حمایت وزارت علوم از عدم نیاز دانشگاهها به دانشجویان بورسیه با آئیننامههای نامرئی
جمعی از دانشجویان بورسیه در نامهای به وزیر علوم تاکید کردند: آئیننامههای نامرئی وزارت علوم از عدم نیاز دانشگاهها به دانشجویان بورسیه حمایت میکند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، جمعی از دانشجویان بورسیه در نامهای به محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نکاتی را درباره پرونده بورسیهها مطرح کردند.
در ابتدای این نامه آمده است: تاکنون نامههای سرگشاده و درخواستهای زیادی از سوی دانشجویان و دانشآموختگان بورسیه، برای شما نگارش یافته است. اما صد افسوس که هر چه درد دانشجویان بورسیه فزونی میگیرد، تصمیمات مجموعه تحت امر جنابعالی در مورد حل مشکل و پایان دادن به این بازی سیاسی، عجیبتر و پیچیدهتر میشود. حجم سنگین آزارها و شکنجههای مختلف دانشجویان بورسیه اعم از لغو بورس، احکام درگوشی محرمانه، درخواست غرامت چند ده میلیونی، توهینهای رسانهای و مبهم گذاشتن دراز مدت پرونده این دانشجویان و دانشآموختگان مظلوم، گویا هنوز حس انتقام جویی برخی از افراد زیرمجموعه شما را ارضا نکرده است و عدهای در پی آزار بیشتر این مظلومان بیپناه با ترفندی جدید و غیرانسانی هستند. عدم نیاز کلید واژه جدید شکنجه دانشآموختگان بورسیه است.
در بخش دیگری از نامه تصریح شده است: این روزها صحبت از آمار 170 نفری از دانشجویان بورسیه به زعم سازمان دانشجویان دارای مشکل شنیده میشود و مسؤلین سازمان دانشجویان اذعان میکنند وزیر این آمار را به مسولین کشور گزارش کرده است. آیا خودتان این آمارها را بررسی نمودهاید یا فقط به گزارش سازمان دانشجویان اعتماد کردهاید.در مورد آمار فوق باید گفت اولا ایا فرمول معدل که مورد تایید وزیر علوم سابق کمیسیون آموزش و کمیسیون اصل 90 میباشد را رعایت کردهاید؟ از این 170 نفر تعداد زیادی دارای حکم بورسیه دولت جمهوری اسلامی ایران میباشند که بنا بر اظهارات جناب اقای پورمختار غیرقابل بازگشت میباشد از خانواده شهدا، ایثارگران و جانبازان نیز در این لیست وجود دارد. افراد فارغ التحصیل نیز وجود دارد و نکته جالب توجه اینکه افرادی هستند که در این لیست وجود ندارند ولی نامه لغو بورس آنها به دانشگاهها ارسال شده است.
این نامه میافزاید: در مورد قانون "15 صدم" ارفاق به معدل دانشجویان و یکسال سن متاسفانه در هیچ کجای قانون اعزام سالهای 64-68 این نکته قید نشده است در مورد این ابداع نیز اطلاعرسانی ضعیفی صورت گرفته است.دستیابی مجموعه تحت امر حضرتعالی به دادگاهی فراخ و بیضابطه و قرار گرفتن در کرسی قاضی، شاکی، دادستان و مجری با استفاده از مصوبه جنجالی 630 شورای عالی انقلاب فرهنگی باعث شده است که فشار بر دانشجویان مظلوم این روزها با ابزارهای جدید و نامتعارفی اعمال شود. یکی از این ابزارها که اخیرا برای دانشآموختگان بورسیه دارای حکم و جایابی به شدت در حال اعمال است، اعلام عدم نیاز توسط دانشگاههاست. حجم استفاده از این حربه جدید برای نابودی کامل دانشجویان بورسیه در ماههای اخیر به حدی است که در این رابطه، بسیاری از افراد معتقدند که احکام و آئیننامههایی نامرئی به دانشگاهها ابلاغ شده است و از آنها برای اعلام عدم نیاز دانش آموختگان بورسیه حمایت میشود.
