عطوان: تداوم مداخلههای آمریکا حضور داعش را تثبیت میکند
مداخلههای نظامی آمریکا در لیبی، عراق و یمن که با هدف تقویت اسرائیل و هژمونی نظامی این رژیم و نیز نابودی ارتشهای عربی صورت میگیرد، محیط را برای شکلگیری داعش و تثبیت قدرت این گروه تروریستی فراهم میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» کارشناس برجسته جهان عرب در مقالهای در روزنامه الکترونیکی «رایالیوم» نوشت: دولت آمریکا سال جاری میلادی را سال نابودی گروه داعش در 3 کشور عربی از جمله عراق، سوریه و لیبی اعلام کرده است. نشست روز سهشنبه در رم که به ریاست «جان کری» وزیر خارجه آمریکا و با حضور وزیران خارجه 23 کشور تشکیل شد، در چارچوب همین استراتژی بود.
در راستای آماده شدن برای انجام حملات گسترده زمینی و هوایی از سوی کشورهای عضو ائتلاف آمریکایی، نیروهای ویژه آمریکا به بهانه تحت کنترل گرفتن شهرهای «موصل» (در عراق) و «الرقه» (در سوریه) به این کشورها گسیل شدند. این در حالی است که گزارشهایی درباره مقدمهچینی برای بمباران هوایی مواضع داعش در لیبی نیز منتشر میشود. بهگونهای که شاهدان عینی تأکید کردهاند که صدها خانوار لیبیایی از ترس حملات هوایی قریبالوقوع سازمان ناتو علیه مواضع داعش، طی چند روز گذشته سمت گذرگاه «راس جدیر» در مرز لیبی و تونس منتقل شدهاند.
جان کری در کنفرانس رم اظهار داشت، گروه داعش بیش از 40 درصد از اراضی تحت کنترل خود در عراق و سوریه را از دست داده است. این در حالی است که یکی از مقامهای نظامی آمریکا عنوان کرد که حملات هوایی ائتلاف شصتگانه در ترور صدها نفر از رهبران رده اول و دوم گروه داعش را ترور کرده است. این اظهارات به این دلیل ایراد میشود که القاء کند حملات ائتلاف آمریکایی در هوا و زمین با موفقیتهایی همراه بوده است.
«باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا میخواهد در آخرین سال حضور خود در کاخ سفید موفقیت مهمی به نام خود ثبت کند و آن نابود کردن گروه داعش است. ولی تحقق چنین موفقیتی بسیار سخت است و اگر همه یا بخشی از این هدف محقق شود این امر برای آمریکا و نیز کشورهای عضو ائتلاف هزینهبردار خواهد شد. «پائولو جنتیلونی» وزیر خارجه ایتالیا، که ریاست کنفرانس رم را بر عهده داشت، در گفتوگویی مطبوعاتی گفت: «ما میدانیم که با گروهی بسیار قدرتمند مواجه هستیم و میتوانیم با تدوین یک طرح استراتژیک از خطرات این نبرد بکاهیم.»
این ماموریت بر روی کاغذ آسان است ولی زمانیکه آن به میدان عملی و اجرایی منتقل شود، ولی با توجه به تجارب مشابه قبلی، نتایج آن ممکن است کاملا مختلف باشد.
تجربه نخست: دو جنگ اسرائیل علیه نوار غزه طی دو سال است، که آخرین مورد آن در تابستان سال 2014 انجام شد. این در حالی است که مساحت نوار غزه کمتر از 150 مایل مربع است و تحت محاصره شدید اسرائیل و مصر قرار دارد. با این وجود، نیروهای اسرائیلی، که مجهز به انواع سلاح و موشکهای بودند، در تسلط بر این باریکه شکست سختی خوردند و به رغم بمباران هوایی و زمینی 52 روزه، نتوانستند گروههای مقاومت اسلامی را به زانو درآورند.
تجربه دوم: حمله اسرائیل به لبنان در تابستان سال 2006 است، که 33 روز به طول انجامید و در جریان این جنگ، هواپیماها و تانکهای اسرائیلی در حمله به «حزبالله» شکست خوردند و حتی نتوانستند یک کیلومتر در عمق لبنان پیشروی کنند.
نیروهای عراقی، که با پشتیبانی هوایی و نیروهای ویژه آمریکایی وارد شهر «الرمادی» شدند، با استحکامات دفاعی و تونلهای زیرزمینی بسیار پیچبدهای مواجه شدند. بعید نیست که چنین رخدادی در ابعاد بسیار بزرگتر و پرجمعیتتر در شهرهای الرقه و موصل تکرار شود. در حالیکه، گزارشهایی درباره شبکه تونلی بزرگی زیر این دو شهر ارائه میشود.
به خوبی میدانیم که نباید مطلقا از قدرت ائتلافی، که برای نابودی داعش تلاش میکند، کاست. در این ائتلاف در دو قدرت بزرگ و برخی قدرتهای منطقهای و اروپایی حضور دارند، ولی باید به این موضوع توجه کنیم که خود این ائتلاف (به استثنای روسیه) عراق را اشغال کرد و پس از 8 سال شکستخورده از این کشور خارج شد. همتای این ائتلاف (ناتو) لیبی را هدف گرفت و موفق شد نظام این کشور را تغییر دهد. ولی بعد از گذشت 5 سال (قصد دارد) به این میدان جنایت خود بازگردد تا ایرادهای عملیات نخست خود را بررسی کند.
برجستهترین نقطه ضعف در همه طرحهای آمریکا و همپیمانانش این است که آنها تنها بر راهحلهای امنیتی متمرکز میکنند و هیچ طرحی برای بررسی کردن عواملی که به رشد داعش و گسترش سریع آن منجر شد، ندارند.
دشوار است که مثل برخیها نسبت به موفقیت طرحهای آمریکایی در نابودی داعش طی 10 ماه آینده- آنچنان که اوباما در پایان ریاستجمهوری خود میخواهد- خوشبین باشیم؛ چرا که نفوذ این گروه در حال حاضر گسترش یافته است و این نفوذ به لیبی، افغانستان، یمن، عربستان، پاکستان، اندونزی و بخشهایی از اروپا رسیده است. از سوی دیگر، ایدئولوژی داعش بسیار خطرناکتر از حضور نظامی آن است و این در حالی است که بسیاری از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بهدلیل کاهش درآمدهای نفتی، اختلافات و دو دستگیهای فرقهای، ناامیدی و اهانت و بیکاری در میان جوانان آنها، در آستانه ورشکستگی قرار گرفتهاند.
مداخلههای نظامی آمریکا در لیبی، عراق و یمن که با هدف تقویت اسرائیل و هژمونی نظامی این رژیم و نیز نابودی ارتشهای عربی صورت میگیرد، محیط را برای شکلگیری و رشد داعش فراهم کرده و دولتهایی شکست خورده که درگیریهایی خونین بر آنها حاکم است، بهوجود آورده است. قدر مسلم آن است که دخالتها و طرحهای جدید که این روزها درباره آنها گزارشهایی منتشر میشود، تنها یک نتیجه خواهد داد و آن این است که تشکیلات داعش همچنان پابرجا خواهد ماند و یا با عناوینی جدید ظاهر خواهد شد.
مهمترین سوال این است که «بعد از بمباران لیبی و حمله به موصل، الرقه و «تدمر» چه اتفاقی خواهد افتاد؟
انتهای پیام/