عباس عبدی: تصور حل مشکلات اقتصادی بهصرف ارتباط با غرب "سادهلوحانه" است
خبرگزاری تسنیم: عباس عبدی تأکید کرد: این سادهلوحانه است که فکر کنیم مشکلات ما در ارتباط با غرب بهسرعت حل شود، چنین چیزی امکان پذیر نیست.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، موضوع هستهای علاوه بر اهمیت مباحث فنی از منظر راهبردی و استراتژیک به یکی از اصلیترین مسائل کشور طی 12 ــ 10 سال گذشته تبدیل شده و چگونگی مدیریت این موضوع و آنچه در توافق نهایی احتمالی خواهد گذشت، میتواند بر بسیاری از مؤلفههای قدرت ملی و امنیت ملی در ایران تأثیرگذار باشد.
با این حال بهعقیده برخی کارشناسان، هنوز "صورت مسئله" هستهای و لبّ و اساس اختلاف دیدگاهها در این باره آنطور که باید و شاید "شفافسازی" نشده است. آنچه بیش از هرچیز دیگر در منازعات هستهای این روزها در کشور بروز و ظهور دارد، مباحث فنی و همچنین نسبت فناوری هستهای با مسئلهای است بهنام "اقتصاد". در حقیقت دو طرف اولاً از منظر تکنیکی و فنی و حقوقی متون و اظهارات مرتبط با هستهای را بررسی میکنند و از سوی دیگر نسبت آن را با اقتصاد و معیشت این روزهای مردم واکاوی میکنند. با این حال کمتر به این مسئله پرداخته شده است: آیا همه اختلافات در همین ظاهر ماجرا نهفته است یا باید با بررسی بیشتر به اختلاف نظر در مبحث ریشهای دیگری توجه کرد؟ در میزگردی که با حضور آقایان عباس عبدی و پرویز امینی از چهرههای برجسته تحلیلگر اصلاحطلب و اصولگرا در خبرگزاری تسنیمبرگزار شد، به این مهم پرداخته شده است.
بخش اول میزگرد را از اینجا بخوانید
بخش دوم میزگرد را از اینجا بخوانید
پرویز امینی: اگر صرف ارتباط با غرب عامل پیشرفت بود، "ایران دوران پهلوی"باید رشد چشمگیری داشت/ دوران پهلوی اوج همگرایی با غرب را داشتیم ولی نه فساد برطرف شد و نه توسعه رخ داد
در ادامه این میزگرد پرویز امینی با بیان "نمیدانم بحث من با جناب عبدی چقدر تعارض داشته باشد، بحث من با کسانی است که فکر میکنند اگر با کشورهای غربی همگرایی سیاسی و اقتصادی پیدا کنیم کشور توسعه پیدا میکند، فساد از بین میرود، بهرهوری بالا میرود، نرخ رشد اقتصادی افزایش مییابد و..." تصریح کرد: ما تجربه قبل از انقلاب را داریم، در دوران پهلوی که اوج همگرایی با غرب را داشتیم، نه فساد برطرف شد و نه توسعه رخ داد. نمونه مصر که بیسابقهترین همگرایی را در دوره سادات و مبارک با آمریکاییها داشتند، اما کدام از این اتفاقات که شاخص توسعه است در مصر اتفاق افتاده است.
* امینی: مصر در همگرایی کامل با غرب در تمامی شاخصهای عام توسعه از ایران مستقل عقب افتاد
امینی ادامه داد: جمهوری اسلامی علیرغم اینکه در همین دوره سیساله سادات و مبارک درست در نقطه مقابل روابط با آمریکاییها بوده است، تقریباً در تمامی شاخصهای عام توسعه از مصر جلوتر و خیلی جلوتر است. عمرو موسی وزیر خارجه مصر در دوران مبارک در اجلاس عرب در سال 2010 بین ایران و مصر مقایسهای میکند که جالب است، عین عبارتش این است: "ایران سفینه به فضا میفرستد، تکنولوژی بومی هستهای دارد، موشکهای قارهپیما میسازد، به نانوتکنولوژی دست یافته است، هرروز قدرتمندتر میشود، پیشرفتهای علمی حیرتانگیز دارد و ما، رهبران عرب همه تلاش خود را صرف آن کردهایم که دهانه تونلهای رفح را پیدا کنیم و از انتقال دارو و آذوقه به محاصره شوندگان غزه جلوگیری کنیم".
