چرایی تأکید به نماز در بیان آیت الله ضیاءآبادی
خبرگزاری تسنیم: دین دستوراتی دارد، واجبات و محرمات دارد هر انسان مسلمانی باید اینها را رعایت کند و دیگران را هم به این امر راهنمایی کند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، جلسه تفسیر قرآن آیت الله ضیاءآبادی در مسجد علی بن الحسین (ع) با سخنرانی آیت الله ضیاءآبادی و مداحی حاج آقا مهجور برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنان آیت الله ضیاءآبادی را می خوانید:
چرا به نماز تاکید شده است؟
در سوره طه آیه 132 می فرماید:
«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ. وَالْعَاقِبَةُ للتقوی.» افراد خانواده ات را امر به نماز کن و اهل نماز تربیت کن و بر این دشواری تحمل کن ما از تو رزقی نخواستیم ما رزق تو را می دهیم و پایان کار با متقین است.
ظاهر این آیه برای پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاده شده است ولی کل مردم مخاطب هستند. هر انسان مومن و مسلمانی این وظیفه را دارد که هم خودش نماز خوان باشد و هم اهل خانه اش را نمازخوان کند.
دین دستوراتی دارد، واجبات و محرمات دارد هر انسان مسلمانی باید اینها را رعایت کند و دیگران را هم به این امر راهنمایی کند. چون نماز در میان اعمال عبادی امتیاز خاصی دارد و همین بس که نماز آن چنان عظمت دارد که اگر مقبول شد همه اعمال انسان مقبول است و اگر مردود شد همه اعمال او مردود است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: «مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فقد کفر»(1) کسی که نماز را بدون عذر و عمدا ترک کند، کافر است. سوال شد چطور سایر اعمال ترک کردنشان کفر محسوب نمی شود؟ فرمودند: چون در مورد سایر گناهان شهوتی در وجود انسان است که از آن لذت می برد. تنها ترک نماز لذتی ندارد. چون حرف خدا را سبک می شمارد در مرز کفر است. ترک گناه نه شهوتی و نه لذتی .
اینکه فرمودهاند صبر کنید، مشکلاتی دارد که باید تحملکنیم. حالا چه زحمتی دارد؟ نماز واقعی مشقت دارد. نماز واقعی نمازی است که «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ»(2) باشد. از فحشا و منکر ما را بازمیدارد. آدم نمازخوان با گناهکاری نمیسازد. اگر گناه کرد نمازش درستوحسابی نیست. آن درجهای از جهنم بینمازها را میبرند، ما را آنجا نمیبرند ولی اینکه با انبیاء محشور باشیم نیست. اگر دیدیم نماز میخواند و گناه هم میکند نمازش سوری است، نه جهنم میرود و نه بهشت.
«قد أفلح من تزکّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی»(3) در این آیه هم نماز با تزکی همراه شده است. آنکسی نمازش قبول است که «تزکی» و «ذکر اسم ربه» باشد. خودش را تزکیه کند و از گناهان پاک کند. قلبش که از گناه پاک شد ذکر خدا پیدا میشود. ذکر خدا در آن قلبی پیدا میشود که از غیر خدا خالی است.
در آیه دیگر میفرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ»(4) در زندگیتان از صبر و نماز کمک بگیرید. صبر و نماز باهم همراه هستند. اگر از گناهان صبر میکنید، نماز بخوانید. نمازی که خدادوست دارد و بالا میرود نمازی است که با ترک گناه همراه باشد. کار مشکلی است و زحمت دارد. از یک بزرگوار نقلشده است که به اصحابش گفته بود اگر من را مخیر کنند بین بهشت رفتن و نمازخواندن یکی را انتخاب کنم نمازخواندن را انتخاب میکنم زیرا اگر بدانم بهشت میروم به خودم مشغول میشوم ولی اگر نماز باشد باخدا مشغول میشوم. خود دیدن کجا و خدا دیدن کجا است؟ آن لذتی که بنده مؤمن از خدا میبرد از بهشت نمیبرد. مولای ما فرمودند: «نمازی که میخوانم نه از ترس بهشت است و نه از ترس جهنم. تو را شایسته عبادت دیدم.»(5)
«الدُنیا حَرامُ عَلی اَهْلِ الْآخِرَةِ وَ اْلآخِرَةُ حَرامُ عَلیَ اَهلِ الدُّنیا و هما حرامان علی اهل الله»(6) برای اهل آخرت، دنیا حرام است و برای اهل دنیا، آخرت حرام است و خداجویان از همه بیاعتنا هستند. هستند کسانی که واقعاً خداجو و خدادوست هستند. در روایت آمده است: اشتیاق بهشت به سلمان بیشتر از اشتیاق سلمان به بهشت است. وقتی سلمان باخدا مشغول است انگیزهاش بهشت نیست، انگیزهاش خداست. هدف اصلی از خلقت خدا بوده است. باید سمت هر چه که ما را به خدا نزدیک میکند برویم. اذان که بگوییم از اول تا آخرش خدا است. واقعاً باید خدا را اکبر بدانیم. اول باید وضو باشد یعنی تطهیر کردن. باید خودمان را پاککنیم چشم گوش دست و زبانمان پاک باشد، سر هم مسح میکشیم که افکارمان پاک باشد و بعد سر نماز بایستیم. غرض خلقت همین خدا بوده است. ما را آوردهاند که نور خدا را بگیریم و نورانی شویم و از تاریکیها بیرون بیاییم.
خداوند قرآن را برای پیامبر صلیالله علیه و آله فرستاده است که مردم را از تاریکیها بیرون بیاورد و به نور وارد کند. «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّور»(7) خدا میگوید: من بر این اشخاص ولایت دارم که آنها را از ظلمات بیرون بیاورم. در روز قیامت هم نور ما را رهبری میکند. «یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ»(8) در روز قیامت میبینیم عدهای نور دارند و در محشر که راه میروند نور آنها را هدایت میکند و به آنها مژده میرسد خوشا به حال شما به بهشت وارد شوید و گروه دیگری که از منافقان هستند از آنها میخواهند به آنها نگاه کنند و از آنها نور بگیرند. خودمان باید واعظ خودمان باشیم. اینکه خودمان تنها بشویم و واعظ خودمان باشیم مؤثر است.
پینوشت ها:
1. عوالى الآللى، ج 2، ص 224
2. سوره عنکبوت آیه 45
3. سوره اعلی آیه 14 و 15
4. سوره بقره آیه 153
5. بحار الانوار، ج 41، باب 101، ص 14 «اِلهى ما عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ عِقابِکَ وَ لا طَمَعاً فى جَنَّتِکَ وَ لکِنْ وَجَدْتُکَ اَهْلا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُکَ»
6. کتاب نهج الفصاحه 1596
7. سوره بقره آیه 257
8. سوره حدید آیه 12
چرا به نماز تاکید شده است؟
در سوره طه آیه 132 می فرماید:
«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ. وَالْعَاقِبَةُ للتقوی.» افراد خانواده ات را امر به نماز کن و اهل نماز تربیت کن و بر این دشواری تحمل کن ما از تو رزقی نخواستیم ما رزق تو را می دهیم و پایان کار با متقین است.
ظاهر این آیه برای پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاده شده است ولی کل مردم مخاطب هستند. هر انسان مومن و مسلمانی این وظیفه را دارد که هم خودش نماز خوان باشد و هم اهل خانه اش را نمازخوان کند.
دین دستوراتی دارد، واجبات و محرمات دارد هر انسان مسلمانی باید اینها را رعایت کند و دیگران را هم به این امر راهنمایی کند. چون نماز در میان اعمال عبادی امتیاز خاصی دارد و همین بس که نماز آن چنان عظمت دارد که اگر مقبول شد همه اعمال انسان مقبول است و اگر مردود شد همه اعمال او مردود است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: «مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فقد کفر»(1) کسی که نماز را بدون عذر و عمدا ترک کند، کافر است. سوال شد چطور سایر اعمال ترک کردنشان کفر محسوب نمی شود؟ فرمودند: چون در مورد سایر گناهان شهوتی در وجود انسان است که از آن لذت می برد. تنها ترک نماز لذتی ندارد. چون حرف خدا را سبک می شمارد در مرز کفر است. ترک گناه نه شهوتی و نه لذتی .
اینکه فرمودهاند صبر کنید، مشکلاتی دارد که باید تحملکنیم. حالا چه زحمتی دارد؟ نماز واقعی مشقت دارد. نماز واقعی نمازی است که «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ»(2) باشد. از فحشا و منکر ما را بازمیدارد. آدم نمازخوان با گناهکاری نمیسازد. اگر گناه کرد نمازش درستوحسابی نیست. آن درجهای از جهنم بینمازها را میبرند، ما را آنجا نمیبرند ولی اینکه با انبیاء محشور باشیم نیست. اگر دیدیم نماز میخواند و گناه هم میکند نمازش سوری است، نه جهنم میرود و نه بهشت.
