ماجرای "نه" قاطع شهید بهشتی به "رجوی" و اختلاف نظرها با "بنی‌صدر"

ماجرای "نه" قاطع شهید بهشتی به "رجوی" و اختلاف نظرها با "بنی‌صدر"

خبرگزاری تسنیم: فرزند ارشد شهید بهشتی که ۲۵ سال از دوران زندگی پدر را درک کرده، از خاطرات شهید سخن می‌گوید؛ از ماجرای درگیری‌های شهید بهشتی با "رجوی" و بنی‌صدر گرفته تا انتقامی که سرانجام از شهید مظلوم گرفته شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، با گذشت سال‌ها از شهادت شهید مظلوم بهشتی به دست منافقان، هنوز که هنوز است، خاطرات شهید بهشتی برای نسل جوان جذابیت‌های خاص خود را دارد، شهیدی که ویژگی‌های خاص او سبب شد در تاریخ انقلاب، شخصیتی ماندگار به شمار آید، او که در دوران زندگی‌اش بارها مورد بی‌مهری منافقان و دشمنان خود قرار گرفت، در نهایت و در کمال مظلومیت به شهادت رسید.

در این بین، یادآوری خاطرات شهید بهشتی از زبان فرزندانش می‌تواند بیش از سایر نزدیکان ایشان، برای ما درس‌آموز باشد؛ خاطراتی که شاید تا سال‌ها برای نسل جوان جذاب باشد.

ملوک‌السادات حسینی بهشتی، فرزند ارشد شهید دکتر بهشتی دارای دکترای زبان‌شناسی بوده و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم اطلاعات تهران است. وی که خاطرات زیبایی از شهید بهشتی دارد، در این زمینه با ما به گفت‌وگو نشست، مصاحبه‌ای که حاصل آن نکات جالبی از زوایای ویژه زندگی شهید بهشتی و نگاه وی به زندگی، خانواده، انقلاب اسلامی و اهداف اسلامی بود.

تسنیم: سرکار خانم بهشتی، ضمن عرض سلام خدمت حضرتعالی و تشکر از قبول انجام مصاحبه، نخستین خاطره شما از شهید بهشتی مربوط به چه سالی است؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:نخستین خاطره من از دوران زندگی پدر، مربوط به 5سالگی‌ام است. یادم می‌آید آن زمان در خانه ما کلاس‌های مدرسه "دین و دانش" تشکیل می‌شد، چون ساختمان مدرسه در دست احداث بود و من با برادر و مادرم در اتاقی که به حیاط خلوت خانه منتهی می‌شد، روز را سپری می‌کردیم تا ساعات کلاس به پایان برسد و دانش‌آموزان بروند. دوران سختی بود اما مادر حاضر بودند برای پدر و اهداف ایشان از هر آسایشی بگذرند و این همراهی تا پایان عمر ایشان ادامه داشت.

تسنیم: چه ویژگی‌ها و رفتارهایی از ایشان برای شما شاخص شد؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:شهید بهشتی در عین حال‌ که مدیری توانا و خلاق در امر تعلیم و تربیت بودند، پدری بسیار مهربان و دلسوز خانواده به شمار می‌رفتند و به تمامی امور فرزندانشان رسیدگی می‌کردند.

هرشب به تکالیف فرزندانشان نظارت داشتند و به‌کمک مادر که در آن زمان فرزند کوچکتر هم داشتند، برای ما دیکته می‌گفتند و از وضعیت درسی و برخوردهای ما با معلم و همکلاسی‌ها می‌پرسیدند. این توجه ایشان با وجود مشغله زیاد خود مشوق ما برای بهتر درس خواندن و تلاش بیشتر شده بود.

تسنیم: درباره دیدگاه شهید دکتر بهشتی نسبت به خانواده بگویید.