* امینی: تصور یک رابطه "علّی" و نتیجه گرفتن "توسعه" از ارتباط با غرب بسیار سطحی است
این کارشناس مسائل سیاسی و راهبردی با تأکید بر اینکه "بهنظرم خیلی سطحی است که با ساختن یک رابطه علّی از همگرایی با کشورهای غربی، توسعه را نتیجه بگیریم" خاطرنشان کرد: الآن بهرهوری ما در اقتصاد چقدر است؟ هم بهرهوری نیروی انسانی و هم بهرهوری سرمایه چقدر است؟ ما در برنامههایی که داشتیم چهکار کردیم که این بهرهوری ارتقا پیدا کند؟ در برنامههایی که داشتیم، در نرخ هشت درصدی، 2.5 درصد را به بهرهوری اختصاص دادیم، اما بهرهوری ما در کشور زیر یک درصد است. یا در موضوع واردات، آمارها نشان میدهد در 2 سال گذشته گستردهترین واردات را داشتیم. اگر تولید داخل را حمایت نکنیم، برنامه اقصادی نداشته باشیم، رشد بهرهوری نداشته باشیم چگونه میخواهیم توسعه پیدا کنیم؟
* امینی: متأسفانه "سیاستمدار ملی" کافی نداریم
امینی با اظهار تأسف از اینکه "سیاستمداران ما کمتر نگاهشان ملی است" گفت: سیاستمداری که میگوید یارانه را 5 برابر کنیم و قیمتها را آزاد کنیم، این سیاستمداری معطوف به صندق رأی است تا اگر در قدرت هستند بقا پیدا کنند و اگر در قدرت نیستند، به قدرت راه یابند، لذا اصلا بهدنبال مصلحت نظام و اقتصاد و فضای جامعه نیستند. بسیاری از سیاستمداران ما صرفاً برای صندوق رأی کار میکنند.
وی ادامه داد: مثلاً یارانه پردرآمدها را حذف نمیکنند، زیرا نگران هستند پایگاه اجتماعی دولت ریزش کند و محبوبیتشان کم شود. ما دچار چنین مشکلاتی هستیم. کاری برای اقتصاد بهلحاظ درونی آن نکردیم، به جامعه میگوییم تولید ملی را حمایت کن، کالاهای داخلی و ایرانی را به کالاهای خارجی ترجیح بده اما بدنه اجتماعی ما این کار را انجام نمیدهد، حتی کیفیت کالا آنقدر برایش مهم نیست؛ اصلاً کالای خارجی یک ارزش اجتماعی شده است. ریشه این مشکلات در مسائل فرهنگی داخلی ماست که با همگرایی با غرب تغییری در آن حاصل نمیشود.
نویسنده کتاب "تحلیل نظری دولت یازدهم" با بیان "مسئله این است که ما سیاستمدار ملی میخواهیم، یعنی سیاستمدارانی که معطوف به فضای ملی باشند" افزود: در حال حاضر سیاستمداران ما معطوف به خودشان هستند، معطوف به جناح سیاسی خودشان هستند، معطوف به گرایش سیاسی خودشان هستند، معطوف به قدرتند، معطوف به صندوق رأی هستند. این گزاره صرفاً تبلیغاتی است که یک راه برای توسعه وجود دارد و آن هم همگرایی با غرب است! این همه کشور با غرب ارتباط دارند اما توسعه در آنها رخ نداده است.
* امینی: خودروسازی ما با ارتباط با غرب توسعه مییابد؟ سیستم آموزش عالی چطور؟
امینی ادامه داد: در خودرو سازی ما نگاه کنید، توقع واقعاً بالا نیست، مردم میخواهند که خودرو فقط کار کند! توقع کیفیت اصلاً مطرح نیست، اما خودرویی که تولید میشود از همان کمپانی مشکل دارد. این چیزی نیست که در ارتباط با کشور توسعه یافته حل شود. سیستم آموزش و پرورش ما چگونه است؟ چه ارتباطی با توسعه ما دارد؟ سیستم آموزش عالی ما وضعش چگونه است و چه نسبتی با پیشرفت دارد؟
وی با تأکید بر "یک مسئله مهم قدرتساز دیگر برای کشور، مسئله دیپلماسی بهعنوان یک بسته جامع و همهجانبه است. دستگاه دیپلماسی ما در همه ادوار بعد از انقلاب اسلامی، از سطح مورد انتظار انقلاب اسلامی، عقبتر بوده است" خاطرنشان کرد: جناب محمد جواد لاریجانی بهعنوان کسی که سابقه دیپلماسی دارد و در دستگاه دیپلماسی ما در سطح بالا کار کرده است و موضع اوپوزیسیون هم ندارد، یک کتابی تحت عنوان درسهای سیاست خارجی دارند که در آنجا بیان میکنند که مفروض این نوشتار این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوره بیستساله (57 تا 77) «بسیار ضعیف» بوده است و این کتاب تبیین این مفروض است.
