عاشورا، دعوتی به حقیقت اسلام
هدف اصلی نفوذ نخبگان و خواص هستند. دشمن با استفاده از خواص رام شده و تحت سلطه در آمده حضور خود را در جامعه تثبیت میسازد. بنابر این یکی از اهداف دشمن در مقابله با جبهه حق تهیسازی این جبهه از خواص تأثیرگذار است.
خبرگزاری تسنیم - جعفر درونه:
در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی و همراه با سیل مشتاقان و دلباختگان سرور و سالار شهیدان و با الهام از شور و شعوری که در مجالس عزاداری آن حضرت موج میآفریند و دلها و جانها را از زلال عشق و معرفت حسینی سیراب میسازد، درسهایی از قیام عاشورا را با هم مرور میکنیم تا چراغ راه امروزمان باشد.
ثواب آن را نیز تقدیم میکنیم به روح پاک همه شهدایی که برای برافراشته ماندن پرچم سرخ حسینی جانشان را فدا کردند. سر دادند و اما سر در مقابل دشمن خم نکردند.
تقدیم به روح پاک شهدای مدافع حرم که عباسوار تیرهای بلا را به جان خریدند اما نگذاشتند تکفیریهای تحت حمایت استکبار جهانی، حرمت مراقد مطهر حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیهما را بشکنند.
شهدایی که غیرت، شجاعت، مجاهدت و در نهایت شهادتشان تفسیر کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاست. شهدایی که شمشیرشان را نه با بی بصیرتی بر سر خود بلکه بر سر دشمن فرود آوردند و با شعار کلنا عباسک یا زینب لرزه بر دل کوردلان تکفیری و حامیان آنها انداختند.
دعوت به حقیقت
فلسفه قیام امام حسین علیه السلام دعوت به حقیقت بود.
أَلَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَایُعْمَلُ بِهِ، وَأَنَّ الْبَاطِلَ لَایُتَنَاهَی عَنْهُ!؟
آیا نمیبینید که به حقّ عمل نمیشود؟! و از باطل جلوگیری به عمل نمیآید؟!
حقیقتی که دیده میشود اما رغبت و عزمی برای عمل به آن در جامعه وجود ندارد. امروز سلطه رسانههای امپریالیستی و صهیونیستی چنان جان انسانها را تسخیر و تخدیر کردهاند که در بسیاری از جوامع عزمی برای برپایی حقیقت به چشم نمیخورد.
نظریه پردازان و فرضیهسازان جای پیامبران را گرفتهاند و خدا در زندگی انسانها حضور ندارد. عرفانهای کاذب مبتنی بر دکانداری عنکبوتانی که در تاریکخانه دلهای تهی مانده از یاد خدا لانه کرده اند جایی برای سیر و سلوک معنوی متکی به تعالیم انبیا باقی نگذاشتهاند. علم که در زیر بار فرضیههای اثبات ناشده هنوز کمر خود را صاف نکرده است جای خدا نشسته است و امروز نه هر چه غیر خدایی که هرچه غیر علمی است مورد طرد و رد قرار میگیرد.
در این شرایط امام حسین علیه السلام از درازنای تاریخ ما را به حق میخواند و در دل شور عمل به آن را برمیانگیزاند. عاشورا میتواند در هر عصر و مصری شور و شعور حق طلبی را در جوامع انسانی ایجاد کند. دعوت به حقیقت رمز و راز زنده نگه داشتن عاشوراست.
دیگرهراسی در عاشورا
دشمن با تصویرسازی غلط در اذهان مردم، امام حسین علیه السلام را خارجی معرفی کرد(که نظم موجود در جامعه را برنمیتابد و زیر بار بیعت با خلیفه و کدخدا نمیرود) و با این حیله دشمنی مردم علیه ایشان را برانگیخت.
از اقدامات دیگر دستگاه بنی امیه تغییر باورهای مردم نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بود. معاویه با راهانداختن فتنه و پروژه کشتهسازی با قتل عثمان و در دستگیری هدایت جریان خونخواهی عثمان دست آغشته به خون خود را در زیر اتهام به امیرالمومنین و فرزندان بزرگوارش پنهان کرد. تصویرسازی منفی او از ایشان در اذهان مردم زمینه را برای هر گونه جنایت در کربلا مهیا کرد.
نگاه کنید به عملکرد رسانه های نظام سلطه در حادثه شارلی ابدو و تصویر منفی که آنها از اسلام در اذهان مردم اروپا ساختند. در این شرایط هیچکس از خود نپرسید این تروریستها مگر دست پرورده معاویه زمان نبودند؟ عمل آنها که در حقیقت یک پروژه صهیونیستی است چه ربطی به اسلام دارد؟
شناخت بیواسطه از اسلام
امام حسین علیه السلام در طول عزیمت از مدینه به مکه و از مکه به سمت عراق بسیار تلاش کرد تا شناخت بیواسطه ای از اسلام حقیقی برای مردم ایجاد کند. رمز و راز خطبه های متعدد امام حسین علیه السلام که حتی تا روز عاشورا نیز مکرر اتفاق افتاد را باید در این حقیقت جستجو کرد.
اما گاهی این شناخت بی واسطه برای برخی افراد به صورت ویژه بود، مانند آنچه که برای زهیر بن قین اتفاق افتاد. تجلی خورشید پر فروغ و گرمابخش امام در صبحدم سرد زمستانی و ظلمانی بی بصیرتی زهیر باعث شد زهیر به مقامی دست یابد که اهل جنت به آن غبطه میخورند. زهیر با کنار زدن پرده غفلت، طلوع نور وجود امام را در آیینه جانش حس کرد و حسینی شد.