ملوک‌السادات حسینی بهشتی: پدرم در رسیدگی به همسر و فرزندان بی‌نظیر بودند. همواره برای مادر احترام خاصی قائل بودند و ما را به کمک ایشان در امور خانه تشویق می‌کردند؛ در خانه ما بین پسر و دختر تفاوت و تبعیض نبود و برای همه به‌قدر وسع ایشان امکانات فراهم می‌شد. شهید بهشتی ما را به خواندن کتاب و مطالعه درسی و غیردرسی توصیه می‌کردند و به‌طور کلی با هم‌دوره‌ای‌های خودشان بسیار دیدگاه متفاوت‌تری داشتند. در جمع فامیل و دوستان نیز افق دیدگاه ایشان وسیع‌تر از زمان خود بود، این بود که ایشان را در فامیل و جامعه روحانیت متفاوت و برجسته می‌کرد.

تسنیم: چند سال از زندگی شما با پدر گذشت؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:25 سال از زندگی من با همراهی پدر گذشت ولی در این مدت به‌اندازه یک قرن تجربه و رهنمود از ایشان برای من به‌همراه داشت که امیدوارم بتوانم در مراحل مختلف زندگی عامل به آنها باشم.

شهید بهشتی مقابل حسادت‌های دوست و دشمن سعه صدر به خرج می‌داد

تسنیم: شهید بهشتی شخصیت خاصی داشتند، یک تحلیل‌گر سیاسی که با نرمش و گفتار پدرانه با مخالفان برخورد می‌کرد، تحلیل شما از این رفتار پدر چیست؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:شهید بهشتی در وهله نخست برای ما پدری مهربان و دلسوز، معلمی تیزبین و آینده‌نگر با سعه صدر زیاد بود. او پدری بود که در مقابل پرخاشگری فرزندان نوجوانش با نرم‌خویی و مهربانی برخورد می‌کرد و هرنوع سرکشی فرزندان کم‌سن و سالش را با مهربانی و سعه صدر تحمل می‌کرد و از این طریق او را به راه راست هدایت می‌کرد.

چنین پدری که گاهی صرفاً با سکوت پرمعنای خود راهگشا باشد، برای شاگردان خود نیز معلمی صبور و راهنمایی دلسوز است و در دورانی که پا به عرصه سیاست گذاشت نیز در مقابل تندخویی‌ها و حسادت‌های دوست و دشمن سعه صدر به خرج می‌داد و با برخوردی پدرانه آنان را راهنمایی می‌کرد و با سکوت خود در مقابل دشمن پرخاشگر می‌ایستاد.

تسنیم: در واقع خیلی از روحانیون آن زمان مانند شهید این‌گونه رفتار نمی‌کردند، آیا آنها واکنشی نسبت به این رفتار نداشتند؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی: احترامی که پدر برای همسرشان قائل بودند و وقتی که صرف رسیدگی به خانواده و فرزندان می‌کردند، بین روحانیون کمتر دیده می‌شد چون مشغله اجتماعی معمولاً آنان را از خانواده غافل می‌کرد. در رفتارهای اجتماعی در حد و حدود شرعی نیز شهامت داشت تا رفتارهای خداپسندانه را نسبت به همسر و فرزندان داشته باشد. در واقع این رفتار از دیدگاه ایشان که حقوقی برای اعضای خانواده قائل بودند، نشئت می‌گرفت.

تسنیم: سرآغاز دشمنی‌ها با شهید بهشتی از کجا آغاز شد؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:شهید بهشتی از تیزبینی و آینده‌نگری خاصی برخوردار بودند که خداوند در وجود ایشان به ودیعه گذاشته بود. علاوه بر این مطالعات فراوان و تلاش و کوشش ایشان در بررسی دیدگاه مردم کشورهای دیگر و سیاستمداران زمان خود و قوانین مکتب اسلام از یک سو و قوانین ملل گوناگون سبب شد ‌در مسائل سیاسی و اجتماعی و حقوقی افق دیدگاه بسیار وسیعی داشته باشند و این به مذاق افراد کوته‌فکر که فقط دنیای کوچک خود را می‌شناسند و از چند قدم جلوی پای خودشان بیشتر نمی‌بینند، خوش نمی‌آمد. هنوز هم کسانی هستند که این موضوع را خوش ندارند.

