وضعیت فعلی ژانر مقاومت، حاصل خیانت برخی هنرمندان و سیاستگذاران است
کارگردان نمایش «تکههای سنگین سرب» گفت: با تمام ویژگیهایی که وجود دارد، اما به دلیل گرایش مفرط ایدئولوژیک در تولید آثار وابسته به جنگمان اساساً ما از این آبشخور و ماده خام آنقدر راحت عبور کردهایم که درنهایت کارمان تبدیل شده به خیانت به این ژانر.
ایوب آقاخانی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در رابطه با اجراهای نمایش «تکههای سنگین سرب» گفت: این نمایش به عنوان جدیدترین کار من و البته به عنوان جدیدترین کار گروه پوشه؛ عزم این را دارد که چیزهای مختلفی را اثبات کند، اولین مسئله مهمی که ما به دنبال اثبات، ذرهبین گرفتن و آگراندیسمان کردن آن داریم، این است که جنگ هشت ساله ما جدا از سختیهایی که برای جامعه ایرانی داشته، خاصیت خوبی برای تولید یک آبشخور جدی برای درامهای قابل مکث و اعتنا دارد.
وی تصریح کرد: در اروپا و غرب این همه کار داریم که براساس جنگ تولید شده است و جنگهای مختلف خودشان، از جنگ جهانی اول بگیرید تا جنگهای داخلی و... که از همه این جنگها نیز فیلمها و نمایشهای جذابی ساخته شده، اما متاسفانه ما با وجود اینکه ابعاد جنگمان به دلایل مختلف قابل بحثتر بوده است، اما نتوانستیم خوب عمل کنیم. مثلا اخلاقگرایی بسیار زیادی در دفاع مقدس داریم، دین مداری ویژهای در جنگمان هست یا اعتقادات قلبی و درونی که باعث میشد که هر رزمنده سادهای تبدیل به یک فرد حماسی شود.
کارگردان نمایش «تکههای سنگین سرب» افزود: با تمام ویژگیهایی که وجود دارد، اما به دلیل گرایش مفرط ایدئولوژیک در تولید آثار وابسته به جنگمان اساساً ما از این آبشخور و ماده خام آنقدر راحت عبور کردهایم که درنهایت کارمان تبدیل شده است به خیانت به این ژانر. بنابراین «تکههای سنگین سرب» میخواهد اثبات کند که این ژانر اگر هنوز هم با آن درست برخورد کنیم، جای درستی برای ایستادن برای تولید آثار دراماتیک جدی است، حتی با وجود تمام خط قرمزهای عجیب و غریبی که در تولید آثار این ژانر وجود دارد. مصداق حرفم هم نمایشی است که در حال حاضر روی صحنه بردهام، یعنی، هوشمندانه، با تدبیر و تشخیص سعی کردم که این گرفتاریها را دور بزنم یا روی لبه تیز و برنده این تیغ راه بروم بدون اینکه پایم زخم شود.
آقاخانی با بیان اینکه میتوان از «تکه های سنگین سرب» به عنوان پرترهای جنگی و دراماتیک یاد کرد اظهار داشت: چراکه یکی از مهمترین اشخاص دوران دفاع مقدس محور این ماجرا قرار دارد، یعنی شهید دکتر مصطفی چمران. در نمایش ما بر عکس بسیاری از نمایشهای این ژانر از لشکرکشی روی صحنه خبری نیست و ما نمایشی دو نفره داریم و جالب است که بگویم نمایشی عاشقانه با مکثی در وجوه ناگفته و پنهان مانده زندگی شخصی دکتر چمران و احوالات درونی او تا زمانی که به شهادت میرسند.
این نمایشنامهنویس فعال تئاتر در ادامه در رابطه با حضور نمایندگان مجلس و مسئولان مختلف برای دیدن این نمایش گفت: این را میگویم که در تاریخ بماند، امیدوارم که دوستان و همکاران من در فضای تئاتر کشور بدانند که بنده کمترین به عنوان فردی که دغدغهمند تئاتر است، چه فداکاری کردم. نکته مهم چیست که میگویم فداکاری کردهام؟ تعارف که نداریم، کسی که چنین نمایشهایی را روی صحنه میبرد، بلافاصله یک سویههایی از نقد به او باز میگردد، نقدهایی که میگویند سفارشی کار میکند و ... در حالی که هیچکدام اینها نیست. صادقانه میگویم که «تکههای سنگین سرب» یکی از برگهای برنده کارنامه من است که کاملا به تشخیص و نیت شخصی خودم و کاملا قابل دفاع آن را روی صحنه بردم.