در ادامه این نامه دانشجویان بورسیه با اشاره به موارد متعددی در این زمینه خاطرنشان کردند: دانشگاهی که تا چند ماه قبل به تخصصی نیاز داشته و بر مبنای آن در سامانه جذب اعلام نیاز کرده و مراحل مختلف قانونی اعم از مصاحبههای علمی و عمومی و فرایند جذب را طی کرده است، چگونه در ظرف یک روز، از کرده خود پشیمان میشود و به دانش آموخته دکتری عدم نیاز میزند؟ آیا معاون شما و رئیس سازمان امور دانشجویان که بازی سیاسی بورسیهها را به راه انداخت و در اوایل کار با بهانه صیانت از بیت المال، به جنگ مظلومترین نخبگان وطن میرفت، اکنون نباید به دانشگاهها بابت این خسارت عظیم و حقوق و مزایایی که به دانشجویان بورسیه پرداخت کردهاند و هزینههای مادی و معنوی که صرف مصاحبه، گزینش و طی فرایند جذب طی شده است، کمترین ایرادی وارد کند؟ دانشگاهها غیر از بینظمی حاکم بر سازمان امور دانشجویان و تکیه بر آیین نامههای نامرئی ،چه مستمسک قانونی دیگری برای اعلام عدم نیاز به دانشجویان بورسیه دارند؟ کجای قانون جذب هیئت علمی آمده است که دانشگاهها فرایند جذب را دوباره پس از اتمام مرحله بورسیه دانش آموخته، دوباره تکرار کنند؟ مگر همین دانشگاهها به این افراد، اعلام نیاز نکرده بودند؟
در بخش دیگری از این نامه آمده است: اگر مصوبه 630 شورای عالی انقلاب فرهنگی و سپردن تمامی مقدرات یک دانشجو و دانش آموخته مظلوم به وزارت علوم نبود، آیا دانشگاههای تحت امر شما توان و اجازه صدور این حجم عدم نیاز به دانش آموختگان مظلوم را داشتند؟ آیا شما از تعداد بورسیههای عدم نیاز خورده در نه ماهه اخیر اطلاع دارید؟ آیا این حجم از هدر رفت منابع را با شعارهایی مانند صیانت از بیت المال و توجه به حقوق مکتسبه دانش آموختگان، همخوان میدانید؟ آیا در یکسال اخیر معاون شما در سازمان امور دانشجویان، تحرک مثبت دیگری غیر از تلهگذاری در مسیر دانشجویان و دانش آموختگان مظلوم بورسیه و شکنجه آنها و معطل کردن کل ظرفیت وزارت علوم انجام داده است؟ آیا شان وزارت علوم اینست که درگیر محاکمه سیاسی افراد و شکنجه عامدانه آنها به دلیل جرم نامعلوم باشد؟
دانشجویان بورسیه در ادامه نامه خود میافزایند: آیا وقت آن نرسیده است که قضیه بورسیهها خاتمه یابد و وزارت علوم به رسالت اصلی خود در جهت تولید علم و ارتقا اقتدار علمی کشور فعال شود. افت حیرت انگیز شتاب علمی کشور تا کی باید ادامه یابد تا شما به رسالت اصلی خودتان مشغول شوید؟ آیا افزایش تولیدات علمی کشور و تبدیل شدن کشور به قطب علمی منطقه که وزرای پیش از شما، با هزاران مشقت به دست آوردند، باید اینگونه نابود و متلاشی شود؟ آیا رواست درصد رشد تولید علم در عربستان صعودی از ایران بیشتر شود و مجموعه شما پس از 20 ماه هنوز درگیر انتقام جویی سیاسی از بورسیهها باشد.
در پایان نامه دانشجویان بورسیه آمده است: امیدواریم که شما در محضر خداوند متعال، رهبر معظم انقلاب، ملت شریف و بزرگ ایران و دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه برای موارد فوق، جوابهای قانع کنندهای داشته باشید و در آینده بتوانید از عملکرد خود در صیانت از رشد علمی کشور و ظلم بیمانندی که به دانشجویان و دانشآموختگان مظلوم بورسیه در دوران وزارت حضرتعالی شد، دفاع کنید.
انتهای پیام/