آقاى مرادخانى لطفا اتاق فکر برگزارى جشنواره فجر را معرفى کنید
علی قمصری آهنگساز و نوازنده تار در واکنش به حضور خانه موسیقی در تیم برگزار کننده جشنواره موسیقی فجر در نامهای سرگشاده اعتراض خود را به این موضوع نشان داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دلیل اصرار آقاى مرادخانى که کارنامه ى روشنى در جهت معاونت هنرى دارند بر دادن امتیاز به تیم خانهى موسیقى براى مدیریت جشنوارهى فجر، براى من نامشخص است. جامعهى موسیقى به روشنى اعلام کرده که با شاکلهى فعلى خانهى موسیقى مشکلات جدى دارد و دلایل زیادى را تا امروز اعلام کرده که حتى خود آقاى مرادخانى قادر به نفى آنها نبودهاند.
این جانبداریها که به وضوح در رویکرد خبرگزارى وابسته به ایشان (هنرآنلاین) قابل مشاهده است، علاوه بر اینکه موجب بروز اشتباهات بعدى خواهد شد، بى توجهى آشکار به دغدغههاى جامعهى موسیقى است. چه خوب است به جاى اینکه تسهیلات گزینشى براى بعضى از ستارگان موسیقى (دادن امکان تبلیغات شهرى و اعطاى مجوزهاى سریع کنسرت و امکان اجرا در ورزشگاهها، در اختیار قرار دادن فرمایشى شبانه روزى سالنها براى فیلم بردارى و...) قائل شوند، به اصلاح سیستم کلى بپردازند که در آن کل جامعهى موسیقى درنظر گرفته شود.
جریان جشنوارهى فجر نیز همین رویکرد را دنبال مىکند. پس از خداحافظى سوال برانگیز پیروز ارجمند، اجراى کنسرت در سالنهاى حوزهى هنرى و کل دانشگاهها ممنوع شد. روند دریافت مجوز از دفتر موسیقى با چالشهاى بسیار مواجه شد. عملا اجرا در فرهنگسراها (غیر از نیاوران) نیز به خاطر قوانین دست و پا گیر و دریافت وجه غیر استاندارد اماکن، عقلانى نیست. خیلى از موسیقیدانان موسیقیشان را زیر لباس هنرهاى نمایشى مستتر مىکنند، چرا که قوانین تیاتر و سینما براى موسیقى آسانتر وضع شده.
من به عنوان یک هنرمند در مواجهه با این سیاست گذاریها دو حق انتخاب دارم. به مقربونى بپیوندم که از تسهیلات ویژه ى نور چشمىها استفاده و به ضوابط وقتگیر و مشکل پشت کنم، یا با علم به امکان بروز مشکلات بیشتر در مسیرم، حقوق صنفى جامعهى موسیقى را در نظر بگیرم و حرف بزنم. انتخاب من راه دوم است و ترجیح مى دهم آزادگىام راحفظ کنم و انتقادم را با اعلام تحریم جشنوارهى فجر خانهى موسیقى با صداى بلند اعلام کنم.
ستاره پرستى نباید سیاست اصلى دولتى باشد که مانیفستش تدبیر و امید است. استعدادهایى که با خلوص در شهرهاى دیگر مجبورند به خاطر اشتغال به عشقشان موسیقى، با کارگرى صورتشان را با سیلى سرخ نگه دارند و زمان ارزشمندشان را قربانى روند طولانى دریافت مجوز کنند، خانمهایى که با تغییر مدیریت دفتر موسیقى حضورشان در ساختار موسیقى به طور آشکار کمرنگتر شده، مالباختگان تعاونى مسکن که میلیونها پول پاکشان معلق است، همه و همه باید قربانى تاجران موسیقى شوند.
آقاى مرادخانى لطفا اتاق فکر پشت جریان برگزارى جشنواره را معرفى کنید که همه بدانیم دلیل این اصرارها چیست.
آقاى مرادخانى فرض کنیم ارائه ى این همه سند و مدرک و برگزارى جلسات نقد و ارائه ى نامهاى با بیش از ١ امضاى هنرمندان نخبه درمورد کم لطفى هاى خانهى موسیقى به کنار، هوش و آگاهى خودتان که بر همهى ما هویداست را قاضى کنید. به نظر شما اینکه معدودى دفتر شما را به جاى ضابطه به میانبرى براى تسهیل کارشان برگزینند و ضوابط نفسگیر براى بقیه سختتر و سختتر شود موسیقى به چه سمتى مىرود.
غیر از این است که جامعهى هنر به دو دستهى زرنگ و بازنده تقسیم مى شود؟ چرا روح پاک هنرمندان باید به سیاست آغشته شود و درگیر دودوتا چهارتاى کاپیتالیستى شود؟ جشنوارهى فجر خانهى موسیقى، امسال براى من همینجا رسمیت و ارزشش را از دست مىدهد و اعلام مىکنم که ترجیح مىدهم به آیین هنرم سرسپرده بمانم. بیلبوردى که حق داشتنش براى همه، اعم از هنرمند پاپیولار یا کلاسیک یا سنتى، مساوى نیست براى حضور عکس من حرام است.
انتهای پیام/