خاطره ای از آیت الله بهلول

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سید محمد باقر رکنی در وبلاگ "شطحیات" نوشت:

خدا رحمت کنه حضرت آیت الله بهلول گنابادی رو و با اولیاء الله محشور باشن.از ایشون زیاد شنیده و خونده بودم.سخنرانی تاریخی و اعتراض به کشف حجاب رضاشاه در مسجد گوهرشاد و پس از اون حدود سی سال اسارت و تبعید در افغانستان، روزه بودن در طول سال و افطار کردن با نون و ماست،دیدار با امام زمان(عج)، طی الارض کردن، چشم برزخ بین و ... تا این که در دوره دانشجویی به واسطه یکی از دوستای خوبم، چند روزی میزبان ایشون و یکی دیگه از بندگان خوب خدا شدیم.(بدون اغراق شیرین ترین روزهای دانشجوییم بود اون چند روز،مخصوصاً گفتگوی آیت الله بهلول با اون مهمان عزیز دیگه که ایشون هم از نوادر روزگار بودن.یادشون به خیر)

یه شب از آیت الله بهلول خواهش کردیم که بعد از نماز مغرب و عشاء برا بچه های خوابگاه صحبت کنن.آخر حرفاشون روضه ای از امام حسین(ع) به این مضمون خوندن که تا اون موقع نشنیده بودم:

مردم زمان حضرت نوح (ع) به حرفای پیامبر خدا توجهی نمی کردن.یه روز نبی خدا داشت برا  مردم صحبت می کرد.یکی از بت پرستا که به اتفاق بچه اش اونجا بودن، از روی  جسارت و بی احترامی،شروع کردند به طرف حضرت نوح(ع) سنگ زدن.بت پرسته به بچه اش گفت: این مرد[نوح نبی]دیوونه است وحرفای بیهوده می زنه.من بهش سنگ میزنم تو هم این کارو بکن .تازه  وصیت کرد که بعد از مرگم هم باید سنگ زدن باین مرد رو ادامه بدی!

در روز عاشورا هم وقتی امام حسین(ع) برا  هدایت لشکر دشمن صحبت میکرد به جای گوش دادن،هلهله میکردن و به طرف ایشون سنگ میزدن.چون شکماشون از مال حروم پر شده بود.... یعنی سنگ خوردن حضرت اباعبدالله در روز عاشورا ارثیه حضرت نوح برا ایشون بوده. برا همینه که در زیارت وارث خطاب به امام حسین(ع) میگیم: السلام علیک یا وارث نوح نبی الله
کاش توفیق پیدا می کردیم و با عمق و فلسفه ادعیه و زیارات اهل بیت علیهم السلام بیشتر آشنا می شدیم.اونوقت شاید در عزاداریهامون هم معرفت بهتری کسب می کردیم.

انتهای پیام/