عبادت بدون پشتوانه علمی خطرناک است
خبرگزاری تسنیم: اینها روز قیامت جواب دارد. یک جوان میخواهد برود دعای کمیل یا مراسم احیا اما میداند که رفتنش با خودش است برگشتنش با کرامالکاتبین! آخر شش ساعت هم احیا میشود؟! آخر چه کسی گفته
بهگزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،چند سالی میشود که دیگر هر مشتاقی بخواهد با آیتالله فاطمینیا دیداری داشته باشد یا پای منبرهایش بنشیند، میداند باید راه مسجد جامع ازگل را در پیش بگیرد. سه شنبه های هر هفته جلسه تفسیر صحیفه سجادیه استاد در این مسجد برپاست. پامنبریهای آیتالله فاطمینیا دیگر او را بهخوبی میشناسند. استاد سالهای زیادی است که بیشتر فعالیتهای خود را معطوف تربیت و تدریس کرده. فرقی هم نمیکند این آموزهها برای طلاب جوان سر کلاس حوزه علمیه باشد یا مردم عادی در سخنرانی های مجالس گوناگون. تنها برای استاد این موضوع مهم است که بتواند انسانها را با اسلام واقعی، اخلاقگرایی، باطن حقیقی و مبانی عقلگرایی در دین آشنا کند. آیتالله فاطمینیا که در عرفان نظری و عملی یک استاد تمامعیار است، در سالهای اخیر بیشتر ترجیح میدهد از دغدغههای امروز مردم بگوید و از اخلاق حرف بزند که از گذشته کمرنگتر شده. آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا با همه دغدغهها و فکرمشغولیهایی که دارد درخواست عقیق و همشهری آیه برای گفتوگو را پذیرفت و با ما همکلام شد.*حاجآقا! از چه سالی در مهدیه تهران خطیب بودید؟
دقیقا یادم نیست از چه سالی و چند سال در مهدیه خطیب بودم اما اجمالا میدانم زمان زیادی بود که در آن مکان مقدس صحبت میکردم.
*چه کسی شما را به مهدیه تهران دعوت کرد؟
دعوت بنده به مهدیه گاهی بنابر دعوت حضرت آیتالله یزدی بود و گاهی بهوسیله دوست عزیزم جناب حسن آقای کافی انجام میگرفت.
*برنامههایتان در مهدیه در ماه مبارک به چه نحوی بود؟
در آن سالها همزمان با برنامههای مهدیه پی در پی در آستان ملک پاسبان کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) هم مجلس داشتم. البته سخنرانیهای این اسیر فانی در حرم مطهر در ماه مبارک رمضان روزها پس از اقامه نماز ظهر و عصر که با امامت مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی خوانده میشد بود. آن فقیه بزرگوار همه روزها را در مجلس جلوس میکردند و بسیار مشوق و راهنمای بنده بودند. این سه سال سخنرانی حرم مطهر معصومه(س) از موفقترین برنامههای این فقیر بود. پس از منبر، عصرها بهسوی تهران حرکت میکردم و پس از مختصر استراحتی، شبها به مهدیه میرفتم. در مهدیه هم بیشتر موضوعاتی که این فقیر برای صحبت انتخاب میکردم از کتاب نورانی نهجالبلاغه بود. همه آن سخنرانیها ضبط شده و فکر میکنم پیاده هم شده باشد.
*سالهایی که شما در ماه مبارک رمضان منبر میرفتید یکی از شلوغترین منابر تهران بود. بهنظر شما چرا این همه آدم برای حضور در مجالس و منابر شما جمع میشدند؟
فضل پرورگار مهربان و خوبی مردم عزیز و عاشقان اهلبیت(علیهمالسلام) بود. سخنان اهل بیت جاذبه دارد. از مولایمان امام رضا(ع) روایت شده: «ان الناس لو علموا محاسن کلا منا لا تبعونا». یعنی اگر مردم سخنان زیبای ما را بشنوند البته بهدنبال آن میآیند. فقط این سخنان باید سخنانی حقیقی باشند و از روی تعقل گفته شوند نه از روی احساسات. شما فکر میکنید شخصی که به جای احادیث معتبر، مشتی احادیث جعلی که هیچ منبع و مصدری برایشان وجود ندارد برای این مردم عاشق معارف بگوید و عمر و اوقات پربهای آنها را پرکند چه جوابی به خدا خواهد داد؟ بهعنوان مثال عرض میکنم، در بعضی منابع گفته میشود روزی یزید ملعون به امام سیدالساجدین(ع) گفت حالا که من پدر تو را کشتهام چه عملی انجام دهم تا خدا مرا بیامرزد؟ امام فرمود نماز غفیله بخوان. حضرت زینب(س) که به تصدیق امام زمانش علم لدنی داشت گفت یادگار برادرم! چرا یادش میدهی؟ فرمود عمه جان! موفق نمیشود. لذا آن ملعون هرگاه میخواست نماز غفیله بخواند دلدرد میگرفت و نمیتوانست نماز بخواند! ملاحظه بفرمائید این حدیث جعلی که در هیچ منبعی وجود ندارد چگونه یک امام معصوم را میکوبد که گناه کشتنش با یک غفیله آمرزیده میشود و این دین با عظمت را چگونه سطحی و بیارزش نشان میدهد که در این دین کشتن یک معصوم چقدر ساده است. بنده به جوانان میگفتم که اگر بزرگترین گناه با یک غفیله آمرزیده شود، پس چرا وجود نازنین امام حسین(ع) قیام کرد. میتوانست یک اعلامیه منتشر کند و بگوید مردم! اگر گناهی را دلتان میخواهد مرتکب شوید و شبها یک غفیله بخوانید و بخوابید! اکنون بسیاری از مجالس پشتوانه علمی ندارند و فقط احساس است.