امینی تأکید کرد: من در این بخش با جناب عبدی موافقم که منطق فعلی نظام جهانی، "منطق قدرت "است، شما وقتی قدرت داری میتوانی موضع خود را پیش ببری. ولی ما در حال حاضر میخواهیم هیچ کاری برای افزایش قدرت نکنیم، اما صرفاً با یک ارتباط با کشورهای توسعه یافته توسعه پیدا کنیم!!
عباس عبدی: تصور حل مشکلات اقتصادی بهصرف ارتباط با غرب "سادهلوحانه" است
در ادامه این میزگرد، عباس عبدی با تأکید بر "باید مرز مشترک خودم را با صحبتهای آقای امینی بگویم و آن اینکه این سادهلوحانه است که فکر کنیم مشکلات ما در ارتباط با غرب بهسرعت حل شود" خاطرنشان کرد: چنین چیزی امکان پذیر نیست؛ تقریباً همه کشورها مسائل خود را با نظام جهانی تا حدی حل کردهاند و در مسیر تعامل حرکت میکنند؛ ولی کشورهای زاویهدار هم موفق بودهاند مثل ترکیه و از هنگامی که حزب اعتدال و توسعه سر کار آمد هرچند با غرب زاویه بیشتری از دولت قبلی خود داشت اما توانست در توسعه ترکیه موفقتر باشد.
عبدی افزود: اما وجود این ذهنیت در ایران که گمان میکند ارتباط با غرب میتواند سبب توسعه شود یک دلیل مشخص دارد و به این سادگی که گفته میشود نیست؛ علتش این است که عدهای آمدند و گفتند که پیشرفت ما در ضدیت با غرب است. در دولت آقای احمدینژاد این ذهنیت وجود داشت که واکنش منفی و عکس خودش را میان جامعه ایجاد کرد. این که ضدیت با غرب را کلید بزنیم، از نفی هولوکاست گرفته تا کاغذپاره دانستن قطعنامهها؛ نتایج خاص خود را خواهد داشت.
* عبدی: دو مشکل داریم که اگر حل نشود، بسیاری از مشکلات باقی میماند
وی با بیان "امروز دو مشکل داریم که اگر حل نشود بسیاری از مشکلات ما همچنان حل نخواهد شد، یکی وجود این تحریمهاست که تا زمانی که هست امکان ندارد فساد را بتوانید از بین ببرید و توسعه ایجاد شود. غیرممکن است؛ زیرا فسادی را ایجاد میکند. یعنی فساد را بهصرفه و بدون مجازات میکند." خاطرنشان کرد: مثلاً بسیاری از پولها به اسم افراد در خارج است، دور زدن تحریم انگیزه بوده ولی این خود، فساد است. توسعه و پیشرفت هم در عمل تحقق نخواهد یافت. شرط لازم برداشتن تحریمهاست ولی شرط کافی نیست اما عدهای که راه نجات را غرب میبینند در تأیید ادعاهای خود دلایلی دارند که باید به آنها توجه کرد. یک مثالی میزنم: ایران قبل از کره صنعت خودروسازی داشته است ولی امروز شاهدیم که بازار ایران در دست خودروهای کرهای است. این ناشی از این نیست که کرهایها فقط شعور بهتری را در کار کردن داشتند بلکه زمانی که صنعت خودروسازی را با نظام خودروسازی بینالمللی ارتباط میدهید و قاعده قیمتگذاری و رقابت را میپذیرید، پیشرفت میکنید. نتیجه این میشود که بنیاد صنعت خودروسازی آنان روی صادرات و رقابت میرود. در نتیجه شرکتهای معتبری مثل هیوندا و کیا موتورز از آن بیرون میآید. اما وقتی شما این دو تا رکن را کنار میگذارید پیکان و خودروهای دیگر را مسخره میکنید که از کارخانه نیامده بیرون خراب میشود.
