علیرغم درگیری و تنش نظامی جنبش اجتماعی– فرهنگی جدیدی در افغانستان سربرآورده است
بیست وچهارمین بخش دفترچه خاطرات افغانستان، منتشر میشود.این کتاب ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریتهای حساس او در کابل افغانستان است.
خبرگزاری تسنیم: افغانستان سرزمین ظاهرا شناختهشده و در عین حال پر از ابهامی در مرزهای شرقی سرزمینی ایران، تاریخ پرپیچوخم، ملتهب و در عین حال پر از سوالی برای تمام جهان است.
جنگ با شوروی، حضور جنگجویان مجاهد، ظهور طالبان، حمله آمریکا و... اتفاقات بزرگی برای نیم قرن تاریخ سرزمینی با مردمان پیچیده در قلب غرب آسیاست.حوادثی که هر کدام به تنهایی میتوانند سرنوشت یک کشور را برای قرنها تحتتاثیر قرار دهد.اما این تاریخ پیچیده، پرمساله و پرداستان بیش از همه برای خود مردمان سختکوش افغانستانی پوشیده نگه داشته شده است.اما علاوه بر افغانستانیها، بخش مهمی از تاریخ ایران به تاریخ معاصر افغانستان گره خورده است و خطر ندانستن آنچه در این سالها بر سر افغانستان آمد و نداشتن یک نگاه تاریخی به مساله افغانستانی کمکم در حال نمایان شده است.
ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند از سال 1981 تا سال 1985 به عنوان سفیر هند در افغانستان مشغول به فعالیت میشود.دورهای که اقتدار و سلطه شوروی بر این کشور در حال به پایان رسیدن است و مجاهدین در حال قدرت گرفتن. او در کتابی تحت عنوان «دفترچه خاطراتی از افغانستان» یادداشتهای روزانه خود را از خضور در افغانستان در این دوره حیاتی وتاریخساز منتشر کرده است.
خبرگزاری تسنیم به منظور به وجود آوردن آن دید تاریخی که ذکرش رفت، ترجمه فارسی کتاب خاطرات ج.ان.دیکسیت (J.N.Dixit) ، وزیر خارجه سابق هند پیرامون یکی از ماموریتهای حساس او در کابل افغانستان را منتشر میکند.
سید عبدالحسین رئیسالسادات، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان و مسئول خانه فرهنگ ایران در پیشاور این کتاب را ترجمه کرده است و در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است و قرار است به تناوب همه بخشهای کتاب منتشر میشود.
برای ارتباط مستقیم با مترجم میتوانید با این آدرس ایمیل در ارتباط باشید:raeisossadat@gmail.com
فصل چهارم
خاطرات روزانهٔ سال 1984
6 ژانویه 1984
روز سی و یکم دسامبر زمینلرزهٔ سختی کابل را لرزاند و مرکز لرزهنگاری کابل شدّت آنرا 5/7 درجه در مقیاس ریشتر اندازهگیری کرد. این با پسلرزههایی نسبتاً خفیف همراه بود. کابل بار دیگر در دوم ژانویه شاهد زمینلرزه بود. دولت در مورد خسارت وارده از زمینلرزه هنوز اطّلاعاتی از ولایتها دریافت نکرده و فقط میتواند به تأثیرش بر کابل و مناطق حاشیهای آن دست بیابد. بر طبق گفتهٔ منابع دولتی در شهر و حوالی آن کسی در نتیجهٔ زلزله کشته نشد. حدود یکصد نفر زخمی شدند که وضع سی و یک نفر از آنان وخیم است.
حدود هزار و پانصد خانه در حومهٔ شهر بطور کامل یا نیمهکاره ویران شد. مجموع خسارت وارده به اموال حدود هفتاد میلیارد افغانی برآورد شد.
تجربهٔ وحشتناکی بود و خرابی تا اداره و خانههایمان هم رسید. امّا جالب اینکه پس از آن وحشت اوّلیّه، تسلیمی آرامبخش در مقابل مرگی بوجود آمد که هرکس برای سه یا چهار دقیقهای که زلزله طول کشید با آن مواجه شد. گمان میکنم هنگامی که تهدید نسبت به بقای حیات بصورت اساسی مطرح میشود، ذهن بشر خود را از طریق بعضی جریانهای حیات اوّلیّه به بیخیالی میزند.
دفتر سیاسی PDPA روزهای سیام و سی و یکم دسامبر تشکیل جلسه داد و عمدتاً به بحث در مورد مشکلات داخلی حزب، جنبشهای سازمانی برای گسترش فعّالیّت حزب بین روستائیان و کارگران و تقویت واحدهای حزبی در سطوح روستا و دهستان پرداخت. دفتر سیاسی همچنین به صدور قطعنامههایی در مورد فعّالیّت سیاسی و ایدئولوژیک، ارتقاء سطح آگاهیهای سیاسی بین مردم و هماهنگ کردن فعّالیّتها با سازمانهای پیشرو که با اتّحادیّههای جوانان، زنان، نویسندگان و بازرگانان سرو کار دارند، پرداخت. قطعنامهای هم صادر شد که در آن بر تصمیم استوار در مقابله با فعّالیّتهای شورشیان تأکید کرده بود. رئیس جمهور کارمل، بطور خلاصه گفت حزب در سطوح ابتدایی ضعیف است و بایستی بر کوتاهیها فائق آید و برقراری ارتباط با تودهها را پایه ریزی کند. وی بر این تأکید کرد که اعتقاد سیاسی، بیش از ایدئولوژی در این مورد اهمیّت دارد و گفت ضروریست حزب فعّالیّتهایش را در مناطق روستائی بدون دخالت در ویژگیها، آداب و رسوم، سنّتها و اعتقادات مردم گسترش دهد.