*بهنظر شما احساس اصلا نباید باشد؟
احساس یک اندازهای دارد. اگر کسی علوم اولین و آخرین را داشته باشد و حال نداشته باشد یک عباسی نمیارزد. اگر کسی حال و احساس داشته باشد و پشتوانه علمی نباشد هم همینطور. نمیخواهم بگویم همه علامه شوند ولی احساسات ما باید به یک حدیث یا آیهای، مبنای پشتوانهای داشته باشند. نه اینکه فقط از روی احساس باشند. خدا شاهد است الان در تهران هم چنین مجالسی برگزار میشود. خیلی ببخشید نواری را آورده بودند که در قسمتی از آن بنده خدایی که میخواند میگفت بله، امام حسین به قمر بنیهاشم گفت شب عاشورا اگر تو هم میخواهی بروی برو! بعد میگفت عباس آمد زینب کبری را پیدا کرد و گفت به داداش حسین یک چیزی بگو! آخر این حرف شد! این چیزها، درددل من است؛ مواردی که در پایتخت شیعه خوانده میشود، بعد در قالب نوار پخش میشوند و مشتری هم دارند. نزدیک 50 سال تذکر دادم این مطالب ننگین را روی منابر بازگو نکنید. فکر میکردم موثر واقع شود ولی نشد. حتی متاسفانه از صداوسیما هم گاهی شنیده میشود.
*آیا موضوعاتی که در سالهای اخیر برای منبرتان انتخاب میکنید، از گذشته متفاوت است؟
منابع حقیر برای موضوعات سالهای اخیر تفاوت جوهری با موضوعات سالهای گذشته نداشت بلکه فقط در این سالها در حد توانم مردم را به مسائل اصلی و باطنی اسلام و در کل به اینکه اسلام در ظواهر خلاصه نمیشود سوق میدهم. اسلامی که این هنر را داشت که مانند امام راحل، آیتالله بهجت، سیدالعلما آیتالله قاضی و آیتالله علامه طباطبایی(قدس سره) را تربیت کند. البته موضوعات منابع این حقیر مانند سابق بیان معارف اهل بیت(علیهمالسلام) است. با این تفاوت که برحسب نیازی که در جامعه مشاهده میشود، صحبت میکنم. نیاز جامعه امروز نوع نگرشی است که بعضی به اسلام دارند. یعنی نگاهی که گاهی خیلی سطحی و عوامانه است و تحقق دینداری منحصر در چند دستور خلاصه میشود. مثلا چیدن شارب (موی پشت لب بالایی که به لب زیرین برسد)، کوتاه کردن ناخنها، کیپ کردن یقه و امثالهم. عمده این موارد حفظ ظواهر است و مشتی جملات مقدسمآبانه که افراد با هم ردوبدل میکنند. خدای نکرده اشتباه نشود. ما به تمام سنن و آداب اسلام عزیز ارج مینهیم. گرفتن شارب یا ناخنها و امثال آن از سنن اسلام است اما این سنن همه اسلام نیست. یا اینکه دعاها بدون توجه و صرفا برای ثواب خوانده میشوند. سالها دعای شریف کمیل را میخوانند بدون اینکه یک سطر از آن درس گرفته باشند. 40 سال شخص دعای کمیل خوانده و این جمله را صدها بار تکرار کرده: «کم من قبیح تسترته». یعنی خدایا! چه بسیار عیب و گناهان ما را پوشاندی. اما همین که از مراسم کمیل به خانه برگشتیم هنوز اشکمان خشک نشده شروع به کشف اسرار مردم و آبرو بردن میکنیم! یا طول دادن بیش از حد مجالس احیا را ملاحظه بفرمائید. در تمام سالها ما یک شب داریم که فضلیت آن واقعا از عقول ما خارج است اما در مجالس آنقدر مراسم را طولانی میکنند که مردم خسته میشوند! وقتی رمق دعا کردن از مردم گرفته شد، تازه میگویند قرآنها را بیاورید. من قبلا در جاهای دیگر عرض کردهام، تاکید روایات بر این است که ما به نشاط نگاه کنیم. انشاءالله شبهای قدر نزدیک است. حالا هیچکس به این حدیث عمل نمیکند. جلسههای احیا را پنج الی شش ساعت خواهیم داشت. دعای کمیلمان که باید 20 دقیقه طول بکشد، معمولا دو ساعت و نیم، سه ساعت زمان میبرد. اینها روز قیامت جواب دارد. اگر صاحب شریعت بگوید چرا لطائف و ظرائف شریعت ما را در ذهن مردم ثقیل جلوه دادید، چه جواب خواهیم داد؟ یک جوان میخواهد برود دعای کمیل یا مراسم احیا اما میداند که رفتنش با خودش است برگشتنش با کرامالکاتبین! آخر شش ساعت هم احیا میشود؟! آخر چه کسی گفته؟
