مادر شهید میری: پسرم تمام داشتههای خود در دنیا را داد تا رضایت خدا را بدست بیاورد
خبرگزاری تسنیم: مادر شهید سید جلیل میری ورکی با بیان اینکه پس از ۲۹ سال چشم انتظاری فرزندم را در آغوش میکشم، گفت: پسرم تمام داشتههای خود در دنیا را داد تا رضایت خدا را بدست بیاورد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج،به نقل از روابطعمومی سپاه استان البرز، در دیدار سردار علی استاد حسینی فرمانده سپاه استان البرز ، مسئولان بنیاد شهید و جمعی از پاسدارن سپاه استان که در منزل "شهید سید جلیل میری وَرکی" صورت گرفت، مادر شهید که فرزندش از میان 175 شهید غواص پیدا شده است، اظهار داشت: پسرم 27 ساله بود که شهید شد و زندگی و کار خوبی داشت، از حقوقش به دوستانش کمک میکرد، حتی لباس دامادی خود را به یک داماد تنگدست بخشید و از حقوقش خرج زندگی و عروسی خیلیها را داد، رحیم و دلسوز بود و مردانگی از بچگی در فطرت او وجود داشت، راه خانه به مدرسه را پیاده میرفت تا پول توجیبیهای خود را جمع کرده و به فقیر بدهد و من اینها را بعدها از زبان دوستانش شنیدم و خوش هرگز این چیزها را نمیگفت.
این مادر شهید که بعد از 29 سال چشم انتظاری فرزند خود را در آغوش خواهد گرفت با بیان اینکه شهدا را همه دوست دارند چون مردانه به میدان رفتهاند، افزود: وقتی کسی از پدر و مادر و زن و فرزند، میگذرد خود را برای خدا آماده کرده است و پسر من وقتی میرفت، یک پسر دوساله و نوزادی در راه داشت، وقتی کسی دست از اینها بردارد، یعنی از همه چیز در راه خدا گذشته و خود را آماده شهادت کرده است.
وی افزود: خیلی خوشحالم که پسرم برگشته است و دوستانش هم خوشحالند و زنگ میزنند و گریه میکنند، روزی که شنیدم دست شهدای غواص را بستهاند، دلم خیلی سوخت و خوشحالم از اینکه پسرم را در بین 175 شهید دیگر تشخیص داده و ما همدیگر را بلأخره پس از این همه سال چشم انتظاری پیدا کردهایم، خدا صدایم را شنید و او را به من بازگرداند.
مادر شهید "سید جلیل میری وَرکی" ادامه داد: پسرم میگفت، حالا که دشمن وارد کشور ما شده، پا گذاشتن من و مردان دیگر، بر روی زمین زیادی است و باید برای آزادی و نجات کشور برویم و تو ای مادرم، خوشحال باش که پسرت به این راه میرود و تو را سربلند میکند.
وی که تنها مادری است که شهیدش را از میان 175 شهید غواص پیدا کرده است، گفت: همه شهیدان خوب و شجاع هستند، مانند پسر من که برای راه خدا از هیچ چیز نترسید، روزی که برای خداحافظی آمد، پدرش به او گفت، پسرم به دلم افتاده اگر ایندفعه به جبهه بروی، دیگر برنمیگردی، و پسرم گفت" این چه حرفی است که میزنی پدرم، ما باید برویم تا امام تنها نماند و کشور اسیر دشمن بیدین نشود."
این مادر که تباری طالقانی دارد با بیان اینکه، سید جلیل امام (ره) را خیلی دوست داشت، گفت: حتی تا لحظه شهادت عکس امام از او جدا نشد و حالا 4 سال از فوت پدر شهید گذشته است و درست همزمان باسالروز فوت پدر به خانه برگشته.
وی افزود: پدر شهید خیلی پسر را دوست داشت و همه او را بابای سید جلیل صدا میکردند و پسرم نیز پدرش را جناب آقاجان صدا میکرد، من وقتی ناراحتی بابای سید جلیل را از دوری فرزند دیدم به او گفتم، اینهمه رزمنده به جبهه رفتهاند، پسر ما که از آنها بالاتر و عزیزتر نیست، اینقدر بیتابی نکن و او را به دست خدا بسپار.
این مادر شهید که دارای 5 دختر و 3 پسر دیگر است میگوید: 29 سال از آن روزها میگذرد و من سعی کردم زیاد گریه نکنم و به خاطراتش دل خوش کنم، از جمله اینکه سید جلیل از حنا خیلی خوشش نمیآمد، و وقتی که از دوستانش شنیدم که شب قبل از شهادت، دستانش را حنا گذاشته تعجب کردم، پسرم هنوز دخترش به دنیا نیامده بود که شهید شد و میخواست اگر فرزند دومش دختر باشد نام او را زهرا گذاشته و اگر پسر بود نام محمدمهدی را برای او انتخاب کند که بچه دختر شد.
وی ادامه داد: پسرم وقتی فرزند اولش که پسر بود به دنیا آمد، خواب دید که از آسمان نوری همراه با نوزادش به زمین به سوی او آمده است و همیشه پسرش را نعمتی از جانب خدا میدانست و بر روی تربیت او حساس بود، شجاع بود و حرف زور را دوست نداشت و از ناحقی و دروغ بدش میآمد.
مادر شهید سید جلیل میری ورکی ادامه داد: پسرم از رژیم پهلوی و ظلمش بیزار بود و دوست نداشت در کتابها در مورد او چیزی بنویسند و او بخواند، برای همین روی اسم شاه پهلوی را در کتاب خط میکشید و اگر کسی ثروتمند بود و به خانه ما میآمد و یا در محل پیدا میشد و ما به او احترام میگذاشتیم، به من و پدرش میگفت، آیا به خاطر ثروتش برای او ارزش زیاد قائل هستید؟ فقرا ارزش بیشتری دارند و باید به آنها احترام گذاشته شود.
مادر "شهید سید جلیل میری وَرکی"، یکی از خطشکنان عملیات کربلای 4،که در منطقه امالرصاص به شهادت رسید خاطر نشان کرد: حالا پس از 29 سال چشم انتظاری فرزندم را در آغوش خواهم کشید و درد دلهای نگفته این همه سال دوری را با او بازگو خواهم کرد.
انتهای پیام/ ی