«قد أفلح من تزکّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی»(3) در این آیه هم نماز با تزکی همراه شده است. آنکسی نمازش قبول است که «تزکی» و «ذکر اسم ربه» باشد. خودش را تزکیه کند و از گناهان پاک کند. قلبش که از گناه پاک شد ذکر خدا پیدا میشود. ذکر خدا در آن قلبی پیدا میشود که از غیر خدا خالی است.
در آیه دیگر میفرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ»(4) در زندگیتان از صبر و نماز کمک بگیرید. صبر و نماز باهم همراه هستند. اگر از گناهان صبر میکنید، نماز بخوانید. نمازی که خدادوست دارد و بالا میرود نمازی است که با ترک گناه همراه باشد. کار مشکلی است و زحمت دارد. از یک بزرگوار نقلشده است که به اصحابش گفته بود اگر من را مخیر کنند بین بهشت رفتن و نمازخواندن یکی را انتخاب کنم نمازخواندن را انتخاب میکنم زیرا اگر بدانم بهشت میروم به خودم مشغول میشوم ولی اگر نماز باشد باخدا مشغول میشوم. خود دیدن کجا و خدا دیدن کجا است؟ آن لذتی که بنده مؤمن از خدا میبرد از بهشت نمیبرد. مولای ما فرمودند: «نمازی که میخوانم نه از ترس بهشت است و نه از ترس جهنم. تو را شایسته عبادت دیدم.»(5)
«الدُنیا حَرامُ عَلی اَهْلِ الْآخِرَةِ وَ اْلآخِرَةُ حَرامُ عَلیَ اَهلِ الدُّنیا و هما حرامان علی اهل الله»(6) برای اهل آخرت، دنیا حرام است و برای اهل دنیا، آخرت حرام است و خداجویان از همه بیاعتنا هستند. هستند کسانی که واقعاً خداجو و خدادوست هستند. در روایت آمده است: اشتیاق بهشت به سلمان بیشتر از اشتیاق سلمان به بهشت است. وقتی سلمان باخدا مشغول است انگیزهاش بهشت نیست، انگیزهاش خداست. هدف اصلی از خلقت خدا بوده است. باید سمت هر چه که ما را به خدا نزدیک میکند برویم. اذان که بگوییم از اول تا آخرش خدا است. واقعاً باید خدا را اکبر بدانیم. اول باید وضو باشد یعنی تطهیر کردن. باید خودمان را پاککنیم چشم گوش دست و زبانمان پاک باشد، سر هم مسح میکشیم که افکارمان پاک باشد و بعد سر نماز بایستیم. غرض خلقت همین خدا بوده است. ما را آوردهاند که نور خدا را بگیریم و نورانی شویم و از تاریکیها بیرون بیاییم.
خداوند قرآن را برای پیامبر صلیالله علیه و آله فرستاده است که مردم را از تاریکیها بیرون بیاورد و به نور وارد کند. «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّور»(7) خدا میگوید: من بر این اشخاص ولایت دارم که آنها را از ظلمات بیرون بیاورم. در روز قیامت هم نور ما را رهبری میکند. «یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ»(8) در روز قیامت میبینیم عدهای نور دارند و در محشر که راه میروند نور آنها را هدایت میکند و به آنها مژده میرسد خوشا به حال شما به بهشت وارد شوید و گروه دیگری که از منافقان هستند از آنها میخواهند به آنها نگاه کنند و از آنها نور بگیرند. خودمان باید واعظ خودمان باشیم. اینکه خودمان تنها بشویم و واعظ خودمان باشیم مؤثر است.
پینوشت ها:
1. عوالى الآللى، ج 2، ص 224
2. سوره عنکبوت آیه 45
3. سوره اعلی آیه 14 و 15
4. سوره بقره آیه 153
5. بحار الانوار، ج 41، باب 101، ص 14 «اِلهى ما عَبَدْتُکَ خَوْفاً مِنْ عِقابِکَ وَ لا طَمَعاً فى جَنَّتِکَ وَ لکِنْ وَجَدْتُکَ اَهْلا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُکَ»
6. کتاب نهج الفصاحه 1596
7. سوره بقره آیه 257
8. سوره حدید آیه 12
منبع:فرهنگ نیوز
انتهای پیام/