*بهنظر شما چرا چنین مسائلی در جامعه به وجود آمده؟
بهدلیل عدم شناخت صحیح از اسلام و شریعت مطهره است. ما دین بزرگ و شریعت جامعی داریم. از نماز مثال بزنیم که افضل اعمال است. خدا در قرآن کریم میفرماید: «اقم الصلاه لذکری/ نماز را برای یاد من به پا دار». در کلمه «اقم الصلاه» مطالب زیادی نهفته است. اول نماز را به پا دار. یعنی با رغبت و خضوع و خشوع بجا آور. دوم احکام نماز، احکام وضو یا غسل را یاد گیر و شرایط یک نماز صحیح را بیاموز. این احکام به طور مستوفی در رسالههای عملیه نوشته شده. سوم پس از اینکه همه این احکام را یاد گرفتی بدان که این نماز در این احکام خلاصه نمیشود بلکه مقدمهای است برای یاد محبوب و خالق مهربان. ملاحظه کنید مجتهدین و فقهای بزرگ شیعه پس از اینکه در احکام عبادات زحمت کشیدند، احکام نماز را با اجتهاد به دست آورده در اختیار ما گذاشتند، همان بزرگان هم در اسرار نماز کتابها نوشتند. امام راحل کتاب «سّر الصلاه» را دارند. آقا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی کتاب «اسرار الصلاه» را نوشتند. شیخ ارباب معرفت مرحوم شهید ثانی رسالهای به نام «اسرار الصلاه» دارد. پس نتیجه میگیریم این احکام نماز با همه عظمت و زیبایی همه اسلام نیست بلکه این نماز وقتی قبول میشود که واسطه نیل نور باشد. «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور».
*پس حاجآقا! شما به شناخت علمی دین تاکید دارید؟
بله، حتما. اصلا خطرناک است. در همین قم طلبهای بود که بعضی ریاضتها را بر خودش تحمیل کرده بود که حتما نماز شب و روزی سه جزء قرآن بخواند و اعمال دیگر به جا آورد. اما چون پشتوانه علمی نداشت یکدفعه بریده بود. بعد آمده بود و میگفت ما یک زمانی بیکار بودیم و نماز شب میخواندیم. چرا؟ برای اینکه پشتوانه علمی نداشت. نشاط هم نداشت. در صورتی که حاجآقا حسین فاطمی(ره) و مرحوم آیتالله العظمی اراکی قریب به یک قرن نماز شب خواندند و سیر نشدند. امام و دیگر بزرگان هم همینطور. یا اینکه ما عادت کردهایم همه چیز را برای ثوابش انجام دهیم. استادی داشتم که میگفت شما برای فهمیدن بخوانید؛ ثواب با پای خودش میآید. این بد است که ما اینگونه تربیت شدهایم. یعنی الان میخواهیم عمره برویم، اولین چیزی که در ذهن خطور میکند ثواب است. اعتکاف که میرویم، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند ثواب است. اعتکاف فلسفهاش چیست؟ اعتکاف از عَکَفَ مشتق است. عُکوف یعنی یک جا ایستادن. اعتکاف رمزش این است که شما همیشه پیش خدا بمانید. حج هم رمزش همین است. عمره رمزش دور خدا چرخیدن است اما ما همه را برای ثوابش انجام میدهیم. اگر انسان بی برخوردار از علل به مجلسی برود و بگوید حالی پیدا کردیم، این حال چون بدون پشتوانه است اثری ندارد چراکه فقط احساس است و احساس زودگذر.
منبع:سایت عقیق
انتهای پیام/