«غدیر» از دیدگاه امام خمینی و رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب در مورد واقعه غدیر میگویند: عید غدیر هم سنت ملی ماست؛ چون ملت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملتها را از هویت خالی کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سرتاسر حیات طیبه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و لحظه به لحظه آن نزد مسلمانان دارای اهمیتی بس شگرف و والاست؛ چرا که نه تنها کلام رسول اکرم بهنص صریح آیات قرآن، عاری از هرگونه هوا و هوس و متصل به سرچشمه وحی است، بلکه عمل و فعل آن بزرگوار نیز بر تک تک مسلمانان حجت است و صراط مستقیم را به عالمیان مینمایاند. اما در این میان، مقاطعی خاص از زندگی آن بزرگوار، بهجهات گوناگون از اهمیتی ویژه برخوردار میباشد که یکی از بارزترین آنها، واقعه غدیر خم است. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. کمتر مقطع تاریخی را میتوان در جهان اسلام یافت که از لحاظ سند، اطمینان از اصل وقوع، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، قوت و استحکامی نظیر این رویداد مهم داشته باشد.
در همین راستا بزرگان بسیاری در جهان اسلام در مورد این واقعه بیاناتی را داشتهاند. در ادامه بخشی از نظرات امام خمینی(ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی و آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب را در مورد واقعه غدیر میخوانید:
مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علیبن موسی الرضا علیه السلام در روز عید سعید غدیر خم میگوید: امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل میکند که میگوید "کسی نمیتوانست با فتنهای که من چشم آن را درآوردم ــ منظور، فتنه خوارج است ــ یا فتنه ناکثین درافتد". آن معنویت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همه اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه رسالتهاست. این معنای غدیر است. در غدیر، چنین کاری اتفاق افتاد. 1380.12.12
همچنین امام خمینی(ره) نیز میگوید: مسئله غدیر، مسئله اى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مسئلهاى پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر براى ایشان ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خداى تبارک و تعالى که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللّه کسى نیست که بتواند عدالت را به آنطورى که باید انجام بدهد، آنطورى که دلخواه است انجام بدهد مأمور مىکند رسول اللّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهى داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت اینطور نیست که از مقامات معنوى حضرت باشد؛ مقامات معنوى حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود. و اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آنقدر ازش تجلیل کردهاند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئلهاى است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابنعباس مىگوید که «بهقدر این کفش بىقیمت هم پیش من نیست» آن که هست اقامه عدل است. آن چیزى که حضرت امیر ــ سلام اللّه علیه ــ و اولاد او مىتوانستند در صورتى که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آنطورى که خداى تبارک و تعالى رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند، لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید نه براى این است که چراغانى بشود و قصیده خوانى بشود و مداحى بشود، اینها خوب است، اما مسأله این نیست، مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشى که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست اندر کاران باشد.
مقام معظم رهبری همچنین در باب موضوع غدیر در جلسهای دیگر میگویند: امروز ما و جامعه بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست ــ کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست ــ زورگویی هست، ولایت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش بهشکلهای دیگری وجود داشته است، امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیفتر و برتری، و خواهشها و عشقهای بهمراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیونها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هرچه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت، منتها امروز پایههای اصلی خراب است؛ این پایهها را پیغمبر اسلام بنیانگذاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویستوپنجاه ساله زندگی ائمه (علیهم السلام) ــ که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است ــ هروقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیشبینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه از زمان، به میدان آمدهایم و همتی هست بهفضل و توفیق الهی و انشاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند. دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 1384.10.29
امام خمینی درباره جعل حکومت در قضیه غدیر میگوید: قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوى قابل نصب نیست، یک چیزى نیست که با نصب آن مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوى که بوده است و آن جامعیتى که براى آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، مىبینیم که در عرض صوم و صلاة و امثال اینها مىآورد و ولایت مجرى اینهاست. ولایتى که در حدیث غدیر است بهمعناى حکومت است، نه بهمعناى مقام معنوى. و حضرت امیر را همانطورى که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن ــ در روایات است این ــ نازل شده است به منازل مختلف، کلیاتش سبع و الى سبعین و الى زیادتر، تا حالا رسیده است به دست ماها بهصورت یک مکتوب، حضرت امیر هم این طور است، رسول خدا هم این طور است. مراحل طى شده است، تنزل پیدا کرده است. از وجود مطلق تنزل پیدا کرده است، از وجود جامع تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است به عالم طبیعت، در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیاى بزرگ خدا. بنا بر این، اینکه حدیث غدیر را ما حساب کنیم که مىخواهد یک معنویتى را براى حضرت امیر یا یک شأنى براى حضرت امیر درست کند، نیست. حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خداى تبارک و تعالى او را حاکم قرار بدهد.
