اسد: غرب به براندازی سوریه ایمان دارد نه رسیدن به راهحل سیاسی
رئیسجمهور سوریه تأکید کرد که تمامی انواع حمایتها از گروه تروریستی داعش از طریق ترکیه و با همکاری سعودیها و قطریها صورت میگیرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم ، بشار اسد در مصاحبه با شبکه فونیکس چین گفت: تمامی انواع حمایت هایی که از گروه تروریستی داعش بعمل می آید از طریق ترکیه و با همکاری سعودی ها و قطری ها صورت می گیرد که حیاط خلوت داعش هستند و تمامی نیرو و قدرت داعش از ترکیه و با حمایت شخص رجب طیب اردوغان و داود اوغلو نشأت می گیرد.
وی تصریح کرد که هیچ جدول زمانی برای نابودی تروریسم وجود ندارد زیرا این مسئله تنها به پیشروی زمینی بستگی ندارد بلکه به حمایت هایی که تروریست ها از دیگر کشورها دریافت می کنند، مربوط میشود در حالیکه مصلحت بسیاری از کشورهای غربی و منطقهای نیز در دستیابی به راه حل سیاسی نیست و آنها تنها به حمایت از تروریستها برای براندازی دولت سوریه ایمان دارند و لذا خواهان طولانی شدن عمر این بحران هستند و فاقد اراده مبارزه با تروریسم هستند.
رئیس جمهور سوریه همچنین تاکید کرد تا پیش از نابودی تروریسم نمیتوان گامهای ملموسی در سطح مسائل سیاسی برداشت، چرا که این تروریسم اکنون منبع اصلی نگرانی برای مردم سوریه است.
بشار اسد گفت که هدف اصلی سوریه به عنوان یک دولت و حکومت عمل کردن در راستای تامین منافع ملت است و در همین راستا به هر پیشنهاد خوب پاسخ خواهد داد.
متن کامل این مصاحبه به صورت سوال و جواب در زیر میآید
سوال اول : آقای رئیس جمهور بسیار متشکریم که ما را در کاخ سابق ریاست جمهوری به حضور پذیرفتید، همانگونه که می دانید ، مردم زمانی که می خواهند درباره بحران سوریه سخن بگویند، آنها عموما از لفظ و اصطلاح جنگ داخلی سخن می رانند، اما به نظر می رسد، شما با این لفظ و اصطلاح و به کارگیری آن چندان موافق نیستید، آیا شما معتقد نیستید آن چه در سوریه اکنون می گذرد جنگ داخلی باشد، آیا همین طور است ؟
بشار اسد : ابتدا لازم می دانم به شما در سوریه خیر مقدم بگویم، و مایه خرسندی من است که برای اولین بار با شبکه تلویزیونی فینیکس مصاحبه می کنم، اما این بحران جنگ داخلی نیست، زمانی می توانیم بحرانی را جنگ داخلی توصیف کنیم که جریانی باشد و بین تمام ترکیب های یک جامعه شکاف ایجاد کند، خواه این خط و جریان طایفه ای باشد و خواه نژادی یا حتی شاید سیاسی باشد و این وضعیت در سوریه حاکم نیست، برای جنگ داخلی عوامل داخلی وجود دارد و کشورهایی هم نیستند که بخواهند از تروریست ها حمایت کنند و بخواهند از این طریق با ورود به سوریه اوضاع را نا آرام کنند، حال این که این کشورها علنا آمدهاند و میگویند می خواهند دولت را تغییر دهند و این هدف اعلام شده آنهاست و البته آنها اکنون دوست دارند بگویند نظام را می خواهند تغییر دهند، از این رو آن چه اکنون در سوریه صورت می گیرد، جنگ داخلی نیست، بلکه این یک جنگ است.
سوال دوم : اوضاع کنونی در سوریه به چه منوال است، خواه در عرصه سیاسی یا در عرصه نظامی ؟
بشار اسد : بگذارید بگوییم از زمان شیوه وبای تروریسم در سوریه نزدیک 5 سال می گذرد و البته این امر با حمایت کشورهای منطقه ای و جهانی صورت گرفته است، تروریست ها توانستند بر مناطق متعددی از سوریه سلطه یابند.
ارتش در تمامی جبههها در حال پیشروی است
البته به صورت طبیعی ارتش هم با آنها میجنگد و در شماری از عملیات ارتش به پیروزی رسید، اما این ارتش نمی تواند در آن واحد در چند جبهه به صورت همزمان در خاک سوریه حاضر باشد، اما اخیرا و با مشارکت نیروی هوایی ارتش روسیه در مبارزه با تروریسم، اوضاع به صورت بسیار خوبی بهبود یافته است و می توانم بگویم که ارتش هم اکنون در تمام جبههها تقریبا پیشروی هایی را محقق می سازد، گرچه لفظ جبهه در این خصوص چندان دقیق هم نیست و البته اشتباه هم نیست اما بهتر است بگوییم که ارتش در بیش از یک موقعیت و در بسیاری از مناطق خاک سوریه پیشرویهای قابل ملاحظهای داشته است.
سوال سوم : همانگونه که ملاحظه میکنید فعالیت نظامی از سوی روسیه و پیمان آتلانتیک شمالی ناتو بر روی خاک سوریه و در آسمان سوریه صورت میگیرد، به نظر شما چه تفاوتی بین حضور این دو نیرو در سوریه وجود دارد و آیا هماهنگی فعالی با دولت سوریه در این خصوص صورت میگیرد ؟
نتیجه ائتلاف به رهبری آمریکا دستاوردهای میدانی تروریست ها بود
بشار اسد : اجازه دهید این مقایسه را با توجه به وقایع موجود انجام دهیم، پیش از آغاز مشارکت روسیه یعنی در حدود دو ماه قبل حدود بیش از یک سال از آغاز حملات آمریکایی گذشته بود، یا آن چه را که خود آنها ائتلاف به سرکردگی آمریکا در مبارزه با تروریسم می خوانند و نتیجه آن این بود که تروریستها موفق شده بودند، دستآوردهای زیادی را به دست آورند و بسیاری نیز از نقاط مختلف جهان به این تروریست ها پیوستند، اما در ماه نخست از مشارکت روسیه همین گروه های تروریستی عقب نشینی کردند و به صورت دسته های هزاران نفر از آنها از سوریه فرار کردند، آنها به ترکیه گریختند و از آن جا هم به کشورهای دیگر رفتند، برخی از آنها به اروپا رفتند و برخی دیگرشان عازم یمن شدند و برخی دیگر هم به مناطق دیگری رفتند، این واقعیت ماجرا است.
