طنز/خاطرات روزانه آقای خاص
خبرگزاری تسنیم: به مسئول تاسیسات سپرده ام که شیر آب را سفت کند. قفل ساز را هم آورده ام که قفلها را عوض کند. آدم احساس امنیت نمیکند و میگویند دزد این روزها خیلی زیاد شده!
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، روزنامه سیاست روز در ستون طنز امروز خود نوشت؛
شنبه: صبح با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شدم.اول صبحی حال آدم را میگیرند. به من چه ربطی دارد فلانی را به جرم فلان و فلان گرفته اند؟ هر کس هر خلافی کرده خودش برود خودش را به مقامات انتظامی معرفی کند و مجازاتش را تحمل کند. به من چه ربطی دارد که فلانی خورده و فلانی برده؟!
یک شنبه: آقای فلانی تماس گرفت که زشت است مواضع خودمان را در قبال دستگیری آقای "ب" نشان ندهیم. به ایشان گفتم من فعلا به مواضع خودم نیاز دارم و حاضر نیستم یک خط روی مواضع شفافم بیفتد.اما خیلی اصرار کرد در قالب یک بیانیه مواضعم را نشان بدهم. حالا ببینم چه میشود کرد.
دوشنبه: علیرغم میل باطنی مواضع خود را منتشر کردم. حالا اگر فردا آقای "ب" را چیزخور کردند ما خیالمان راحت است که مواضع خودمان را قایم نکردهایم.
سه شنبه: امروز هر چقدر به مغزمان فشار آوردیم دیدیم اصلا آقای "ب" را نمیشناسیم. یک زمان در ادارهجات کار میکردیم جوانکی با این مشخصات در آنجا رفت و آمد میکرد. جوانکی لاغر و کم مو که خیلی هم وسواسی بود و روزی لااقل هفت هشت بار دستهایش را با آب و صابون میشست و در محل کار حتی حمام میکرد. خدای من! عجب شباهتی!
چهارشنبه: بچههای بالا تماس گرفتند و گلایه کردند. محل نگذاشتم. به آنها چه ربطی دارد.از همان اول هم از این بچههای بالا خوشم نمیآمد. فقط دنبال بهانه میگردند که به آدم گیر بدهند. شیر آب ما چکه میکند چه ربطی به طبقه بالا دارد؟ حالا اگر بچههای پایین اعتراض میکردند باز یک چیزی!
پنج شنبه: به مسئول تاسیسات سپرده ام که شیر آب را سفت کند. قفل ساز را هم آورده ام که قفلها را عوض کند. آدم احساس امنیت نمیکند و میگویند دزد این روزها خیلی زیاد شده!
جمعه: بعد از مدتها خواستیم ناخنی بگیریم.تنی به آب بزنیم.گیسوانی کوتاه کنیم.کارهای خصوصی خودمان را انجام بدهیم.سرک کشیدید توی دفتر یادداشتهای خصوصی ما که چه بشود؟ زشت است.قباحت دارد.
انتهای پیام/