موتور سربازگیری دولت از آغاز هفته با سرعت تمام در حال حرکت بوده است. پستهای ایست و بازرسی کارتهای شناسایی جوانان در تمامی شهر کابل افزوده و گسترده شدهاند. گزارش-های مشابهی از پافشاری دولت بر گیرآوردن جوانان از دیگر مراکز جمعیّتی وجود دارد. ژنرال باباجان، رئیس ستاد ارتش و آقای گلابزئی، وزیر داخله، بیانیّههایی صادر کردند که در آنها به مردم هشدار دادند برای فرار از قوانین نظام وظیفه تلاش نکنند. هر دو بیانیّه اخطار همسانی دادند که افرادی که سعی کنند با رشوه دادن یا راههای دیگر از خدمت نظام وظیفه فرار کنند، تنها مجازاتهای سنگینتری را برای خویش دست و پا میکنند. هیچکدام از اینگونه اخطارها قرار نیست تأثیر شفابخش بر نارضایتیهایی داشته باشد که بوسیلهٔ قوانین نظام وظیفه بوجود آمدهاند.
سرهنگ سامیرام، وابستهٔ نظامی اطّلاعاتی به من داده است که در آن تغییرات مشخّصی در ستادهای نیروهای مسلّح ذکر شده است. آخرین تغییری که شنیدهام این است که ژنرال قادر دارد برکنار میشود و احتمال دارد مجبور باشد آنچه را ژنرال رفیع، معاون نخست وزیر مجبور بود از 1980 تا 1982 بعهده داشته باشد، سرپرستی کند.
بعضی شایعات وجود دارد که ممکن است از ژنرال قادر بخواهند مسئولیّتش بعنوان وزیر دفاع را رها کند و احتمالاً برای چند سالی آموزش و دیدن تعلیمات حزبی به مسکو اعزام شود. نام ژنرال نظرمحمد رئیس ستاد نیروی هوایی را بعنوان جانشین وی میبرند. تکرار مکرّرات بیشتر گزارشهایی که ژنرال میاخیل (Miakhel) که پیشتر نامش را برده بودم، ممکن است سر برآورد یا بعنوان رئیس ستاد، جانشین ژنرال باباجان شود یا قائم مقام وزیر دفاع گردد. تمامی اینها بخشهایی از شایعههای سیاسی هستند که در حال حاضر در کابل پراکنده است. امّا بنظر میآید احتمال تغییر در شخصیّتهای طراز اوّل ـ در دفتر سیاسی حزب (Politboro)، کمیتهٔ مرکزی و سازمان دفاع ـ نوشته بر کارتهایی است که قرار است در پلنوم سیزدهم کمیتهٔ مرکزی، که احتمال میرود این ماه یا اوایل فوریه تشکیل جلسه دهد، روی آنها توافق صورت گیرد.
شورای وزیران تصمیم گرفته است برنامههای تلویزیون افغانستان را در سطح دیگر مناطق کشور گسترش دهد. طیّ سال مالی 85-1984 ایستگاههای تلویزیونی جدید در قندهار، جلالآباد و هرات تأسیس خواهند شد. تجهیزات برای این دستگاههای جدید تلویزیونی را جمهوری آلمان دموکراتیک تهیّه کرده است.
جلالر (Jalalar)، وزیر تجارت، روز سی و یکم دسامبر پس از امضای پروتکل تجاری دوجانبه بین افغانستان و اتّحادشوروی از مسکو بازگشت. قرارداد تنظیمی ارزش تجاری بین دو کشور را برای سال 85-1984 هشتصد میلیون دلار تعیین کرده که نشاندهندهٔ پانزده درصد رشد ارزش تجاری تعیین شده برای سال 84-1983 است. این جدا از تهیّهٔ کالاهای اساسی از اتّحادشوروی بعنوان کالا برای افغانستان است که آن کشور مطرح کرده است. جزئیّات بیشتر را قرار است بخش اقتصادی سفارت مشخّص و از طریق بستهنامهٔ ویژهای ارسال کند.
یک گروه بلند پایه از افسران شوروی از حزب کمونیست اتّحادشوروی و وزارت دفاع این کشور از آغاز ژانویه از کابل دیدار کردهاند تا نحوهٔ خدمت مشاورین شوروی وابسته به دفتر کمیته-ی مرکزی PDPA و وزارت دفاع افغانستان را بررسی و ارزیابی کنند. دیدار با این انگیزه بوجود آمده است تا به بررسی گزارشهایی در مورد فساد و زندگی تجمّلاتی و اشرافی مشاورین روسی که در افغانستان مشغول کار هستند، بپردازد.
گزارشهایی دریافت کردهایم که گروه نسبتاً بزرگی از شورشیان پایگاه هوایی مهمّ بگرام را از آخرین هفتهٔ دسامبر محاصره کردهاند. این گروه به مسلسلهای «داشکه»، خمپارهاندازهای زمین به هوای ساخت آمریکا از جمله خمپارهانداز سبک «چشم قرمز (red - eye)» مجهّز هستند. شورشیان توانستهاند به هواپیماهای روسی و افغانی که از پایگاه هوایی بگرام بر خاستهاند خسارت-هایی وارد کنند. همچنین اطّلاعات قابل اعتمادی در دست است که شورشیان توانستهاند از منابع غربی سلاحهای پیچیدهتر از جمله خمپارهاندازهای کوهستانی و سلاحهای پیشرفتهٔ ضدّ تانک و ضدّ هوایی تهیّه کنند.
وزیر دفاع افغانستان ادّعای قلع و قمع گروههای شورشی در بدخشان، بلخ و هرات را کرده که اکثریّتی از آنها وابسته به زیر گروهی هستند که «اتّحاد اسلامی» نامیده میشود و متعلّق به سازمان شورشیان گلبدین حکمتیار است.
مدیریّت سیاسی وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد در نظر است کادرهای نیروهای مسلّح در سال جدید برای آموزشهای فشردهتر سیاسی برنامهریزی شوند. مشاوران روسی بیشتری متخصّص در کار سیاسی در وزارت دفاع افغانستان و نیروهای مسلّح به کار گرفته شدهاند.
