یاد مرگ، تزاحم علم و عمل را حل می‌کند

یاد مرگ، تزاحم علم و عمل را حل می‌کند

کارشناس قرآن و حدیث گفت: یکی از راه های مهمی که می تواند قلب انسان را بیدار کند و آن تزاحم میان علم و عمل را از بین ببرد، یاد مرگ است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، "یکی از راه های مهمی که می تواند قلب انسان را بیدار کند و آن تزاحم میان علم و عمل را از بین ببرد، یاد مرگ است. یعنی انسان متوجه باشد که روزی از این سرای موقتی کوچ خواهد کرد و به سرای باقی خواهد رفت. ما گاهی در زندگی روزمره دچار این غفلت هستیم و تصور می کنیم که دنیا برای ما و همیشگی است و همین تصور و غفلت باعث می شود اعمالی از ما سر بزند که برخلاف قول ماست. زیارت اهل قبور می تواند یکی از راهکارها در این زمینه باشد که یاد قیامت و آخرت را در قلب انسان بیدار نگه دارد. این که ما هم روزی مثل همین انسان هایی که حالا به زیارت قبورشان آمده ایم قالب تن را رها خواهیم کرد و به محضر خداوند خواهیم رفت. یاد آخرت و مرگ یکی از بهترین داروها در جهت غفلت زدایی از انسان است، ضمن این که اراده انسان را برای طی طریق محکم می کند، چون شما وقتی تصمیم می گیرید که اعمال تان مطابق گفتارتان باشد آن ساعات و روزهای اول مراقبت و مواظبت می کنید اما به تدریج غفلت هایی بر شما عارض می شود و اراده تان برای ادامه دادن سست می شود اما اگر کسی  مدام این موضوع را به خود یادآوری کند که نه تلخی های این دنیا خواهد ماند و نه شیرینی هایش در آن صورت بهتر می تواند اراده اش را محکم نگه دارد."

گروه "قرآن و معارف" در سلسله گفتگوهایی با کارشناسان به بررسی ابعاد مسأله تضاد میان علم و عمل یا گفتار و رفتار به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های فرهنگ عمومی  می پردازد. آنچه در ادامه می آید بخش دوم گفتگو ما با حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر بابایی، کارشناس قرآن و حدیث است.

یکی از درمان هایی که می تواند چالش و گره ناهمخوانی علم و عمل یا گفتار و رفتار را در انسان حل کند، دقت و تأمل در آثار وجودی خداوند یا به یک معنا تفرج صنع است. اگر انسان متوجه نعمت هایی که خداوند در اختیار او قرار داده باشد آن حالت سپاس و توجه در او بیدار می شود. از دیگر نسخه ها به چه موضوعی می توان اشاره کرد؟

یکی از راه های مهمی که می تواند قلب انسان را بیدار کند و آن تزاحم میان علم و عمل را از بین ببرد، یاد مرگ است. یعنی انسان متوجه باشد که روزی از این سرای موقتی کوچ خواهد کرد و به سرای باقی خواهد رفت. ما گاهی در زندگی روزمره دچار این غفلت هستیم و تصور می کنیم که دنیا برای ما و همیشگی است و همین تصور و غفلت باعث می شود اعمالی از ما سر بزند که برخلاف قول ماست. زیارت اهل قبور می تواند یکی از راهکارها در این زمینه باشد که یاد قیامت و آخرت را در قلب انسان بیدار نگه دارد. این که ما هم روزی مثل همین انسان هایی که حالا به زیارت قبورشان آمده ایم قالب تن را رها خواهیم کرد و به محضر خداوند خواهیم رفت. یاد آخرت و مرگ یکی از بهترین داروها در جهت غفلت زدایی از انسان است، ضمن این که اراده انسان را برای طی طریق محکم می کند، چون شما وقتی تصمیم می گیرید که اعمال تان مطابق گفتارتان باشد آن ساعات و روزهای اول مراقبت و مواظبت می کنید اما به تدریج غفلت هایی بر شما عارض می شود و اراده تان برای ادامه دادن سست می شود اما اگر کسی  مدام این موضوع را به خود یادآوری کند که نه تلخی های این دنیا خواهد ماند و نه شیرینی هایش در آن صورت بهتر می تواند اراده اش را محکم نگه دارد.

بنده مثالی در این رابطه می زنم. اگر در همین دنیا کسی به ما بگوید فردا بین الطلوعین در فلان جا باشید تا همین طور یک میلیون تومان پول مفت به شما داده شود بارو کنید خیلی ها برنامه ریزی می کنند، ساعت شان را کوک می کنند، زودتر می خوابند تا فردا در آن محل و در آن زمان به آن یک میلیون تومان برسند، در حالی که روزهای عادی بسیار دیرتر از خواب بیدار می شدند. در واقع آن عامل انگیزشی باعث می شود که آن فرد با خودش بگوید می ارزد که من به خاطر یک میلیون تومان صبح زود خواب را بر چشمانم حرام کنم و از خواب بیدار شوم. اما می بینید که وقتی به همین آدم ها گفته می شود فضیلت عبادت و نیایش بین الطلوعین را از دست ندهند و چقدر نماز شب و نیایش در این ساعت فضیلت و پاداش و اجر دارد که اصلا در گمان و حدس شما می گنجد می بینید که بسیاری ترجیح می دهند که این ساعات عزیز و دقایق نورانی را از دست بدهند. چطور می شود که ما انگیزه پیدا نمی کنیم که در این ساعات از بستر بلند شویم؟ چطور می شود که ما دعوت خداوند را لبیک نمی گوییم؟ مثلا می شنویم که مؤذن می گوید "حی علی الفلاح" به سمت رستگاری شتاب کن اما از جایمان تکان نمی خوریم، چون ایمان مان ضعیف است و در تشخیص سود و زیان خود راه را به خطا می رویم.

در واقع شما می گویید که اگر از این بُعد و زاویه به مسأله تضاد بین علم و عمل نگاه کنیم به ضعف ایمان می رسیم به این که اعتماد ما به وعده های خداوند سست است.

بله به نظر می رسد که ما بر روی این جهت که وعده های پیامبران ورسولان الهی حق است باید تأمل بیشتری داشته باشیم و عصمت پیامبران را در نظر بگیریم که آنچه رسولان خدا گفته اند مصون از خطا بوده است. آنچه آن ها ابلاغ کرده اند برای سعادت بشر بوده است. از طرف دیگر کسی که می خواهد در این مسیر گام بردارد باید علم و حکمت خداوند را در نظر بگیرد و بداند که خداوند ارحم الراحمین است و بسیار مهربان تر است به ما در قیاس با مهری که ما می خواهیم نسبت به خودمان داشته باشیم.

یعنی می گویید ذائقه انسان ممکن است در درک مصالح و منافع راه را به خطا برود همچنان که آیه شریفه می فرماید عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم وَعسی أن تُحِبّوا شیئاً وهو شَرٌّ لکم. یعنی ذائقه صرف انسان نمی تواند معیار و ملاک خیر و شر باشد.

بله همین طور است اما پیامبران الهی این گونه نیستند و آن ها چون به علم و حکمت الهی متصل شده اند خیر و صلاح بشر را بهتر می دانند و در نهایت مسیری که آن ها پیشنهاد می دهند به نفع انسان است.

منبع: شبستان

انتهای پیام/

اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon