اصولگرایی وجود ندارد که اهمیت وحدت را درک نکرده باشد
خبرگزاری تسنیم: شواهد امر نشان میدهد دولت متاسفانه مصمم به نقشآفرینی در انتخابات است که اصلا به صلاح کشور نیست البته در هر دولتی رقبت برای تشکیل مجلس همسو وجود دارد اما بین «رقبت» و «دخالت» فرق وجود دارد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،محمد سلیمانی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس می گوید: در شرایط فعلی اصولگرایی را پیدا نمی کنید که دنبال وحدت نباشد. از طرفی شرایط کشور، افتادن برخی مدیریتها به دست فتنهگران و کنار گذاشته شدن افراد شایسته موجب نگرانی جریان اصولگرا شده است. او معتقد است احساس خطر جریان اصولگرا موجب میشود تشکلهای اصولگرا از خواستههای آرمانیشان تنزل کنند. تنزل از برخی خواسته های طیف های مختلف اصولگرا فرصت خوبی برای همگرایی و وحدت تشکلهای جریان اصولگراست. پیش بینی سلیمانی با توجه به عملکرد دولت در دوسالی از عمر آن می گذرد آن است که مجلس دهم در اختیار اصولگرایان خواهد بود.آنچه میخوانیدگفتگوی سایت اصولگرایان است با محمد سلیمانی، نماینده مردم تهران.
*با توجه به اینکه انتخابات مجلس دهم را در اواخر سال جاری پیشرو داریم. وضعیت اردوگاه اصولگرایان را چطور ارزیابی می کنید؟
در انتخابات آینده به جای درگیر کردن اشخاص و سرمایهگذاری روی اشخاص باید روی تشکلها و جریانهای اصولگرا سرمایهگذاری کرد به بیان روشنتر جریانها باید دور هم جمع شوند، صحبت کنند و به وحدت برسند. مردم تابع جریانها هستند و دنبال اشخاص نمیروند. طی 37 ساله پس از انقلاب مردم دنبال شخص سیاسی به آن مفهوم نرفتند هر چند که ممکن است به شخص رای دهند ولی پیرو اشخاص سیاسی نیستند چون خودشان را صاحب رای و نظر میدانند.
جریان اصولگرا چند ویژگی دارد. اول، چه اشخاص و چه تشکلهای اصولگرا به صورت ملموس متوجه شدهاند باید به سمت وحدت و همگرایی بروند. کسی را پیدا نمیکنید که دنبال وحدت نباشد. دوم، شرایط کشور، افتادن برخی مدیریتها به دست فتنهگران و کنار گذاشته شدن افراد شایسته موجب نگرانی جریان اصولگرا شده است. احساس خطر جریان اصولگرا موجب میشود تشکلهای اصولگرا از خواستههای آرمانیشان تنزل کنند. تنزل از آرمانها فرصت خوبی برای همگرایی و وحدت تشکلهای جریان اصولگراست. سوم، افراد و گروههایی هستند که دکان دو یا چند نبش دارند. اینان وحدت اصولگرایان را به نفع خودشان نمیبینند چون دکانشان تعطیل میشود. اصولگرایان باید مراقب آنان باشند. این افراد و گروهها که کم هم نیستند فقط دنبال قدرت هستند از این رو هر سلیقهای در قدرت حاکم باشد به آن میچسبند و به صورت زیگزاگی عمل میکنند. این تیپ افراد و گروهها میتوانند مانع وحدت و همگرایی جریان اصولگرا شوند.
*کدام ویژگی در تشکلهای سیاسی وجود دارد که به نظر شما بهتر است روی آنها سرمایهگذاری شود؟
تشکلها و انجمنها میتوانند بدنه مردم را به حرکت درآورند و در صحنه سیاسی کشور قدری نقش احزاب را بازی کنند. به نظرم باید با این رویکرد به وحدت برسیم. تصمیمات تشکلها درباره انتخابات باید مرحله به مرحله به اطلاع مردم رسانده شود تا نظرات هواداران جذب و جلب شود. در این صورت اصولگرایان در رقابتهای انتخاباتی موفق میشوند بنابراین نباید روی افراد و شخصیتها سرمایهگذاری کرد. نباید اجازه داد اشخاص، وحدت جریان اصولگرا را مدیریت کنند.