وی تصریح کرد: حالا میگویند، پس چرا چمران؟ من میگویم این چه نقد و دیدگاهی است که چرا چمران؟ این حرف یعنی چه؟ خب فارق از همه مسائل چمران شخصیت جذابی دارد. ای کاش یک مقدار دوستان کار را فنی ببینند. شخصیت دکتر چمران، شخصیتی دراماتیک و نوشتنی است. حالا ما این کار را کردهایم و تمام تلاش خودمان را کردیم که استانداردهای لازم را رعایت کنیم و حتی بیش از حد مورد نیاز تئاتر امروز که ناگفته همه چیزش پیداست. جدای از همه این ها بنده کار مهمی کردم، تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به سالن چهارسو تئاتر شهر کشاندم که در زندگیشان تئاتر ندیده بودند. آنها آمدند تئاتر دیدند، سالن چهارسو را شناختند. اگر روزی در گعده های خصصوصی و یا استراتژیکشان از تئاتر به عنوان یک هنر خطرناک و معرض فساد و یا به عنوان هنری که باید مواظبش باشیم یاد کردند، آن نماینده مجلس بگوید نه من تئاتری دیدهام که اصلا خطرناک نبوده و وقتی از سالن خارج میشدم چشمانم خیس بود و بغض داشتم و به کارگردانش گفتم کاری را که سینما با میلیاردها تومان پول نتوانست بکند شما با این اجرای گرم و کم هزینه انجام دادید. این برد برای تئاتر است، نه برای ایوب آقاخانی.
آقاخانی با بیان اینکه شاید دیگر هیچ یک از این مسئولان و نمایندگان را نبینم، گفت: حضور این عزیزان دستاوردی برای من ندارند. از طرف دیگر هیچ کدام از این دوستان و نمایندگان که کار را دیدند، از ما نپرسیدند مشکل مالی برای اجرای این اثر داشتید یا کمکی لازم داریم یا نه؟ هیچ کدام چنین حرفی را نزدند؛ پس برای من هیچ نفع مالی ندارد. فردا روزی اگر برای این عزیزان مطرح شود که خانواده تئاتر چه مشکلاتی دارند، صورت مسئله برایشان روشن است که چه کارهایی میتوان برایش انجام داد، چه فضای سختافزاری میخواهد و... ببینید ما چندین گام جلو میافتیم و باید به این برکت فکر کنیم. افراد مختلف با سویهها و فکر های متفاوت به این سالن آمدند و نمایش ما را دیدند، اما هیچ یک ناراضی بیرون نرفتند. واقعا سخت است که روی لبه تیغ طوری راه بروید که اجازه ندهید کارتان مصادره شود. این موفقیتی است که حس میکنم توانستیم انجام دهیم.
این کارگردان برجسته تئاتر در رابطه با استقبال مردم از نمایش «تکههای سنگین سرب» اظهار داشت: خدا را شکر که هیچ تماشاگری را نداشتیم که از سالن ناراضی بیرون برود، اما تماشاگران بسیاری را داشتیم که اصلا نیامدند کار من را ببینند، افرادی که اصولا به تماشای آثارم میآمدند، این بار نیامدند، چراکه فکر کردند من علاقهای به این ژانر ندارم و این حاصل خیانتی است که برخی همکاران من و سیاستگذاران این عرصه به این ژانر کردهاند. آنقدر خوراک بد به مخاطبان داده شده است که دوست ندارد دچار سؤحاضمه شوند، بنابراین من به این مخاطبان حق میدهم؛ ولی ای کاش همین دوستان اینقدر شأن هنری برای هنرمندان این اثر قائل میشدند که حداقل میآمدند امتحان میکردند، تنها به این فکر میکردند که اگر ایوب آقاخانی و دیگر همکارانش چنین نمایشی را روی صحنه بردهاند، پس کارشان متفاوت است؛ من میدانم چرا نیامدند و اشکالی هم ندارد، اما آنهایی هم که آمدند و تماشاگران متفاوتی نسبت به کارهای قبلی من بودند، اکثرشان راضی از سالن بیرون رفتند.
آقاخانی در پایان در رابطه اجرایهای آتی این نمایش گفت: در حال برنامه ریزی هستیم که در جشنواره تئاتر مقاومت و تئاتر فجر حضور داریم، در کنار این هم پیشنهاداتی هم برای اجرای نمایش در استانهای مختلف هست که هنوز در حال رایزنی هستیم، پرونده بسته نیست، اما بدون شک پس از این سفرها برنامهها برای اجرای نمایش در کشورهای اسلامی و مشخصا کشور لبنان را داریم. اما به هر حال پرونده این نمایش هم باید بسته شود، من مانند برخی از دوستانم نیستم که تا آخر عمرم روی یک کار بایستم.
انتهای پیام/