یک شگفتانه زیبا
مجید مجیدی کارگردان فیلم محمد رسول الله (ص) به خوبی توانسته است آنچه که شنیده را به روی پرده آورد و از همه مهمتر همان جنبه اصلی فیلم یعنی آمیختهگی معنویات و ارادت به نبی مکرم اسلام (ص) در عوامل فیلم است که در خروجی نهایی آن متبلور شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت هادی شریفی با عنوان «یک شگفتانه زیبا» را در ادامه می خوانیم:
هنر هفتم یا همان سینما که در حال حاضر نمود عینی تلفیق هنر، اندیشه، سیاست، فرهنگ، صنعت و اقتصاد در جهان است اگرچه پس از انقلاب اسلامی در ایران تغییرات شگرفی داشته است اما هنوز با نقطه اوج و اعتلای خود فاصله بسیاری دارد.
این مهم اگرچه در غرب با سه رکن اصلی سکس، خشونت و اکشن در تلاش است تا با ایجاد جذابیت کاذب با تاثیر بر افکار مخاطبان بتواند اندیشه خود را بر مخاطبانش چیره کند اما همیشه در برابر آنچه که از "قلب سلیم" و "معنویت راستین" نمود پیدا می کند سر تعظیم فرو می آورد، همچنان که سحر ساحران در برابر معجزه حضرت موسی علیه السلام از کار افتاد؛ و اگر آن ساحران از جهل به تقابل با نبی خدا برخاستند و پس از علم به حقانیت آن توبه کردند اما این بار در جاهلیت مدرن ساحران سینمایی آگاهانه به تقابل با معنویت برخاسته اند و این کوشش مجدانه ای را می طلبد برای مقابله با آنها.
سینما اگرچه هنر و صنعتی وارداتی به کشور است و در آغاز ورود، مسیر آن با "فیلم فارسی" به بیراهه رفت اما با انقلاب اسلامی این عرصه چه از لحاظ آنچه که تولید می شود و چه از لحاظ دست اندر کاران تولید آن بسیار رشد داشته است که جای بسی تقدیر و امیدواری دارد و شاید پس از انقلاب اسلامی در هیچ زمینه ای مثل سینما تغییرات بنیادین صورت نگرفته باشد اما باید در نظر داشت این قدم اول است و باید قدمهای بعدی، استوارتر در اعتلای آن برداشته شود و مراقبت شود که همان قدم اول نیز به انحراف اندیشه ای غرب و هالیوود نرود.
سبقه نمایش در خلقت شاید اولین بار به نمایش کلاغ برای فرزند آدم آن هنگام که پس از قتل برادر بیگناه خود مانده بود با جنازه اش چه کند و آن کلاغ از جانب خدا مامور شد تا به فرزند آدم علیه السلام بیاموزد؛ و در اسلام شاید برای اولین بار به نمایش وضوی صحیح توسط حسنین علیهماالسلام برای مردی که وضو گرفتن صحیح نمی دانست بازگردد و این خود دلیل محکمی بر اصالت دینی، معنوی و اسلامی نمایش یا تئاتر است؛ اگرچه برخی بر این عقیده اند که اصلا سینما به جهت اینکه یک نمایش ساختگی است و معنویت داستان در روح عوامل تولید آن متجلی نشده آنچنان تناسب و ریشه ای در دین و اسلام ندارد.