*نظرتان درباره نشستهای موتلفه، ایثارگران و جبهه پایداری چیست؟
طی چند ماه گذشته این سه تشکل عمده اصولگرایی جلسات کارشناسی مستمر و منظمی داشتهاند و به مراحل نسبتا خوبی از وحدت رسیدهاند. این سه گروه ابتدا مشترکاتشان را مکتوب و امضا کردهاند و اکنون در مسائلی که اختلاف نظر دارند در حال بحث هستند تا به دیدگاه مشترک برسند. این اشتراک در دیدگاه به معنای آسیب نرساندن این سه گروه به یکدیگر و تضعیف نکردن یکدیگر است نه توافق 100 درصدی. پیش بینی کردهاند که اگر در چند مورد نتوانستند به هیچ طریق با یکدیگر تفاهم کنند نظر بزرگان، مراجع و علمای اسلام را محور تصمیم و اقدام مشترکشان قرار دهند. این مسئله در حال به ثمر رسیدن است. با نهایی شدن این تفاهمات، وحدت در اصولگرایان نزدیک به صددرصد خواهد بود.
*برخی طیف های اصولگرا با یکدیگر در برخی مسائل اختلاف نظر دارند، به نظر شما این اختلاف سلیقه مانع از محدت نخواهد شد؟
وقتی درباره اصول بحث میشود، هیچ گروه اصولگرایی با سایر گروهها اختلاف نظر ندارد که اگر داشته باشد اصلا وحدتی حاصل نمیشود. اختلافات و تفاوتها در شیوهها و نحوه اجرا ظهور میکند، تفاوت سلیقهها نیز در قالب نشستها و گفتوگوهای مشخص درباره مسائل خاص به صورت مقطعی قابل حصول است.
*چه مسائلی هنوز در این گفتوگوها تعیین تکلیف نشده است؟
چگونگی ورود به انتخابات، چگونگی مدیریت داخلی تشکلهای اصولگرا برای جلوگیری از اصطکاک و چگونگی همافزایی و همگرایی داخلی تشکلهای اصولگرا از جمله محورهایی است که جریانهای اصولگرا باید درباره آنها به تفاهم برسند. اینکه اگر در یک شهرستان یک کاندیدای اصولگرا وجود داشت، روی همان اجماع شود و دو کاندید مجزا معرفی نشود یا اگر در یک شهرستان 2 کاندید اصولگرا وجود داشت روی همان 2 نفر به وحدت و ائتلاف رسیده شود و آرای عمومی با معرفی کاندیداهای متعدد شکسته نشود. برای این مسئله باید مدل مشترک تعریف کنیم و وقتی انتخابات اسفندماه هم تمام شد، هر گروهی دنبال کار خود برود به بیان دیگر این ائتلافات و تفاهمها برای یک موضوع مشخص در یک محدود زمانی مشخص انجام میشود. به صورت موضوعی و مصادیقی میتوانیم به ائتلاف برسیم.
یکی دیگر از اختلافات موجود، چگونگی تفاهم بر روی افراد و کاندیداهای اصولگرا و رسیدن به فرد مشترک است. وقتی درباره مصادیق صحبت میشود، سوابقی از شخصیتها در اختیار یک گروه اصولگرا قرار دارد که گروه دیگر اصولگرا فاقد آن اطلاعات است. وقتی این اطلاعات در نشستهای مشترک مورد بحث و بررسی قرار میگیرد احتمال جمعبندی نسبت به آنان افزایش یا کاهش مییابد در این گونه موارد اگر اشتباهی صورت گیرد، اشتباه جمعی است نه فردی.