سخنگوی دفتر وزارت خارجه افغانستان روز یکم ژانویه بیانیّهای صادر کرد که در آن سیاستهای آمریکا را نسبت به افغانستان مورد انتقاد قرار داده است. انگیزهٔ این بیانیّه سمپوزیومی بود که وزارت کشور آمریکا در واشنگتن در آخرین هفتهٔ دسامبر در مورد افغانستان برگزار کرد و بیانیّههایی که رئیس جمهور ریگان بین تاریخهای بیست و ششم دسامبر و یکم ژانویه در حمایت از مجاهدین صادر نمود. سخنگو در بیانیّهاش خشن ظاهر شده و آمریکا را بعنوان بزرگترین قدرت غارتگر تشبیه کرده است. وی رئیسجمهور ریگان را متّهم کرد که سیاستهای ماجراجویانه، شیطنتآمیز و فریبکارانهای را دنبال میکند. بیانیّه رئیسجمهور ریگان را به پدر خواندهای تشبیه کرد که از متحجّر عقب افتادهٔ ضدّ انقلابی علیه افغانستان حمایت میکند که به جرمهای غیر انسانی سرگرم است. آمریکای تحت حاکمیّت ریگان را بعنوان مانع اصلی در یافتن راه حلّی سیاسی برای مسئلهٔ افغانستان تشریح کرد.
13 ژانویه
روز هشتم ژانویه رئیسجمهور کارمل ریاست گردهمایی متشکّل از فرماندهان عالیرتبهٔ ارتش و کارمندان غیر نظامی وزارت دفاع را به عهده داشت. تمامی اعضای دفتر سیاسی بجز نوراحمدنور و تمامی اعضای هیأت دولت حضور داشتند. رئیس جمهور کارمل به مدّت طولانی، نزدیک شش ساعت، سخن گفت و در آن به ارزیابی وضعیّت سیاسی و نظامی در افغانستان پرداخت. وی نسبت به نقش و اجرای عملیّات علیه شورشیان در فرماندهی عالی نیروهای مسلّح انتقاد و رقابت خلقی- پرچمی را که درون نیروهای مسلّح بوجود آمده است تقبیح کرد. آقای کارمل بر اهمیّت بهبود بخشیدن به آمادگی کامل نیروهای مسلّح تأکید و خاطرنشان کرد تا نیروهای مسلّح نتوانند فعّالیّتهای شورشیان را محو و نابود کنند اهداف سازندهٔ باقیماندهٔ انقلاب ثور تحقّق نخواهد یافت.
او در اواخر سخنرانیاش تغییراتی در پرسنل رده بالای وزارت دفاع اعلام کرد. رئیس ستاد عمومی نیروهای مسلّح افغانستان سرتیب باباجان از سمتی که داشت، با این دلیل که نادرست عمل کرده و بیکفایت است، برکنار شده و به جای او سرلشکر نظرمحمد فرماندهٔ نیروی هوایی افغانستان و نیروهای دفاع هوایی آمده است.
بنظر میرسد ژنرال قادر وزیر دفاع از این تغییر جاری شخصیّتها جان سالم بدر برده است.
روز هشتم ژانویه آقای نوراحمدنور، چهارمین ردهٔ عضو دفتر سیاسی و معاون رئیس شورای انقلاب با خانوادهاش به آرامی کابل را به مقصد مسکو ترک کرد. منابع گفتند نور برای آموزش عالی سیاسی به اتّحادشوروی اعزام شده و به همان مرکز تحقیقاتی رفته است که ژنرال رفیع عضو دفتر سیاسی و معاون نخستوزیر از سال 1980 تا 1982 برای آموزش اعزام شده بود. گزارشهایی در مورد اتّهام فساد مالی و زندگی اشرافی و تجمّلاتی علیه نوراحمدنور مطرح شده بود و او آرام لیز خورد و بیرون رفت.
قرار است در نیمهٔ دوم ژانویه یا اوایل فوریه پلنوم سیزدم کمیتهٔ مرکزی PDPA برگزار شود. دبیری کمیتهٔ مرکزی سرگرم تهیّهٔ رونوشتهای دستور کار این گردهمائی است که قرار است اهمیّت قابل ملاحظهٔ سیاسی به آن ضمیمه شود. انتظار میرود پلنوم سیزدهم در مورد تغییرات در پرسنل در سازمانهای رده بالا و کارگزاریهای حزب تصمیمگیری کند و نیز قرار است روشها و طرز کارها برای انتخابات لوی جرگه، که PDPA پیشنهاد میکند در اواخر 1984 سازماندهی شود، نهائی گردد. رهبری افغانستان همچنین در انتظار بازگشت تابیو سفیر شوروی از مسکو است تا در مورد برنامههای کاری و تاریخ تشکیل پلنوم سیزدهم تصمیم گرفته شود.
رسانههای جمعی بویژه نسبت به شاه سابق ظاهرشاه انتقادآمیز بوده است. خبرگزاری دولتی باختر تفسیر ویژهای در مورد ویژگیهای منفی چهل سال حکومت ظاهرشاه و پدرش نادرشاه منتشر کرد. این تفسیر هر دو را به عنوان کارگزاران امپریالیسم و استعمار بریتانیا توصیف کرد. طیّ چهل سال حکومت آنها، هفتاد درصد افغانها بیسواد ماندند؛ فقط دو درصد از درآمد ملّی صرف آموزش و پرورش شد و فقط شش دهم درصد به بهداشت اختصاص یافت. درآمد سرانهٔ افغانها طیّ چهار دهه درحدّ پنجاه دلار ثابت ماند و نرخ رشد اقتصادی برای هر دهه فقط دو دهم درصد بود. بغلان دربست در اختیار نادرشاه، ظاهرشاه و برادر زادهاش داوود بعنوان تثبیت کنندگان استثمار فئودال و خود محور مردم افغانستان بوده است.