رهبر انقلاب میگوید: عید غدیر هم سنت ملی ماست؛ چون ملت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملتها را از هویت خالی کنند. البته این قضیه، داستان مفصلی است و با دو کلمه، نه میشود ابعادش را نشان داد و نه میشود خطرش را آنچنان که هست، گوشزد کرد. شما در محیط دانشجویی با این سیاست کلی که شناخته و ناشناخته و پیدا و پنهان وجود دارد، باید مبارزه کنید و مبانی ارزشی را ــ مبانیای که حقیقتاً تشکیلدهنده هویت ملت ایران است و میتواند آنها را پیش ببرد و صاحب همه چیز کند ــ حفظ کنید. 1382.02.08
امام همچنین از ضرورت توجه دولتمردان به ولایت امیرالمؤمنین سخن گفته و میگوید: الْحَمْدُ للّه الّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوَلایَة امیر الْمُؤمِنینَ وَ اهْلِ بَیْتِهِ. تمسک به ولایت امیرالمؤمنین چى هست؟ یعنى ما همین این را بخوانیم و رد بشویم؟ آن هم تمسک به ولایت امیرالمؤمنین در روزى که ولایت به همان معناى واقعى خودش بوده است، نه تمسک به محبت امیرالمؤمنین، تمسک به محبت اصلاً معنا هم ندارد، تمسک به مقام ولایت آن بزرگوار به اینکه گرچه ما و بشر نمىتواند به تمام معنا آن عدالت اجتماعى و عدالت حقیقى را که حضرت امیر قدرت بر پیاده کردنش داشت، نمىتوانیم ماها و هیچ کس، قدرت نداریم که پیاده کنیم، لکن اگر آن الگو پیدا شده بود و حالا هم ما باید به یک مقدار کمى که قدرت داریم تمسک کنیم. تمسک به مقام ولایت معنایش این است که ــ یکى از معانىاش این است که ــ ما ظِلّ آن مقام ولایت باشیم. مقام ولایت که مقام تولیت امور بر مسلمین و مقام حکومت بر مسلمین است، این است که چنانچه حکومت تشکیل شد، حکومت تمسکش به ولایت امیرالمؤمنین و این است که آن عدالتى که امیرالمؤمنین اجرا مىکرد، این هم بهاندازه قدرت خودش اجرا کند. بهمجرد اینکه ما بگوییم ما متمسک هستیم به امیرالمؤمنین، این کافى نیست، این تمسک نیست اصلش. وقتى که حکومت الگو قرار داد امیرالمؤمنین ــ سلام اللّه علیه ــ را در اجرای حکومتش، در اجرای چیزهایى که باید اجرا بکند، اگر او را الگو قرار داد، این تمسک کرده است به ولایت امیرالمؤمنین.
آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب در مورد رابطه غدیر و انقلاب اسلامی نیز میگوید: شاید اکثر آن کسانی هم که در ماجرای بیعت امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پای فشردند و فداکاری نمودند، واقعه غدیر و بهطریق اولی ظهور اسلام و جنگهای امیرالمؤمنین را ندیده بودند، اما اسلام و هدایت و نور آن فقط برای کسانی نیست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه برای همه و برای همیشه است: «و آخرین منهم لمایلحقوا بهم». انقلاب اسلامی شروع یک راه پرافتخار و سعادتبخش بود. همه کسانی که از بیعدالتی رنج بردهاند و تشنه عدالتند، این پدیده را بهجان دوست دارند و برای آن تلاش میکنند. همه کسانی که سنگینی و فشار نظام دیکتاتوری و اختناق و زورگویی و قدرت فردی را احساس کرده یا درباره آن فکر کردهاند، از انقلاب اسلامی، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزه فراگیر این ملت استقبال کردهاند و میکنند. مخصوص امروز نیست، در آینده هم همینطور خواهد بود.
بیانات در دیدار مردم قم 1381.10.19
انتهای پیام/*