اظهارات جنجالی رئیسجمهور و بحران ناکارآمدی
بهتر است آقای رئیسجمهور در جایگاه رئیس قوه مجریه، نقد و نقادی را به رسانهها بسپارد و خود به امور اجرایی مملکت و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بپردازد که راهحل این مشکلات هم در تعاملگرایی غیر عزتمندانه و کدخداپذیری نیست؛ در اقتصاد مقاومتی است.
متن یادداشت دکتر رضا سراج؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل راهبردی با عنوان «نقدی بر سخنان رئیسجمهور در نمایشگاه مطبوعات، اظهارات جنجالی رئیسجمهور و بحران ناکارآمدی» به شرح ذیل است:
با توجه به رفع نشدن تحریمها در طی این مدت و نبود چشماندازی روشن برای تحقق آن، آقای روحانی با طرح مسائل جنجالی و حاشیهای به دنبال کمرنگ کردن مطالبه رفع تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی و درگیر کردن توان نیروهای انقلابی و نهادها و قوای کشور به پاسخگویی به این اظهارات و منسی شدن مطالبه اجرای برجام بر اساس ابلاغیه رهبری و رفع تحریمهای ناشی از آن است.
مقدمه:
آقای روحانی در کمرونقترین و سردترین نمایشگاه مطبوعات و رسانهها در سالهای پس از انقلاباسلامی که به لطف رویکرد آزادمنشانه و معتدلانه ایشان و تیمش به این سطح از رونق و نشاط رسید، در فراری روبهجلو مطالبی را بیان نمود که شگفتی همگان را برانگیخت و مورد استقبال رسانههای فتنهگر بیگانه قرار گرفت. در این نوشتار بهنقد و بررسی مهمترین محورهای سخنان ایشان پرداخته میشود:
مهمترین محورهای سخنان آقای رئیسجمهور:
تضعیف قوه قضائیه
آقای روحانی در سخنانی جهتدار و با عباراتی شرطی با حمله به قوه قضاییه اظهار داشت: «دستگاه قضایی ما باید مأمن جامعه باشد هر چیزی اشکال داشته باشد اگر نمک سالم باشد میشود جلوی آنرا گرفت اما اگر نمک فاسد شود خیلی کار سخت میشود. دستگاه قضا پایگاه امن مردم است مردم آن روزی که از همه مأیوس شوند از دولت، روزنامه، حتی عالم، استاد دانشگاه؛ آنجایی که هیچوقت، هیچکس نباید مأیوس شود باب عدل است و در خانه قاضی. قاضی بهعنوان مأمن جامعه است بسیار مهم است که جامعه ما احساس امنیت، عدالت و یکسانی را داشته باشد.»
این سخنان عجیب بهگونهای توسط بالاترین مقام اجرایی بیان میشود که گویا قوه قضاییه یک نهاد فاسد (!) است و ایشان این را کشف کرده است. این اظهارات در حالی بیان میشود که قوه قضاییه در چند سال اخیر عملکرد قابل قبولی داشته و توانسته با آقازادهها و افراد فاسد منسوب به شخصیتهای سیاسی بدون ملاحظه برخورد کند.
تضعیف شورای نگهبان
دخالت در کار شورای نگهبان و نسخهپیچی برای آن نیز یکی از محورهایی بود که آقای روحانی به آن پرداخت. وی دراینباره گفت: «اسفندماه انتخابات داریم باید همه را امیدوار کنیم. همه پای صندوق رأی بیایند و همه بتوانند افراد موردنظرشان را در لیست انتخاب شوندهها ببینند و همه بتوانند با روحیه در صف انتخابکنندگان حضور پیدا کنند.» این اظهارات بهوضوح دخالت در وظایف شورای نگهبان بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای بازدارنده از نفوذ بوده و تضعیف و بیاثر کردن نقش این نهاد انقلابی را دنبال میکند.