در تفسیر دیگری با عنوان «نقشههای خیالی دیوانهوار ظاهرشاه»، رسانههای جمعی رسمی تلاشهای ظاهرشاه را در ایجاد جبههٔ متّحد علیه رژیم کارمل مورد انتقاد قرار داد. ارزیابی من این است که این حمله هماهنگ علیه ظاهرشاه عکسالعملی نسبت به تلاشهای فشردهٔ گروههای مجاهدین برای ایجاد جبههٔ متّحد زیر چتر شاه سابق است. این انفجار تبلیغاتی پیامی هم به نشست [کشورهای] اسلامی در رباط است که موضوع افغانستان با حمایت و شرکت این گروههای مجاهدین را فعّالانه در دستور کار خویش دارد.
درست وسط آرامش و ثبات نسبی که حاکم بر ولایتهای شمالی افغانستان است، یک رویداد جدید دارد پا به عرصهٔ فعّالیّتهای اقتصادی و پیشرفت گرایانهای میگذارد که در این ولایتها با کمک و حمایت شوروی انجام میشود. در این هفته اعلام شد طرحهای صنعتی با کمک فنّی و مالی شوروی در ولایت جوزجان آغاز به بهرهدهی میکند. ولایت جوزجان بعنوان مرکز عمدهٔ استخراج گاز طبیعی، مرکز اصلی صنعتی برای محصولات نقتی و توسعهٔ صنایع چوب مورد استفاده قرار گرفته است. در ولایتهای بلخ، قندوز و بدخشان مزارع بزرگ کشاورزی دولتی ایجاد شده است. در شهرکهای خانآباد و فیضآباد در بدخشان دستگاههای زیر بنائی برای مکانیزه کردن کشاورزی، راهاندازی پروژههای آبیاری در سطحهای وسیع، برپاکردن پروژهٔ ژنراتورهای آبی و حرارتی و معدن فراهم آمده است. بسیار روشن است تولیدات پروژههای صنعتی، بویژه گاز طبیعی، محصولات و مواد معدنی که شامل موادّ معدنی مانند مس میشود، که از نظر استراتژیکی مهمّ هستند، به نفع اتّحادشوروی است.
پس از فاصلهای تقریباً ده روزه، فشار شورشیان از پایگاههای پاکستان بر ارگون و خوست افزایش یافت. اگرچه نیروهای شوروی و افغانی با قدرت و شدّت عکسالعمل نشان دادند و در حالت تهاجمی باقی ماندند، تلفات نیروهای شوروی و افغانی در هفتههای اخیر، مخصوصاً از اواسط دسامبر سنگین بوده است. پاکستان و آمریکا روز به روز بر کیفیّت و کمیّت حمایت از مجاهدین می-افزایند. سرازیرشدن سلاحهای پیچیده به سمت گروههای شورشی هم افزایش یافته است.
بنظر میرسد اندیشهٔ مسئولین شوروی و افغانی این باشد که عملیّات پاکسازی در سطح ولایات یکی پس از دیگری اجر شود. تمرکز فعلی نیروهای شوروی و افغانی روی هرات، قندهار و پکتیاست.
رابطهایمان در ستادهای دفاعی افغانستان اظهار داشتهاند نیروی هوایی افغانستان از مشکلات نگهداری و تعمیر و نبود وسایل یدکی رنج میبرد. میدانید که اسکادارانهای جنگی نیروی هوایی افغانستان شامل هواپیماهای میگ21 است که پانزده تا بیست سال عمر دارند. نگهداری و تعمیر آنها به موقع انجام نشده است و تنظیم سیاههٔ درخواست وسایل یدکی و تجهیزات تعمیر و نگهداری کند صورت میگیرد. مسئولین نیروی هوایی افغانستان برآورد میکنند این نیرو در حال حاضر تنها استعداد عمل کردن حدود چهل درصد از ظرفیّتش را دارد. دولت افغانستان برای دولت شوروی درخواست مدرنیزه کردن نیروی هواییاش را مطرح کرده است. در حال حاضر اکثر عملیّات هوایی توسط اسکادرانهای نیروی هوایی شوروی مستقر در بخشهای مختلف کشور انجام میگیرد.
با ارزیابی تأثیر رها کردن سربازان پس از پایان سه سال خدمت اجباری نظامی، وزارت دفاع افغانستان تخمین میزند تا پایان سال 1983 مجموعهٔ توان نیروهای مسلّح 25000 نفر کاهش مییابد. یک تخمین کلّی این است که مسئولین افغانستان ممکن است با سختی فراوان بتوانند تنها 10000 نیروی نظامی سربازگیری کنند تا جانشین آن 25000 نفری شود که آزاد شدهاند. اگرچه طبق برنامهٔ پیشبینی شده مجموع تعداد نیروهای مسلّح افغانستان 120000 نظامی برای پایان ماه مارس 1983 در نظر گرفته شده، ولی برآورد واقعگرایانهتر این است که در آن زمان توان نیروهای مسلّح تنها حدود 75 تا 80000 نفر خواهد بود.
با توجّه به شور و حرارت ادامه دار فعّالیّتهای شورشیان با حمایت خارجی، اینکه نیروهای مسلّح افغانستان با وضع بسیار ناگواری در مقابله با شورشیان روبرو خواهند شد، مطلب روشنی است.
اطّلاعات موثّقی وجود دارد که هیأت ده تا دوازده نفرهای از گروههای اپوزیسیون در کنفرانس اسلامی در رباط که از امروز (سیزدهم) آغاز میشود شرکت میکنند. هیأت شامل حکمتیار، مجدّدی، سیّاف، گیلانی، یونس خالص، نبی، عبدالقیّوم، صاحبزاده و ربّانی میشود. کاردار پاکستان به من اطّلاع داد ربّانی بعنوان سخنگو و رهبر هیأت انتخاب شده است. هیأت افغانستان قرار است بعنوان ناظر رسمی در نشست شرکت کند. قبلاًدر این مورد تلگرافی به وزارت خارجه ارسال کردهام.
دوست، وزیر خارجه، اگرچه عضو دفتر سیاسی نیست دعوت شد تا گزارش ویژهای در مورد روابط افغانستان با ایران به گردهمایی دفتر که روزهای سیزدهم و چهاردهم ژانویه تشکیل می-شود ارائه کند. دوست، به تفصیل در مورد آنچه که از زمان انحلال حزب توده در آن کشور در روابط ایران- افغانستان پیش آمده است گزارش داد و با این پیشنهاد جمعبندی کرد که میبایستی وضعیّتی قاطع در برابر دشمنی ایران نسبت به انقلاب افغانستان اختیار کرد. دفتر سیاسی توصیهاش را تأیید کرد و وضع فعلی افغانستان را نسبت به ایران اینگونه تشریح نمود: «عیلرغم سیاست صبوری و مدارایی که افغانستان در قبال ایران از آغاز انقلاب در آن کشور در سال 1979 در پیش گرفته، محافل راستگرای حاکم بر ایران به سیاستهای دشمنانه و تحریکآمیز خویش علیه افغانستان ادامه میدهند. لازم است این موضع ویرانگر و مداخله جویانهٔ ایران نه تنها برای ملّت افغانستان روشن گردد بلکه در معرض دید عموم مردم جهان گذاشته شود. ایران باید بداند که روش دشمنانهاش با پاسخی سخت از جانب دولت و ملّت افغانستان روبرو خواهد شد. مردم مسلمان ایران و افغانستان دوست هستند و بایستی بر پایهٔ روابط بسیار کهن خویش دوست بمانند. افغانستان مشتاق است با ایران وارد مذاکرهٔ مستقیم بدون قید و شرط شود تا مسایل و تردیدهایی که آن کشور ممکن است داشته باشد حلّ شوند.
» دوست، همچنین تأیید کرد که تعداد قابل توجّهی از پناهندگان افغانی در ایران دارند از این کشور به بلوچستان پاکستان مهاجرت میکنند، نه به دلیل تصمیم رسمی که از سوی مسئولین ایرانی برای راندن آنها گرفته شده بلکه بخاطر شرایط سختی است که پناهندگان مجبور هستند تحت آن شرایط در ایران زندگی کنند. دفتر سیاسی از تمامی اقوام افغانی در ایران دعوت کرد به وطن خویش باز گردند. «
دفتر سیاسی همچنین بحث و بررسی عمیقی در مورد اعتبار بخشیدن مجدّد به رهبران مذهبی درون افغانستان داشت. سیاست PDPA و دولت نسبت به نقش مذهب در انقلاب ثور مورد بحث و بررسی قرار گرفت. دفتر سیاسی اعلام کرد جدا از احترام کامل به اسلام و سنّتهای اسلامی که یک ویژگی فاز جدید دموکراتیک ملّی انقلاب ثور (از دسامبر 1979) است، از این به بعد حزب و دولت بطور کامل تضمین کنندهٔ نقش روحانیّت مسلمان در برنامههای مذهبی، اجتماعی و تکاملی است. این ادامهٔ تلاشهای رو بهگسترش PDPA و رهبری است تا رهبری مذهبی روستائی را از اپوزیسیون دور نگه دارد. بعنوان یک ژست اضافی، دفتر سیاسی اصلاح بیشتری در قانون اصلاحات ارضی اعلام کرد که بر اساس آن ابراز میداشت باید قوانین اسلامی مربوط به ارث در مورد اموال و داراییهای مذهبی و دارایی و اموال خصوصی رهبران مذهبی مورد عمل قرار گیرد، البتّه تا مجموع سقفهای حدّاکثری. قانون پیشین وراثت زمین که طیّ سالهای 1978 و 1979 بوسیلهٔ ترکی و امین اجرا شده بود منسوخ شدند.
دفتر سیاسی برآوردهای اوّلیّه در مورد بودجهٔ دفاعی و عمرانی برای سال مالی 85-1984 را که از ماه مارس 1984 آغاز میشود، دریافت کرد. اطّلاعات جالب این بود که بیش از پنجاه درصد بودجهٔ برآورد شده از سوی اتّحادشوروی سرمایهگذاری میشود.
کارمل ریاست یک نشست مشورتی کمیتهٔ مرکزی PDPA را که روز هفدهم ژانویه برگزار شد بعهده داشت. در این نشست تنها عنوان در برنامه رسیدگی به» پیش نویس قانون «بود که در آن برنامههای انتخاباتی ارگانهای خودگردان محلّی در سطح دهستان، بخش و ولایت به تصریح آمده بود. وی اعلام کرد قانونی که برای تصویب به یک نشست فوقالعاده شورای انقلاب افغانستان درعرض یک ماه ارائه خواهد شد یک حادثهٔ مهمّ سیاسی در گسترش و کمال بخشیدن به سازمان-های دموکراتیک در افغانستان خواهد بود. این قانون اساسی شرکت کامل تودههای افغانی در ادارهٔ کشور را تضمین میکند. برنامهٔ انتخابات که در این قانون به آن تصریح شده، ترکیبی از نظام جرگهٔ سنّتی و نیاز به مدرنیزه کردن برنامهٔ انتخاباتی است.
روز شانزدهم ژانویه هیأت وزیران افغانستان تشکیل جلسه داد تا چهارده پیش نویس قانون را که بایستی تا پایان فوریه تسلیم شورای انقلاب شود تصویب کند. این سلسله از قوانین موادّی مانند تضمین حقّ کار، حقّ ورود کشاورزان و کارگران به مؤسّسههای عالی آموزشی و انستیتوهای فنّی، تضمین حقوق سیاسی و اقتصادی روزنامهنگاران، نویسندگان و تضمین شرکت کارگران در برنامه-ریزی و مدیریّت طرحهای عمرانی و فعّالیّتهای عمدهٔ اقتصادی و صنعتی را زیر پوشش دارد. کشتمند با خلاصه کردن بحث و بررسیها تأکید کرد این قوانین پس از اجراشدن گامی اساسی در اصلاحات بیشتر اجتماعی و آموزشی خواهد بود و تضمینی است بر مساوات در توزیع ثروت در جامعهٔ افغانستان.
