چرا گاهی مرغ همسایه غاز است؟
سخنرانی دوروتا بوخوالت درباره اقتصاد تئاتر لهستان در حالی اجرا شد که در میان حضار هیچ مسئول فرهنگی حضور نداشت و این اتفاق زمانی برجسته میشد که طبق گفتههای بوخوالت فاصله اقتصاد تئاتر دو کشور از عرش تا فرش است. امسال در هر دو کشور سال تئاتر است.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
نامگذاری سال 1394 به نام سال تئاتر شاید اتفاق مبارکی در جامعه هنری به حساب میآمد. اگرچه دلیل چنین انتخابی چندان مشخص نبود؛ ولی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در آغازین روزهای سال 94 تصمیم مهمی در عرصه فرهنگی کشور گرفتند. انتخاب چنین نامی و تذکر رهبری درباره تئاتر در نمایشگاه کتاب تهران، این امید را پدید آورد که وضعیت تئاتر ایران از رکود خارج خواهد شد. سطح حمایتها افزایش پیدا میکند. تعداد سالنهای افزایش مییابد و در نهایت راهکارهای مناسبی برای ارتقای سطح معیشتی هنرمند در حوزه فروش اثر به کار بسته شود. از نامگذاری سال تئاتر نزدیک به 9 ماه میگذرد و هنوز تاثیر این نامگذاری حس نمیشود. خبری از بودجه جشنواره تئاتر فجر نیست و تئاترشهر هم آماده نشده است.
در چنین موقعیتی هفته تئاتر لهستان یک اتفاق مهم است تا بتوانیم دریابیم به عنوان یک مهره در تئاتر جهان، در کدامین نقطه این مختصات ایستادهایم. یکی از مهمترین رویدادهای این هفته سخنرانی دوروتا بوخوالت، مدیر موسسه تئاتر ورشو بود که در آن به ترسیم فضای تئاتر لهستان پرداخت و نقطه شروع خود را بر یک اشتراک قابل توجه نهاد: سال 2015، سال تئاتر همگانی لهستان به سبب 250 سال فعالیت تئاتر همگانی. خانم بوخوالت در این سخنرانی اطلاعات جامعی در قالب اسلاید و سخنرانی ارائه داد که تمام آن اطلاعات را میشد در کتاب جامعی تحت عنوان «2015» یافت. کتاب مجموعه اطلاعاتی از فعالیت تئاتری در لهستان در سال 2015، مشخصات اجراها، هنرمندان تئاتر، سالنها و تحلیل آماری است که در نهایت چشماندازی از وضعیت اقتصادی تئاتر در لهستان را مشخص میکند.
سخنرانی خانم دوروتا بوخوالت، بیشتر در جهت روشن کردن نظام مالی حاکم بر تئاتر لهستان با بیان جزییات آن بود. طبق این اطلاعات در لهستان 43 تئاتر (به معنای سالن) تحت الحمایه استانداریها و فرمانداریها و 71 تئاتر تحت نظر شهرداریهاست. در کل 118 مجموعه دولتی در تئاتر همگانی لهستان موجود است که از این بین 62 تئاتر به نمایشهای درام (داستانی)، 21 تئاتر موزیکال، 25 تئاتر عروسکی، شش تئاتر رقص و دو تئاتر سایر موراد اختصاص یافته است. تمامی 118 موسسه در یک شبکه همگانی به واسطه ساختار مالیاتی و مالی لهستان ملی محسوب میشوند.
البته در لهستان تئاتر میتواند به شکل مستقل و خصوصی نیز وجود داشته باشد. موسسات دولتی در زمینه استقرار گروهها، هزینه و زیرساخت مورد حمایت دولت هستند. بودجه تئاتر لهستان براساس خواست هنرمند هزینه میشود، نه اولویتهای دولت. بودجه تئاتر در لهستان رقم 260میلیون دلار بوده است. در این کشور بین 600 تا 700 نمایش روی صحنه رفته است که 50% آنها به شکل رپورتوار اجرا میشوند. ظرفیت سالنهای لهستان 50000 نفر است که در سال 2013/2014، 5میلیون و پانصدهزار نفر به تماشای تئاتر نشستهاند. 15/6% مردم لهستان مخاطب تئاتر هستند.
