وقتی یک داستان کوتاه خشم پهلوی را برانگیخت


وقتی یک داستان کوتاه خشم پهلوی را برانگیخت

روایت این داستان کوتاه در مورد رجال حکومتی ست که به دلیل خرابکاری کلاغ بر مجسمه شاه ماموریت یافته اند تا تمام کلاغ هایی که بر فراز کاخ شاه پرواز می کنند را مورد هدف قرار دهند.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، پیش از این در خصوص نگرش ادبی صادق چوبک و روابط شخصی او با دربار پهلوی و شخص امیر عباس هویدا سخن گفتیم. اما او با آنکه به دربار پهلوی و سفارت انگلیس نزدیک بود مورد خشم آنان نیز قرار می گرفت. داستان "اسائه ادب" که چوبک آن را در سال 1324 در مجموعه خیمه شب بازی منتشر کرد پس از چاپ اول به مدت ده سال توقیف شد. روایت این داستان کوتاه در مورد رجال حکومتی ست که به دلیل خرابکاری کلاغ بر مجسمه شاه ماموریت یافته اند تا تمام کلاغ هایی را که بر فراز کاخ شاه پرواز می کنند را مورد هدف قرار دهند. این روایت استهزاء آمیز خشم دستگاه فرهنگی پهلوی دوم را برانگیخت. برای فهم موقعیت مضحک داستان "اسائه ادب" باید شمایلی از وضعیت متزلزل سیاسی در ابتدای قدرت گیری پهلوی دوم را متصور شویم.


 

وقتی یک داستان کوتاه خشم پهلوی را برانگیخت

 
 

سال های ابتدایی دهه بیست همزمان با بر کناری حکومت مستبد نظامی رضا شاه و روی کار آمدن فرزند او بود که به ظاهر سعی داشت با ژست روشنفکرانه نظامی گری و خشونت مستبدانه پدر را مورد مذمت قرار دهد با بازنمودن عرصه فعالیت احزاب گوناگون ستیزی را بر سر قدرت و نخست وزیری مابین احزاب عمدتا لیبرال و ناسیونال به راه انداخت. جایگاه مجلس شورای ملی و همچنین کابینه، مختص ثروتمندان و خانواده های سرشناس و صاحب نفوذ بود. آنها عمدتا محافظه کار و دغدغه مند منافع تجاری و سیاسی خود بودند. اختلاف های طبقاتی و قومی که بوسیله  انگلیس دائما دامن زده می شد کشور را دچار بحران فزاینده ای کرده بود. تبلیغات جناح بلشویک (شوروی) در همسایگی ایران و همچنین ظهور حزب ایران در این سال ها قدرت سیاسی قطب فئودال و زمین دار ایران را متزلزل نمود. حزب ایران تلاش فراون نمود تا قدرت سیاسی را به روشنفکران به ظاهر معتدل و مدافع طبقه متوسط منتقل کند.



وقتی یک داستان کوتاه خشم پهلوی را برانگیخت





 از طرفی شکل گیری حزب توده که به ترویج ایدئولوژی قطب بلشویک می پرداخت و از طرف دیگر حزب وطن با رهبری سید ضیاء که بسیاری از بازرگانان و تجار بزرگ و خرده پا را جذب می کرد آرایش سیاسی این دوران را تشکیل می دادند. موقعیت محمد علی فروغی و جایگاهی که او توسط سفارت انگلیس به سید ضیاء اهدا نمود نشانه نفوذ یک قدرت ماسونی در مجلس شورای ملی بود و در مقابل قدرت یابی قوام السلطنه و حمایت او از فراکسیون آذربایجان سرانجام موجب شد که او پس از 15 مرداد 1321 و سقوط کابینه سهیلی اداره امور دولت را در دست بگیرد.

جایگاه قوام السلطنه و سابقه سیاسی او که به تبیعد به دستور رضاشاه منجر گردیده بود از طرف پهلوی دوم خطری برای سلطنت تلقی می شد به همین جهت بود که تلاش های بسیاری برای حذف و جلوگیری از به قدرت رسیدن وی انجام می شد. دربار نگرانی فراوانی در مورد قدرت طلبی قوام داشت و لذا دائما قصد یارگیری برای مقابله با وی را داشت. حاکمیت قوام و سمت گیری او در عرصه سیاست او را فردی مرموز، ریاکار و ناسازگار معرفی می نمود.