عبدی افزود: وقتی که شما قیمتگذاری میکنید همین میشود، اصلاً شما چرا خودرویی را که کار نمیکند، میخرید؟ میگویند: "خوب، چارهای نداریم!"، ولی چهکسی گفته شما چارهای نداری؟ برو یک خودرو دیگر بخر. حتماً صرف میکند که شما این را میخرید. آن که طرفدار آن ایده است میگوید: چون رقابت نیست به این روز افتادهایم. واردات و صادرات را آزاد کنید، ماشین ارزان بیاید تا ببینیم ایران خودرو میتواند چنین خودرویی را تولید کند یا نه؟ هرچه هم تولید کند یکی از آنها فروش نمیرود. شما وقتی میآیید قیمت بنزین را یارانهای میکنید که از قیمت آب هم خیلی ارزانتر است، نتیجه این میشود که پیکانی تولید میکنید که هر صد کیلومتر، بیست لیتر هم بنزین مصرف کند، پس طبیعی است که آلودگی و هزار بدبختی دیگر هم ایجاد میشود، خوب، شما اول قیمتگذاری را آزاد کن، دوم اینکه اساس کار را روی رقابت بینالملل بگذار که بتوانی صادر کنی. خودروی کرهای امروز در اروپا موجود است، در آمریکا هم هست اما خودروی شما در حال حاضر نمیتواند به آن سطح کیفیت برسد اما اگر برسد قطعاً میتواند بازارهای آنجا را نیز در اختیار بگیرد.
این کارشناس مسائل راهبردی افزود: بنابراین آن کسی که میگوید با غرب ارتباط برقرار کنیم همه چیز خوب میشود این نیست که فقط بگوید که شما با غرب خوب بشوید همه چیز تمام میشود. او میخواهد یک بسته را به شما بدهد که یک بخش آن شامل قواعد نظام اقتصادی است، کره بهتنهایی نتوانسته به صنایع مختلفی مثل خودروسازی و یا کشتی سازی برسد، این بهدلیل ارتباط این کشور با جهان است که در این ارتباط سرمایه، تکنولوژی، نیروی انسانی، صادرات و واردات انجام میشود و این نظام پیشرفت هم میکند.
عبدی گفت: شما کشوری را مثال بزنید که این قواعد را نداشته باشه و پیشرفت کرده باشد، حتی کشور چین که در حال پیشرفت و توسعه است به این خاطر است که مناطق آزاد خود را در اختیار این نظام میگذارد و از سیستم کمونیستی خود جدا میکند. بنابراین اگر قصد رد نظر را داریم نباید یکطرفه آن را ببینیم. فکر نکنیم اگر روزی با غرب رابطهمان خوب شد فردا مملکت گلستان میشود، ولی عکس این هم صادق نیست.
* عبدی: زمان حمله آمریکا به افغانستان یک عده فکر میکردند چند وقت دیگر کابل تبدیل به پاریس میشود!
وی با بیان "خاطرم هست زمانی که حمله آمریکا به افغانستان انجام شد؛ برخیها این ایده در ذهنشان بود که کابل به پاریس تبدیل میشود ولی با گذشت 14 سال از آن حمله شاهدیم که هنوز امنیت در کابل حاکم نیست" تأکید کرد: قصدم این است که بگویم مشکل در داشتن رابطه با غرب حل نمیشود ولی عکس آن نیز درست نیست، باید بهدنبال این باشیم که بدانیم این اذهان غلط از کجا ریشه میگیرد؟ ما باید ابتدا از آموزش و پرورش که یک رکن اساسی است و برونداد آن فاجعه است آغاز کنیم. آموزش و پرورش را چه از نظر دانش و چه از نظر کارکرد اجتماعی کردن ارزشها شروع به اصلاح کنیم، در دانشگاههایمان شاهد افتضاحاتی مثل رواج تقلب هستیم. فساد اداری و جرم و ناهنجاری بیاعتمادی عمومی مردم همه هست، اینها که دیگر به خارج ربطی ندارد، باید بهدنبال اصلاح اینها باشیم و اگر در آنها به نتیجه برسیم دیگر کاری به مسائل هستهای نداریم. اگر در مذاکرات قدرت نداشته باشیم در نوشابه برایمان باز نمیکنند، واقعیت قدرت در اقتصاد، در اعتماد عمومی و در مسائل دیگر کاملاً قابل سنجش است. با اظهار عجز نمیتوان ابراز قدرت کرد.