در عرصه تولید 2500 متن در سال در تئاتر لهستان تولید میشود. آثار جدید و نو 25% این متنها را به خود اختصاص میدهد و الباقی نمایشنامههای فصول تئاتری گذشته است. در لهستان 4470 هنرمند تماموقت وجود دارد که در بین آنها 1594 بازیگر، 520 رقصنده، 355 خواننده اپرا و 370 عروسکگردان نمایش هستند. 39 شهر لهستان صاحب سالن مختص به تئاتر هستند که 19 شهر بیش از یک سالن و 10 شهر، بیش از 10 سالن دارند.
این موسسات میتوانند خصوصی باشند. در لهستان 666 تئاتر خصوصی وجود دارد که عموماً فاقد موسسه هستند. این تئاترها زیرنظر بنیادهای مردمی و انجمنهای غیرانتفاعی اداره میشوند. قوانین اداری این تئاترها براساس قوانین داخلی انجمن حامی است. 162 تئاتر زیر نظر شرکتهای خصوصی اداره میشود و از این مجموعه 26 تئاتر نمایش درام، 24 تئاتر نمایش عروسکی، 16 تئاتر نمایش موزیکال، 88 تئاتر رقص و 487 تئاتر به دیگر گونههای تئاتر اختصاص دارند.
در یک نگاه کلی در فصل تئاتری 2013/2014 لهستان - فصل تئاتری در لهستان در ماه سپتامبر آغاز میشود - هزار و 591 نمایش برای نخستین بار افتتاح شده، 5هزار و 455 عنوان نمایش وجود داشته است، 1801 نویسنده و هجده هزار و 969 هنرمند فعال بودهاند و 431 جشنواره برگزار شده است. در مجموع در این فصل 40022 اجرا در 778 سالن تئاتر روی صحنه رفته است.
گروهها علاوه بر حمایت موسسات، میتوانند از طریق بلیتفروشی و ارائه خدمات درآمدزایی کنند. کمک هزینه وزارت فرهنگ لهستان تحت عنوان برنامه عملیاتی وزارتخانه بین گروهها توزیع میشود و با کمک شهرداریها و استانداریها رخ میدهد. تمرکز در سالهای اخیر در تخصیص بودجه بر نمایش کودک و نوجوان و آموزش بوده است. موسسه تئاتر لهستان نیز برای خود سه ماموریت تعریف کرده است: عزم هنرمند، آموزش مسئولان و کار روی مقررات و قوانین. برای ایجاد شرایط مالی باثبات تئاترهای غیرموسساتی به وظایف اجتماعی نگاه میکنند.
در طول این سالها موسسه تئاتر مشخص کرده است که تئاتر یک وظیفه همگان است و اهداف تئاتر دقیقاً چیست و به این مساله میپردازند که چرا عملکرد آن در پی منفعت نیست؛بلکه در خدمت جامعه و بسط شرایط انسانی و شهروند معاصر است. قابل ذکر است قدمت تئاتر همگانی - همان شکل رایج در ایران - 250 سال است و آموزش آکادمیک تئاتر در لهستان در سال 1932 و تاسیس موسسه ملی هنرهای دراماتیک شکل گرفته است.
این وضعیت را اکنون با ایران مقایسه کنید. بودجه تئاتر ایران تقریباً 3میلیون دلار است. از منظر اقتصادی و با در نظر گرفتن شاخص تولید ناخالص ملی ایران در مقام 29 جهان قرار دارد. لهستان در شرایط مشابه 21ام است. با توجه به فاصله اندک بودجه تئاتر لهستان 86 برابر ایران است. در حالی که در 10 شهر در لهستان 10 سالن تئاتر دارد، منهای تهران، شهرهای بزرگ ایران همانند شیراز، اصفهان و مشهد در بهترین حالت مجهز سه سالن تئاتر هستند.