مساله دیگر خرافه مربوط به مبارزه با تروریسم از آسمان است، نمی توان با گروه های تروریستی تنها از طریق حملات هوایی بسنده کرد، باید بر روی زمین هم نظامیانی باشند، اما آمریکایی ها در این نبرد از جنگندههای خود تنها استفاده میکردند.
سوال چهارم : درباره روس ها چطور است، آیا آنها نیروی زمینی اعزام می کنند، آنها چنین نمی کنند، درست است ؟
بشار اسد : روس ها بر نیروی های زمینی ارتش سوریه اعتماد دارند، آنها با ما همکاری دارند، اختلاف و تفاوت اصلی آنها نیز در همین مساله است، اما آمریکایی ها با هیچ نیرویی بر روی زمین همکاری نمیکنند، این درحالی است که روس ها چنین همکاری را به عمل می آورند.
هیچ هماهنگی بین نیروهای آمریکایی با دولت سوریه وجود ندارد
سوال پنجم : یعنی منظور شما این است که هیچ هماهنگی بین نیروهای آمریکایی و دولت سوریه وجود ندارد؟
بشار اسد : هیچ هماهنگی به هیچ عنوان وجود ندارد، ولو حتی یک تماس هم نیست.
سوال ششم : درباره هماهنگی ، می بینیم که جنگنده های روسیه و آمریکا هفته گذشته مانور مشترک نظامی برگزار کردند، البته از نظر واشنگتن این امر و آن چه روی داد جهت آزمایش ارتباطات بوده است و از نظر مسکو آن چه حاصل شد عبارت بود از یک مانور مشترک نظامی ، واقعیت این ماجرا چیست، کدام یک از دو طرف از تعبیر دقیق تری برای آن چه حاصل شد استفاده کرده است و هدف از این آزمایش یا تمرین چه بوده است البته سوای نامی که برای آن هر یک از دو طرف به کار می برند ؟
بشار اسد : اعلام کردند هدف از آن جلوگیری از حصول هر گونه برخورد احتمالی بین جنگنده های روسیه و آمریکا بوده است، چرا که دو طرف برخی از اوقات ممکن است در یک منطقه فعالیت کنند، این تنها علت آن بوده است.
سوال هفتم : این همه چیز است، یعنی تنها برای سلامت پرواز و جلوگیری از برخورد بوده است، هنوز آمادگی این را ندارند که باهم برضد تروریسم مبارزه نمایند ؟
آمریکایی در حالی که شهر تاریخی تدمر ویران شد کاری نکردند
بشار اسد : آمریکایی ها این آمادگی را ندارند، آنها تنها برخی از عملیات را برضد تروریست ها در برخی از مناطق انجام دادند، آنها نمی خواستند تروریست ها به برخی از مناطق مدنظرشان حضور داشته باشند، ولی آنها این عملیات را به عنوان مثال آن زمان که تروریست ها به تدمر حمله کردند انجام ندادند، حال این که این شهر در جهان از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که میراث فرهنگی پر باری را در خود جای داده است، آنها در آن زمان برای این شهر هیچ کاری نکردند.
سوال هشتم : جناب رئیس جمهور، چگونه می توانید مطمئن باشید که هیچ معارضه میانه روی در سوریه وجود ندارد و اگر اوضاع واقعا چنین بوده باشد، نظر شما درباره عملیات هفته قبل جنگنده های روسیه چیست، آنها تنها در یک روز، دهها هدف را با کمک اطلاعاتی گروه های مخالف، مورد حمله قرار دادند، آیا در این باره اطلاع داشتید ؟
برخی از مخالفان از تروریستها حمایت کردند
بشار اسد : در واقع ابتدا باید بگویم ما گروه های مخالف ملموسی نداریم، تا از این طریق بخواهیم به آنها لفظ گروه های معارض را اطلاق کنیم، از این رو آنها به معنی رزمنده نیستند، وقتی درباره معارضان سخن می گویید، منظور این اصطلاح سیاسی است و این اصطلاح به معنی نظامی آن نیست، زمانی که مسلسل به دست می گیرید، یا رزمنده هستید یا تروریست به شمار می آیید، یا این که هر نامی که خودتان دوست دارید برایش استفاده کنید، اما شما هرگز نمی توانید برای گروه هایی که مسلسل یا هر نوع سلاح دیگری را به دست می گیرند، از لفظ سیاسی معارضان استفاده کنید، اما اگر خواسته باشیم درباره طرف های مرتبط با این تندروها سخن بگوییم و اکنون همین مساله مورد جدال است، باید بگویم اغلب این گروه ها به القاعده مرتبط هستند، خواه از طریق داعش بوده باشد یا جبهه النصره فرقی نمی کند، این هم تعریفی نیست که ما برای آنها انتخاب کرده باشیم، بلکه این همان تعریفی است که خودشان از طریق ویدیوهایی که از خود در یوتیوپ در اینترنت گذاشته اند، مورد استفاده قرار می دهند و آنها را منتشر می سازند، آنها از همان روزهای نخست که شروع به سر بریدن ها و خوردن قلب افراد و قطع کردن سرها از بدن و قطع دیگر اعضا کردند چنین نمایش هایی را نشان دادند که خود را به گروه های تندرو منتسب کردند، اما اگر خواسته باشید درباره مخالفان میانه رو سخن بگویید، می توانید درباره مخالفان و معارضان سیاسی موجود که برخی در داخل سوریه هستند و برخی دیگر در خارج از سوریه هستند، سخن بگویید، برخی از این مخالفان از تروریستها حمایت های سیاسی هم به عمل آوردند و البته بخشی از آنها هم چنین نکردند، بلکه آنها برضد تروریست ها ایستادند و از دولت و نظام هم حمایت کردند، حال این که در صفوف معارضان حضور داشتند.