رئیسجمهور کارمل همچنین بحثهای فشردهای را با رهبران قبایلی از ولایتهای جنوب شرقی و از جوزجان و بلخ در شمال داشت و از آنها درخواست کرد به دولت و حزب در پایان بخشیدن به فعّالیّتهای شورشیان کمک کنند.
نیروی هوایی شوروی و افغانستان عملیّات فشردهای را علیه شورشیان در ولایتهای ننگرهار و پکتیا در جنوب، بدخشان در شمال، هرات و فراه در غرب و لوگر در بخش مرکزی افغانستان به اجرا درآوردند. گزارشهایی داریم که خمپارهاندازهای زمین به هوای ساخت آمریکا و مسلسل» داشکه «که اخیراً در اختیار شورشیان گذاشته شدهاند ثابت میکنند علیه هواپیماهای شوروی و افغانی که در سطح نسبتاً پایین پرواز میکنند مؤثّرتر هستند. بر اساس گزارشهای نخستین طیّ این عملیّات دولت دو هلیکوپتر و یک هواپیمای میگ 23 را از دست داد. نیز اطّلاعات قابل اطمینانی داریم که نیروهای شوروی و افغانی توانستهاند گروههای شورشی را از مناطق خوست و ارگون درشرق و علیرغم فشار مداوم شورشیان در تمامی طول مرز افغانستان– پاکستان، به عقب برانند.
دیپلماتهای اروپای شرقی در کابل بارها این تشویش را در مورد احتمال دخالت نظامی آمریکا در ایران طیّ سال جاری یا سال آینده نشان دادهاند. ارزیابیشان این است که ساختار قدرتی ایران موضوعی است که درآیندهای نه چندان دور دچار ناپایداری شدید خواهد شد. آنها هم چنین احساس میکنند خیلی از پیروان امام خمینی گرایشهای غربی دارند و پنهانی در ارتباط با آژانس-های اطّلاعاتی و دفاعی آمریکا هستند. ـ وضعیّتی که از طریق ارتباطهای پنهانی مشابه آنها با شیخ نشینها و کشورهای سلطنتی خلیج [فارس] به آن ترغیب و تشویق میشوند. هیأتهای سیاسی اروپای شرقی بر این تأکید داشتهاند که این وضع ممکن است منجر به لزوم حفظ حضور سیاسی– نظامی شوروی از سواحل شمال غربی دریای خزر تا ولایتهای جنوب غربی افغانستان در تمامی طول مرزهای شورویـ ترکیه، شورویـایران و افغانستانـایران بشود.
با توجّه به اینکه پاکستان هم بعنوان سنگر شرقی طرحهای استراتژیک آمریکا قلمداد می-شود، تهدید معاهدهای که مجموعه کشورهایی در ورشو امضاء کردند، بر اساس آنچه این دیپلماتها میگفتند، از نظر کیفی از آغاز سال 1983 افزایش یافته است.
تبلیغاتی گسترده، هماهنگ، تهاجمی و اهانت آمیز بوسیلهٔ افغانستان علیه آمریکا ویژگی این هفته بود. یک یادداشت محرمانه از سیا در مورد اوضاع در افغانستان که در بردارندهٔ جزئیّاتی است از نوع حمایتی که باید به عناصر ضدّ کارمل داده شود، در سطح گستردهای در رسانههای رسمی افغانستان منتشر گردید. روزنامهٔ حزبی حقیقت انقلاب ثور و روزنامهٔ انگلیسی زبان کابل نیوتایمز دارند یک سلسله مقاله با عنوان» خط سیر دخالتهای آمریکا در جمهوری دموکراتیک افغانستان «منتشر میکنند.
دیدار یک هیأت کنگرهٔ آمریکا از پاکستان بهانهای برای توجّه انتقادی شد. دیدار این هیأت از اردوگاهها و اطمینان بخشیدن به ادامهٔ حمایتهای مالی و نظامی به شورشیان بعنوان مدرکی بر مصمّم بودن آمریکا برای پیشگیری از راه حلّی سیاسی جهت مسائل مربوط به افغانستان مطرح و نقل شد.
آقای وینبرگر (Weinberger)، وزیر دفاع آمریکا، مصاحبهای با یک مجلّهٔ انستیتوی مطالعات استراتژیک داشت که در آن ارزیابیاش این بود که روسها دارند بازندهٔ جنگ در افغانستان میشوند. وی اطمینان داد عناصر ضدّ کارمل درمقایسه با سالهای 82 – 1981 کنترل مناطق وسیعتری از افغانستان را در دست دارند. وینبرگر انگیزههای روسیّه در افغانستان را به دوره-های استراتژیک تحلیل کرد. طبق گفتهٔ او هدف اتّحادشوروی این است که میدانهای نفتی در خاورمیانه را کنترل کرده و خطوط دریایی اصلی بین اروپا و خاور دور در دریای عرب و بخش شمالی اقیانوس هند را تحت کنترل خویش داشته باشد. وینبرگر همچنین خود را در یک ارزیابی تا حدّی ناپخته وا داد که ایران را» دیوانگان «دارند اداره میکنند که نه میتوان بیخیال آنها بود و نه بهشان خندید.