همین دیدگاه وسیع و علاوه بر آن خلاقیت در مدیریت زمان و شرایط و امکانات ایشان را به مدیری خلاق و توانا و تصمیم‌گیرنده‌ای مقتدر در اموری که به ایشان سپرده می‌شد، تبدیل کرده بود؛ ما در زمان خود کمتر نظیر ایشان داریم و همین سبب برانگیخته شدن بسیاری از دشمنی‌ها شد. شهید بهشتی خیلی جلوتر از زمان خود حوادث و عواقب رفتارهای غیرمعقول را درک می‌کردند و در پی پیشگیری از آنها بودند.

تسنیم: علت این دشمنی‌ها را شما چه می‌دانید؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:دوستان نادان و دشمنان دانا در پی آن بودند که ایشان را به بحث و جدل‌های بیهوده مشغول کنند و زمان را از ساختارمند کردن زیربنایی ارکان انقلاب از ایشان بگیرند و به ریشه‌های این انقلاب نوپا آسیب برسانند. اما شهید بهشتی با هوشیاری تمام و گذشت از حق دفاع از خود، از پیروزی انقلاب تا شهادت که زمان بسیار اندکی بود، به شکل‌گیری زیرساخت‌های انقلاب پرداخت.

قبل از هرچیز با مطالعه قوانین اساسی کشورهای دیگر و با مشورت با حقوق‌دانان طراز نخست کشور به تهیه و تدوین قانون اساسی نظام اسلامی پرداخت، به مجلس خبرگان (قانون اساسی) برد و به تصویب رساند و با آرای قاطع مردم به مرحله اجرا درآمد. سپس در برنامه‌ریزی برای شکل‌گیری مجلسی مردمی تلاش کرد و با ساماندهی امور اجرایی کشور، ظرف مدتی کوتاه از پیروزی انقلاب در بهمن‌ماه سال 57 تا تیرماه 1360 تمامی ارکان نظام جمهوری اسلامی ساماندهی شده بود. در کمتر انقلابی می‌بینیم که با این سرعت نظم‌دهی شود و کشور سامان یابد، باید گفت که یکی از مؤثرترین مدیران در این شکل‌گیری شهید بهشتی بود.

تسنیم:" نظر مخالف شنیدنی است"، این جمله را در مورد پدر شنیده‌ایم که نظر مخالفان را هم به‌راحتی می‌شنیدند، در این باره توضیح دهید.

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:این حاکی از بلندنظر بودن ایشان بود که خودخواهی و تنگ‌نظری را کنار می‌گذاشت و همیشه آماده شنیدن نظرات مخالف بود، همین امر سبب شد که در خارج و داخل کشور با دیدگاه مخالفین مکتب اسلام بنشیند و بحث و استدلال کند.

به‌نظر من کسی که در آرای خود مطلق‌گراست روزی به بن‌بست می‌رسد، هرچند در همه زمینه‌ها چه در تخصصش باشد و چه نباشد، اظهار نظر کند. کسی می‌تواند در نظرات خود پویا باشد که کمی هم وقت صرف کند و به دیدگاه مخالف نیز گوش دهد و در آن تأمل و به‌دنبال اثبات یا رد باشد.

روایتی از اختلاف نظر‌های شهید بهشتی با "بنی‌صدر"

تسنیم: ‌از برخوردشان با بنی‌صدر و روزنامه مجاهدین خلق و موارد دیگر بگویید، به‌نظر می‌رسد که اینها برای جامعه و جوان امروز قابل پذیرش نیست.

