ریشه‌های قرآنی گفتمان انقلاب اسلامی

شناسایی دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی به معنای تعیین راهبردها،سیاست‌ها،برنامه‌ها و نیزآماده‌سازی کامل برای مقابله باهرگونه تهدیدی است که به‌طور مستقیم ویا غیرمستقیم اصل گفتمان را مدنظر قرار داده ویا در پیشرفت وگسترش کمی وکیفی آن سنگ‌اندازی می‌‌کند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، شناسایی دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی به معنای تعیین راهبردها، سیاست‌ها، برنامه‌ها و نیز آماده‌سازی کامل برای مقابله با هرگونه تهدیدی است که به‌طور مستقیم و یا غیرمستقیم اصل گفتمان را مد نظر قرار داده و یا در پیشرفت و گسترش کمی و کیفی آن سنگ‌اندازی می‌کند. در حقیقت آسیب‌شناسی نقاط قوت و ضعف خود و دشمنانی است که به عنون مانع در برابر این گفتمان قرار گرفته‌اند. نویسنده در این مطلب براساس مبانی و اصولی که انقلاب اسلامی بر آن شکل گرفته به سراغ آموزه‌های قرآن رفته تا دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی را در برابر گفتمان‌های رقیبی چون گفتمان غرب‌ شناسایی و اهداف و مقاصد و ساز و کارهای آنان را تبیین کند.

چیستی گفتمان
واژه گفتمان از ترکیب دو واژه گفت و مان به معنای «گفتار ساختاری سامان یافته در چارچوب مبانی و  اصول متین و استوار» است. البته مراد از گفتار در اینجا تنها قول و کلام و سخن محض نیست که از دهان خارج می‌شود، بلکه مراد از گفتار، اعتقادی است که به زبان آورده می‌شود و در مقام تفهیم و تفهم و بیان باورها و بینش‌ها و نگرش‌ها در قالب استدلال برهانی حکمی، یا جدال احسن و موعظه، خود را نشان می‌دهد. (نحل، آیه 125)

در آیات قرآن واژه قول که در لغت به معنای کلام و سخن است، به معنای اعتقاد نیز آمده است. (نساء، آیه 157) در ادبیات فارسی نیز وقتی کسی می‌‌گوید: حرف من این است، یعنی اعتقادم این است. پس وقتی از گفتمان کسی سخن به میان می‌آید، آن دسته از سخنانی است که بیانگر اعتقاد او است.

البته در اصطلاح امروز، مفهوم این واژه کمی گسترده‌تر شده و مراد از «گفتمان، هر چیزی است که بیانگر اعتقاد و باورهای سامان‌یافته و غیرقابل تغییر باشد». پس «گفتمان، مجموعه‌ای از هستی‌شناسی، جهان‌بینی، بینش‌ها، نگرش‌ها، باورها، رفتارها، آداب و سنت‌ها و نیز سازوکارهایی است که از سوی یک شخص یا جامعه بیان و به عنوان فلسفه و سبک زندگی ارائه می‌شود.»

در یک کلمه گفتمان، همان دین و آئین، فلسفه و سبک زندگی و مکتب فکری و اعتقادی و عملی و رفتاری هر شخص یا گروه یا جامعه‌ای است. گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمانی مبتنی بر آئین اسلام است که فلسفه و سبک زندگی خاصی را به بشریت ارائه می‌دهد.

این گفتمان ممکن است در کلیت اسلام با دیگر مکاتب و مذاهب اسلامی، مشترک باشد، اما دارای ویژگی‌هایی است که این گفتمان را از دیگر گفتمان‌های موجود در اسلام و یا غیراسلام متمایز می‌سازد. به عنوان نمونه یکی از مهمترین ویژگی‌های گفتمان انقلاب اسلامی را می‌توان در عنصر ولایت‌فقیه و معنا و مفهوم حکومت و دولت شناسایی کرد. این ویژگی موجب می‌شود تا از گفتمان‌های دیگر در درون حوزه دین اسلام متمایز شود.

