غرب با داعش چهکار میکند؟
کشورهای غربی حتی اگر براساس پیشفرضهای خود دولت سوریه و رئیس جمهوری بشار اسد را سرنگون کنند، در این صورت آیا میتوانند با داعش مقابله کنند و مانع از تداوم فرار مردم از دست این گروه تروریستی شوند؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، وبگاه تحلیلی گلوبال ریسرچ در گزارشی با بررسی بحران پناهجویان سوری نوشت: از انتشار تصاویر یک کودک سهساله سوری در سواحل ترکیه زمان زیادی نگذشت تا اینکه برخی کارشناسان با هدایت خشم مشروع عمومی ایجاد شده و طرح خواسته مردمی «کاری بکنید»، از آن برای توجیه تغییر رژیم در سوریه استفاده کنند.
درخواست «کاری بکنید» در واقع خواستهای از ما برای «انجام کاری» درباره بحران پناهجویان و «حل» یک «مشکل بزرگتر» است، مشکلی که البته شامل تغییر رژیم است. برای ایجاد یک فشار اخلاقی و مهار بحران پناهندگان و اشتباهات تاریخی آنها، این کنشگران باید اصرار کنند ایالات متحده درباره سوریه «کاری انجام ندهد». برای مثال سرمقالهنویس روزنامه گاردین روز پنجشنبه نوشت: «خوشبینی بهار عربی سپری شده است. سرهنگ قذافی یک ظالم بود، و لیبی پس از برکناری وی همچنان غرق در خشونت است. اجتناب از مداخله (خارجی) علیه بشار اسد به رئیس جمهوری این کشور اجازه میدهد تا به کشتار مردم خود ادامه دهد».
بوریس جانسون، شهردار لندن نیز در نشریه تلگراف نوشت: «من کاملا میپذیرم که مداخله اغلب کارایی ندارد. این (مداخله) در عراق یک فاجعه بود؛ یک فاجعه در لیبی بود. اما آیا شما میتوانید صادقانه بگویید که عدم مداخله در سوریه موفق بوده است؟ اگر ما همچنان در مورد کابوس سوریه کاری نکنیم، در این صورت باید به صراحت خود را آماده پذیرش موج بیانتهای پناهندگان کنیم، افراد بیشتری در کامیونهایی بدون تهویه هوا و در نقاط خدماتی جادههای اروپا دچار خفگی میشوند، مردم بیشتری تلاش میکنند تا از سیمهای خارداری که در اطراف اتحادیه اروپا کشیدهایم عبور کنند».
مایکل گرسون، نیز در یادداشتی در واشنگتنپست نوشت: «در چهار سال گذشته و در زمانهای متعددی، حتی اقداماتی اندک نیز میتوانست سیر تلفات غیرنظامی در سوریه را کندتر نماید. نابود کردن یک بالگرد که بمبهای بشکهای روی یک محله میاندازد تا چه اندازه دشوار است؟ برخی اقدامات که در سطح پایینتری از مداخلهای تمام عیار بودند میتوانستند توان ویرانگری رژیم (سوریه) را کاهش دهند و یا قابلیت نیروهای مسئولیتپذیرتر را افزایش دهند. تمامی آنها انجام نشدند».
اما تمام اینها یک خیالپردازی است. ایالت متحده دستکم از سال 2012 و به شیوههایی قابل سنجش و عمده در جنگ داخلی سوریه مداخله کرد - بیش از همه از طریق تسلیح، تأمین مالی و آموزش نیروهای ضد اسد. طبق یک گزارش که در ژوئن گذشته در واشنگتنپست منتشر شد: «براساس اسناد هزینههایی که ادوارد اسنودن در اختیار واشنگتنپست قرار داده است، در مقیاس یک میلیارد دلار، عملیاتهای مرتبط با سوریه در مقایسه با کل بودجه سیا نسبت یک به 15 دارد».
«مقامات ایالات متحده گفتهاند که طی چند سال اخیر، سیا تقریبا 10 هزار نیرو را آموزش و مجهز کرده و به سوریه اعزام کرده است - این وضعیت به معنای این است که این سازمان تقریبا برای هر یک از شورشیان ضد بشار اسد که در این برنامه مشارکت کردهاند، تقریبا 100 هزار دلار هزینه کرده است».
علاوه بر این، دولت اوباما برخی تحریمهای فلجکننده علیه دولت اسد را اعمال کرده است، از کسانی که به دنبال سرنگونی این دولت هستند حمایت و پشتیبانی هوایی انجام داده است و به صورت اتفاقی سلاحهایی را برای داعش تأمین کرده و به صورتی غیراتفاقی ارتش آزاد سوریه که مورد حمایت سازمان سیا است را با القاعده متحد کرده است. صرفنظر از موضع یک طرف درباره سوریه - یا اینکه آیا آنها فکر میکنند که ایالات متحده در خفا با اسد متحد شده است - یک چیز را نمیتوان گفت، اینکه ایالت متحده «هیچ کاری در سوریه انجام نداده است». این گزاره از نظر تاریخی نادرست است.
