تغییر ماهیت تدریجی استقلال به استثمار در فعالیت های آژانس انرژی اتمی
خبرگزاری تسنیم: مأموریت اصلی آژانس انرژی اتمی، ارتقاء استفادههای صلحآمیز از انرژی هستهای و مدیریت برنامههای بازرسی، حسابرسی و کنترل منابع هستهای که مجموعهای تحت عنوان بازرسی و نظارت مطرحند، اعلام شده است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،آژانس بینالمللی انرژی اتمی (International Atomic Energy Agency) در 29 ژوئیه 1957 با توافق 18 کشور به عنوان نهادی مستقل از سازمان ملل متحد تشکیل شد و از آن روز تا کنون به عنوان تشکیلات بینالمللی علمی و فنی مسئولیت تشویق تمام کشورهای درحال رشد به استفاده صلحآمیز انرژی هستهای و علوم و فنون مربوطه را در ظاهر به عهده دارد. مقر این سازمان در وینِ اتریش است.
ایدۀ تشکیل آژانس اتمی، از سوی رئیس جمهورِ کشوری صورت گرفت که در آن سال، یکی از معدود دارندگانِ سلاح اتمی در دنیا بود؛ ایالات متحده آمریکا!
مأموریت اصلی آژانس انرژی اتمی، ارتقاء استفادههای صلحآمیز از انرژی هستهای و مدیریت برنامههای بازرسی، حسابرسی و کنترل منابع هستهای که مجموعهای تحت عنوان بازرسی و نظارت مطرحند، اعلام شده است. طبق اساسنامۀ این سازمان، نظارت و بازرسی یاد شده برای حصول این اطمینان صورت میگیرد که مواد هستهای برای تولید سلاحهای اتمی به کار نروند.
در ماده 2 اساسنامه آمده است: "آژانس خواهد کوشید تا سهم انرژی اتمی را در صلح، سلامت و سعادت سراسر جهان تسریع کند و توسعه بخشد."
*** انتقادات بینالمللی به یک سازمان بینالمللی:
برخورد آژانس با موضوعات مربوط به انرژی هستهای که امروزه به یکی از ملزومات لاینفک پیشرفت و فناوری در زندگی بشر تبدیل شده، به نحویست که گاهی ناگزیر به دستکاری زمانی است. طولانی شدن زمان رسیدگیها گاهی به حدی است که پروندهها تا سالها روی میز آژانس مفتوح میماند.
کارنامۀ عملکرد آژانس در قبال فعالیتهای هستهای کشورهای جهان علی الخصوص جمهوری اسلامی ایران روز تأسیس تاکنون، حاکی از غلبۀ یک قدرت هژمونیک سیاسی در محتوای گزارشات، مصاحبههای دبیرکلها و مفاد قطعنامههای صادرشده است.
به طور مثال آژانس در طول ادوار خود برخورد صادقانهای با جمهوری اسلامی ایران نداشته است. با اجبار سیاسیِ ایران برای امضای پروتکل الحاقی (دسامبر 2003) و سپس درخواست اجرای مفاد پروتکل قبل از لازمالاجرا شدن آن، همچنین اصرار بیش از حد برای انصراف از برخورداری از دانش هستهای و چرخۀ سوخت، همه و همه کوشید با ایجاد شک و شبهه و نهایتاً متهم کردن تکراری ایران به پنهانکاری و تلاش برای دسترسی به سلاح هستهای، وجهه جهانی کشورمان را مخدوش سازد.
موضوعی که البته تکثر آن در دوره ریاست آمانو (رییس کنونی) آژانس بیشتر هم بود تا جایی که شاید استفاده از تعیبر "با ما no " بجای " آمانو " گویای واقعیات بیشتری از رفتار این سازمان به ظاهر مستقل با ایران باشد.
در وصف نگاه تبعیضآمیز این نهادِ به اصطلاح مستقل، همین بس که بدانیم کشورهایی نظیر آرژانتین، برزیل، هند، رژیم صهیونیستی و پاکستان تاکنون به آژانس برای نظارت و بازرسی از تاسیسات هستهای خود اجازه ندادهاند و حتی معاهداتی چون معاهده منع تکثیر سلاحهای هستهای را نیز امضا نکردهاند.
شواهد متعدد از این قبیل موارد، به خوبی نشان میدهند مؤلفههای سیاسی بیش از مبانی حقوقی، در عملکرد و تصمیمات نهاییِ آژانس بینالمللی انرژی اتمی دخیلند و آژانس در اصل، مقهور و مغلوبِ برخی بازیگران داخلیاش است.