هجمه به رسانههای منتقد
در سخنرانی مورداشاره، حملات به رسانههای منتقد انقلابی بیشترین حجم از اظهارات آقای روحانی را به خود اختصاص داده بود. این در حالی است که در طی دولت ایشان بیشترین برخوردها با رسانهها انجامشده و بارها توسط ابلاغیههایی نقد عملکرد دولت در مذاکرات هستهای ممنوع اعلامشده است و رسانههای منتقد در بیشترین فشارها قرارگرفته و از آنطرف رسانههای همسو با ایشان به روشهای مختلف موردحمایت قرار گرفتهاند و دلیل اصلی عدم شرکت بسیاری از رسانهها در نمایشگاه امسال هم به دلیل همین سیاست سرکوبگرانه و تبعیضآمیز بوده است.
استقبال رسانههای نظام سلطه از سخنان رئیسجمهور:
اظهارات آقای روحانی بازتاب گستردهای در رسانههای فتنهگر غربی داشت و موجی از فضاسازیها علیه انقلاباسلامی را به وجود آورد. برخی از محورهای فضاسازی رسانههای نظام سلطه عبارتاند از:
• دوقطبی کردن جامعه و القای حاکمیت دوگانه دو راهبرد اساسی نظام سلطه است که سخنان آقای روحانی بهترین فرصت را برای آنان ایجاد کرد و این رسانهها از سخنان فوق برای رسیدن به این مقاصد نهایت استفاده را کردند.
• از موارد تأکیدی در این رسانهها، محدود نشان دادن فضای رسانهای ایران، رقابت دولت و حاکمیت برای کسب قدرت در مجلس است که این خط رسانهای پس از سخنان آقای روحانی جدیتر پیگیری شد.
• با توجه به ادبیات مورداستفاده در رسانههای نظام سلطه، میتوان دریافت این رسانهها شدیداً در تلاشاند تا القاء کنند که حکومت ایران برای انتخابات مجلس در اسفندماه محدودیتهای فراوانی برای ورود افراد در نظر خواهد گرفت و شاهد این مدعا اظهارات تند آقای روحانی علیه شورای نگهبان و رسانههای انقلابی است.
• تلاش برای میانهرو و متفاوت از تندروها نشان دادن خود توسط آقای روحانی، یکی دیگر از محورهایی است که رسانههای نظام سلطه به آن پرداخته و انگیزه آقای روحانی را از این موضوع، تلاش برای ارتباط با غرب و استفاده از رویکرد تعاملگرایی برای نزدیکی بیشتر به غرب دانستهاند.
نقدی بر سخنان جنجالبرانگیز فوق:
بهطور مختصر و بهاجمال میتوان نقدهای زیر را به سخنان آقای روحانی وارد دانست:
با عنایت به اهمیت تفکیک و استقلال قوا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، هجمهی یک قوه علیه دیگر قوا و نهادهای قانونی، نهتنها زیبنده شخص رئیسجمهور نیست، بلکه برخلاف عنوان تدبیر است که ایشان دولت خود را مدعی آن میداند. این اظهارات بهوضوح تضعیف سایر قوا و نهادهای برآمده از انقلاب است و میتواند جامعه را دچار تشتت، نگرانی و بیاخلاقی کند، روشی که بعضاٌ در گذشته توسط برخی رؤسای جمهور برای لاپوشانی بر ضعفهای خود، انجامشده و جواب نداده و به رویگردانی مردم از مسئولین فوق منجر شده است.
تضعیف دستگاههای قانونی کشور و نهادهای امنیتی، برخلاف عنوان دولت امید است و این اقدام به امید مردم لطمه وارد ساخته و دشمنان را نیز امیدوار مینماید که حجم مطالب تولیدشده و تحلیلهای رسانههای دشمن نشاندهنده شعف حاصل از این روش بیحاصل برای انقلاب و مردم و فرصت ساز برای دشمن است.