دو قطبی بیعت و عزت
دشمن با بیعت گرفتن از امام حسین علیه السلام به دنبال شکستن عزت ایشان و خاندان پاک نبی مکرم اسلام بود. در حقیقت بیعت در راستای عادی سازی رابطه اهل بیت با دشمن القا و معنا میشد و به همین دلیل امام زیر بار آن نرفت.
أَلَا وَإنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه.
یَأْبَی اللَهُ ذَلِکَ لَنَا وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ، وَحُجُورٌ طَابَتْ وَطَهُرَتْ، وَأُنُوفٌ حَمِیَّه، وَنُفُوسٌ أَبِیَّه؛ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَه اللِئَامِ عَلَی مَصَارعِ الْکِرَامِ.
آگاه باشید که این مرد بیپدر: زنازاده و پسر زنازاده (عُبیدالله بن زیاد) مرا بین دو چیز ثابت و میخکوب نموده است: یا با شمشیر جنگ کردن و شربت شهادت نوشیدن، و یا تن به ذلّت و خواری دادن؛ و هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه، چقدر ذلّت از ما دور است!
خداوند بر ما زبونی و ذِلّت را نمیپسندد، و رسول خدا و مؤمنین نمیپسندند، و دامنهای پاک و پاکیزهایکه ما را در خود پرورش دادهاند، و سرهای پر حمیّت، و نفسهای استواریکه ابداً زیر بار ظلم و تعدّی نمیروند، بر ما نمیپسندند که اطاعت فرومایگان و زشت سیرتان را بر قتلگاه کریمان و شرافتمندان ترجیح دهیم!
بصیرت و نصرت
دعوت به بصیرت و استعانت برای نصرت بر دشمنان در راستای ایجاد عقبههای استراتژیک سخت افزاری و نرم افزاری برای پیشبرد اهداف نهضت عاشورا در طول تاریخ است.
پیام عاشورا تفسیری از کلام الهی «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّـهِ وَعَدُوَّکُمْ» برای ایجاد آمادگیهای لازم برای نصرت ولی حق است.
به همین دلیل در اکثر زیارات خطاب به امامان معصوم علیهم السلام عرضه میداریم: « نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ »
دو جبهه
نشانه شیعه و مومن واقعی زیارت اربعین است. چرا؟
برای این که شیعه در زیارت اربعین با درک ویژگیهای دو جبهه حق و باطل تصمیم میگیرد در جبهه حق نقشآفرینی کند.
نشانه شناسی این دو جبهه و انتخاب آگاهانه برای حضور در جبهه حق از وظایف و تکالیف مؤمنان واقعی است.
جبهه حق:
مجاهدت برای سرکوب دشمن درونی و بیرونی انسانها
اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ ....... فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ
خدایا من گواهى مىدهم که حسین ولىّ تو و فرزند ولىّ تو،و فرزند برگزیده توست حسینى که به کرامتت رسیده،او را به شهادت گرامى داشتى،و به خوشبختى اختصاصش دادى،و به پاکى ولادت برگزیدى،و او را آقایى از آقایان،و پیشروى از پیشرویان،و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى،و میراثهاى پیامبران را به او عطا فرمودى،و او را از میان جانشینان حجّت بر بندگانت قرار دادى،و در دعوتش جاى عذرى باقى نگذاشت،و از خیرخواهى دریغ نورزید،و جانش را در راه تو بذل کرد،تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند،....... پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد،تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت.
جبهه باطل:
حاکمیت بخشی به شیطان درونی و بیرونی در زندگی فردی و اجتماعی
وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ ، وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ
درحالىکه بر علیه او به کمک هم برخاستند،کسانىکه دنیا مغرورشان کرد،و بهره واقعى خود را به فرومایهتر و پستتر چیز فروختند،و و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند،تکبّر کردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند،تو را و پیامبرت را به خشم آوردند، و اطاعت کردند از میان بندگانت،اهل شکافافکنى و نفاق و بارکشان گناهان سنگین،و سزواران آتش را.
انتخاب برتر:
تبعیت، نصرت و معیت امام حق و عدل
أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ
و گواهى مىدهم که من به یقین مؤمن به شمایم،و به بازگشتتان یقین دارم،براساس قوانین دینم،و عواقب عملم، و قلبم با قلبتان در در صلح،و کارم پیرو کارتان،و یارىام براى شما آماده است،تا خدا به شما اجازه دهد،پس با شمایم نه با دشمنانتان.
نفوذ و امان نامه
هدف اصلی نفوذ نخبگان و خواص هستند. دشمن با استفاده از خواص رام شده و تحت سلطه در آمده حضور خود را در جامعه تثبیت میسازد. بنابر این یکی از اهداف دشمن در مقابله با جبهه حق تهیسازی این جبهه از خواص تأثیرگذار است. در این شرایط اولا مردم وظیفه دارند با معیار قرار دادن حق و نه اهل حق بر صراط مستقیم باقی بمانند و یاری امام حق و عدل را ترک نکنند. اما از این مهم تر خواص وظیفه دارند حیله دشمن را درک کرده و خود را در آن دام نیندازند. به راستی امان دشمن که شامل حال امام جبهه حق نشود چه فایده ای برای جبهه حق خواهد داشت. درس عاشورا به خواص این است که اگر دیدید دشمن از شما تعریف میکند و مورد حمایت قرار می دهد اما با امام جبهه حق سرستیز دارد در حمایت دشمن از خود شک کنید و حتما آن را باور نکنید و به این هم اکتفا نکنید بلکه عباسوار بر دشمن برآشوبید و با کلام و اقدام خود او را از این صیادی و شیادی بترسانید و علاوه بر این اتصالتان را به رهبر حق بیشتر به رخ بکشانید تا دشمن نقشه خود برای شکست جبهه حق را نقش بر آب ببیند.
انتهای پیام/