اما روی دیگرِ سکّۀ بزرگنماییِ غیرقانونی، کوچک نماییِ غیرقانونی است. وقتی آژانس روی فعالیتهای هستهایِ نرماتیو و شفافِ کشوری مانند ایران ذرهبین میگیرد، از آن طرف حتماً دیگرانی بوده و هستند که نسبت به فعالیتهای محرمانه یا غیرقانونیشان مماشات و بیاعتنایی میشود.
در اینجا به ذکر دو فاجعۀ انسانی و تاریخی که در نتیجۀ سهلانگاری آژانس به وقوع پیوسته، اکتفا میکنیم:
"حادثۀ اتمی چرنوبیل" (Chernobyl disaster): در سال 1986 بر اثر اشتباهات فنی در رآکتور شماره 4 نیروگاه چرنوبیل اکراین 30 انفجار و آتشسوزی گسترده اتفاق افتاد. تشعشعات رادیواکتیو بسیاری را روانۀ بیمارستانها ساخت و سپس با بارش باران، 5 میلیون نفر در اروپا (اوکراین، روسیه، فنلاند، سوئد، نروژ، لهستان، انگلیس و...) آلوده شدند. گفته میشود این حادثه بدترین حادثه اتمی غیرنظامی در تاریخ جهان بوده است.
به گزارش وبگاه رسمی آژانس انرژی اتمی، این سازمان پیش از وقوع فاجعۀ اتمیِ چرنوبیل از نوع فعالیتهای فنی در رآکتور مذکور آگاهی داشته است.
تازه در سال 2009 بود که سازمان بینالمللی پزشکان منتقد به انرژی اتمی (IPPNW) توافق 50 سالۀ آژانس با سازمان سلامت جهانی را به باد انتقاد گرفت. اعتراض عمدۀ پزشکان به عملکرد غیرمسئولانۀ آژانس در قبال حادثۀ چرنوبیل بود. پزشکان، قصور آژانس در بررسی تحقیقات اتمی را عامل اصلی فاجعه میدانستند؛ به خصوص آنکه موضوع بزرگترین کنفرانسهای سازمان ملل (1995 ژنو – 2001 در کیاف)، بررسیِ آثار سوء حادثۀ چرنوبیل بر سلامت بود که البته هیچ اطلاعاتی از آن در اختیار عموم قرار نگرفت.
خسارتهای وسیع حادثۀ چرنوبیل به تخریب و آتشسوزی در یک شهر و کشور ختم نشد. انفجار نیروگاه اتمی و باقی ماندن آثار مخرّب تشعشعات خطرناک اتمی در ژنهای جهشیافته، نقوص ژنتیکی بر نسلهای آتی و تولد کودکان ناقصالخلقه تا سالها بعد را موجب شد.
"حادثۀ اتمی فوکوشیما" (Fukushima Daiichi nuclear disaster) هم نمونۀ دیگری از کوتاهیهایی است که نوک تیزِ پیکان نقد، اولین و آخرین مرجع رسیدگی بینالمللی به این مسئله، یعنی آژانس انرژی اتمی را نشانه گرفته و امروز کمتر از 5 سال از آن میگذرد.
در مارس 2011 مجموعه حوادثی در ژاپن رخ داد که طی آن، پس از یک زلزله و سونامی توأمان، تمام رآکتورها و ماشینآلات نیروگاه هستهای فوکوشیما یکی از پس دیگری از کار افتاد و مواد رادیواکتیو در خاک نشت کرد. متخصصان این حادثه را بعد از چرنوبیل، بزرگترین فاجعهٔ اتمی میدانند.
بعد از حادثه فوکوشیما، سازمان بینالمللی پزشکان خواستار فسخ قرارداد میان آژانس انرژی اتمی و سازمان بهداشت جهانی شد؛ چرا که عدم نظارت دقیق و مؤثر آژانس بر طول موج اشعۀ رادیواکتیو در نیروگاههای فوکوشیما به این فاجعۀ انسانی انجامیده بود.
همچنین "اتحادیه دانشمندان نگران" (UCS) نیز پس از حادثه بلافاصله گزارشی منتشر کرد و در آن نوشت:
"اطلاعات آژانس، افزایش آلودگی بالفعل زمینی (به رادیواکتیو) را نشان می دهد. پس چرا آژانس این موضوع را اعلام نمیکند؟"
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.