به همین جهت نباید غافل بود که تقویت جنبه دینی و آئینی یک نمایش می تواند سینما را به مرجع اسلامی اش نزدیکتر کند و راه آن، برآمدن بازی ها و کارگردانی و فیلم نامه نویسی و تهیه کنندگی از اعماق وجود متولیان یک فیلم است، یعنی همه عوامل خودشان به محتوای متعالی یک فیلم دل داده باشند و همراه باشند و مأنوس شوند و تاثیر بگیرند و روح خود را نیز جلا و اعتلا بخشند. یعنی اگر عوامل یک فیلم درباره موضوعی معنوی مشغول نقشند خود بدان نیز معتقد باشند، اگر موضوع فیلم درباره اهمیت حجاب است بازیگران نیز آن را فهمیده و معتقد باشند، اگر درباره شخصیتی معنوی است عوامل فیلم نیز آن شخصیت را بستایند و سرلوحه عمل قرار دهند و این به نوعی معضل اساسی امروز سینمای دینی ماست، تربیت نیروهایی در نقش های مختلف که خود معتقد به آنچه می گویند باشند. یعنی اگر فیلمی ساخته نشود درباره موضوعی معنوی چه بسا بهتر از آن باشد که ساخته شود اما عوامل تولید آن به نقض معروف آن شهره باشند. چراکه نگرشی اینچنینی به مخاطب این را القا می کند که همه این زیبایی های معنوی فقط جنبه نمایشی بی روح دارد و در عرصه عمل قابل قبول نیست و این همان یعنی سکولاریزه کردن هنر و بیرون بردن دین از هنر و در نهایت متن زندگی.
معضل دیگر امروز سینما در ایران به لحاظ محتوای تولید و فیلمنامه مناسب که به نوعی شاکله و ساختار اصلی فیلم است چه از لحاظ ایجاد قصه جدید و چه از لحاظ نحوه پرداختن به موضوعات و داستانهای کهن تاریخی و دینی.
مشکلات دیگری نظیر کمبود عوامل مجرب در تولید فیلم و ضعف ملزومات صنعتی آن در کشور با توجه به اینکه صنعت سینما در ایران نوپاست وجود دارد و همچنین مسائل مالی که گریبان گیر است، اما باید توجه داشت مشکل کمبود منابع مالی و ضعف ملزومات صنعتی روز، با پرداختن به نکات قبلی قابل رفع است و فیلمهای بسیاری تولیدی شده که علی رغم کم هزینه بودن با رویش از قلب عوامل آن، بسیار حرفه ای و یا با فیلمنامه مناسب عرضه شده و موجب استقبال بسیار مخاطبان قرار گرفته است.
و اما شگفتانه ای به نام فیلم "محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)"
فیلم "محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)" را می توان نمونه بارز تلفیق هنر سینما با دین و سینمای دینی دانست. فیلمی بسیار وزین و مناسب که اگرچه بارها و بارها شاید وقایع آن راشنیده باشیم اما شروع خوب فیلم و تنظیم خوب فیلمنامه و همچنین ساخت بسیار حرفه ای آن آنقدر زیبا و دلپذیر به نظر می رسد که گویی هیچیک از اتفاقات فیلم را قبلا نشنیده ای و مخاطب را با میل و اشتیاق تمام به جلو می برد و باتوجه به زمان سه ساعته فیلم که حدود یک و نیم برابر زمان معمول فیلمهاست، اما مخاطب احساس خستگی نمی کند و بالعکس با پایان فیلم احساس میکند که چه خوب اگر ادامه دار بود و یا چه بهتر که بتواند آن را دوباره ببیند؛ و چقدر مناسب و بجا بود ساخت این فیلم در شرایطی که همه هجمه ها به سوی اسلام و نبی مکرم اسلام و مخدوش کردن چهره رحمانی آن در جریان است.
مجید مجیدی کارگردان این فیلم به خوبی توانسته است آنچه که شنیده را به روی پرده آورد و از همه مهمتر همان جنبه اصلی فیلم یعنی آمیختهگی معنویات و ارادت به نبی مکرم اسلام در عوامل فیلم است که در خروجی نهایی آن متبلور شده و بیننده را تحت تاثیر قرار می دهد؛ اگرچه همیشه "ماعرفناک حق معرفتک" خطاب به نبی مکرم اسلام سرلوحه است اما مجید مجیدی که در کارنامه خود پرداختن به مسائل ارزشی و معنوی را همیشه به همراه داشته است حال گویی همه آنها را یکباره و به یکجا کنار هم نهاده و با روح لطیف خود معنویات و مکارم اخلاق نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را به خوبی به تصویر کشیده است؛ و در آخر پس از خسته نباشید به همه عوامل این فیلم شکوهمندباید به مجید مجیدی گفت: ای بلبل خوشخوان فقط برای آسمانیها بخوان...
انتهای پیام/