مؤلفه‌های گفتمان انقلاب اسلامی
برای تبیین گفتمان انقلاب اسلامی باید عناصر اصلی آن را شناخت تا بتوان دشمنان آن را نیز شناسایی کرد.

گفتمان انقلاب اسلامی بر آن است تا فلسفه و سبک خاصی از زندگی را بر اساس دو منبع اساسی قرآن و عترت طاهرین(ع) با چراغ فطرت عقلانیت الهی تبیین و در جامعه بشری اجرایی کند. بر این اساس، مؤلفه‌های آن را می‌توان به دو دسته اثباتی و سلبی دسته‌بندی کرد؛ زیرا بخشی از این مؤلفه‌ها ناظر به مقتضیات و برخی دیگر ناظر به موانع است که باید برداشته شود؛ این‌گونه است که در چارچوب «لا‌ اله الا الله» و تولی و تبری در مفهوم کلان و کلی عمل می‌کند و این‌گونه نیست که خنثی باشد یا نسبت به موانع یا در اصطلاح قرآنی، طاغوت و ولایت او در هر شکلی بی‌تفاوت باشد؛ بلکه اثبات یک جامعه الهی و تحت ولایت خداوندی را تنها در صورت حذف ولایت طاغوت ارزیابی می‌کند. بر این اساس باید به سراغ مؤلفه‌های گفتمان انقلاب اسلامی رفت و در این چارچوب آنها را شناسایی و تعریف کرد.

مهمترین عناصری که گفتمان انقلاب اسلامی بر آن شکل گرفته عبارتند از:

1. آموزه‌های وحیانی قرآن: گفتمان انقلاب اسلامی بر آموزه‌های وحیانی قرآن استقرار یافته است؛ زیرا نخستین و اصلی‌ترین منبع اسلام است و چون این گفتمان مقید به عمل بر اساس حوزه اسلام و فلسفه و سبک زندگی آن است به‌طور طبیعی به قرآن که کتاب اسلام است مراجعه می‌کند. این‌گونه است که در صورت هر‌گونه اختلاف و شک و تردید در فلسفه گفتمانی و یا سبک گفتمانی با مراجعه به کتاب الله بر آن است تا تفسیر درستی از فلسفه و اهداف ارائه دهد و در هنگام اختلاف در سبک زندگی در این گفتمان نیز به آن مراجعه می‌شود. پس هرگاه میان رهبران و یا تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران درباره اهداف و روش‌ها و ساز و کارها اختلافی پدید آمد، مرجع پاسخگویی و تبیین درست از نادرست، قرآن کریم است. خداوند در آیه 59 سوره نساء می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید، پس هرگاه در امری [دینی] اختلاف‌نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است. پس فلسفه و سبک زندگی گفتمان انقلاب اسلامی می‌بایست در چارچوب و اصول و مبانی آموزه‌های وحیانی قرآن سامان یابد و در صورت شک در امری باید به آن مراجعه شود.