هجمه به رسانههای انقلاب نیز یکبار دیگر، تخطئهی رسانههای منتقد و نقد ناپذیری دولت یازدهم را به نمایش گذارد... و سنگینترین هجمهها را به معدود رسانههایی که جرئت نقد را دارند، وارد میکند. این در حالی است که رسانههای متعدد قدرتمندی که بسیاری از آنان سابقه فعالیت بسیاری داشته و پیشازاین تحت عنوان رسانههای زنجیرهای شناخته میشدند، وظیفه حمایت از دولت را برعهدهگرفتهاند و متقابلاً حمایتهای فراوانی از دولت دریافت میکنند. سؤال مهمی که اینجا مطرح است این است که واقعاً رسانههای اندک با امکانات محدود که گهگاه نقدهایی بر عملکرد دولت وارد میکنند، چرا اسباب نگرانی آقای روحانی شدهاند؟ و یا شاید این نگرانی از عملکرد رسانههای فوق دلیل دیگری دارد!
تضعیف شورای نگهبان، خروج از وظایف قوهی مجریه و دخالت در امور نظارت بر انتخابات بوده و خلاف قانون است. قوه مجریه وظیفه اجرای قانون انتخابات را بر عهده دارد و شأن نظارتی ندارد. موضوع دخالت در وظیفه شورای نگهبان به همین بدی است که شورای نگهبان در مورد مسائل اجرایی اظهارنظر و دخالت نماید.
اهداف آقای روحانی از اظهارات تنشآفرین فوق:
دقت در عملکرد آقای روحانی و تیم ایشان در چند ماه اخیر نشان میدهد که ایشان دچار مشکلاتی است که برای پوشش دادن به آنها اظهارات جنجالی فوق را بیان کرده است و از این اظهارات اهدافی را پیگیری میکند. برخی از این اهداف عبارتاند از:
- به نظر میرسد پس از عدم استقبال از آقای روحانی در سفر به شهر ساری، بیان اظهاراتی ازایندست، با هدف حفظ سرمایهی اجتماعی عاریتی که از جریان اصلاحات و... اخذ شده، صورت گرفته و بیش از همه جلوگیری از سایش اجتماعی را تعقیب میکند. بیان اظهارات جنجالی و حرمتشکن توسط ایشان، خرسندی بدنه رادیکال و در صحنه ماندن آنها را در پی خواهد داشت. بهعبارتدیگر اظهارات تنشآفرین آقای روحانی، ایشان را در موضوعات موردعلاقه جریان رادیکال پیشرو نشان خواهد داد و هیجان و انرژی برای هواداران تند ایشان را که در پی عدم استقبال مردمی مورداشاره و ناکارآمدیهای متعدد دولت دچار یأس و سرخوردگی کرده بود در صحنه حمایت از دولت نگه خواهد داشت.
- نمایان شدن شکافهای درونی دولت که در اظهارنظرهای متناقض افراد آن نمایان شده که اوج آنرا در نامه 4 وزیر مبنی بر وجود رکود در کشور میتوان مشاهده کرد، آسیبهایی را به چهره دولت از بعد کارآمدی وارد کرده و بهمرور دولت را از منظر بحران کارآمدی دچار معضل خواهد نمود.
- در واقعه فاجعهبار و جنایتآمیز منا، دولت عملکرد بسیار ضعیفی از خود در قبال آل سعود جنایتکار نشان داد و رویکرد تعاملگرایی آن بهشدت تضعیف شد و این موضوع وجهه دولت را در بین مردم بهشدت خدشهدار نمود و مردم احساس کردند که «عزت ملی» آنان خدشهدار شده است و عامل اصلی آن ضعف و ناکارآمدی گفتمان تعاملگرایی است. این در حالی بود که واکنش عزتمندانه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) پاسخی به روحیه عزت خواهی مردم بود و بخش زیادی از مشکلات و ضعف و ناکارآمدی دولت را پوشش داد. در طی مدت رخداد حادثه دولت به سبب ناکارآمدی بهشدت در اذهان مردم منزوی شد. از این منظر به نظر میرسد آقای روحانی در اظهارات خود از یکسو تلاش نمود تا با طرح مسائلی حاشیهای به تضعیف سایر نهادها و قوا بهخصوص نهادهای منتسب به رهبری پرداخته و بخشی از تصویر ناکارآمد از دولت و کارآمد از نهادهای انقلابی را متعادل کند و از سوی دیگر خود را از انزوا خارج کرده و به صحنه برگرداند.