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:واقعیت آن است که یکی از مطلق‌گرایان، بنی‌صدر بود که در کتاب‌هایش که در خارج برای دانشجویان چاپ و توزیع می‌کرد و در سخنرانی‌هایش، فقط نظرات خودش را قبول داشت و ازاین‌رو نه تنها در عقاید خود پافشاری می‌کرد، بلکه معتقد بود ‌همه باید این نظرات را بی‌چون و چرا بپذیرند. بنی‌صدر دانش آموخته علم اقتصاد غربی بود و کتاب‌ها در این زمینه نوشته بود، اما در همه زمینه‌های عقیدتی و سیاسی اظهار نظر می‌کرد. بنی‌صدر در مقابل شهید بهشتی که فردی دنیادیده و پرمطالعه بود، کم می‌آورد و همین سبب عصبانیت و اظهار نظرهای تند همراه با فحاشی وی می‌شد، نمونه بارز آن ‌غائله 14 اسفند 59 است که بارها از تلویزیون دیده‌ایم.

به‌واقع او شهید بهشتی را رقیب خود می‌دانست و اینکه چرا بهشتی توانسته بود ظرف مدت کوتاهی مردم متدین و انقلابی را در چارچوب حزب جمهوری اسلامی سازماندهی و در سراسر کشور شعباتی دایر کند که در اداره کشور فعال بودند، به مذاق بنی‌صدر و سازمان مجاهدین که فقط خودشان را انقلابی می‌دانستند، خوش نمی‌آمد.

در همه شهرها جوانان ناآگاه را علیه بهشتی شوراندند تا مدیریت او را خدشه‌دار کنند، اما ایشان با سکوت در برابر این همه هجمه برخورد کرد. یادم می‌آید روزی در اعتراضی که من و برادرم به ایشان کردیم، گفت: "فرزندم، همه اینها ریشه در حسادت دارد و معروف است که حسود هرگز... بنابراین حیف عمر کوتاه من است که صرف دفاعیات شخصی شود. کشور در بحران است و باید با تدبیر و تلاش سامان یابد".

تسنیم: در دوران بعد از انقلاب هجمه زیادی علیه شهید بهشتی بود؛ شایعاتی مبنی بر اینکه ایشان در یک خانه بسیار مجلل زندگی می‌کند‌، همسرشان اروپایی است و شایعاتی از این دست مطرح می‌شد، به‌نظر شما چرا بازار شایعات علیه ایشان این‌قدر داغ بود؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی: هرگاه دوست نادان و دشمن دانا متحد شوند، بیشترین آسیب را می‌رسانند. در این باره نیز دوستانی که حسادت می‌ورزیدند و از موفقیت ایشان در اداره امور کینه به دل داشتند و نیز دشمنان خارجی که شخصیت مدیر و مدبر ایشان را زودتر از دوستان شناختند، دست به دست هم داده و تبلیغات وسیعی علیه ایشان به راه انداختند.

منافقین زمانی که از شهید بهشتی "نه" قاطعی شنیدند، دست به ترور ایشان زدند

این حربه تبلیغانی امروزه نیز در جامعه ما علیه شخصیت‌های تأثیرگذار روحانیت دیده می‌شود. به‌ویژه منافقین که پس از آمدن رجوی به خانه ما و تقاضای کمک مالی و حمایتی از پدر جواب "نه" شنیده بودند، با توزیع این شایعات در مدارس و دانشگاه‌ها و با سوءاستفاده از کم‌آگاهی آنان از سوابق مبارزاتی پدر به این شایعات دامن زدند و می‌خواستند با ترور شخصیت ایشان را از صحنه مدیریت جامعه دور کنند و زمانی که موفق نشدند، دست به ترور شخص ایشان زدند. در سال‌های اخیر نیز شاهد آن هستیم که منافق‌صفتان با همین شیوه و ترفند سعی در ترور شخصیت‌های روحانی مؤثر در انقلاب را دارند و هیچ‌گونه ترسی از این دست فعالیت‌ها ندارند.

تسنیم: شما هم این شایعات را می‌شنیدید؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی: خانواده و به‌ویژه مادر که در محافل اجتماعی بودند، خیلی در معرض این شایعات قرار می‌گرفتند. خود من آن زمان و بعد از آن تدریس می‌کردم و نامه‌های زیادی از شاگردانم دریافت کردم که پس از شهادت ایشان پشیمان بودند و طلب بخشش می‌کردند ولی دیگر خیلی دیر شده بود و ایشان از میان ما رفته بودند.

تسنیم: به‌نظر شما هدف از مطرح شدن این شایعات چه بود؟ انحلال حزب یا ترور شخصیتی؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:به‌نظر من هدف خود ایشان بود، چون بر اساس قوانین اسلام حکم می‌کرد و در زمان تصدی ریاست دیوان عالی، گروه‌هایی را تشکیل داده بود که به‌طور ناشناس میان مردم می‌رفتند و حقایق را پرس‌وجو می‌کردند، تشکیلاتی ایجاد کرد که قضات به‌ناحق و با رشوه رأی صادر نکنند، تشکیلات قوه قضایی را بازطراحی و سازماندهی مجدد کرد و این برای قانون‌شکنان اصلاً خوشایند نبود.

تسنیم: علت استعفای دکتر از سمت خود در دوره‌ای از فعالیت چه بود؟ امام خمینی(ره) با این موضوع چگونه برخورد کردند؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:فشار کار و هجمه دشمنان و نادانی دوستان سبب شد ‌ایشان یک بار از امام خمینی(ره) تقاضای کناره‌گیری از کار را کنند، ولی امام خمینی(ره) با این موضوع موافقت نکردند و پدرم مجدداً مشغول به کار شدند. دلیل ‌این بود که شاید احساس می‌کردند رسیدگی به حوزه علمیه و تدریس در آنجا لزوم بیشتری داشته باشد.

یکی از سران منافقین پیش از حادثه 7 تیرماه گفته بود: "منتظر انتقام ما باشید"

تسنیم: از انفجار دفتر حزب بگویید، چطور از انفجار حزب و در نهایت شهادت پدر مطلع شدید؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:به‌خوبی به یاد دارم که از روزهای قبل از حادثه، تلفن‌ها و پیغام‌های مختلفی از منافقان به خانواده می‌رسید: "منتظر حادثه باشید". یکی از سران منافقین که در تغییر ایدئولوژیک سازمان و در صدور کشتن و آتش زدن اعضای مسلمان سازمان دست داشت، حکم نهایی دیوان برایش صادر شده بود و با واسطه‌ای به خود من گفتند که منتظر انتقام آنها باشیم.

یک بار هم نزدیک خانه ما زیر پلی که پدر هرروز با ماشین از آن می‌گذشت، بمبی منفجر شد، اما تأخیر ایشان در بازگشت به خانه سبب شد که آسیبی نبینند.

تیم حفاظتی برای نقل مکان خانواده به خانه‌ای دیگر توصیه کرد که با مخالفت ما مواجه شد، اما سرانجام به‌خاطر حفظ جان پدر صبح روز حادثه با وسایل کمی آماده رفتن شدیم که ایشان برای خداحافظی نزد مادر آمدند و با لبخند تلخی گفتند: "این کارها فایده‌ای ندارد، آنها کار خودشان را خواهند کرد" و از تک تک ما فرزندان خداحافظی کردند و رفتند آن‌گونه که می‌دانستند حادثه در پیش است.