2. آموزه‌های اهل بیت(ع): پس از کتاب الله، بر اساس آموزه‌های قرآنی از جمله همین آیه 59 سوره نساء، می‌بایست برای تبیین فلسفه و سبک زندگی در گفتمان انقلاب اسلامی به سراغ پیامبر(ص) و عترت طاهرین(ع) رفت. البته در این آیه بیان شده که در صورت تنازع تنها به خدا و رسول(ص) مراجعه می‌شود و هر مسلمانی به‌طور طبیعی وقتی قرآن و پیامبر(ص) حکمی را صادر کرده، به آن عمل می‌کند؛ چرا که در  صورت مخالفت با قرآن و پیامبر(ص) از اسلام خارج است؛ زیرا خداوند قول و فعل و تقریر پیامبر(ص) را بر اساس وحی دانسته (نجم، آیات 3 و 4) و در آیه 7 سوره حشر نیز می‌فرماید: آنچه را پیامبر به شما داد بگیرید و از آنچه شما را بازداشت باز ایستید و از خدا پروا کنید، که خدا سخت کیفر است. بر همین اساس خداوند به سبب عصمت کامل و مطلق پیامبر(ص) ایشان را اسوه حسنه‌ای دانسته که باید در فلسفه و سبک زندگی از آن پیروی کرد. (احزاب، آیه 21) اما اینکه چرا اولوالامر(ع) با آنکه مرجع برای تبیین فلسفه و سبک زندگی هستند، اما نمی‌توان در صورت تنازع به آنان مراجعه کرد؛ از آن روست که اصلی‌ترین و اساسی‌ترین محل تنازع از نظر قرآن، خود اهل بیت و اولوالامر(ع) هستند و مردم در شخص ایشان و فلسفه و سبک زندگی آنان شک و تردید روا داشته و حتی ولایت آنان را نمی‌پذیرند. از این رو خداوند فرموده در هنگام تنازع در فلسفه و سبک زندگی ارائه‌ شده از سوی اولوالامر(ع) باید به قرآن و پیامبر(ص) مراجعه شود. با این همه شکی نیست که اهل‌بیت(ع) بر اساس آیات بسیاری از جمله آیه 33 سوره احزاب، آیات 3 و 55 و 67 سوره مائده و آیه 61 سوره آل عمران و روایات تفسیری متواتر از پیامبر(ص)،‌ مرجع تبیین فلسفه و سبک زندگی اسلام و گفتمان انقلاب اسلامی است.

3. عقلانیت: سومین مؤلفه اساسی گفتمان انقلاب اسلامی، عقلانیت است. خداوند عقل را چراغ راه بشریت دانسته است. بر اساس آموزه‌های قرآنی راه نجات انسان شنیدن حق از پیامبر(ص) و نمایندگان و پیام‌رسانان آنان و بهره‌گیری از عقلانیت است. خداوند در بیان علل سقوط انسان در دوزخ از زبان دوزخیان می‌گوید: و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر؛ و گویند: «اگر شنیده ]و پذیرفته[ بودیم یا تعقل کرده بودیم در ]میان[ دوزخیان نبودیم.» (ملک، آیه 10) از این رو بر استفاده از عقل تأکید دارد و با عبارت تعقلون و یعقلون به این مهم توجه می‌دهد که از این چراغ الهی و حجت باطنی استفاده کنید. (بقره، آیات 44 و 73 و 76 و 242: آل عمران، آیات 65 و 118) براساس آموزه‌های وحیانی اسلام، اصول دین یعنی توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت با عقل باید اثبات شود وگرنه اگر کسی بخواهد تنها به تقلید بسنده کند ره به جایی نبرده است؛ زیرا عبادت، زمانی ارزش و اعتبار می‌یابد که براساس اجتهاد عقلانی در اصول دین باشد نه تقلید، و تقلید تنها در فروع دین است؛ زیرا وقتی در اصول دین، آن اصول اساسی اثبات عقلانی شد به طور طبیعی تقلیدی که در فروع انجام می‌گیرد تقلیدی عقلانی است نه تقلیدی کورکورانه. از این رو در اسلام تقلید به دو دسته مثبت و منفی و ارزشی و ضد ارزشی تقسیم می‌شود، یعنی اگر تقلید با خاستگاه عقلانیت باشد پذیرفتنی است وگرنه تقلید کورکورانه و ضد ارزشی حساب می‌شود و خداوند چنین تقلیدگرانی را مورد سرزنش قرارمی‌دهد که چرا تنها به صرف تقلید از پدران و اجداد خویش راهی را می‌روند و فلسفه و سبک زندگی خود را براساس آن شکل می‌دهند (قصص، آیه 36؛ مؤمنون، آیه 24) بلکه باید با تعقل و عقلانیت، فلسفه و سبک زندگی خود را انتخاب کنند و رفتار نمایند. پس مهمترین مؤلفه گفتمان انقلاب اسلامی، بهره‌مندی از عقلانیت و تعقلی است که به عنوان حجت باطنی در کنار وحی قرار دارد. این امر موجب می‌شود تا گفتمان انقلاب اسلامی از بسیاری از گفتمان‌های رقیب درون دینی و برون دینی متمایز شود.