امینی: قائلان به "توسعه بهشرط همگرایی با غرب" دو توجیه دارند که هردوی آنها مردود است
در بخش دیگری از این میزگرد پرویز امینی در پاسخ به اظهارات عباس عبدی با ابراز "بهنظرم کسانی که توسعه کشور را مشروط میکنند به همگرایی با غرب دو توجیه دارند" ادامه داد: یکی اینکه این همگرایی به خودی خود موجب توسعه میشود و دیگری اینکه در این همگرایی ما مجبور میشویم شرایط داخلی را مثل همین مثالی که جناب عبدی درباره خودرو زدند، درست کنیم، که دستکم تجربه پیش از انقلاب اسلامی هر دو توجیه را رد میکند، یعنی همگرایی ما با غرب در دوره پهلوی به بهرهوری، کارایی و رفع فساد و... نینجامید. اگر خودرو سازی ما از انحصار کنونی خارج و راه واردات باز شود و با بازار جهان رقابتپذیر شود، احتمال این که صنعت خودرو سازی از هم بپاشد بیش از آن است که رونق پیدا بکند.
وی تأکید کرد: سیستم تربیتی و شخصیتی ما طوری نیست که اگر رقابت باشد فرد را بهینه کند، این ساختاری که در آموزش و پرورش و آموزش عالی داریم کارکردهای لازم را ندارند و بهنوعی فرمالیزم محسوب میشوند. در علوم انسانی و علوم اجتماعی در دانشگاههای ما عمق فاجعه بسیار بیشتر از علوم فنی و مهندسی است. در سیستم ما هر کسی کار خود را بهدرستی انجام نمیدهد، ما قطع نظر از اینکه در روابط بین الملل چه نوع مکانیزمی داشته باشیم مسائلی داریم که آنها کاملاً درونی و داخلی است. هنوز برای حل اینها اقدامی نکردیم، مردم نیز در حل اینها تلاشی نکردند، بهعنوان مثال در مصرف آب هیچ اقدامی برای کمتر کردن مصرف نشده است و اینها جای تأسف دارد. در بدنههای ایدئولوژیک مربوط به نظام همین مشکلات وجود دارد. طرف میگوید رهسپاریم با ولایت تا شهادت، اما در بعد اقتصادی کالای داخلی خریداری نمیکند!!
امینی با ذکر مثال ژاپن، خاطرنشان کرد: نمیدانم مطالعه دقیقی روی موضوع ژاپن انجام شده است یا خیر. من مطالعه استادی را که در ژاپن تدریس داشت، میدیدم. سه چهار اصل را برای پیشرفت اقتصادی ژاپن گفته بود که اتفاقاً ژاپن مسیری را طی کرده که به سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاهمدت خارجی نیاز پیدا نکند. این یکی از درسهای اقتصادی ژاپن است. ایشان در یکی از درسهایش گفته بود که ژاپنیها نیازشان را براساس تولید تنظیم کردند نه اینکه فقط کالای داخلی مصرف کنند. نیازشان را طوری تعریف میکنند که با تولید داخل یکسان باشد، اگر به واردات این دو سال کشور توجه کنیم از آدامس گرفته تا عطر و غیره... در حال واردات است. خوب در این شراط تولید بهصرفه نیست، با این نرخ سود سپرده بانکی که نمیتوان تولید کرد. ما هنوز اینها را برطرف نکردیم. کارهای مهمی است که در اقتصاد هنوز انجام نشده، بخش خصوصی ما از بخش دولتی ما وضعش بهتر نیست. این منجی سازی است که اگر روابطمان با غرب حل شود همه چیز برطرف خواهد شد.
پاسخ عبدی به یک سؤال؛ آیا اندراج اقتصادی در غرب باعث استحاله فرهنگی ایرانیان نمیشود؟
در ادامه میزگرد، خبرنگار تسنیم از عباس عبدی پرسید: افرادی مثل آقای سریعالقلم که از چهرههای اصلی طرفدار نظریه "توسعه برونزا" است، صراحتاً میگویند که اندراج در نظام بینالملل و قرار گرفتن در مدار توسعه غربی ممکن است به تغییر هویت فرهنگی ما منجر شود و از این هم گریزی نیست!