گفتگوهای نخست وزیرمان با گروهی از تحصیلکردهها و روشنفکران آمریکایی در هفتهٔ اوّل ژانویه که در آن وی خواستار توجّه به فضای امنیّتی در آسیای جنوبی شد، در سطح گستردهای منتشر گردید. ارزیابی انتقادی از فروش سلاح به پاکستان از سوی انتشاراتچیهای رسمی مورد تأیید قرار گرفت. مقالهٔ سردبیری روزنامهٔ حقیقت انقلاب ثور (که روزنامهٔ رسمی حزب حاکم است) اظهار داشت که تشویقها و بیم دادنها در مورد پاکستان با ارزش هستند، بویژه آنجا که صحبت از حمایتی میشود که پاکستان از عناصر جدایی طلب در درون هند میکند.
مرگ آقای استفن، دبیر کلّ حزب کنگره ـ شاخهٔ ایندیرا، با تأسّف مورد توجّه قرار گرفت و یک پیام تسلیت از سوی PDPA برای دبیر کلّ [جدید] حزب ارسال شد.
قرار است آقای خلیل صدّیق، معاون رئیس بانک ملّی افغانستان، بیست و یکم تا بیست و هشتم ژانویه از دهلی دیدار کند و در گفتگوهای مقدّماتی پیرامون همکاری در زمینهٔ بانکداری بین هند و افغانستان شرکت کند. انتظار میرود آقای صدّیق گفتگوهایی در دهلی و بمبئی با مقامات رسمی وزارت دارایی و ریزرو بانکآوایندیا (The Reserve Bank Of India) داشته باشد.
27 ژانویه
سیزدهمین پلنوم کمیتهٔ مرکزی که انتظار میرفت در ماه دسامبر گردهمایی داشته باشد تاکنون تشکیل نشده است. طبق گفتهٔ کمیتهٔ مرکزی PDPA احتمال دارد گردهمایی در ماه فوریه برگزار شود و بیشتر گمان میرود در اواسط یا نیمهٔ دوم فوریه، زیرا طبق گفته وی [!؟]» مقدّمات برای این گردهمایی هنوز تکمیل نشده است. امّا تماسهایم با حزب و محافل دیپلماتیک اروپای شرقی به من میگویند عبارت «مقدّمات کامل نشدهاند» به موضوع برنامهٔ کاری یا مکاتبات [و ازین قبیل] بر نمیگردد بلکه بهجدالهای سیاسی اساسی [اشاره دارد]. بعضی نشانههای اندیشناک شدن که حزب را تحت تأثیر قرار داده است در جلسهی ستادهای فرماندهی نیروهای مسلّح که روز هشتم ژانویه برگزار شد و من پیشتر آنرا نوشته بودم، در سخنرانی رئیس جمهور کارمل منعکس شد.
در پی آن جلسه، بین هیجدهم و بیستم ژانویه رئیس جمهور کارمل جلسهٔ «محرمانهای» از اعضای دفتر سیاسی، بدون فراخوان رسمی، تشکیل داد. وی در این جلسه پیرامون سبک و روش زندگی رهبری بالای حزب، در مورد بعضی از آنها که بر مبنای علایق خویش به خلق یا پرچم دست به توطئه میزنند و از این قبیل اخطار و بیم جدّی داد. او مخصوصاً نسبت به دکتر نجیب (پرچمی)، رئیس اطّلاعات افغانستان، گلابزئی (خلقی) وزیر داخله و آقای رازمزو (پرچمی)، جوانترین عضو دفتر سیاسی که تنها یکسال از پذیرفتنش میگذرد، انتقاد داشت. کارمل به آنها گفت اگر راهشان را تصحیح نکرده و حقیقت گرایانهتر و با کارآمدی و لیاقت بیشتر عمل نکنند، مجبور خواهد بود روش تصحیح کنندهای در مقابله با آنها اتّخاذ کند، همانگونه که در مورد نورمحمدنور کرده است. او به این مخاطبین محدود و مهمّ خودش این را هم گفت که دارد برای ایجاد تغییرات بیشتری در ردههای بالای نیروهای مسلّح، حزب و دولت برنامه ریزی میکند. بنظر میرسد از ابتدای این ماه یک خانه تکانی حزبی و یک اصلاح روش پرسنلی در دستور کار بوده است.
دوباره شایعاتی پخش شده است که ژنرال قادر، وزیر دفاع و آقای دوست، وزیر خارجه عذرشان خواسته خواهد شد. رئیس جمهور کارمل دارد از وطنجار، عضو دفتر سیاسی (وزیر ارتباطات) و رهبر خلقی سابق و سرلشکر صادقی، مدیر امور سیاسی نیروهای مسلّح مشورت بیشتری میگیرد. اطّلاعات موثّقی دارم که مشاورین روسی وابسته به کمیتهٔ مرکزی حزب، هیأت دولت و ستادهای فرماندهی نیروهای مسلّح داشتهاند فشار بیشتری بر رئیس جمهور کارمل وارد میکردهاند تا در پیشبینی عملیّات نظامی سنگینتر و فشرودهتر از سوی عناصر شورشی و اپوزیسیون با حمایت بیرونی، که ممکن است ویژگی سال 1984 باشد، خانهاش را به نظم درآورد. هم صادقی و هم وطنجار برای مسئولیّتهای بالاتر انگشت نشان شدهاند.
جدا از انتشار و تبلیغات سیاسی، حزب و دولت دارند تلاش درست برنامه ریزی شده و هماهنگی را برای بازسازی فعّالیّتهای اجتماعی– فرهنگی و روشنفکرانهٔ جامعهٔ افغانستان بکار میبندند. از جمله اینکه دلگرمیهای خاصّی به اتّحادیهٔ نویسندگان، روزنامه نگاران و هنرمندان رادیو– تلویزیونی داده میشود.