4. عدالت: براساس اصول دین اسلامی، خداوند عادل است و هرگز به بنده‌ای ظلم نمی‌کند (آل عمران، آیه 182؛ انفال، آیه 51) عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جای مناسب و حق خود و نیز بخشیدن حق هر صاحب حقی است؛ به طور طبیعی این خدا است که می‌داند حق هر کسی چیست و جای مناسب هر چیزی کجاست؛ زیرا آفریدگار آن چیز است و به همه جزئیات و باطن آن آگاه است. از این رو گفته می‌شود اخلاق نیز باید با مبانی الهی همراه باشد تا عدالت به درستی شناخته و به راستی عمل شود. پس بدون وحی نمی‌توان عدالت را شناخت و اجرایی کرد. بنابراین ما حتی در فضایل اخلاقی و اجرای عدالت نیازمند وحی هستیم. خداوند بصراحت در قرآن به این نکته اشاره کرده است. یکی از مهمترین عناصر گفتمان انقلاب اسلامی، مطالبه‌گری نسبت به حقوق همه بشریت و اجرای عدالت است؛ به طوری که اگر این مؤلفه را از انقلاب اسلامی جدا کنیم از کلیت راه اسلام دور شده است و در حقیقت با حذف آن هویت‌زدایی از اسلامی بودن گفتمان انقلاب می‌شود. از این رو رهبران انقلاب از امام خمینی تا امام خامنه‌ای بر عدالت فراگیر و همه جانبه تأکید کرده و می‌کنند و آن را به اصول انقلاب اسلامی و مؤلفه‌های اصلی آن نزدیک می‌دانند و خواهان توجه به این بعد اساسی هویت انقلاب اسلامی در مقام اجرا می‌شوند و قوای مجریه و مقننه و حتی قضایی را برای تحقق آن تحت فشار قرار می‌دهند. در حقیقت کسی که با عدالت و اجرای آن در جامعه مخالفت می‌کند در هر سطح و مقامی باشد، می‌کوشد تا از گفتمان انقلاب اسلامی هویت‌زدایی کند. انقلاب اسلامی اگر می‌خواهد جهانی شود و به عنوان یک گفتمان در برابر گفتمان‌های رقیب و مخالف و دشمن قد علم کند باید بر این مؤلفه‌ها بویژه عقلانیت و عدالت تأکید داشته و در جامعه آن را اجرا نماید تا به عنوان امت میانه که سرمشق برای جوامع دیگر است دیگر جوامع را به سمت گفتمان انقلاب اسلامی و مؤلفه‌های آن سوق دهد (بقره، آیه 143)

5. ظلم‌ستیزی: براساس آنچه بیان شد به طور طبیعی می‌توان گفت که گفتمان انقلاب اسلامی بر محور ظلم‌ستیزی شکل می‌گیرد. اما تأکید بر ظلم‌ستیزی به عنوان یک مؤلفه اصلی از آن روست که برخی گمان می‌کنند که اجرای عدالت به تنهایی کافی است، در حالی که دشمن عدالت زمینه‌های اجرایی آن را با ظلم‌ستیزی می‌زداید. از نظر قرآن حمایت مظلوم و مخالفت با مجرم و ظالم یک اصل اساسی است. انسان هر روز در نمازهای خویش از خداوند می‌خواهد تا او را در راه مستقیم کسانی قرار دهد که از نعمت‌های الهی برخوردار شده‌اند. داشتن نعمت الهی از این دست‌زمانی مفید برای دنیا و آخرت شخص خواهد بود که از آن نعمت‌ها به درستی استفاده شود و شکر نعمت بجا آورده شود.

