای در داخل فریب آنها را خوردند. در 29 خرداد 88 و در اولین سخنرانی خود بعد از انتخابات مشخص شد، معظم له شناخت همه جانبه ای نسبت به مختصات فتنه دارند.
یکی از ویژگی های هدایت ایشان، بصیرت افزایی به جامعه و جریانهای سیاسی است، فتنه را به فضای غبارآلود تشبیه کردند که تشخیص حق از باطل مشکل می شود، در آن سال بر مسئله بصیرت تاکید فراوانی داشتند و از خطبه 29 خرداد تا حماسه 9 دی و حتی امروز ایشان به مسئله انتخابات 88 و ابعاد فتنه پرداخته اند و بر ارتقای آگاهی و بصیرت تاکید خاصی دارند، زیرا تنها راه عبور از فتنه بصیرت و شناخت است و باید مرزبندی ها مشخص شود.
قاطعیت مبتنی بر حکمت از دیگر خصوصیات ایشان در جریان فتنه 88 بود، در حالی که فتنه گران و حامیان آنها به شکل های مختلف می خواستند ابطال انتخابات را بر نظام تحمیل کنند و برخی از خواص مسئله حکمیت و باطل شدن انتخابات را مطرح می کردند، رهبر انقلاب با قاطعیت بر قانون تاکید داشتند و همه افراد را به تبعیت از قانون فراخواندند و در 29 خرداد فرمودند که زیربار بدعتهای غیرقانونی نمی روم.
فتنه گران پیروزی خود را در گرو خارج کردن سیاستهای نظام از مسیر غیرقانونی می دانستند و اگر می توانستند نظام و رهبری را وادار کنند که خارج از قانون اقداماتی انجام دهند، پیروز می شدند، اما رهبری فقط بر قانون تاکید داشتند و حتی با حکم حکومتی از شورای نگهبان خواستند مهلت رسیدگی را تمدید کند.
مسئله دیگر سعه صدر و بردباری رهبر معظم انقلاب در برخورد با فتنه گران و حوادث بعد از انتخابات است، فتنه گران طبق مدل کودتاهای مخملین تلاش می کردند، بی ثباتی در جامعه ایجاد کنند، اما در پرتو بردباری رهبری این مسائل در ایران رخ نداد، حتی آقایان کروبی و موسوی تا یک سال و نیم بعد از انتخابات آزاد بودند. هدف رهبری این بود که مردم خود به آگاهی دست پیدا کنند و تلاشهای ایشان بصیرت ملت را بیشتر کرد. جریان فتنه در روز قدس، 16 آذر، 13 آبان و عاشورا رفتارهای ساختارشکنانه از خود نشان داد؛ این رفتارها و بصیرت افزایی رهبری انقلاب و شناخت عمیق مردم موجب خروش گسترده مردمی در 9 دی شد؛ دشمن می خواست مردم را برابر نظام قرار دهد اما رهبری انقلاب در پرتو عنایات الهی این توطئه را ناکام کردند و مردم در 9 دی با ایشان بیعتی دوباره داشتند و خواستار محاکمه فتنه گران شدند.
پس از حرمت شکنی فتنه گران در روز عاشورا، مردم در روز 8 و 9 دی به خیابانهای آمدند و بساط فتنه را در هم پیچیدند. امروز 5 سال از فتنه و 9 دی گذشته است. چرا باید 9 دی را یکی از روزهای مهم انقلاب نامید؟
9دی یوم الله است، زیرا توطئه بزرگی با عنایات الهی به شکست انجامید و یوم الله تجلی قدرت الهی است، سوم خرداد نیز یوم الله است زیرا دشمن تصور نمی کرد ما بتوانیم خرمشهر را آزاد کنیم اما چنین شد و امام(ره) فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
فتنه 88 به نحوی طراحی شده بود که دشمنان این تصور را داشتند که جمهوری اسلامی پایان سال 88 را تجربه نمی کند و مطمئن بودند این فتنه نظام اسلامی را ساقط خواهد کرد. به تعبیر رهبری دو دهه برای این فتنه کار شده بود اما مردم با عنایات الهی و هدایت های رهبری به صحنه آمدند و رهبر انقلاب فرمودند، در 9 دی روح حسین ابن علی(ع) در کار بود. حرمت شکنی و جنایاتی که منافقین و ضد انقلاب برای ایجاد چالش در مسیر انقلاب انجام دادند با حضور مردم و نصرت الهی رنگ باخت و قدرت الهی تجلی پیدا کرد. 9 دی شکوه تجلی قدرت الهی است که در شکل آمدن مردم به صحنه و میثاق با ولایت و محکوم کردن فنتنه گران خود را نشان داد.
برخی خواص در جریان فتنه مردود شدند، چرا باید افرادی که در روزهای سخت انقلاب کارنامه خوبی داشتند، در جریان فتنه 88 سکوت کرده یا فتنه را توجیه کنند؟
برخی خواص آن گونه که شایسته بود در این فتنه موضع گیری نکردند و به میدان نیامدند؛ البته اکثریت خواص در کنار مردم و رهبری ایفای نقش کردند اما آنهایی که مردود شدند، دلایل مختلفی دارد.
حتی افرادی که از عوامل اصلی داخلی بودند، مسئولیتهایی چون ریاست جمهوری، نخست وزیری و رئیس مجلس را برای سالیان متمادی بر عهده داشتند. وقتی این افراد فتنه 88 را ایجاد کردند برخی از خواص دچار تردید شدند و نداشتن بصیرت موجب شد وظیفه خود را در زمان فتنه به جای نیاورند. برخی خواص دچار دنیاگرایی و قدرت طلبی شدند و این مسئله در زمان فتنه و حتی اکنون نیز مشاهده می شود.
امروز بعد از گذشت 6سال برخی افراد نه تنها فتنه 88 را محکوم نمی کنند بلکه آن را نوعی سوء تفاهم می دانند و از رفع حصر سران فتنه می گویند. هدف آنها از این موضع گیری چه می تواند باشد؟
در این 6سال چنین اظهارنظرهایی شنیده می شود و این باز می گردد به همان قدرت طلبی و دنیاگرایی. اگر این افراد اعتراف کنند که حوادث سال 88 فتنه بود اولین سوال مردم این است که چرا به عنوان خواص در زمان فتنه موضعگیری نکردید، سکوت آنها در سال 88 موجب شده که امروز نیز به دنبال توجیه فتنه باشند اما مهم این است که مردم شناخت خوبی از فتنه به دست آوردند و هیچ گاه جریانی که به دنبال رفع اتهام از فتنه گران است، موفق نخواهد شد
منبع:سراج24
انتهای پیام/