یکی دیگر از موارد اختلافی خلط مبحث در برخی مسائل سیاسی است. برخی شخصیتها و گروههای اصولگرا نسبت به فتنه سکوت کردند
*همفکران شما در حوزه اقتصادی چه نظرات و دیدگاههایی دارند؟
در حوزه اقتصادی نیز با چنین وضعیتی روبرو هستیم. ما معتقدیم جریان اصولگرایی نباید به کانون ثروت و قدرت وصل شود. این مسئله صرفا سخن ما نیست بلکه تاریخ و نظام حکومتی آن را اثبات کرده است. در صورت گره خوردن با کانونهای ثروت و قدرت، فساد و خسارت به وجود میآید. وقتی افراد به این دو کانون وصل شوند از نظر حکومت اسلامی فاتحه این افراد خوانده میشود به بیان روشنتر این افراد به دلیل دنیاطلبی و دنیازدگی، از دست میروند. برخی معتقدند باید به صورت رقیق شده با این مسئله روبرو شد. این گروهها و شخصیتها همیشه دوست دارند در کنار کانونهای قدرت و ثروت باشند. این افراد یکلاقبا میلیاردها تومان ثروت از این راه کسب کردهاند. نمونه این افراد یکلاقبا همان شخصیتهایی هستند در مراسم افطاری آقای روحانی از فتنهگران حمایت کردند یا برخی مدیران دولت فعلی که مشهور هم هستند. ما می گوییم این چه نظام اقتصادی است که تعدادی انگشتشمار ظرف چند سال ثروتی چند صد میلیارد تومانی برای خود دست و پا
*ارزیابیتان از ترکیب مجلس دهم چیست؟
مجلس خوبی تشکیل خواهد شد که بنا به چند دلیل اکثریت آن اصولگرا خواهد بود. اول، جریان اصولگرا در افکار عمومی، جریانی سالم است البته حساب افراد و شخصیتهای اصولگرا از کل جریان جداست. مردم در دولتهای نهم و دهم به خوبی درک کردند هر جا اصولگرایان حضور داشتند، خوب عمل کردند و کشور را به جلو هدایت کردند به همین دلیل خاطره خوبی از اصولگرایان دارند. بدنه مردم انقلاب را دوست دارند و نمیخواهند انقلابشان به دست نااهلان بیفتد.
عامل دوم، عملکرد دولت است که در شرایط فعلی بسیار بسیار ضعیف است. به هر جای ایران سفر کنید و نظرسنجی کنید، مردم به شدت ناراضی هستند. پروژههای عمرانی همه جا تعطیل است و ساخت و سازی انجام نمیشود. در بازار تهران نیز رونقی وجود ندارد. دولتمردان صحبت از خروج رکود میکنند اما فعالان اقتصادی چنین چیزی را تایید نمیکنند. حدود 3 میلیون خانواده درگیر مسکن مهر هستند که جمعیتی بیش از 10 میلیون نفر را شامل میشوند. دولت از این جمعیت حمایت که نمیکند هیچ، بلکه تحقیرشان هم میکند.
دلیل دیگر، حاکم شدن افراد فتنهگر در پستهای دولتی است. مردم میبینند همان افرادی که میداندار جریان فتنه در سال 1388 بودند امروز در پستهای مختلف دولتی ارتباط خوبی با مردم ندارند و مسئولیتشان را هم به درستی انجام نمیدهند. طرفداران دولت در بدنه مردم جایگاه چندانی ندارند با این حساب اگر اصولگرایان تجزیه نشوند و همدیگر را تخریب نکنند و به وحدت برسند میتوان این امیدواری را داشت که مجلس دهم، مجلس اصولگرایان باشد.
*برنامه دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت برای وحدت چیست؟
فکر میکنم فراکسیون رهروان ولایت هنوز مردد هستند. این فراکسیون ترکیبی از اصلاحطلبان، اقلیتهای مذهبی، اصولگرایان رقیق طرفدار دولت و اصولگرایان پروپا قرص است. این فراکسیون یکپارچه و یک دست نیست. تا جایی که میدانم اصولگرایان پروپا قرص این فراکسیون تصمیمشان را برای اتحاد با فراکسیون اصولگرایان گرفتهاند. تکلیف اصلاحطلبان نیز مشخص است. میماند اصولگرایان رقیق طرفدار دولت که هنوز مردد هستند. این طیف از اصولگرایان هنوز نمیدانند صحنه سیاسی کشور چه خواهد شد از سوی دیگر دولت نیز مردد است که آیا به سمت اصلاحطلبان برود یا با اصولگرایان رقیق ائتلاف کند.