سوال نهم :اما فعالیت های نظامی روسیه با همکاری گروه های معارض صورت می گیرد، از این رو سوال می کنم آیا پیش تر با شما در این باره صحبت کرده بودند؟
بهترین شیوه برای حل مشکلات و تحقق آشتی و صلح
بشار اسد : بله بار دیگر می گویم که مسئله به گروه های معارضه مربوط نمیشود، آنها با برخی از گروه های مسلح همکاری دارند، و ما هم به نوبه خود با برخی از آنها تعامل داریم چرا که ما به آشتی در سوریه نیاز داریم، و اگر خواسته باشیم آشتی را محقق کنیم، و یا اگر بخواهیم آشتی محلی را اجرا و محقق کنیم، شما باید با برخی از افرادی که سلاح در دست دارند، سخن بگویید، از این رو با آنها به این شیوه تعامل کردیم، و در این خصوص و درباره این نوع آشتی ها بین سوریها و روس ها همکاری وجود دارد، بنابراین ، آری آنها چنین کاری را اخیرا انجام داده اند، و ما هم به نوبه خود آنها را به این چنین رفتاری تشویق میکنیم، چرا که این شیوه بهترین راه برای حل مشکلات و بهبود اوضاع و تحقق آشتی و صلح در آینده است.
سوال دهم : نظر و برداشت شما درباره وجود داعش چیست، برخی میگویند داعش در عراق تاسیس شده است، برخی هم میگویند داعش در سوری شکل یافته است، ایدئولوژی آنها از کجا آمده است، و حامیان مالی آنها چه کسانی هستند؟
عقاید داعشیها، وهابیت است؛ حامیان اصلی تکفیریها
بشار اسد :در سال 2006 از تاسیس آن در عراق با عنوان "دولت اسلامی در عراق" خبر دادند، در آن دوران سرکرده آنها الزرقاوی بود که به دست آمریکایی ها کشته شد، آمریکایی ها هم از ترور وی خبر دادند، از این رو بود که خبر دادند گروه دولت اسلامی در عراق را تشکیل داده اند، و زیر نظر آنها فعالیت میکرد، یا بهتر است بگوییم در زمان اشغالگری آمریکاییها در عراق شکل یافت، بنابراین آمریکاییها از این مسئله خبر دادند، به همین دلیل کسی نمیتواند بگوید داعش در عراق نبوده است، و یا این که مدعی شود در زمان حضور اشغالگران آمریکایی به وجود نیامده است، این مسئله بسیار واضح است.
داعش و النصره هر دو از القاعده در افغانستان نشات گرفته اند، و این مسئله را هیلاری کلینتون اعلام کرده بود، و این مسئله، دیگر برای همه مشخص شده است، این گروه را در افغانستان برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی سابق تاسیس کردند، و حمایت مالی از آن را عربستان سعودی با نظارت و خواست آمریکایی ها انجام میداد، بنابراین بسیار واضح است و این عین واقعیت است که عقیده و ایدئولوژی آنها همان عقیده وهابیت است، یعنی عقیده وهابی سعودی است.
اما درباره گروهها و طرفهای حامی آنها باید بگویم که خاندان حاکم در عربستان سعودی خود حامی نهادها و سازمانهای وهابی به صورت علنی و رسمی است، از این رو بسیاری از شخصیتهای وهابی می توانند برای آنها پول ارسال کنند.
اما از نظر لجستیکی و پشتیبانی باید گفت که تمام اشکال حمایتهای ارائه داده شده به داعش خواه از نظر توان انسانی یا مالی و یا حتی فروش نفت و حمایتهایی از این دست همه از طریق ترکیه و با هماهنگی و همکاری با عربستان سعودی و قطر صورت میگیرد، بدون این حمایتهای لجستیکی و یا بهتر است بگویم بدون وجود این حیات خلوت فراهم شده برای داعش این سازمان تروریستی هرگز نمیتوانست باقی بماند، چرا که در بین ملت سوریه از هیچ حمایت مردمی برخوردار نیستند.
سوال یازدهم :یعنی از حمایت مردمی برخوردار نیستند ؟
بشار اسد :خیر، تا به امروز از چنین حمایت و جایگاه مردمی برخوردار نبودهاند، آنها بیشتر شبیه یه پیکر غریب در کشور ما هستند، اما به دلیل ترس و سرکوب و کشتاری که آنها از آن برخوردارند و در حین تصرف اماکن از خود نشان میدهند، موفق شدند بر مناطقی از سوریه سلطه یابند، اما در واقع قدرت آنها از ترکیه نشات میگیرد، و از حمایت شخص اردوغان و داود اوغلو برخوردار هستند.
سوال دوازدهم : آیا فهرستی از طرف هایی که از داعش نفت خریداری می کنند در اختیار دارید، و آیا می دانید که معاملات مالی مرتبط به این خریدها به چه نحوی صورت می گیرد؟
فروش نفت داعش از طریق ترکیه صورت میگیرد
بشار اسد : این امر به صورت اساسی از طریق ترکیه صورت میگیرد، خواه در خصوص دریافت پول باشد و خواه در بخش مربوط به فروش نفت، این اموال از طریق قطر و عربستان سعودی برای آنها تامین میشود، البته در این امر خود دولت ترکیه هم طبیعتا نقش دارد، نفت از خاک سوریه به ترکیه منتقل میشود، چرا که بخش اعظم حلقه چاه های نفتی سوریه در مجاورت با ترکیه و عراق است، آنها نمی توانند این نفت را از طریق عراق بفروشند؛ چرا که دولت عراق خود نیز با داعش در حال نبرد است، حال این که دولت ترکیه یکی از حامیان داعش است، بنابراین تنها شریان حیاتی برای داعش از طریق ترکیه محقق میشود.
سوال سیزدهم : اما من عملا نمی دانم چه اتفاقی افتاده است، به نظرم سوریه و عربستان سعودی از یک طرف و سوریه و ترکیه از طرفی دیگر پیش از بحران باهم روابط خوبی داشتند، چه اتفاقی افتاد، به نظر می رسد، به یکباره آنها با سوریه دشمن شدند، یا این که با شخص شما مشکل پیدا کردند، شما این مساله را چگونه تفسیر میکنید؟
اردوغان به عنوان یک شخص معتقد همه چیز را فراموش کرد
بشار اسد :دلیل آن این است که رئیس جمهوری کنونی ترکیه که در آن زمان نخست وزیر وقت ترکیه بود، از نظر عقیدتی با جماعت اخوان المسلمین وابستگی و گرایش داشته است، از این رو بعد از به قدرت رسیدن و روی کار آمدن جماعت اخوان المسلمین در تونس و بعد ازآن در لیبی و سپس قدرت گرفتن آنها در مصر وی در ذهن خود تصور کرد می تواند بار دیگر اندیشه امپراطوری عثمانی را در جهان عرب زنده کند، اما این بار نمیخواست با نام عثمانی این کار را انجام دهد، بلکه می خواست با نامی اسلامی این امر را محقق سازد، و تنها مانع موجود برای تحقق این امر در مسیر وی سوریه بود، این علت آن است، در خصوص اردوغان باید گفت وی به عنوان یک شخص معتقد همه چیز را فراموش کرد، وی تمام برنامه های مشترکی را که برای بهبود روابط مشترک نهاده بودیم فراموش کرد، ما میخواستیم برای دو ملت خود آرامش و رفاه را محقق سازیم، و به همین نحو در بهبود روابط پیش برویم، اما وی ایدئولوژی خود را بر روی همه چیز حاکم کرد، از نظر وی میبایست جماعت اخوان المسلمین بر سوریه سلطه پیدا میکردند، در آن صورت وی می توانست خود را به عنوان پیشوای جماعت اخوان المسلمین در منطقه قلمداد کند.
سوال چهاردهم : درباره عربستان سعودی چطور بود ؟
بشار اسد: عربستان سعودی در هر وضعیتی که بخواهد باشد یک نظام وهابی است، و عربستان سعودی هرگز با سوریه روابط دوستانه ای پایه ریزی نکرده بود، از این رو نمی توانیم بگوییم که موضع آنها خوب بود و بعد به یکباره تغییر یافته است، وضع آنها با ترکیه متفاوت است، اختلاف آنها بسیار بزرگ است.
سعودیها آمیخته ای از دو ترکیب هستند، آل سعود و نهاد وهابیت، و این شکل و ترکیب از دویست سال قبل تا به امروز ادامه دارد، پیش از خاندان کنونی حاکم بر عربستان سعودی و حتی پیش از نخستین خاندان، بنابراین ارتباطی بین این دو نهاد بوده است و ارتباط خاندان سعودی همواره در کنار خواسته های نهادهای وهابی محقق می شده است.
سوال پانزدهم : حتی اگر آن گونه که خودتان میگویید داعش باقی نماند، اما در مقابل ترکیه و عربستان سعودی ادامه خواهند داشت، چگونه میتوانید با آنها آشتی کنید ؟
بسیاری از مردم ترکیه می دانند که در سوریه چه میگذرد
بشار اسد : از نظر ما به عنوان سیاستمداران و به عنوان دولت و حکومت هدف اصلی ما تلاش و کوشش برای تحقق منافع ملت است، از این رو ما با هر پیشنهاد مثبتی که در این باره مطرح شود، حاضریم همکاری کنیم، اگر این کشورها اعلام آمادگی کنند حمایت های خود را از تروریست ها متوقف نمایند، ما مشکلی نخواهیم داشت، مساله ما این است که نمیخواهیم در گذشته زندگی کنیم، ما همواره به آینده امیدواریم، باید باهم تلاش کنیم تا به آن مرحله برسیم، پس از آن مردم و منافع آنها و احساساتشان هستند که تعیین خواهند کرد، نوع ارتباط ما با آنها به چه منوالی باشد، اما نمیتوانیم بگویم هرگز با آنها رابطه برقرار نمیکنیم، در پایان ما ملتی داریم و مساله تنها به دولت مربوط نمیشود.
در ترکیه بیش از 70 میلیون جمعیت وجود دارد، بسیاری از این مردم برضد اردوغان هستند، و بسیاری از این ملت می دانند و درک می کنند در سوریه چه می گذرد، و خوب میدانند که در سوریه آتش سوزی بپا شده است، و این آتش بعد از سوریه ترکیه را فرا خواهد گرفت.
سوال شانزدهم :درباره ملت سوریه چطور، آیا این ملت می پذیرد تا با این دولت ها رابطه برقار کند، شمار زیادی از مردم سوریه کشته شدند، و میلیون ها شهروند سوری زخمی شدند؟
ملت سوریه منافع خود را تعیین خواهند کرد
بشار اسد : تاکنون احساسات ملت سوریه ملتهب است، اما در نتیجه این خود مردم هستند که تعیین خواهند کرد منافعشان چیست و هوشیار و آگاه خواهند بود، از این رو نمیتوانید بگویید تمام ملت سوریه با این امر مخالف هستند، یا این که بگویید تمام مردم سوریه با این مساله موافق خواهند بود، چرا که مردم متفاوت هستند، اما می گویم در نتیجه من گمان می کنم مردم ممکن است فراموش کنند، اگر بتوانند شاهد آیندهای نورانی و نوری تابان در افق باشند.
سوال هفدهم : جناب آقای رئیس جمهور، در گذشته چندین مرتبه اعلام کردید نیاز است تا گام های سیاسی بیشتری با هدف حل بحران سوریه در پیش گرفته شود، و از این سخنان چنین متوجه می شویم که این مساله صورت گرفتن گفت وگویی بین گروه های مخالف سوری را ضروری می سازد، گفت وگویی که در نهایت امر می تواند منجر به حصول توافقی سیاسی برای آینده سوریه شود، اما شما رئیس یک کشور هستید، و هواداران شما چشم امید به شما بستهاند، یا شما طرحی اساسی یا دیدگاهی بزرگ در خصوص آینده سوریه دارید، شکل سوریهای که دوست دارید بعد از پایان بحران در این کشور ببینید به چه نحوی است، و نقش شما در آن چه خواهد بود ؟
ما خواستار نظامی هستیم که برای تمامی ادیان آزادی قائل شود
بشار اسد : در خصوص سخن گفتن درباره بعد از بحران، باید ابتدا نظام سیاسی را که می خواهیم داشته باشیم را تعریف کنیم و بشناسیم، و این مساله مهم تر است، شما می توانید اکنون این مساله را مورد بررسی قرار دهید، اما این موضوع به تروریسم ارتباطی ندارد، چرا که ممکن است تروریسم به عوامل متفاوت دیگری مرتبط باشد، عواملی داخلی و خارجی، اگر بخواهید درباره آینده سوریه صحبت کنید، این گفت وگو باید در خصوص نظام سیاسی به صورت اساسی باشد، نظام پارلمانی و ریاست جمهوری و نظام شبیه به ریاست جمهوری و نظام فدرالی و نظام کنفدرالی و مسائلی از این قبیل، اما آن چه که برای ملت سوریه و خود من بیشتر اهمیت دارد این است که نظام قانون اساسی و نظام به صورت کلی در کشور به صورت عمومی نظام لائیک باشد، لائیک بودن به معنی ضدیت با دین نیست، لائیک یعنی آزادی برای ادیان، این نوع از نظام می تواند اتباع و پیروان تمام ادیان را پذیرا باشد، همه طایفهها و همه نژادها را در بر میگیرد، و همه زیر یک سایه و یک چتر قرار میگیرند، و آن زیر سایه سوریه است، این مساله نخست و موضوع دوم این است که به عقیده من مساله دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد مساله اقتصاد و بازسازی مجدد است، و این بخش می تواند بخش مهمی در بازسازی سوریه باشد.
سوال هجدهم : به بخش اقتصادی بعدا باز میگردیم، اما اگر قرار باشد، به زودی انتخاباتی برگزار شود، آیا معتقد هستید شما باز دیگر نامزد خواهید شد ؟
صحبت در مورد نامزدی انتخابات ریاست جمهوری زود است
بشار اسد : این حق من است، اما بسیار زود است در این باره چیزی بگویم، این که آیا نامزد خواهم شد یا نخواهم شد. این مساله به نوع احساسم در قبال ملت سوریه بستگی دارد، منظورم این است که آیا مرا خواهند خواست یا خیر، شاید قبول کنم و شاید قبول نکنم، از این رو نمی توان در خصوص مساله ای اکنون سخن بگوییم که ممکن است در سال های اندک آتی روی دهد، در برخی از احیان شما میتوانید در این باره تنها چند ماه قبل از وقوع و برگزاری انتخابات سخن بگویید، اما من نمیگویم اگر احساس کنم باید نامزد شوم چنین کاری نخواهم کرد.
سوال نوزدهم : سفر اخیر شما به مسکو چگونه بود، فرض ما بر این است که شما و پوتین رئیس جمهوری روسیه در خصوص بحران سوریه هم صحبت کردهاید، منظورم این است که آیا شما طرح و برنامهای را مشخص کردید که براساس آن عمل کنید، و به نظر شما و به نظر پوتین رئیس جمهوری روسیه چقدر زمان لازم است تا نبرد به پایان برسد ؟
ملت سوریه تعیین خواهد کرد که با کی و مخالف کیست
بشار اسد : منظور شما بخش سیاسی بحران است، شما می دانید که روسیه اکنون زمام امور فعالیت های سیاسی در بخش مربوط به سوریه در عرصه بین المللی را برعهده دارد، و من دو تا سه هفته قبل از برگزاری نشست وین بود، که به روسیه سفر کردم، به همین دلیل هم بود که به مسکو رفتم، میخواستم آفاق سیاسی مربوط به بحران سوریه را بررسی کنیم و آن چه را که می شود انجام داد، مورد بحث قرار دهیم.
اکنون کنفرانس وین برخی از عناوین کلی را طبیعتا مشخص کرده است، در پایان نیز این کنفرانس به برگزاری انتخابات و تعیین قانون اساسی جدید اشاره کرد، و مسائلی از این دست مورد بحث قرار گرفتند، اما در نتیجه باید گفت این مساله به نظر مشترک سوریها که براساس آن توافق خواهند کرد، بستگی دارد، از این رو باید گفتوگویی در این باره صورت گیرد، به همین دلیل من در مسکو اعلام کردم ما آمادگی داریم کنفرانس مسکو 3 هم داشته باشیم،؛ چرا که ما به گفتوگو صرفنظر از آن چه در کنفرانس وین ویا هرکنفرانس دیگری می گویند نیاز داریم.
در پایان نیز مساله به آن چه ملت سوریه میگوید، مربوط خواهد شد، و این ملت است که تعیین می کند با کیست و مخالف کیست، و اگر چنین مساله ای بخواهد صورت گیرد باید تحت عنوان کنفرانس مسکو 3 صورت گیرد.
سوال بیستم : آیا در خصوص پایان بحران هم سخن گفتید، منظورم این است آیا در خصوص برنامه زمانبندی شده برای این موضوع هم صحبت کردید تا ان را در پیش بگیرید ؟
در کنار مبارزه با تروریسم گفتوگو را نیز دنبال میکنیم
بشار اسد : بله در این باره هم صحبت کردیم، و پیش از پایان دیدار در این باره سخن گفتیم، روس ها گفته های خود را بیان کردند، ماهم گفته های خود را بیان کردیم، و نتیجه این شد که تا پیش از نابودی تروریسم نمی توانیم درباره گام های سیاسی آتی سخن بگوییم، این مانع بزرگ موجود است، و این اوج نگرانی بزرگ هر شهروند سوری است، هر شهروند سوری می خواهد به امنیت و ثبات دست یابد، چگونه می توانی در زندگی خود همه چیز را بدون داشتن امنیت لازم در زندگی محقق سازد، خواه آن مساله سیاسی باشد یا اقتصادی و یا شامل هر بخش دیگری از زندگی باشد فرقی نمیکند، بنابراین این موضوع یک اولویت است، آن چه همزمان و به موازات مبارزه با تروریسم انجام می دهیم و به ضرورت وجودش ایمان داریم مساله گفتوگو و لزوم ادامه آن است، اما گام ملموس در این باره را باید زمانی برداریم که در مبارزه خود با تروریسم به موفقیت هایی دست یافته باشیم و شکست سهمگینی را به تروریستها وارد آورده باشیم، باید دولت بتواند بر یک منطقه اصلی از مناطق تحت تصرف تروریست ها سلطه یابیم.
بعد از مبارزه با تروریسم می توان در این باره گام های مهم و موثری را بردارید، و گام اساسی در بخش سیاسی بحران در این وهله بررسی موضوع قانون اساسی است، چرا که قانون اساسی خود نظام سیاسی را مشخص خواهد کرد، و آینده سوریه را رقم خواهد زد، از این رو این هدف ماست، در مرحله آتی باید این مساله بررسی شود، و اگر گفت وگو صورت گیرد، اگر ملت سوریه بخواهد موضوع دیگری را بررسی کند، یعنی موضوعی مانند آن چیزی که بیان کردید و آن مساله برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است، این موضوع بخشی از گفت وگوی مردم سوریه باهم را تشکیل خواهد داد، از این رو نمی توانم بگویم این طرح من خواهد بود یا نخواهد بود، چرا که مسائل تنها به موضوع رئیس جمهور مربوط نمی باشند، ما یک مساله را به عنوان موضوع اساسی پیشنهاد می کنیم و بعد از ان این گفت وگوهای مردم سوریه است که باقی مسائل را مشخص خواهند کرد.
سوال بیست و یکم :به نظر میرسد افکار واضحی وجود دارند، آیا برنامه زمانبندی شده ای هم برای آن وجود دارد ؟
اگر حمایت از تروریستها نبود بحران سوریه به مدت دو سال خاتمه می یافت
بشار اسد : خیر، و علت آن نیز نبود جدول زمانبندی شده برای نابودی تروریسم است، این جنگ است، و کسی نمی تواند تعیین کند چه زمانی به پایان می رسد، چرا که این مساله تنها به پیشرویهای ما مربوط نمی باشد، و حتی به آن چیزی که قصد داریم محقق سازیم مربوط نیست، بلکه به حمایتهایی که گروههای تروریستی از طرفها و کشورهای دیگر دریافت میدارند هم مربوط می باشد؛ چرا که بسیاری از کشورها و در غرب همانگونه که در منطقه ما نیز چنین است، رسیدن به راه حل سیاسی را به صلاح خود نمیدانند، آنها تنها به حمایت از تروریستها با هدف سرنگونی نظام و دولت و تحقق فروپاشی سیاسی در سوریه ایمان دارند.
از این رو آنها می خواهند بحران به درازا انجامد، می توانم بگویم اگر این حمایت ها از تروریست ها نمی بود، این بحران ظرف مدت کمتر از یک سال می تواند خاتمه یابد، پس از آن می توان تروریست ها را شکست داد، و این روند را در کشور آغاز کرد، اما اگر بخواهید از مرحله بعد از شکست تروریست ها در سوریه سوال کنید، می توان از مدت زمانی در حدود دو سال برای حل تمام مسائل سخن گفت، وقتی که از گفت وگوها سخن می گویید باید بدانید در این گفت وگوها موضوع قانون اساسی هم بررسی می شود، و بعد از آن همه پرسی برگزار خواهد شد، چه کسی این مسائل را رقم خواهد زد، مردم یا قبول خواهند کرد یا نخواهند پذیرفت، ما نمی دانیم، البته ممکن است احتمال دیگری هم وجود داشته باشد، از این رو ما به بیش از دو سال زمان نیازی نداریم، دو سال زمان کافی خواهد بود، بگذارید بگوییم این چارچوب زمانی است که ما در فکر آن هستیم.
سوال بیست و دوم : زمانی که با پوتین رئیس جمهوری روسیه سخن می گفتید، آیا درباره مشارکت دادن آمریکایی ها در نظام عملیاتی سخن گفتید ؟
بشار اسد : منظور شما عملیات نظامی است ؟
سوال بیست و سوم : بله، منظورم نظامی است
بشار اسد : خیر، این مساله پیش از آغاز عملیات بود، زمانی بود که پوتین از تصمیم خود برای تشکیل ائتلاف ضد تروریسم سخن گفته بود، از این رو در این اندیشه بودیم تا همه را باید مشارکت دهیم، حتی کشورهایی که از تروریسم حمایت میکنند تصمیم گرفتیم به آنها فرصتی دهیم تا مواضع خود را در این باره تغییر دهند، و همانگونه که می دانیم، اکثر این کشورها علاقه ای برای مشارکت نشان ندادند، چرا که اراده لازم را برای مبارزه با تروریسم درخود نمی بینند، ما چنین مذاکراتی را با روس ها چند ماه قبل هم انجام داده بودیم.
سوال بیست و چهارم : در سال 2004 سفری هم به چین داشتید، بعد از گذشت این همه سال و بخصوص بعد از گذشت 5 سال اخیر آیا تاکنون کانال اراتباطی خود را با دولت چین دارید، آیا پیامی دارید که بخواهید اکنون از این طریق به چین منتقل کنید، به ملت چین در این مرحله میخواهید پیامی برسانید ؟
بشار اسد : اخیرا مسئولانی از سوریه با مقامات چینی دیدارهایی داشتهاند، در واقع باید گفت روابط ما با چین دچار پس رفت نشده، و تماس های ما متوقف نشده است، هنوز هم سفارت ما در چین فعال است، و سفیر کشور شما هم در طول بحران در سوریه فعال بوده، و هرگز سوریه را ترک نکرده است، و مساله بسیار مهم تر از این مسائل فرمالیته و ظاهری است. البته اگر این اصطلاح گفتنش درست باشد، مواضع چین همان مواضع قبلی بوده، و دولت چین در طول بحران سوریه چهار مرتبه از حق وتوی خود در حمایت از دولت و ملت سوریه استفاده کرده است، دولت چین با این اقدام خود از قانون بین المللی و منشور سازمان ملل حمایت کرده است.
سوال بیست و پنجم : بنابراین آیا شما بازسازی مجدد کشورتان را بعد از پایان جنگ آغاز خواهید کرد ؟
بازسازی سوریه عملا آغاز شده است
بشار اسد : ما عملا آغاز کرده ایم، و برخی از قوانین مربوط به این امر را هم صادر کردیم، و منطقه ای که در نزدیک دمشق واقع شده برای آغاز فعالیت در این راستا مهیا شده است، و عملا نیز اقدامات اولیه برای بازسازی تاسیسات زیربنایی در این منطقه از یک ماه قبل پی ریزی شده است، بنابراین ما عملا کار را شروع کرده ایم، و ما در این خصوص کار می کنیم، از این رو تلاش می کنیم با فعالان در این زمینه قرارداد ببندیم، بخصصو مذاکرات در این زمینه را با کشورها و دولت های دوست آغاز کردیم.
سوال بیست و ششم : میزان زیانی که به اقتصاد سوریه وارد آمده به چه میزان است، میدانیم که ارزش پول سوریه 70 الی 80 درصد در طول 5 سال گذشته کاهش یافته است ؟
بشار اسد : در واقع به صورت بسیار بدی متاثر شده است، ما از زیانی به ارزش تقریبی چندین میلیارد دلار سخن می گوییم، 10 درصد مدارش کشور منهدم شده است، 30 درصد بیمارستان های عمومی هم منهدم شدند، یا بهتر است بگوییم دیگر قادر به خدمت رسانی نیستند، چنین وضعیتی در باره تاسیسات زیربنایی هم صدق می کند، همچون برق و این بخش بد مربوط به هر چنگی است، این مساله بسیار بد است، اما در عین حال این خود فرصتی را برای شکوفایی مجدد فراهم می سازد، و می تواند زمینه های لازم برای تامین رفاه بعد از جنگ را محقق نماید، چرا که بازسازی یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی هر مملکت است، بخصوص در دوره بعد از جنگ چنین است.
سوال بیست و هفتم : چه برنامه ای برای جبران وارد آمده به بخش مراکز میراث فرهنگی دارید، و هزینه ای که برای این پروژه و بازسازی مجدد ان در نظر گرفته اید به چه میزان است ؟
بشار اسد : به همان اندازه که به میراث فرهنگی سوریه مربوط می شود به همان اندازه هم این میراث جهانی است، و شما بهتر از هر کسی دیگر می دانید چه می گویم چرا که شما از یکی از کشورهایی هستید که تمدنی بسیار قدیمی در جهان دارید، کشورهای همسایه شما همچون افغانستان و دیگر کشورها هم با چنین فاجعه فرهنگی مواجه هستند، همین مساله برای عراق بعد از اشغال از سوی آمریکایی ها هم حاصل شده است، اکنون این وضعیت برای سوریه رخداده است، برخی از مواقع و اماکنی که جزو میراث جهانی بودند منهدم شده است، و این آثار را نمی توان مرمت کرد، و بخش دیگر مشکل در این است که بخش هایی از آثار فرهنگی و باستانی کشور را به خارج از سوریه قاچاق کرده اند، تا در بازارهای جهانی به فروش برسانند، اما خوشبختانه باید بگویم تمام این آثار به ثبت رسیده است و نزد یونسکو بنام سوریه نوشته شده اند، با کشورهای دوست و سازمان های بین المللی که یونسکو هم بخشی از آنهاست همکاری خواهیم کرد، تا این آثار را به سوریه بازگردانیم.
سوال بیست و هشتم : همانگونه که میدانید جناب آقای رئیس جمهور، ما در تابستان سال جاری تصویری جگر سوز مربوط به جسد بی جان یک کودک سوری را مشاهده کردیم که در سواحل دریای یونان بر ساحل افتاده بود، آیا این تصویر را مشاهده کردید، وقتی در وهله نخست این تصویر را مشاهده کردید چه احساسی به شما دست داد، همانگونه که میدانید بحران آوارگان به مشکل بزرگی برای بسیاری از کشورهای اروپایی تبدیل شده است، و برخی میگویند دولت سوریه مسئول این وضعیت است، نظر شما در این باره چیست ؟
تروریسم و تاثیرات آن باعث آوارگی ملت سوریه است
بشار اسد : در واقع من آن تصویر را دیدم، اما ما تصاویر بسیار دیگری را هم دیدیم، از این رو شما نمی توانید کل بحران را در یک تصویر خلاصه کنید، چرا که این ما هستیم که در این بحران زندگی میکنیم، ما همه روزه با کشتار تروریستها برضد خودمان زندگی میکنیم، از این رو ما روزانه احساس اندوه می کنیم، اما از آن تصویر غرب به عنوان ابزاری استفاده کرد، و متاسفانه به شیوه ای دهشت آور استفاده کرد، چرا که دو عامل اصلی باعث شد تا این آوارگان به این صورت خاک سوریه را ترک کنند، برخی به دلیل تهدیدهای خطرناک اخیر تروریستها خاک سوریه را به صورت آواره ترک کردند، از این رو مناطق محل سکونت خود را رها کردند، از این رو برخی به مناطقی که در تصرف دولت سوریه است پناه آوردند، و بخشی هم سوریه را ترک کردند، برخی هم سوریه را به دلیل تحریم اعمال شده از سوی غزب ترک کردند، و علت خروج آنها از سوریه تروریسم و تاثیر آن نبوده است.
غرب با یک دست غذا به ملت سوریه نشان میدهند و با دست دیگر بمب
تحریمی که غرب برضد ملت و نظام سوریه اعمال کرده شامل همه چیز شده است، بخصوص این تحریم ها بر بخش آموزش و سلامت تاثیر منفی بسزای داشته، و زندگی اصلی و روزمره مردم را نشانه رفته است، زمانی که غرب از این تصاویر برای نشان دادن عاطفه خود و بیان همبستگی خود با مردم سوریه استفاده میکند در واقع این غرب چهره دوگانه خود را نشان میدهد، و این همان چهره واقعی و همیشگی غرب است، این غرب با یک دست غذا به ملت سوریه نشان میدهد و با دست دیگر بمب را به جان ملت سوریه می اندازد، این واقعیت بسیار تلخ است، واقعیت این است که این غرب است که از تروریسم در سوریه حمایت کرده است، و به همین دلیل آن کودک و کودکان بیشمار سوری رنج های بسیاری به این دلیل از غرب متحمل شدند.
کودکان و زنان بسیاری در دنیا به دلیل سیاستهای دوگانه غرب جان دادند
کودکان و زنان بسیاری در جهان به همین دلیل یعنی سیاست های دوگانه غرب جان دادند، و در این منطقه و بخصوص در سوریه روزانه به همین دلیل مردم سوریه جان می دهند.
سوال بیست و نهم : گفته می شود ضربه ای که تو را نمیکشد، نیرمندترت می سازد، به عقیده شما اکنون نیرومند تر از 5 سال قبل شدهاید؟
زمانی که ملت سوریه را قدرتمند ببینم، تواناتر خواهم شد
بشار اسد: شخصا می توانم احساس کنم که به عنوان رئیس جمهور یا یک مسئول زمانی که ملت سوریه را نیرومند می بینم نیرومند تر شدهام، مساله توان شخصی نیست، بلکه مساله توان ملی است، زمانی که از قدرت ملی سخن میگویید باید این قدرت را با ملت مرتبط ببینید، ما مشکلات و رنج های بسیاری را تحمل کردیم، و به عنوان شهروندان سوری بسیاری را از دست دادیم، اما در عین حال اگر به مناطق مختلف سوریه هم سر بزنید خواهید دید ملت سوریه تا چه اندازه مصمم هستند، ما با تروریست هایی می جنگیم که از بیش از یکصد کشور جهان به سوریه آمدهاند، حتی از چین هم طبیعتا آمدهاند، و از بسیاری از کشورهای اروپایی و دیگر کشورها هم به سوریه آمدهاند، این افراد از قوی ترین کشورهای جهان حمایت دریافت می کنند، و یکی از این کشورها آمریکاست، و ثروتمندترین کشورها از آنها حمایت مالی می کنند، نظیر کشور عربستان سعودی و دولت قطر ولی با تمام این اوصاف ملت سوریه شکست نمی خورند، از این رو می توانم بگویم آری، ملت سوریه قوی است، و هر روز که با تروریست ها می جنگد قوی تر می شود.
