لزوم حذف ریشه‌های وهابیت از نظام آموزشی عربستان / آل سعود رتبه نخست صدور تروریسم به جهان

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری « المنار»، «عبدالنور بیدار» استاد فلسفه دانشگاه «نیس سوفیا انتی پولیس» فرانسه در اواخر سال گذشته میلادی در یک نامه سرگشاده به جهان اسلام نوشت: اگر می خواهید بدانید که چگونه در آینده چنین موجودات وحشی (داعش) سربرنیاورند، باید از اصلاح نظام آموزشی به کودکان خود شروع کنید، به این ترتیب که تمام مدارس و مکان های آموزشی را اصلاح کنید. این تنها وسیله‌ای است که از متولد شدن چنین موجوات وحشی جلوگیری می کند.

عبدالنور بیدار که اندیشمند مسلمان فرانسوی است با نوشته های صریح وصادقانه خود خطاب به جهان اسلام توانست روی زخمی که هنوز باز مانده است، دست بگذارد.

وی گفت: مشکل در این است که وهابیت متعصب و جاهل تقریبا در سراسر مرزهای جهان اسلامی فساد را رواج داده و از اماکن مقدس عربستان، سرطان از قلب جهان اسلام در حال ریشه دواندن است.

به گفته بیدار مشکل در نظام آموزشی است که اساس آن بر پایه وهابیت بنا گذاشته شد.

رتبه نخست عربستان در بین تلفات داعش

در همین ارتباط در سال 2014 پایگاه آمریکایی Daily Paul» تعداد سعودی هایی را که در صف داعش کشته شده بودند، هفت هزار نفر اعلام کرد و به این ترتیب این تعداد رتبه نخست تعداد کشته شدگان از تابعیت یک کشور را به خود اختصاص دادند.

در آغاز سال 2015 نیز پایگاه خبری «روسیا الیوم» آماری را منتشر کرد که بر اساس آن سعودی ها رتبه دوم مبارزان داعش را از آن خود کرده بودند.

انتحاری های سعودی در عراق تا قطیف و دمام و کویت

اما روزنامه سعودی «الحیات» نیز در اکتبر 2014 اعتراف کرد که مبارزان سعودی 60 درصد عملیات انتحاری داعش در عراق را انجام دادند.

در همان زمان شبکه «العربیه» در یکی از برنامه های خود به بررسی دلایلی پرداخت که چرا« بیشترین عوامل انتحاری در عراق و سوریه سعودی ها هستند».

اما عوامل انتحاری سعودی فقط در سوریه و عراق نبودند بلکه انفجارها و حملات مسلحانه در الاحساء، قطیف و دمام و نیز کویت را نیز سعودی ها انجام دادند.

آموزش کودکان سعودی بر اساس نظام تکفیری

در اینجا این سوال مطرح است: چگونه عربستان توانست تروریسم را ایجاد کند؟

عبدالنور بیدار در این خصوص به ریشه های تکفیری در نظام آموزشی اشاره می کند؛ نظامی که بر اساس آن کودکان آموزش دیده می شوند و نسل سعودی شکل می گیرند.

وی همچنین به کشورهایی که اجازه داده اند مدارس سعودی در آن وجود داشته باشد اشاره کرده و اظهار داشت این مدارس در واشنگتن تا جاکارتا دیده شده و به رباط، الجزائر، مادرید، پاریس، رم، برلین، بن، وین و مسکو رسیده و تا استانبول و آنکارا نیز امتداد پیدا کرده است و از آنجا از اسلام آباد، کراچی، دهلی نو، پکن و جیبوتی سردرآورده است اما انگلیس و ایرلند در صدد تعطیل کردن این مدارس برآمدند.

هر نظام آموزشی اسلامی به جز الگوی سعودی ممنوع

نکته قابل ملاحظه اینکه داستان مشکل آموزشی از همان روز نخست ترسیم سیاست آموزشی عربستان آغاز می شود، به این ترتیب که این نظام آموزشی مسئولیت خود دید که تصور دینی رسمی کشور را به عنوان تنها الگوی مشروع قابل آموزش ارائه کند و بر اساس آن تمام مکاتب عقیدتی و فقهی مردود بوده و نه تنها به رسمیت شناخته نمی شود بلکه باید با گمراهی و بدعت آنان مبارزه شود.

کشمکش سعودی ها با عبدالناصر و نفوذ اخوان المسلمین در عربستان

در دهه شصت و روزهای نخست حکومت «فیصل بن عبدالعزیز» نفوذ اخوان المسلمین در عربستان افزایش یافت، زیرا عربستان در چارچوب کشمکش با «جمال عبدالناصر» رئیس جمهور وقت مصر درهای خود را به روی اخوانی ها گشوده بود.