از طرفی شواهد امر نشان میدهد دولت متاسفانه مصمم به نقشآفرینی در انتخابات است که اصلا به صلاح کشور نیست البته در هر دولتی رقبت برای تشکیل مجلس همسو وجود دارد اما بین «رقبت» و «دخالت» فرق وجود دارد. از جلساتی که برگزار میشود، نشانههایی دال بر حمایت دولت از برخی کاندیداها و تشکیل مجلس وکیلالدولهها دیده میشود. این مسئله برای نظام بسیار بسیار خطرناک است.
به دولت هشدار میدهم دست به این کار نزند. تجربه نشان داده علاوه بر زیر سوال رفتن استقلال قوه مقننه، اگر مجلس زیر چتر دولت برود، کشور آسیب میبیند. وکیلالدولهها نمایندگانی چشم و گوش بسته و بیاختیارند که اصلا بلد نیستند فکر کنند و نوآوری داشته باشند و فقط کورکورانه، بله و خیر میگویند. بود و نبود این طیف نمایندگان برای نظام فرقی ندارد. این نمایندگان حتی نسبت به لوایح تخصصی اقتصادی که نیاز به پخته شدن دارد از موضع ضعف و از موضع یک نماینده صاحب تفکر مورد بررسی قرار نمیدهند. اگر نمایندهای طرفدار دولت باشد باید از منظر مخالف اشکالات لوایح دولت را قبل از تصویب در مجلس و مواجه کشور با مشکلات، شناسایی و رفع کند. دولت نباید درگیر وارد کردن نمایندگان مدنظرش به مجلس شود حتی باید از هرگونه حرکتی که این شبهه را به وجود میآورد جلوگیری کند.
*عملکرد رییس مجلس شورای اسلامی طی مدت مسئولیتش در مجلس نهم چگونه بوده است؟
آقای لاریجانی توانمندیهای خیلی خوبی دارد. ارتباط خیلی خوبی با نمایندگان دارد. در امور ملی و سیاسی موضعگیریهای خوبی دارد. تلاش زیادی هم کرده است که از به حاشیه رفتن و حاشیهسازیها بر حذر باشد. ویژگیهای خوبی در لاریجانی وجود دارد. حتی توجه به نظرات نمایندگان با وجود عمل نکردن به عین نظرات، ارزشمند است.
*در انتخابات مجلس دهم کاندید میشوید؟
برای شرکت در انتخابات هنوز تصمیم نگرفتم. معتقدم نباید از هم اکنون در انتخابات مجلس دمید، زود است. دولت محدودیتها، مشکلات و نارساییهای زیادی دارد. فصل کار و تلاش برای رفع هزاران مشکل کشور است نه فصل پرداختن به انتخابات. رقابتهای انتخاباتی باید محدود به دو ماه قبل از انتخابات شود البته رایزنیهای داخلی گروهها و جریانهای سیاسی اشکالی ندارد مهم این است که جریانهای سیاسی از هم اکنون به رقابتهای سیاسی نپردازند. مشکل ورود زود هنگام به رقابتهای انتخاباتی، به حاشیه رفتن وظایف و مسئولیتهاست. وقتی من نماینده از هم اکنون درگیر انتخابات شوم، وظیفه اصلیام را کنار میگذارم.
*ارزیابی شما از عملکرد نظارتی و تقنینی مجلس نهم چیست؟
به مجلس نهم در حوزه تقنینی نمره 17 میدهم، نمره این مجلس در حوزه نظارتی حداکثر 14 است. بعد نظارتی مجلس باید تقویت شود. منظورم ورود کمیسیون اصل 90 قانون اساسی به این مسئله نیست بلکه باید یک یا دو کمیسیون تخصص خاص نظارت تشکیل شود، کمیسیونهای جاری درگیر تصویب قوانین هستند. معاونت نظارت نیز این کارکرد را ندارد چون وقتی اسم معاونت میآید، کار اداری و تصمیمگیری فرد غالب میشود. حال اگر شخص معاون،
نظارت را اداری تلقی کند و فقط گزارش تهیه کند، کفایت نمیکند در حالی که نظارت مسئلهای چالشی، پویا و هوشمند است. متاسفانه معاونت نظارت مجلس به جای ناظر هوشمند، نظارهگر خوبی است.
منبع:سایت اصولگرا
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.