اغلب کسانی که حامی حذف بشار اسد هستند، احتمالا از این امر آگاه هستند که «ایالات متحده باید کار بیشتری انجام دهد» یا «آنها به اندازه کافی اقدام نکردهاند» اما نمیتوانند آن را به زبان بیاورند، زیرا این امر موجب مطرح شدن یک پرسش ناخوشایند در مورد آنچه که تاکنون انجام دادهاند، میشود.
و پاسخ به این پرسش، همانند اغلب مداخلهگریهای دیگر آمریکا، شامل تعداد زیادی از برنامههای مخفی میشود که مقامات آمریکایی نمیتوانند به صورت علنی به آنها اذعان کنند. بنابر این آنهایی که در رسانههای عمده حضور دارند تنها یک گزینه پیش روی خود دارند: در یک نگاه تمامی آنچه را که ایالات متحده انجام داده است نادیده بگیرند، آن هم در شرایطی که اصرار میکنند که ایالات متحده باید به مبارزهای که خودش به مدت سه سال درگیر آن است، بپیوندد.
یک ایده ارائه شده دیگر در یادداشت گاردین شامل ایجاد یک مطنقه پرواز ممنوع برای کنترل موج پناهجویان است: «آغاز مسیر بازگرداندن و استقرار دوباره امید، به طرز اجتنابناپذیری به معنای نوعی از مداخله بینالمللی است. ایجاد یک منطقه ایمن و اجرای منطقه پرواز ممنوع باید به صورت جدی در نظر گرفته شده و بررسی شود».
پیش از پرداختن به دیگر موضوعات باید به دو نکته توجه کرد:
1- منطقه پرواز ممنوع تنها میتواند علیه اسد اعمال شود زیرا نیروهای ضد اسد نیروی هوایی در اختیار ندارند.
2- در شرایطی که ایجاد منطق پرواز ممنوع در ابتدای کار به عنوان یک فرصت بشردوستانه به نظر میآید، اما در عمل هر بار که منطقه پرواز ممنوع ایجاد شده است، نهایتا به تغییر رژیم منجر شده است. هرچند که (ایجاد منطقه پرواز ممنوع) ممکن است منصفانه باشد، اما باید تلاش شود که دستکم درباره مقصود خود صادق باشد: برکناری فعالانه اسد از سوی نیروهای خارجی. در واقع، اگر کسی مداخله ناتو در لیبی را به یاد آورد، در ابتدا به صورت ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع برای جلوگیری از نسلکشی احتمالی به تصویر کشیده و قبولانده شد، اما طی چند هفته، رهبران ناتو به تغییر رژیم روی آوردند.
اما در اینجا بار دیگر سخنان جداً بیربطی از سوی گاردین بیان شد. در شرایطی که هیچ شکی وجود ندارد که بسیاری از پناهندگان از بمباران شهرها توسط اسد فراری شدهاند، اما وضعیت پسر سه ساله سوری، آایلان کردی، اینچنین نبود: وی جدای از آنکه دولت بشار اسد چه کاری انجام میدهد، از دست داعش و بمباران شهر خود یعنی کوبانی توسط ایالات متحده فرار میکرد. ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع نمیتوانست زادگاه وی را حفظ کند. فقدان ممانمیشودعت از پشتیبانی از تروریستها از سوی ایالات متحده و بمبارانهای پس از آن علیه تروریستها؟ شاید میتوانست زادگاه وی را حفظ کند.
یکبار دیگر، بیماری درمان، زیرا این تشخیص کلی از سوی رسانههای غربی حمایت نمیشود - یک دیکتاتور شرور در مقابل کاریکاتوری از مبارزان آزادی. این تفاوتهای جزئی، روایتهای غیرصیقلیافته را پیچیده میکند، اینکه «اگر از دست اسد رها شویم میتوانیم بحران را حل کنیم» که خواسته غیرقابل تغییر آمریکا و انگلیس از سال 2012 هستند. اما نشریه گاردین همچنان در این مسیر گام بر میدارد: «اگر غرب اسد را برکنار کند، در آن صورت چه میشود؟ آیا دهها هزار عنصر رادیکال و وهابی قرون وسطایی که به خیزش خواستهاند به راحتی محو میشوند؟ آیا بمباران داعش توسط آمریکا به آسانی متوقف میشود؟».
انتهای پیام/