در آن زمان با توجه با توجه به ناتوانی نهاد وهابیت، اخوان المسلمین مهم ترین نقش را در نوسازی نظام آموزشی و تدوین برنامه های تربیتی ایفا کردند.

بر اساس کتاب «زمان بیداری.. جنبش های اسلامی معاصر در عربستان »  نوشته «استیفان لاکروا» پژوهشگر علوم سیاسی در فرانسه، «محمد المبارک» اخوانی سوری نقش مهمی در این خصوص ایفا کرد.

به نوشته او «مناع القطان» اخوانی مصری نیز در تدوین سیاست های آموزشی عربستان نقش مهمی داشت و تا امروز نیز با وجود اصلاحات سال 2003  این سیاست ها همچنان پا برجاست.

روزنامه «الشرق الاوسط» در تاریخ سوم فوریه 2003 نوشت: در پی حوادث 11 سپتامبر 2001 روزنامه های عربی و غربی مطالب زیادی را در مورد فشارهای دولت آمریکا در خصوص تغییر شیوه های تربیتی منتشر کردند که در آن روزها گفته می شد دلیل این فشارها خشونتی است که به اسم دین ترویج می شود.

بازنگری عربستان در کتب درسی و حذف پنج درصد از مواد درسی

این روزنامه به نقل از «محمد الرشید» وزیر آموزش وقت عربستان نوشت: مردم می گویند نظام آموزشی عامل مواضع خشونت آمیز علیه کشورهای دیگر و سایر ادیان است، اما درست نیست و اگر صحت داشته باشد، تمام سعودی هایی که در این نظام آموزش دیده اند باید در این عملیات شرکت می کردند.

الشرق الاوسط در این باره نوشت: مسئولان عربستان به منظور یافتن هرگونه نشانه افراط گرایی تمام کتاب های درسی را بازنگری کرده و متوجه شدند که پنج درصد مواد درسی باید حذف شود.

بازنگری فرمایشی شیوه آموزشی در عربستان

در همین ارتباط «سعد الشریق» در تحقیقی که در مجله الحجاز منتشر کرد، نوشت:  اصلاح شیوه تربیتی جدی نبود، زیرا همان تیمی که شیوه آموزش مذهبی را در مدارس دولتی وضع کرده بود به بازنگری کتب درسی اقدام کرد و در نتیجه مضمون کتاب ها مانند قبل باقی ماند.

اصل توحید سعودی ها مستند به کتاب محمد بن عبدالوهاب است

به هر  حال بحث و بررسی در مورد منطق تکفیری در عربستان هنگامی روشن می شود که به تحقق در مورد موضوع «توحید» در شیوه های آموزشی سعودی پرداخته و متوجه شویم که این موضوع مستند به کتاب «التوحید» نوشته «محمد بن عبدالوهاب» است که در مدارسی که داعش در شهرهای مختلف از جمله حلب و الرقه تاسیس کرد، تدریس می شد.

اما «عبدالله الشمری» پژوهشگر مسائل تاریخی سعودی در این باره نوشت: داعش در مناطقی که عقیده سلفی در آن حاکم بوده و کتاب های ابن تمیمه و ابن القیم و محمد بن عبدالوهاب و بزرگان وهابی نجد در آنجا تدریس می شود، حضور پیدا کرد.

اما سند «سیاست آموزشی عربستان» نشان می دهد که این سیاست برگرفته از اسلام است و منظور از اسلام در سیاست مزبور فقط وهابیت است.
بر اساس این سند « علوم دینی در تمام  نظام آموزش ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان و فرهنگ اسلامی یک واحد درسی بوده و همچنین درس اصلی مرحله آموزش عالی به شمار می آید.

هر تفکر اسلامی خارج از تفکر عبدالوهاب کفر است

بر این اساس تاکید شده است که علوم و معارف با زیر مجموعه های مختلف باید از نظر تدریس و تالیف اصل حل و فصل مسائل بوده و در تمام زمینه ها برگرفته از اسلام و تفکر درست اسلامی باشد. منظور از اسلام درست تفکر محمد بن عبدالوهاب است که تمام فرقه های اسلامی دیگر را کفر دانسته و آن را خارج از اسلام می داند.

بر اساس این سند آموزشی تاکید شده است: « جهاد در راه خدا فریضه و سنت و اصل لازم و ضروری است و تا قیامت ادامه دارد و هدف آن بیدار کردن روح جهاد اسلامی برای مقابله با دشمنان و عمل به پیام اسلام است».

اما باید پرسید در شیوه تربیتی عربستان دشمن چگونه تصور می شود؟

گونه این شیوه ها مسیر «جهاد» را که همان میدان نبرد و کشتار مسلمانان به عنوان شرک و تکفیر است، تعیین می کند؟ چطور بر اساس آن جهاد علیه اشغالگری و استکبار به بهانه اطاعت از ولی امر دیده نمی شود؟

این گزارش ادامه دارد ...