سمیر قنطار؛ مبارز خستگیناپذیر جبهههای حزبالله که به وعدهاش عمل کرد
سالهای طولانی زندانهای رژیم صهیونیستی نه تنها عزم سمیر قنطار در مبارزه در مسیر آرمان مقاومت منطقه را دچار رکود نکرد، بلکه درخشش مسیر این آرمان و جدیت وی را دو چندان کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، گرچه برخی تصور می کردند انجام عملیات الوعد الصادق که منجر به آزادی سمیر قنطار و 4 تن از همراهانش شد، بعد از سی سال حبس در زندان های رژیم صهیونیستی ملاحظه کاری را در زندگی قنطار وارد خواهد کرد، اما او در سخنرانی خود در زمان آزادی اش از آغاز بخش جدید از زندگی مبارزاتی خود خبر داد، این وعده ای بود که در سالهای آینده به آن عمل کرد و تا جایی مبارزات ضد صهیونیستی خود را ادامه داد که در لیست سیاه تروریسم آمریکا نیز قرار گرفت و در نهایت نیز به آرزویش دست یافت.
جنگندههای رژیم صهیونیستی نیمههای شب گذشته یک ساختمان در شهر "جرمانا" در حومه جنوبی دمشق را بمباران کردند که در پی آن سمیر قنطار آزاده لبنانی و شماری از شهروندان سوری به شهادت رسیدند.در این بمباران ساختمان مذکور به طور کامل تخریب و خسارتهای مالی زیادی به ساختمانهای مجاور آن وارد شد.
"سمیر قنطار" قدیمیترین اسیر لبنانی در بند رژیم صهیونیستی 20 جولای 1962 در روستای دروزی نشین "عیبه" از توابع استان "جبل" لبنان به دنیا آمد. وی در سال 1978 میلادی طی یک عملیات ضد صهیونیستی در شهر صهیونیست نشین نهاریا به اسارت در آمد و در لبنان «سردار اسرا» لقب گرفت.
سمیر قنطار برای اولین بار در تاریخ 31 ژانویه زمانی که قصد داشت از مرز اردن و فلسطین اشغالی در منطقه "مزج پیسان" به همراه دو عضو دیگر جبهه آزادی بخش فلسطین عبور کند و یک کاروان اسرائیلی در مسیر بین منطقه بیسان و طبریا را در مقابل آزادی زندانیان دربند لبنانی در زندانهای رژیم صهیونیستی به گروگان بگیرد، دستگیر شده بود.
قنطار 11 ماه در زندان اردن به سر برد. وی در 25 دسامبر سال 1978 به شرط اینکه دیگر وارد اردن نشود، از زندان آزاد شد.
این البته پایان فعالیتهای قنطار نبود. وی در 22 آوریل 1979 در حالی که تنها 16 سال داشت به همراه سه تن از اعضای گروه فلسطینی "جبهه خلق برای آزادی فلسطین" به نامهای "عبدالمجید أصلان"، "مهنا المؤید" و "احمد الأبرص" به شمال اراضی اشغالی نفوذ کردند و به محل اقامت "دانی هاران" بزرگترین دانشمند اتمی رژیم صهیونیستی در شهر "نهاریا" یورش بردند و جهت انجام عملیات تبادل اسرا با زندانیان فلسطینی او را اسیر کردند.
در همین زمان با نیروهای پلیس مواجه و با آنان درگیر شدند که در جریان این درگیری یکی از نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی کشته شد. در این درگیری دو تن از همراهان قنطار یعنی" اصلان" و "مؤید" کشته ولی خود وی و "احمد أبرص" از سوی نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی دستگیر شدند. رژیم صهیونیستی مدعی است که در جریان این درگیری قنطار پیش از دستگیری، گروگانهای خود را به قتل رسانده است.
سمیر قنطار در تاریخ 28 ژانویه 1985 در دادگاهی صوری به پنج بار حبس ابد و نیز 47 سال حبس محکوم شد. وی متهم است در قتل پنج صهیونیست و زخمی شدن یک صهیونیست دیگر دست دارد.
"أبرص" یکی از همرزمان وی در 21 می 1985 در چارچوب معامله مبادله اسرا بین رژیم صهیونیستی و سازمان جبهه خلق برای آزادی فلسطین - فرماندهی کل - آزاد شد. اما رژیم صهیونیستی با آزادی قنطار مخالفت کرد و آزادی وی را منوط به بیان اطلاعاتی درباره خلبان مفقود شده صهیونیست "ران آراد" کرده بود.
در 24 ژانویه 2004 رژیم صهیونیستی در عملیات تبادلی که با حزبالله و با میانجیگری آلمان انجام داد، اسرای لبنانی را آزاد کرد اما برخلاف مذاکرات انجام شده از آزادی "سمیر قنطار" سر باز زد، ولی پس از آن "نسیم نسر" یکی دیگر از مهمترین اسرای لبنانی در بند رژیم صهیونیستی در اولین مرحله از عملیات تبادل اسرا، دوازدهم خرداد از زندان آزاد شد.
سید حسن نصرالله در همان سال ضمن احمق خطاب کردن سران صهیونیست به سبب ممانعت از آزادی سه اسیر (نسیم نسر، سمیر قنطار و یحیی اسکاف)، قول داد که مقاومت اسلامی طی یک عملیات اسیرگیری دیگر این سه تن را از چنگ رژیم صهیونیستی آزاد نماید. عملیات وعده صادق در سال 2006 و جنگ 33 روزه لبنان ثابت کرد که حزب الله لبنان و رهبر آن بر سر عهد خویش با مردم لبنان هستند و اسرای خود را فراموش نخواهند کرد.
بعد از عملیات وعده صادق مذاکرات طولانی برای آزادی اسرای لبنانی دربند رژیم صهیونیستی صورت گرفت تا در نهایت در 18 ژولای 2008 سمیر قنطار به همراه 4 اسیر دیگر از زندانهای رژیم صهیونیستی آزاد شد. آزاد سازی این اسرا پیروزی بزرگی را در افکار عمومی برای حزب الله لبنان رقم زد.در جریان این مبادله اسرا علاوه بر سمیر قنطار، خضر زیدان، ماهر کورانی، محمد سرور و حسین سلیمان که در جنگ ژوئیه سال 2006 به اسارت در آمدند، نیز آزاد شدند.
جزئیات عملیات سمیر قنطار در سرزمینهای اشغالی
سمیر قنطار در تشریح عملیات ویژه تیم خود در سرزمینهای اشغالی که در آوریل 1979 (1357 هجری شمسی) انجام شد، میگوید: ما از طریق دریا وارد فلسطین اشغالی شدیم و با قایق لاستیکی مسیرمان را ادامه دادیم. غیر از من 3 نفر دیگر هم در این عملیات حضور داشتند. پس از رسیدن به فلسطین اشغالی، حدود ساعت 2 نیمه شب عملیات را آغاز کردیم. این عملیات تا ساعت 6 صبح ادامه داشت. 6 نفر از اسرائیلیها کشته و 12 نفر دیگر نیز زخمی شدند. بزرگترین دانشمند اتمی آن زمان اسرائیل به نام «دانی هاران»، عضو کمیته هستهای اسرائیل، در میان کشته شدگان بود.
در اولین مرحله عملیات، یک مانع در مرز آبی ایجاد کردیم تا بتوانیم یک نفربر نظامی را بزنیم. ما خودرو سازمان امنیت اسرائیل را هدف قرار دادیم که سبب کشته شدن فرمانده امنیتی اسرائیل به نام "الیاهو شاهر" شد. هم چنین یک نفر دیگر هم مجروح و فلج شد. پس از آن برای این که اسیر بگیریم به یک ساختمان 3 طبقه حمله کردیم. در آنجا با نگهبانان درگیر شدیم.
در این ساختمان دانشمند هستهای اسرائیل زندگی میکرد. خیلی اتفاقی دانشمند اتمی اسرائیل را شناسایی کردیم. در داخل 3 طبقه بمبهای دستی کار گذاشتیم زیرا هدف ما پاکسازی ساختمان و دستگیری «دانی هاران» بود که در طبقه سوم سکونت داشت. او را به همراه دختر کوچکش در محل سکونتش دیدیم و در یک عملیات غافلگیرانه بالاخره او را اسیر کردیم.
باید توجه داشت که در عملیات استشهادی، بازگشت غیرممکن است. زیرا رسیدن به اعماق فلسطین و بازگشت محال به نظر میرسید. ما اصرار داشتیم عملیات ما را صهیونیستها ببینند و لذا مخفیانه نرفته بودیم. آن زمان سواحل بسیار تحت نظر بود. زیرا یک سال پیش، در همان منطقه، عملیات استشهادی دیگری توسط "نظال المغربی" صورت گرفته بود.
هنگام بازگشت، تعداد زیادی نظامی را نزدیک قایق بادی دیدیم. آنها ما را در ساحل متوقف کردند و بین ما درگیری سختی صورت گرفت. یکی از صهیونیستهایی که در آنجا زخمی شد،"یوسف صاحور"، رئیس امنیت ملی اسرائیل، با درجه سرهنگی، بود. اسرائیلیها او را به سختی از معرکه خارج کردند. من هم به شدت مجروح و بعد هم اسیر شدم. از همراهان من، یک نفر اسیر و دو نفر، شهید شدند.
اما من را در آن زمان به علت این که فرمانده عملیات بودم، آزاد نکردند. آن موقع من 16.5 سال داشتم. پس از آن در شرایط بسیار سخت بازجویی قرار گرفتم و به دادگاه صهیونیستها معرفی شدم. رئیس ارتش اسرائیل در آن زمان "رافیل آتن" نام داشت که درخواست اعدام مرا کرد، اما در نهایت من به 542 سال، زندان محکوم شدم.
قنطار یکبار طی نامهای که به صورت محرمانه از زندان خارج کرد به تشریح بخشی از شکنجههای خود در زندان پرداخته است. وی در بخشی از این نامه مینویسد: من را کاملاً لُخت روی دیوار حیاط به صلیب کشیدند و سربازان اسراییل فنون نظامی را بر بدن من تجربه میکردند. چندین روز زیر آفتاب داغ ماندم در حالی که دستهایم به دیوار بسته شده و پارچه سیاهی روی سرم بود که بوی تعفن میداد. بعد از این مرحله، دست و پایم را با زنجیر بستند و در گوشم گوشی گذاشتند که از آن صدای بوق ممتد و زیری پخش میشد تا جایی که شعور و درک را از دست دادم. سختترین چیزهایی که شاهدش بودم عمل بیرون آوردن ترکشها از بدنم بود؛ طوری که من میدیدم چگونه ترکش را از بدنم خارج میکردند. آنها از هیچگونه داروی بیهوشی یا بیحس کنندهای استفاده نمیکردند و وقتی میخواستم از شدت درد فریاد بکشم دهانم را میبستند. هرگاه تغییری در وضع زخمهایم روی میداد دکتر را در زندان برای معاینهام میآوردند. دکتر در حالی من را معاینه میکرد که روبرویش با دست و پای بسته مینشستم و دکتر سیگارهایش را روی دستهایم خاموش میکرد. دکتر برای معاینه زخمهایم انگشتش را در زخمم فرو میکرد تا میزان ترمیم زخم را بفهمد.
انگشتری که سمیر قنطار از رهبر معظم انقلاب هدیه گرفت
سمیر قنطار پس از آزادی در کنفرانسهایی در ایران نیز مشارکت داشت، وی چند بار به دیدار رهبر معظم انقلاب رفت و در یکی از این دیدارها انگشتر و چفیه ای را نیز از ایشان هدیه گرفت. قنطار در این زمینه میگوید: من برای اولین بار که رهبر ایران را دیدم از این که او اطلاعات زیادی درباره من دارد، تعجب کردم. ایشان حتی از زندگی من در زندان نیز خبر داشتند.
قنطار همانطور که در سخنرانی خود پس از آزادی از زندان صهیونیستها اعلام کرد، بلافاصله به مبارزات حزب الله لبنان بر ضد دشمن صهیونیستی بازگشت، دوران طولانی زندان او را فرسوده و ملاحظه کار نکرده بود. وی به عنوان یکی از رهبران حزب الله مدتی پس از آغاز درگیریهای سوریه، به فعالیت در این کشور پرداخت تا اینکه به آرزوی خود برای رسیدن به شهادت دست پیدا کرد.
انتهای پیام/ر5