عبدی در پاسخ به این سؤال با تأکید بر "بنده در مورد مطالب دیگران اظهار نظر نمیکنم، چون شاید در این خصوص دقیق اطلاع نداشته باشم، لذا فقط نظر خودم را عرض میکنم" اظهار داشت: یک سؤالی را مطرح میکنم تا پاسخ سؤال شما را بشود بهتر فهمید. شما فرض کنید تونل زمانی درست شود و به 100 سال پیش برگردیم؛ شما چقدر با آن جامعه از همه لحاظ احساس نزدیکی و همدلی میکنید؟ شاید هیچ احساس گسستی از نظر ارزشها با آن زمان نکنیم در حالی که از خیلی نظرات هیچ تشابهی با آنان نداریم نه در لباس پوشیدن و نه سبک زندگی و نه خیلی امور دیگر. ما باید یک چیزهایی را از دست بدهیم و چیزهایی را هم باید به دست بیاوریم، همه چیزها را نمیتوان با هم داشت. اما سؤال این است که چهچیزهایی را باید از دست بدهیم؟ اگر هر جامعهای خودش باشد نه تحت فشار بیرون، آن جامعه آنچه را از دست میدهد و به دست میآورد برای خودش است و با گذشته بااهمیت خود برخوردی منفی نخواهد داشت.
وی افزود: شاید ما نسبت به گذشته خودمان تفاوتهایی داشته باشیم، اگر این تفاوتها انتخاب و ناشی از ترجیحات خودمان باشد و بهزور دیگران نباشد در این صورت به آن انتخاب رضایت میدهیم و نه با گذشتهمان بد خواهیم بود و نه با آنچه به دست میآوریم. بنابراین بنده نگران تحولات و تغییرات نیستم بهشرطی که در یک تعامل آزاد بین مردم، وضع جدید انتخاب خود جامعه باشد و فکر نمیکنم باعث از دست دادن ارزشها و فرهنگمان باشد. شما فراموش نکنید که مرجع تقلید زمان مشروطه شیخ فضلالله بوده است، اما اگر در حال حاضر شیخ فضلالله بود، اجازه ورزش و درس خواندن دختران، با آن طرز فکر وجود نداشت. اما در نوع طرز فکر شیخ فضلالله نوری امروزیها اجازه درس خواندن به دختران را میدهند و ما احساس بیگانگی با آن ارزشها را نداریم؛ بنابراین نباید فکر کنیم که اگر دچار تحول شدیم چیزهایی را از دست خواهیم داد که قابل جبران نیست.
عبدی در پاسخ به خبرنگار تسنیم که بیان کرد: "منظور ما از دچار تحول شدن، همان غربی شدن است، اظهار داشت: ما باید تحول را بهعهده جامعه بگذاریم زیرا جامعه بنیانهای دفاع از خود را دارد که بسیار مهم است، چرا دنیا این را متوجه نشد که یک انقلاب میتواند اسلامی و یا دینی باشد؟ برای اینکه آنها جهان با معیارهای خودشان را دیده بودند و آن را به همه جوامع دیگر تعمیم داده بودند. معتقدم نباید خیلی نگران بود چون ما در گذشته قطعاً تجربیاتی داشتیم، بهعنوان مثال یک زمانی نگاهها به دستگاه ویدیو منفی بود اما بهمرور زمان این نگاهها تغییر کرد.
خبرنگار تسنیم از عبدی پرسید: دست کشیدن از مسائلی مثل فلسطین و اسرائیل جزئی از همین خواهد بود؟
عبدی گفت: معتقدم که همان دیدگاهی را که مقام معظم رهبری آن را مطرح میکنند همان دیدگاه را بهصورت رسمی و عملی در مقابل اسرائیل باید پیش بگیریم، دفاع کنیم از یک رفراندومی که همه ساکنان فلسطینی در آن شرکت کنند.
وی تأکید کرد: حدیقف این هضم شدن، گفتوگوی عمومی و آزاد است، بهعنوان مثال اگر مریض شویم به دکتر میرویم و هر دستوری که دکتر نوشت انجام میدهیم در حالی که مکانیزم و سازوکار آن را نمیدانیم اما چون دکتر گفته انجام میدهیم. در عرصه سیاست پزشک نداریم. این عرصه، عرصه گفتوگوی آزاد است. هر چیزی که از گفتگوی آزاد بیرون آید قابل قبول است. اما معتقدم نباید گامی را برداشت که بعداً نتوان از آن عقب نشست، این مهمترین مسئله در سیاست است. گامی را نرویم که آنقدر بلند باشد که فردا اگر دیدی اشتباه است از آن به عقب برگردی. نقطه بهینه این موضوع این گونه تعریف میشود.
انتهای پیام/*