در آیه 17 سوره قصص به خوبی بیان شده که هدف از نعمت، حمایت از مظلوم در برابر ظالم مجرم است. خداوند از زبان حضرت موسی(ع) می‌فرماید: قال رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیرا للمجرمین؛ ]موسی[ گفت: «پروردگارا به ]پاس[ نعمتی که بر من ارزانی داشتی هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود.»

پس گفتمان انقلاب اسلامی باید به عنوان مؤلفه اصلی به مسئله ظلم‌ستیزی در کنار عدالت خواهی و اجرای آن اقدام کند. اصولاً خداوند به صراحت هر گروهی را که امکانی برای مخالفت و ستیز با ظلم دارند، سرزنش می‌کند که چرا از توان خود برای مبارزه و جنگ با ظلم استفاده نمی‌کنید و به حمایت مظلومان نمی‌روید. خداوند می‌فرماید: و چرا شما در راه خدا
] و در راه نجات[ مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی‌جنگید؟ همانان که می‌گویند: «پروردگارا، ما را از این شهری که مردمش ستم‌پیشه‌اند بیرون ببر و از جانب خود برای ما سرپرستی قرارده و از نزد خویش یاوری برای ما تعیین فرما.» (نساء، آیه 75)

6. استکبار ستیزی: چنانکه از آیه 75 سوره نساء معلوم شد استکبار ستیزی در قبال حمایت از مستضعفان عالم بدون توجه به اعتقاد و رنگ و نژاد و موقعیت جغرافیایی، یک راهبرد اساسی در گفتمان اسلامی است. از نظر آموزه‌های قرآن همان گونه که عدالت باید برای مردم و نه فقط مؤمنان و مسلمانان تعریف شود، حمایت از مظلوم و مستضعف نیز باید براساس عنصر مردم تعریف شود. به این معنا که هر جایی عنوان مظلوم و مستضعف صدق کرد باید به حمایت مظلوم و مستضعف رفت و موقعیت و زمان و مکان نمی‌توانند مانع از حمایت شود. این حمایت در قالب ستیز مستقیم و رویارویی جنگی واجب است. یعنی همان کاری که امروز مدعیان دروغین حقوق بشر انجام می‌دهند و در هر جای عالم خاکی به عنوان حقوق بشر از قطعنامه گرفته تا حضور نظامی اقدام می‌کنند، مؤمنان به گفتمان انقلاب اسلامی باید چنین حضور قوی داشته باشند و برای حمایت از مظلوم و مستضعف و شرافت انسانی به اقدامات عملی دست بزنند. وقتی حق، خودش را نشان ندهد مدعیان دروغین در جامه حق ظهور می‌کنند و به نام عدالت و حقوق بشر دست به اقدام و حتی جنایت می‌زنند. از نظر قرآن مستکبران شامل دو گروه اصلی جنی و انسانی هستند. نماد مستکبران، شیطان و فرعون است. دولت استکباری آمریکا امروز نمادی از هر دو است از این رو امام خمینی آن را شیطان بزرگ می‌داند.

آنچه بیان شد تنها بخشی از مهمترین عناصر گفتمان انقلاب اسلامی است. با مراجعه به آیات و روایات می‌توان عناصر دیگری از گفتمان انقلاب اسلامی به دست آورد. به عنوان نمونه با مراجعه به دو فرهنگ تشیع یعنی فرهنگ عاشورا و فرهنگ مهدویت و مصلح کل جهانی می‌توان عناصری را به دست آورد که موتور پیشرانه گفتمان انقلاب اسلامی در قالب پشتوانه‌های معنوی و امیدآفرین خودنمایی می‌کند.

دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی
با نگاهی به آنچه گذشت به سادگی می‌توان دشمنان انقلاب اسلامی را شناسایی و معرفی کرد. مهمترین دشمنان انقلاب اسلامی به دو دسته اصلی درون دینی و برون‌دینی تقسیم می‌شوند:

1. دشمنان درون دینی: این دسته از دشمنان کسانی هستند که در کلیت با گفتمان انقلاب اسلامی هم نام و به ظاهر هم سو و هم هدف هستند، ولی به سبب فقدان برخی از مؤلفه‌ها چون عقلانیت همانند گفتمان اشعری و گفتمان وهابی، یا فقدان عدالت خواهی در درون انقلاب اسلامی امروز در حال رشد و بالندگی است و از درون به گفتمان ضربه می‌زند.

2. دشمنان برون دینی: این دسته از دشمنان طیف گسترده‌ای را شامل می‌شوند که می‌توان از اهل کتاب تا ادیان و مکاتب و مذاهب دروغین و بشری تا مکاتب فلسفی و اومانیستی تا کافران و مشرکان را در این مجموعه قرار داد. امروز بزرگ‌ترین دشمنی که گفتمان انقلاب اسلامی با آن مواجه است، گفتمان اومانیستی غربی با محوریت و مدیریت شیطان بزرگ آمریکای مستکبر است. گفتمانی که در قالب جنگ تمدن‌ها به جنگ گفتمان انقلاب آمده و در این زمینه از همه دشمنان درون و برون دینی گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان سیاهی لشکر بهره می‌برد. گروه‌های تکفیری و وهابی و بهایی و مانند آنها تنها پیاده‌نظام این گفتمان است.

نسخه‌های بدلی چون نسخه ترکی و مالزی و داعشی و طالبانی و مانند آنها همه ساخته و پرداخته همان شیطان بزرگ برای رویارویی و مقابله با گفتمان انقلاب اسلامی است که داعیه‌دار عقلانیت و عدالت و ظلم‌ستیزی و استکبار ستیزی است.

ساز و کارهای دشمنان
دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی برای تحقق اهداف خویش و حذف این گفتمان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. بنابراین شناخت ساز و کارهای آنان می‌تواند برای شناخت دشمن و آسیب‌شناسی خود و دشمن مفید باشد. برخی از ساز و کارهای دشمن برای مقابله با گفتمان انقلاب اسلامی عبارتند از:

1. اذیت و آزار مؤمنان: دشمنان برای مبارزه با گفتمان انقلاب اسلامی همواره تلاش می‌کنند که مؤمنان به این باور، از همه جهات در مضیقه قرار گیرند. این مضیقه‌ها شامل اقتصادی و نظامی و روحی و روانی و مانند آن است. خداوند در آیات قرآن به پیامبر(ص) هشدار می‌دهد که هدف دشمنان از همه ترفندها حذف فیزیکی و گفتمانی انقلاب اسلامی است تا به همان آیین و گفتمان رقیب بازگرداند و تحت سلطه استکباری و ظالمانه و کافرانه آنان درآیند. (بقره، آیه 120؛ کهف، آیه 20)

2. ظلم و بی‌عدالتی: از جمله ساز و کارهایی که دشمن به کار می‌گیرد، ظلم و بی‌عدالتی است به طوری که مؤمنان توان و طاقت مقاومت نداشته باشند. کاری که فرعون علیه یهودیان بنی‌اسرائیل انجام داد. کشتن کودکان و زنان و بی‌گناهان در قالب جنگ‌های طائفه‌ای و فرقه‌سازی‌های دروغین از مهمترین ساز و کارهای دشمنان استکباری و ظالم انقلاب اسلامی است. (قصص، آیه 4؛ روم، آیه 32)

3. ایجاد تنازع درون گفتمانی: یکی از روش‌های دشمن برای سلطه و حذف گفتمان انقلاب اسلامی، ایجاد تنازع و درگیری درون گفتمانی است. از این رو خداوند فرمان می‌دهد که در صورت تنازع به اصول یعنی قرآن و عقل و رهبری بازگردید (نساء، آیه 59).