طی سه ماه گذشته در حال توجّه به ظهور یک مکتب کاملاً جدید از تئاتر افغانستان بودهام که خود را وقف موضوعات عاشقانه و تاریخی نمایشنامه و ادبیّات افغانستان کرده است. برخی نمایشنامهها پیرامون موضوعها و مطالب روز مثل نقش مذهب در تغییرات اجتماعی، جایگاه زنان و نقش آنها در ایجاد پیشرفت و تجدّد است. بعضی دیگر فلسفی، هجوگونه و طنزآلود هستند. اینها هم بطور زنده به اجرا در میآیند و هم ضبط و از طریق تلویزیون پخش میشوند. نویسندگان و بازیگران هردو بطور مشهود برخاسته از طبقات پایین میانی و طبقهٔ روشنفکر جامعهٔ روستایی افغانستان هستند.
همچنین با هدف تحریک احساسات، در رادیو و تلویزیون برنامههایی برای جوانان و زنان دارند. نمایشهای کوتاه، نمایشهای کلامی، متمرکز بر موضوعات مورد علاقهٔ جوانان، زنان و کارگران صنعتی و کشاورزی. و همهٔ اینها با بازگشت نسل جوانی از افغانستان که از سال 1981 تحت آموزش و نظم و انضباط ویژه در اتّحادشوروی و اروپای شرقی بودهاند، آغاز شده است. نخستین گروه نسبتاً بزرگ این دسته از اشخاصّ حدوداً اواخر سال 1983 شروع به بازگشت کرده بودند. فیلمهایی هم که به نمایش در میآیند پیرامون موضوع تغییر اجتماعی و انقلاب است. خیلی از این فیلمها از شوروی، بلغارستان و آلمان شرقی هستند. امّا طیّ شش ماه گذشته تعدادی از فیلمهای افغانی بر پایهٔ موضوعهای مشابه تولید و به نمایش درآمدهاند. این فیلمها هنوز تا حدّی آماتور هستند ولی اهداف بسیار روشن ایدئولوژیک هم در آنها مشاهده میشود. فیلمهای افغانی قابل توجّه که اخیراً روی پرده رفتهاند عبارتند از: گامهای استوار، نفرت، قلعهٔ خونین و نفرین شدگان.
موسیقی هم که از تلویزیون و رادیو افغانستان پخش میشود اغلب نمایندگی هویّت فرهنگی قبایلی و قومی گوناگون را برعهده دارد. موسیقی و رقص بومی [فولکلور] و حتّی موسیقی قبایلی بوسیلهٔ تعداد زیادی از هنرمندان حرفهای از بخشهای گوناگون کشور اجرا میشود که ویژگی برنامههای موسیقی است. این تغییری روشن از موسیقی رمزآلود و پیچیدهٔ غربی و کلاسیک هندی است که تا زمان داوود حاکم بر رسانههای دیداریـ شنیداری افغانستان بود. امّا باید اضافه کنم شهرت موسیقی و فیلم کلاسیک هندی و فیلمهای تجاری هندی به جای خود پدیدهای مسلّط است.
علیرغم درگیری ادامهدار و تنش نظامی، جنبش اجتماعی– فرهنگی کاملاً جدیدی سربرآورده است. جامعهٔ افغانستان تحت رهبری حزب و دولت، دارد بخش بزرگتری از تودههای افغانی را شامل میشود. مشابهت زیادی از آنچه اکنون دارد در افغانستان اتّفاق میافتد با آنچه که در اواخر دههٔ 1920 و اوایل دههٔ 1930 در اتّحادشوروی اتّفاق افتاد و آنچه که در چین در اواسط دههٔ 1950 رخ داد، وجود دارد.
کارمندان وزارت خارجه افغانستان تأیید کردند بین 10 تا15000 پناهندهٔ افغانی سنّی از جنوب شرقی ایران به بلوچستان و خاک پاکستان رانده شدهاند. دلیل این کار امتناع پناهندگان از پیروی از قوانین و مقرّرات ایران مربوط به اقامتشان داخل این کشور بوده است. طبق گزارش، از نظر پناهندگان، ضرورت ثبت اسامی، همراه داشتن کارت شناسایی و کار در پروژهها و امور مورد تأیید مسئولین ایرانی غیر قابل قبول بوده است. مسئولین ایرانی با مجبور کردن آنها به ورود به داخل خاک پاکستان این را تلافی کردهاند. این عمل تا حدّی موجب تنش بین ایران و پاکستان شده است. کارمندان وزارت خارجهٔ افغانستان همچنین تأیید کردند مسئولین ایرانی از پناهندگان شیعهٔ افغانی هواداری میکنند و اینکه بعضی از این گروه با زور مجبور شدهاند به نیروهای ایرانی که با عراق در حال جنگ هستند، بپیوندند. [امیدوارم آقای دیکسیت در ادامهٔ نوشتهٔ خود برای این شعری که سروده است از زبان سفیر عراق در کابل شاهد مثالهایی هم بیاورد. ایران جز کادرهای رسمی نیروهای دفاعی خود، هیچ گروه دیگری را موظّف و مجبور به شرکت در دفاع مقدّس خود نکرد. نیروهای غیررسمی همه و بدون استثنا داوطلبانه و عاشقانه شرکت میکردند. اصولاً جنگ و دفاع با اجبار پیش نمیرود. م.]
روز بیست و دوم ژانویه خبرگزاری رسمی باختر در انتقاد از برنامههای نشست اسلامی در کازابلانکا در ارتباط با موضوع افغانستان بیانیّهای صادر کرد. عنوان بیانیّه «غوغا علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان در کازابلانکا- این در جهت منافع چه کسی است؟» بود که ابتدا در روزنامهٔ حزبی حقیقت انقلاب ثور منتشر شد و سپس از تمامی روزنامههای دیگر و تلویزیون و رادیو سر برآورد. متن این بیانیّه نسبت به کشورهای اسلامی بسیار انتقاد آمیز بود. بیانیّهٔ باختر بشدّت بر هویّت اسلامی افغانستان تأکید کرد و اندیشهٔ کشورهای اسلامی را نسبت به انقلاب افغانستان به باد انتقاد گرفت و نتیجهگیری کرد که خیلی از این کشورها تحت نفوذ برنامههای امپریالیستی آمریکا هستند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/