«اروند خون» محصول تعامل منطقی یک تکنسین با افراد صاحب دغدغه است
نویسنده نمایش «اروند خون» گفت: این نمایش محصول تعامل منطقی و حرفهای یک تکنسین با افراد صاحب دغدغه است. حرفه من نوشتن است. کوروش زارعی را به صفا و صداقت میشناسم و حمیدنیلی، فرد قابل اعتمادی است.
ایوب آقاخانی نویسنده این نمایش با ارائه توضیحاتی در رابطه با نگارش نمایشنامه «اروند خون» گفت: این نمایش محصول تعامل منطقی و حرفهای یک تکنسین با افراد صاحب دغدغه است. حرفه من نوشتن است. کنار این ادعای تکنیکی، این کار برای افراد صادق و راستگو است که کوروش زارعی را به صفا و صداقت میشناسم و حمیدنیلی، فرد قابل اعتمادی است. این اتفاق آخرین تراژدی است که قلب مرا به رنج آورد.
این نویسنده برجسته تئاتر افزود: معتقدم این اتفاق باید رقم میخورد و خود آن شهدا میخواستند که من بنویسم. زیرا در شلوغترین مقطع کاریم به سراغ من آمدند و در کوتاهترین زمان به نتایجی رسیدم که حداقل برای شکلگیری آن چهار ماه زمان نیاز داشت. در طی این مدت تصادفی با افرادی برخورد کردم که منابع مورد نیاز یا افرادی که در عملیات کربلا 4 حضور داشتند را به من معرفی میکردند و باعث میشدند من این کار را با سرعت بیشتری انجام دهم.
آقاخانی با بیان اینکه فکر میکنم روح معزا و بلند این شهدا مرا وارد جریان نگارش این اثر انداخت، گفت: مخصوصا تصویر دست بسته آنها، با یادآوری عناصر دردمند که از معادلات جنگ بالاتر بود. این بیقانونی در بازی جنگ، واقعه را به توحش نزدیک کرده است. قرار نیست در نمایش صرفا آه و اشک باشد. باید خروجی آن مخاطبان را به رشد اطلاعاتی و گسترش قضاوت حسی و منظری زیباییشناسانه سوق دهد. برای همین از زاویهای متفاوت به آن نگریستم، اصلیترین زاویه شجاعت این شهدا است.
وی تصریح کرد: همه آنها عاشقانه بدون نگاه کردن به پشت سرشان به جلو رفتند. آنها پا بر زمین و نگاه به آسمان دارند. ما در مورد آنها حرف نمیزنیم، به مخاطب و قوه استدلال آنهااحترام میگذارم، بنابراین فرایند منطقی را در نمایشنامه ایجاد کردم. طی دو سال و نیم سه گانهای را بر اساس مستندات جنگ ایجاد کردم. سه گانه احمد کشوری، مصطفی چمران و شهدای کربلای 4؛ در هر سه اجرا موفق شدم تا دیگرگونه به آنها نگاه کنم.
آقاخانی در رابطه با مخاطبان و نگاه آنان به آثار دفاع مقدس بیان کرد: خروجی کیفی آثاری که با چنین محتواهایی به صحنه میروند عموما آثاریاند که مخاطب را فراری دادهاند. ما نگران مخاطبیم چون اعتماد آنان را از دست دادهایم. من یک جمله را از چند نفر آنها شنیدهایم آنها میگفتند: ما از سینما و تئاتر خیری ندیدیم. این را میگفتند چون آثاری که تولید شده به دل آنها ننشسته بود. حلقه مفقودهای در ژانر دفاع مقدس داریم، چراکه از جهان واقعی آنها دور شدهایم.
انتهای پیام/