4. تفرقه: گروه بازی و حزب‌سازی از جمله ساز و کارهای دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی است که در آیات قرآن به آن اشاره شده است (انفال، آیه 46؛ روم، آیه 32؛ انعام، آیه 159).

5. جنگ ویرانگر: دشمن از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند. شاید وقتی از همه جا نومید شد به جنگ ویرانگر رو می‌آورد که در آیات قرآن بیان شده است (آل عمران، آیه 103).

6. فریبکاری: فریبکاری حتی با استفاده از سخنان زیبا و فریبا و سوگند به خدا و پیمان‌های غلیظ و شدید از دیگر ساز و کارهای دشمن است. دشمن برای رسیدن به اهداف خویش از هیچ امری نمی‌گذرد و با استفاده از سخنان زیبا و فریبا و سوگند به خدا و پیمان‌های غلیظ و شدید از دیگر ساز و کارهای دشمن است. دشمن برای رسیدن به اهداف خویش از هیچ امری نمی‌گذرد و با استفاده از مقدسات مؤمنان به سمت و سوی اهداف خود حرکت می‌کند؛ زیرا در نزد او هدف وسیله را توجیه می‌کند (اعراف، آیه 22؛ طه، آیات 119 تا 122)

7. مکر و حیله: تحریک احساسات و عواطف پاک مؤمنان از راه‌هایی است که دشمن برای رسیدن به مقاصد خود بهره می‌گیرد (یوسف، آیه 5)

8. جاسوسی و نفوذ: از دیگر ساز و کارهای دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی بهره‌گیری از منافقان و دیگر شهروندان امت اسلامی از سست ایمان‌ها و اهل ذمه و مانند آنها برای رسیدن به اهداف خود است. در این راه حتی از خویشان و همسران و فرزندان نزدیک رهبران برای اهداف خود استفاده می‌کند (تحریم، آیه 10؛ توبه، آیه 47: مائده، آیات 41 و 42).

9. تحریم اقتصادی: از دیگر ساز و کارهای دشمن، تحریم اقتصادی و تحت فشار قرار دادن مؤمنان است؛ زیرا اقتصاد قوام جامعه است (نساء، آیه 5) و اگر ستون جامعه برداشته یا سست شود مردم از آن پراکنده می‌شوند.

10. شبهه افکنی: از دیگر ساز و کارهای دشمن شبهه‌سازی درباره محتوای گفتمان و یا رهبران و سیر و سلوک آنان است. از این رو خداوند فرمان می‌دهد که مؤمنان خود را برای جهاد کبیر علمی و فرهنگی با استفاده از قرآن و معارف آن آماده کنند. ارجاع و مراجعه به رهبران و پرسش از آنان از جمله راهکارهای مقابله است (نساء، آیه 59؛ نحل، آیه 43؛ انبیاء، آیه 7).

11. شایعه پراکنی: شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی در قالب اراجیف خبری و رسانه‌ای که لرزه بر جامعه می‌کند و روحیه و اقتصاد را تحت تأثیر قرار می‌دهد از ساز و کارهای دشمنان گفتمان انقلاب اسلامی است (احزاب، آیات 60 و 61).

در آیات قرآن روش‌های دیگری نیز گفته شده ولی به همین میزان بسنده می‌شود. به هر حال، گفتمان انقلاب اسلامی عناصری دارد که اگر فاقد آن شود باید گفت از آن هویت‌زدایی شده است. همچنین دشمنانی دارد که مهمترین آنها ظالمان و غاصبانی چون اسرائیل صهیونیزم و آمریکای مستکبر است. فراموش کردن این مؤلفه‌ها و نادیده گرفتن دشمنی‌های دشمن از ساده‌لوحی و زمینه‌ساز نابودی گفتمانی است که امروز رقیب جدی مادیگری غرب و گفتمان باطل شیطانی آن است.

منبع:کیهان

انتهای پیام/