سوال سی ام : شما برای مدتی طولانی تر از آن چیزی که دشمنانتان و بدخواهانتان انتظار داشتند در این سمت خود باقی ماندید، چه چیزی باعث شد معتقد باشید که از این بحران عبور کنید، چه چیزی 5 سال قبل باعث شد شما معتقد باشید که تا به امروز ادامه خواهید داد ؟
مشکل غرب این است که ملت سوریه را نمی شناسد
بشار اسد : ابتدا به این دلیل که من به ملت سوریه ایمان دارم، ایمان دارم که من برای خدمت به ملت خود و کشورم هستم، و نه برای خودم در اینجا قرار دارم، غرب سعی کرد این تصویر را بسازد که گویی مشکل مربوط به رئیس جمهوری است که می خواهد در قدرت باقی بماند، یعنی می خواهد بر روی کرسی بماند، می خواهد ملتش را بکشد؛ چرا که این ملت او را نمی خواهد، این واقعیت ماجرا نبود، چگونه می توانی باقی بمانی و در برابر تو نه تنها تروریست ها در داخل سوریه ایستاده اند، بلکه نیرومندترین و ثروتمندترین کشورهای جهان ایستاده اند، و با این وجود 5 سال هم ادامه دهی، این نشان می دهد که تو برخورداری ، از چه چیزی ، لا اقل از حمایت بیش از نیمی از ملت سوریه برخورداری ، من از اکثریت سخن نمیگویم، بلکه دارم از بیش از نیمی از ملت سوریه سخن میگوییم، چگونه انسان بدون این حمایت میتواند ادامه دهد، مساله سوپرمن بازی نیست، بلکه مساله مربوط به یک انسان عادی است، انسانی که از حمایت مردمش برخوردار است، مشکل غرب این است که ملت سوریه را نمیشناسد، غربی ها این منطقه را به درستی درک نکرده اند، از این رو از همان ابتدای امر در حساب های خود مرتکب اشتباه شدند، آنها گمان می کردند مساله چند هفته یا چند ماه اندک است، همانگونه که در تونس و مصر اتفاق افتاد.
اما اکنون و به این دلیل که شکست خوردند، می خواهند مسئولیت اشتباه خود را به دوش دیگری بیندازند، آنها به دنبال گوسفندی برای قربانی کردن هستند، آنها می خواهند وانمود کنند که من عامل این وضع هستم، یا این که مسائل دیگری علت این وضع شده است، و به همین منوال ادامه می دهند، اما واقعیت این است که آنها مرتکب اشتباه شده اند، اشتباهی در محاسبات خود داشته اند، و من به ملت سوریه ایمان دارم.
سوال سی و یکم : بنابراین ما 5 سال به عقب بازگشتیم، و من اطمینان دارم در این مدت در معرض فشارهای هولناک و خطرناکی قرار داشتید، آیا اگر فرصت به شما داده میشد، به گونهای دیگر عمل می کردید؟
بشار اسد : در واقع می توان درباره راهبردها سخن گفت، می توان درباره تاکتیکها صحبت کرد، درخصوص راهبردها من به دو مساله اساسی استناد کردم، نخست و از همان روز آغازین مصمم بر مبارزه با تروریسم بودم، ما گزینه ای دیگر در اختیار نداشتیم، می خواستیم با تروریسم بجنگیم و از ملت سوریه دفاع کنیم، مساله دوم موضوع برگزاری گفت وگو بود، از همان روزهای آغازین باب گفت وگو را باز کردیم، آن هم برای هر نوع گفت و گو و مذاکره، برخی از گروه های معارضه با آن موافقت کردند، و برخی دیگر هم نپذیرفتند، از این رو راهبرد و رفتار ما کار نادرستی نبوده است، از این رو من معتقدم باید باب گفت وگو همواره باز باقی بماند، و مبارزه با تروریسم هم ادامه پیدا کند، از این رو این رفتار و منش خود را نباید تغییر دهیم.
بخش اعظم مسائلی را که بر شمردم مربوط به تاکتیک ها می شود، از این رو این تاکیتک ها قابل تغییر هستند، چرا که انسان هر روز مرتکب اشتباه میشود، و شاید چیزی را که امروز درست تصور می کنیم فردا آن را اشتباه بدانیم، به عنوان مثال اعتقاد داشتیم که در سوریه بسیاری به نفع کشورشان عمل می کنند، ولی با گذشت زمان دریافتیم آنها به نفع تروریست ها عمل می کنند، و حتی برخی از آنها به نفع کشورهای دیگر و برای پیاده سازی برنامه های آنها رفتار میکنند، و مسائلی از این دست، از این رو انسان همواره ممکن است مرتکب اشتباه شود، و این اشتباهات مربوط به مرحله تاکتیکها می شوند.
سوال سی و دوم : اگر می توانستید بار دیگر انتخاب کنید، آیا ترجیح می دادید پزشک باقی بمانید یا این که رئیس جمهور سوریه باشید ؟
ریاست جمهوری را به پزشکی ترجیح میدهم
بشار اسد : حتی در زمانی که به عنوان پزشک فعالیت می کردم، در بخش عمومی ( دولتی ) کار می کردم، و هیچ گاه مطب اختصاصی نداشتم، از این رو زمانی هم که به عنوان رئیس جمهور فعالیت می کنم، من هنوز هم متعلق به بخش عمومی هستم، اما این بار با سطح و بخش وسیع تری فعالیت دارم، در واقع فعالیت در بخش عمومی و کمک به شمار بیشتری از ملت سوریه برای من اهمیتش به مراتب بیشتر از فعالیت در رشته تخصصی من است، اما هرگز فکر نمیکنم سمت ریاست جمهوری یک حرفه باشد، بلکه این سمت خدمت رسانی عمومی است، از این رو پاسخ من به پرسش شما خیر است، من زمانی که به بخش وسیع تری از مردم خدمت رسانی میکنم بسیار راضی تر هستم؛ چرا که خدمت رسانی به عنوان پزشک تنها خدمت به یک بخش است.
انتهای پیام/