- یکی دیگر از کارکردهای اظهارات جنجالی آقای روحانی، فرار روبهجلو در مواجهه با ناکارآمدی و شکست تعاملگرایی و توافق هستهای در حل مشکلات معیشتی کشور است. بهعبارتدیگر با توجه به رفع نشدن تحریمها در طی این مدت و نبود چشماندازی روشن برای تحقق آن، آقای روحانی با طرح مسائل جنجالی و حاشیهای به دنبال کمرنگ کردن مطالبه رفع تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی و درگیر کردن توان نیروهای انقلابی و نهادها و قوای کشور به پاسخگویی به این اظهارات و منسی شدن مطالبه اجرای برجام بر اساس ابلاغیه رهبری و رفع تحریمهای ناشی از آن است.
- با توجه به دستگیری برخی عوامل نفوذی مرتبط با آمریکا در چند وقت اخیر به نظر میرسد اظهارات تند آقای روحانی پیشگیری و ایجاد حاشیه امن برای برخورد با افراد دیگری از این جنس است که تداوم آن در تعاملات ایشان با آمریکاییها اثرگذار خواهد بود.
- دوقطبی سازی جامعه و القای حاکمیت دوگانه همواره یکی از راهبردهای اساسی نظام سلطه برای مقابله با انقلاباسلامی بوده و در تقابل با منویات و گفتمان امامین انقلاباسلامی قرار دارد. اظهارات دوقطبیساز آقای روحانی و سخنانی که القاء کننده وجود حاکمیت دوگانه در حاکمیت است، اگرچه به نظر میرسد با هدف سیاسی و برای بهرهبرداریهای انتخاباتی انجام میشود ولی برونداد آن به نفع نظام سلطه بوده و فراتر از خواست و مقصود عملگرایانه آقای روحانی عمل میکند و از این منظر میبایست آقای روحانی نسبت به مشاورینی که خطی همسوی نظام سلطه به ایشان پیشنهاد میدهند، تأمل و تجدیدنظر اساسی بکند.
فرجام سخن:
با توجه به مطالب عنوانشده و با نگاه همدلانه میتوان تا حدودی شرایط آقای روحانی را در ایراد این سخنان درک کرد ولی میتوان مشفقانه گفت که جنجالآفرینی و غائله سازی علاوه بر ضدیت با منویات امام (ره) و رهبری انقلاب و هزینهتراشی برای انقلاب و مردم، حنایی است که دیگر رنگی ندارد و برخی مسئولین هم سابقاً آنرا آزموده و نتیجهای نگرفتهاند و به همین خاطر بهتر است آقای رئیسجمهور در جایگاه رئیس قوه مجریه، نقد و نقادی را به رسانههایی که مورد نقد قرار گرفته اند، بسپارد و خود به امور اجرایی مملکت و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بپردازد که راهحل این مشکلات هم نه در تعاملگرایی غیر عزتمندانه و کدخداپذیری که در تکیه بر توان درونی ملت و سرلوحه قرار دادن اقتصاد مقاومتی است که سبب میشود مشکلات دولت هم کمتر شده و دولت به کارآمدی برسد تا مجبور به استفاده از جنجالآفرینی و حاشیهسازی برای مخفی کردن مشکلات نشود.
انتهای پیام/