شاید برخی این مهم را در مساله آموزش بدانند؛ ولی با در نظر گفتن آنکه آکادمیک تئاتر لهستان توسط یک نفر تاسیس شده است و آن هم در 1932، هنرستان هنرپیشگی که به همت سید علی نصر افتتاح شد در تاریخ 1939 (1318 شمسی) رخ داده است و فاصله چندانی میان این دو وجود ندارد. شاید بهانه را به قدمت بدانیم. اگر ملاک انجمن اخوت باشد، تئاتر در سال 1278 شمسی در ایران وجود داشته است. تئاتر ملی نیز در سال 1289 شمسی تاسیس شده است؛ یعنی چیزی بیش از یک قرن. لذا تئاتر در ایران یک پدیده نو به حساب نمیآید.
فارغ از این مسائل، در سال تئاتر ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور هنری و مرکز هنرهای نمایشی آیا همانند موسسه ملی تئاتر لهستان اسناد و اطلاعات لازم برای بررسی و آگاهی عموم ارائه دادهاند؟ آیا میدانیم چند نمایش در ایران تا کنون اجرا شده است؟ آیا آماری درباره سالنهای کشور داریم؟ آیا به شکل شفاف میدانیم چه میزان در حمایت از گروهها بودجه تخصیص شده است؟ آیا میدانیم دریک سال چه مقدار متن تولید شده است؟ یا اینکه چه تعداد از این متون جدید بوده و چه تعداد از اجراها بازتولیدی بودهاند؟ آیا بانک درست و دقیقی از اطلاعات هنرمندان تئاتر وجود دارد؟
موسسه ملی تئاتر در سخنرانی خود از اپلیکیشنی نام برد که شما به راحتی میتوانید به تمام این اطلاعات دست یابید. شما میتوانید درباره سالن، گروه و هنرمند اطلاعات دقیقی به دست آوردید. از همه مهمتر آنکه هنوز سال تئاتر لهستان به پایان نرسیده است، کتاب سال منتشر شده است. آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند تا یک ماه آینده از چنین کتابی رونمایی کنند؟ اصلاً آقای وزیر میتوانند در آخرین روزهای سال تئاتر، روبان اتمام بازسازی تئاتر شهر را قیچی کنند؟ آیا به عمر وزارت ایشان دیدن پایان بازسازی قد میدهد؟ آیا در دوران وی سالن تازهای در بدنه دولت افتتاح میشود؟ آیا دولت راهکاری دارد که 15% جمعیت ایران به تماشای تئاتر روند؟
این سوالهای بیپاسخ شاید نشان دهنده مظلومیتی باشد که جامعه هنری تئاتر در این سالها با آن دست و پنجه نرم میکند و نامگذاری سال تئاتر نه تنها دردی از دردها را دوا میکند؛ بلکه دردی نیز به دردها میافزاید و آن درد نیز در همان جلسه مشخص بود. در حالی که کلیت سخنرانی خانم دوروتا بوخوالت در حوزه مدیریت اقتصادی تئاتر بود، در میان حضار یک مسئول حوزه فرهنگی و تئاتر کشور حضور نداشت. همه مخاطبان جوانانی بودند که در حوزه اجرای تئاتر فعال بودند و به تعداد آنان عکاس. جای خالی علی مرادخانی که شعار «اقتصاد هنر» را سر میدهد با آغاز سخنرانی خالی شد و حتی پنج دقیقه از این فرصت نیز بهره نبرد و این ادامهای است بر تراژدی فرهنگ کشور ما. و هنوز نمیدانیم چرا امسال سال تئاتر است و سالهای دیگر هم نخواهیم دانست.
انتهای پیام/