"قوام در زمان های مختلف شخصیت متفاوتی بود. ائتلافهای متغیر وی این نکته را به روشنی نشان می دهد. شاه در سال های 21-1320، قوام را دشمن کینه توز حکومت پهلوی قلمداد می کرد، در سال های 26-1325، که او را سد محکمی در برابر کمونیسم می دانست به کمک وی شتافت و در سال 27-1326  دوباره او را به عنوان دشمن سلطنت وادار به ترک کشور کرد، و بار دیگر در سال 1331، در برابر مصدق با وی متحد شد. از سوی دیگر، حزب توده نیز در سال های 25-1320، از وی به عنوان یک مشروطه خواه مخالف با نظامی گری پشتیبانی کرد، در سال های 27-1325، برای تضعیف و شکست قدرت روز افزون سلطنت به وی نزدیک شد و در سال 1330، از وی به عنوان نوکر شاه، انگلیس و طبقه حاکم یاد کرد. انگلیس هم در سال 1331، از قوام به عنوان نخست وزیری قاطع و طرفدار متفقین پشتیبانی نمود، در سال 25-1321 به دلیل جانبداری از شوروی با وی مخالفت کرد، در سال های 26-1325 او را برای گفتگو با شوروی بر سر تخلیه خاک ایران تحسین کرد بار دیگر در سال 27-1326 با او به علت تهدید منافع انگلیس در خوزستان و بحرین مخالفت کرد و در سال 1330، او را جانشین مناسبی برای مصدق دانست. مصدق نیز در سال های 24-1320 از سیاست خارجی "موازنه ی مثبت" او انتقاد کرد، در سال 1324 به او به عنوان تنها دولتمرد قادر به گفتگو با روسها رای داد، در سالهای 26-1325 او را به تضعیف مجلس متهم کرد، در سال های 27-1326 در برابر شاه از وی پشتیبانی کرد و در سال 1330 او را آلت دست امپریالیسم انگلیس خواند." (آبراهامیان ، یرواند – ایران بین دو انقلاب:در آمدی بر جامعه شناسی سیاسی ایران – احمد گل محمدی ، ابراهیم فتاحی – تهران نشر نی -1377 – ص 278-279)



وقتی یک داستان کوتاه خشم پهلوی را برانگیخت/آماده نمایش


 لذا این چندگانگی در سیاست های دولتمردان صاحب قدرت ایران و تغییر مدام جهت گیری های سیاسی در جهت منافع شخصی و یا حزبی سبب شد تا چوبک در "السائه ادب" تصویری مضحکانه و تمسخر آلود از دولتمردان شاه ارائه دهد و آنان را ابله و بی کفایت قلمداد کند و آنان را مهره هایی بدلی در دستان قدرت های استعمار گر بداند با آنکه چوبک نیز در این فساد سهیم بود. این برداشت از سیاست های خانواده پهلوی و رجال سیاست گذار آنان در ادبیات اجتماعی ایران که از سال ها 1300 در پاورقی نویسی با نویسندگانی چون مشفق کاظمی ، محمد مسعود و... پدید می آید، ادامه می یابد و در آثار هدایت، چوبک، جمال زاده و.. وجهی تمثیلی به خود می گیرد.




وقتی یک داستان کوتاه خشم پهلوی را برانگیخت

 

نویسندگان رمان های اجتماعی روشنفکران برخاسته از اشرافیت و غالبا عضو انجمن ایران جوان بودند آن ها بسیار دلبسته جنبش تجدد خواهی از دوران مشروطه بودند بسیاری همچون تقی رفعت سردبیر روزنامه متجدد معتقد بودند که ایران باید همراه با تحولات جهانی پیش روی کند و از آن عقب نماند. باطن ادبیات غرب زده ایران همان چیزی ست که باطن فرماسیون سیاسی – اجتماعی آن را رقم زد.
 
این وضعیت برزخی و تعلیق ناشی از آن، نحوی سردرگمی و اضطراب و یاس و فقدان ذکر و فکر و نوعی تلخی و ناامیدی و سیاه اندیشی در آمیخته با ناتوانی و مجموعه ای از کج اندیشی و ابتذال و بی مایگی و سطحیت پدید می آورد. ادبیات شبه مدرن ایران برآمده از بحران هرج و مرج داخلی و استبداد سیاسی می باشد و کانون اجتماعی زمان خود را محل تضاد ها و تناقض های اخلاقی و فردی می بیند لذا این ادبیات شدیدا گرفتار نوعی بحران هویت مضاعف ناشی از وضعیت بحران زده  برزخی ایران است.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه رسانه ها

 

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon