درباره بروزِ رسانهایِ شاذِ سالار عقیلی
عقیلی به دنبال شهرتطلبی بود؟ آیا مشاوره برخی اطرافیان عقیلی باعث شده که او نیز به مانند برخی دیگر به تاکتیک آماتور «اپوزیسیوننمایی» تن دهد و موسیقی فاخر و راستقامت خود را به ورطه سیاست زدگی بکشاند؟ تاریخ مصرف این تاکتیکها هنوز تمام نشده؟
خبرگزاری تسنیم - مهدی قادری:
بعد از ظهر روز گذشته تصویری به سرعت در شبکه های ارتباط موبایلی دست به دست شد. تصویری که نشان از حضور سالار عقیلی در استودیو شبکه «من و تو» داشت. این حضور به سبب نسبت مستقیم این شبکه به خاندان سلطنتی شاه سابق، به سرعت در تجانس با خوانندگی عقیلی برای تیتراژ «معمای شاه» قرار گرفت. گمانهزنیها و بحثهای عامیانه، فانتزی و مضحک درباره حذف تیتراژ این سریال به دلیل اقدام عقیلی، احتمال پناهندگی عقیلی و ... آغاز شد. برخی رسانههای رسمی متأثر از این بحثهای عامهپسند به گفتوگو با همراهان او پرداختند و اعلام کردند که او صرفاً برای اعلام برنامههای کنسرت جدیدش راهی استودیو این شبکه سلطنتی شده است. هر چند این مسأله عمومیت اجتماعی گستردهای ندارد و مردم ایران طبق معمول به راحتی از کنار آن عبور میکنند اما درباره این موضوع چند نکته قابل بیان است:
افکار عمومی عمدتاً سالار عقیلی را حسب تیپ ظاهری و نوع کلاس کاری و خاستگاهی که از آن برآمده و ظهور کرده میشناسند. عقیلی اما به سبب انتخاب مضامین خاص در نوع موسیقیهای خود و البته به سبب علاقه و استعدادی که در نهان خود داشت، خیلی زود به چهره محبوب تلویزیون ایران تبدیل شد و توانست در این مسیر به شهرت قابل توجهی برسد. او یکی از خوانندگان برجسته ایرانی در طراز ملی شد و تصمیم مدیران بر آن شد تا بسیاری از سمفونیهای ملی و وطنی با همراهی حنجره او پیش رود.
عقیلی که فردی سختپسند، جزئینگر، دقیق و پر از ابراز سلیقه و پریستیژ در اجراها و تمرینهایش شناخته میشد، از جمله خوانندگانی بود که به دلیل حواشی بسیار کمرنگ و نزدیک به صفر خود همیشه مورد وثوق و حمایت جدی و ممتد دستگاههای دولتی و حاکمیتی بود. او که از ابتدای سال های جوانی در نمایش طرازی فاخر و ماندگار از موسیقی اصیل ایرانی بسیاری از بزرگان و پیشکسوتان را همراهی میکرد، در مقایسه با عموم هنرمندان این عرصه کمتر گرفتار پیچ و خمهای دستوپا گیر و نفسگیر موسیقی، مجوز و ... شد. به شکلی که جز چند مورد نادر، هرگاه او اراده برگزاری کنسرت داشت، بسیاری از سرمایهگذاران و مسئولان پای کار او میآمدند. برخی این تعبیر را داشتند که او تافتهای جدا بافته و فرزند محبوب برخی مسئولان شده است.
عقیلی با تکیه بر استعداد خود که با کمک خانوادهاش هدایت شده بود و با حمایت دستگاهها توانست به شهرت نسبتاً خوبی دست یابد. اما حضور شب گذشته او در استودیو یک شبکه با گرایش سیاسی سلطنتطلب در روزگاری که حرف از دموکراسی، آزادی و مدنیت زده میشود، معنای عجیبی داشت. آیا عقیلی به دنبال شهرتطلبی بوده است؟ آیا مشاوره برخی اطرافیان عقیلی باعث شده که او نیز به مانند برخی دیگر به تاکتیک آماتور «اپوزیسیوننمایی» تن دهد و موسیقی فاخر و راستقامت خود را به ورطه سیاست زدگی بکشاند؟ شاید عقیلی هیچ حرف سیاسی و زردی در این گفتوگو بر زبان نیاورد اما حضور در جمعی که شهره به رادیکالیسم زرد و دست چندم سیاسی هستند، قطعاً به محبوبیت او میان جمع زیادی از هواداران سابقاش ضربه خواهد زد. بسیاری بر این باورند که موقعیت سابق او این ارزیابی را میداد که او نیازی به این جنس مشهوریت و دیده شدن به این بها، نداشت و او در ارزیابی تبلیغاتی خود دچار یک خطای فاحش و هزینهدار شده است. آیا او با هم هنرمند محبوب، بیحاشیه، ماندگار، فاخر و قابل اجماع عمومی خواهد بود یا محل قضاوتهای سیاسی قرار خواهد گرفت؟ عقیلی پا به عرصه خطرناکی گذاشته است، او در ابتدای راهی است که سرانجامش، از پیش مشخص است. سابقه قابلاعتنای عقیلی در توجه و علاقه به سرزمین به نام «ایران»، مسلما موجب تفاوت در نوع مواجهه با حرکت او میشود و عقیلی با سایر هنرمندان دستچندمی که این روزها هوای شبکههای فارسیزبان ماهوارهای میکنند کاملا متفاوت است. اما این سابقه درخشان امروز در تعارض با چنین حرکتی قرار گرفته است و این عقیلی است که مشخص میکند حرکت کوچک او، تغییر مسیر است یا یک اشتباه البته بزرگ استراتژیک؟
مروری چند ثانیهای بر وضعیت امروز شبکههای ماهوارهای سابق همچون «NITV، ITN، PMC و ...» که هر کدام برای مدتی بر سر زبانها افتاده بودند و امروز از طرف جامعه ایرانی رها شده محسوب میشوند، به راحتی سرنوشت «من و تو»ها را هم مشخص میکند. مرور وضعیت امروز آنانی که پس از انقلاب اسلامی از ایران خارج شدند و به عنوان خوانندگان لس آنجلسی در دورانی بر سر زبانها بودند و مقایسه ایشان با برخی هنرمندان جوان و بومی داخلی که امروز محبوبیت قابل توجهی میان مردم ایران دارند، پیامهای تلخی میتواند برای عقیلی داشته باشد. تمامی این ضدیتهای شعاری و هیجانی با طول عمر کم و زیادش به هر حال تاریخ انقضا دارد و تنها آنانی ماندگار شدند که با مردم ایران همراه بودند. این را میشود از تکثر درخواستها برای بازگشت به داخل نظام به راحتی دریافت. صلابت موسیقایی عقیلی و کارنامه شگفت او ماهیتاً در تعارض با جنس فعالیتهای رسانهای سرگرمیمحور زرد و امنیتی بود اما این جای ابهام دارد که چرا او به شیوه خوانندههای دست چندم که به بزک رقاصهها و ریتمهای سخیف شهرتی فصلی پیدا میکنند، عمل کرده است؟ شاید باید ترکیب مشاورانش را بازیابی کند.
انتهای پیام/