"شهید رجایی" خبر شهادت شهید بهشتی را به ما رساندند

ما با وسایل به خانه‌ای در خیابان ایران منتقل شدیم. کمی پس از غروب آفتاب در حالی که مادر و برادرم در راه بودند و ما تازه مستقر شده بودیم صدای انفجار از نزدیکی محل حزب جمهوری به گوش رسید و بعد رفتن برادران از بیمارستانی به بیمارستان دیگر برای یافتن پدر... تا نیمه‌های شب که شهید رجایی به ما زنگ زدند و خبر قطعی حادثه از دست دادن پدر را به مادر گفتند.

تسنیم: در آن لحظات چه احساسی داشتید؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:ما در این حادثه نه فقط پدر، بلکه استاد و راهنمای زندگی خودمان را از دست داده بودیم و بالاتر از آن فردی لایق که سال‌ها می‌توانست سکان‌دار این انقلاب باشد و با تدبیر و آینده نگری خود کنار یاران امام در شکوفایی این مرز و بوم راهگشا باشد.

تسنیم: نگاه پدر نسبت به شهادت چگونه بود؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:پدر در زندگی مبارزاتی خود همیشه آماده رفتن بود و طوری کار می‌کرد که انگار آخرین فرصت‌ها برای تلاش و فعالیت اجتماعی ایشان است. در روز حادثه ‌غسل شهادت کردند و لباس نو پوشیدند و با عزمی جزم و آگاهانه برای شرکت در جلسه مهمی که برای تعیین تکلیف سرنوشت انقلاب بود، رفتند که گویا می‌دانستند پایان آن شهادت خواهد بود.

دیدگاه‌های اجتماعی، عقیدتی و سیاسی ایشان باید از رسانه عمومی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. امروزه نسل جوان ما در فضای مجازی به جمع‌آوری از اطلاعات می‌پردازد در صورتی که باید با مطالعه کتاب‌های ایشان به این دیدگاه برسد.

تسنیم: اگر امروز بخواهیم افکار شهید بهشتی را تبیین کنیم، بهترین راه انتقال این افکار چیست؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:قبل از انقلاب و در سال‌های نخست، نظرات ایشان و شهید باهنر از طریق مباحث "شناخت" در کتب دینی تبیین شده بود و دانش‌آموزان با دیدگاه‌های ایشان پرورش یافتند، اما امروزه تمامی آن کتاب‌ها به‌جای آن که اصلاح و توسعه یابد، به‌طور کامل از کتب درسی حذف شده و افرادی دیگر دیدگاه‌های خودشان را جایگزین کرده‌اند. باید دیدگاه‌های ایشان به کتب درسی وارد و برای نسل جدید ما تبیین شود.

تسنیم: رفتار شهید بهشتی می‌تواند الگوی عملی مسئولان ما باشد و معیاری برای سنجش عملکرد آنها، درباره چگونگی آن توضیح بفرمایید.

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:اگر فقط یک اصل حاکم در زندگی ایشان را ملاک عملکرد قرار دهیم، کافی است، با مردم با صداقت برخورد کنیم، ساده‌تر بگویم، به همین سادگی. برای مردم شعور قائل باشیم و قبول کنیم که مردم ما از شعور بالایی برخوردار هستند و می‌فهمند چه مسئولی دروغ می‌گوید ولو مصلحت‌آمیز و کدام‌یک در گفتار و کردارش صداقت دارد. اگر بتوانیم به همین یک اصل عمل کنیم، بسیاری از مشکلات مدیریت جامعه ما برطرف می‌شود.

تسنیم: سخن آخر؟

ملوک‌السادات حسینی بهشتی:امیدوارم نسل جوان پرسشگر ما، که به‌نظر من پرسش حق جوان ماست، با دسترسی به نظریات اندیشمندانی چون شهید بهشتی که بیش از آن که سیاستمدار باشد، یک نظریه‌پرداز بود، همچون نسل جوان نخست انقلاب راه حق از باطل را تشخیص دهد و تجربیات ایشان راهگشای نسل جوان امروز ما نیز باشد.

گفت‌وگو از مهری فروغی

انتهای پیام/آ*1

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon