پشتپرده دفاع برخی مسئولان از واردات و تولید "محصولات دستکاریشده ژنتیکی"
مسئله مهم محصولات تراریخته یا همان "محصولات دستکاریشده ژنتیکی" بهصورت مستقیم با سلامت و زندگی نسل امروز و نسلهای آینده گره خورده است و مسئلهای نیست که با کتمان برخی حقایق روشن بتوان جلوی عوارض و پیامدهای وخیم مصرف این محصولات را گرفت.
خبرگزاری تسنیم؛ جابر سعادتی صدر: اخیراً مسئله خطرات تولید و مصرف "محصولات تراریخته" کشاورزی یا همان محصولاتی که دستکاری ژنتیک شدهاند به مسئله داغ رسانهها و افکار عمومی تبدیل شده است و در این میان برخی از کارشناسان امر از جمله متخصصین علوم بیوتکنولوژی مانند دکتر آزاد عمرانی؛ عضو هیئت رئیسه انجمن ارگانیک ایران بهصراحت نسبت به پیامدهای وخیم تولید و مصرف این محصولات هشدار میدهند و بر این نکته تأکید دارند که "در حال حاضر میان کشورهای اصلی تولیدکننده بذرهای دستکاریشده ژنتیک کمپانیهای بزرگ تولیدکننده این بذرها، بزرگترین تولیدکنندههای مواد شیمیایی و جنگافزارهای شیمیایی هستند" همچنین عوارض خطرناکی مانند عقیمی، ابتلا به سرطان، سقط جنین، اختلالات رفتاری و هورمونی، پیامدهای حاد زیستمحیطی و ... از دیگر پیامدههای مصرف محصولات تراریخته از سوی این دسته از کارشناسان امر مطرح میشود.
اما در مقابل، گروه دیگری از مسئولان امر مانند بهزاد قرهیازی از مسئولان وزارت جهاد کشاورزی ضمن رد این دلایل و مستندات علمی، احتمال ایجاد اختلالات ژنتیکی ناشی از مصرف محصولات تراریخته را رد و بر این نکته تأکید میکنند که "این مسئله که دشمنان بخواهند برای ضربه زدن به یک کشور از محصولات تراریخته بهعنوان یک سلاح استفاده کرده و آنها را عقیم کنند، از لحاظ علمی امکان آن وجود ندارد".
قطع به یقین اصل تمرکز افکار عمومی و رسانهها بر مسئله مهمی بهنام "محصولات تراریخته" و بالا گرفتن بحثهای علمی و مستند در این رابطه از سوی موافقان و مخالفان تولید این محصولات را باید به"فال نیک"گرفت چرا که در اثنای همین بحثهای کارشناسی و دقیق است که حقیقت موضوع برای افکار عمومی و توده مردم روشن خواهد شد و مردم بر اساس این مستندات و استدلالهای موافقان و مخالفان، تصمیم نهایی خود را خواهند گرفت که "آیا در سبد غذایی روزانه خود سهمی برای مصرف محصولات دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) اختصاص دهند یا بهدلیل آگاهی یافتن از عوارض و پیامدهای قطعی یا احتمالی مصرف این محصولات، برای همیشه دور مصرف محصولات تراریخته را خط بکشند؟".
با همین هدف، در این گزارش به بررسی کوتاه اظهارات یکی از مسئولان وزارت بهداشت که در دفاع از واردات، تولید و مصرف محصولات تراریخته بیان شده، خواهیم پرداخت و در ادامه تلاش داریم نیمنگاهی بیطرفانه به صحت و سقم دلایل ارائه شده از سوی موافقان و مخالفان محصولات دستکاری شده ژنتیکی داشته باشیم و در اثنای بحث، بازخوانی گذرا و مفیدی از مستنداتی که تا به امروز درباره برخی از عوارض و پیامدهای تولید و مصرف محصولات تراریخته منتشر شده، صورت خواهد گرفت.
اخیراً حسین رستگار؛ مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو در یک برنامه تلویزیونی درباره استفاده از محصولات تراریخته اظهار داشته "درباره تأثیر تغییر ژنتیک محصولات روی سلامت انسان، بحثهای متناقضی وجود دارد که تا به امروز کسی بهصورت کامل نتوانسته آسیب مستقیم آن بر انسان را اثبات کند".
درباره این نکته مطرح شده توسط این مسئول از وزارت بهداشت باید گفت که قطعاً تا به امروز همه جوانب و عوارض مصرف محصولات تراریخته یا همان محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر انسان مشخص نشده است اما بر اساس تحقیقات مستندی که تا به امروز بهصورت پراکنده در کشورهای مختلف جهان صورت گرفته نیز، عوارض قطعی و مخرب متعددی از مصرف محصولات تراریخته به اثبات رسیده و مستندات آن نیز منتشر شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میشود.
بهطور نمونه آنگونه که عضو هیئت رئیسه انجمن ارگانیک ایران اعلام کرده، در سال 2013 در یکی از مناطق کشت "پنبه تراریخته" در هندوستان که عموماً دارای ژن تولید سم BT است، گزارشی توسط دولت هند منتشر شد که نشان میدهد 1800 گونه جانوری مختلف در این منطقه بهطور غیرعادی از بین رفته است؛ پس از کالبدشکافی از این حیوانات مشاهده شد که دستگاه گوارش و معده این جانوران بهطور کامل تخریب شده و نهایتاً محققان، دلیل این مرگ و میر را تغذیه حیوانات از محصولات تراریخته عنوان کردند، در لایحهای که در همان سال به دادگاه عالی هند ارائه شد، از این رخداد با عنوان "فاجعه قتلعام عمومی" یاد شده است.
یا بهعنوان سند متقن دیگری، اخیراً مجله معتبر Environmental Science &Technology نتایج تحقیقی در دانشگاه اکستر انگلستان را فاش کرد که نشان میدهد ماده "راندآپ" و ماده مؤثره آن "گلایفوسیت" که بهعنوان پرمصرفترین علفکش در اغلب محصولات دستکاری شده ژنتیکی در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، در مقادیر 10 میلیگرم و بیشتر از آن سبب اخلال در برخی ژنها در اندام تناسلی ماهی میشود؛ این ماده شیمیایی، که بقایای آن روی محصولات تراریخته وجود دارد، ضمن آلودگی آبهای سطحی، موجب بروز اختلالاتی از جمله مرگ جنین ماهی در مراحل اولیه لقاح یا خروج زودتر از موعد جنین از تخم میشود.
این مجله معتبر همچنین نتیجه تحقیق دیگری را فاش کرد، که نشان میدهد مقدار موجود گلایفوسیت و مشتقات آن در محصولات تراریخته، 15 میلیگرم یا بیشتر است. این نتیجه به این معناست که سم موجود در مواد غذایی که در سوپرمارکتهای آمریکا به فروش میرسد، همواره بیش از آستانه مجاز بوده و این سم از طریق غذا وارد بدن مردم میشود؛ نتایج این تحقیقات، احتمال "بیوتروریسم پنهان"در محصولات دستکاری شده ژنتیکی را تقویت میکند.
همچنین مستندات بسیاری از طرحهای پنهانی برخی از شرکتهای بزرگ تولیدکننده بذرهای تراریخته منتشر شده مبنی بر اینکه شرکتهایی نظیر "مونسانتو" آمریکا وابسته به خانواده راکفلر، صرفاً با هدف تأمین سود بیشتر، اقدام به تولید بذرها و محصولات تراریخته میکنند؛ برخی از این مستندات در قالب کتاب مستقلی با عنوان "بذرهای نابودی: برنامهای پنهان برای دستکاری ژنتیک" توسط "ویلیام انگدال" منتشر شده است.
ویلیام انگدال در این کتاب بر این نکته تأکید دارد که "برخی از نخبگان سیاسی اجتماعی آمریکا بهدنبال کنترل بر اساسی و ضروریترین پایههای بقای انسانها هستند تا از این راه بتوانند قوت غالب مردم بیشتر مناطق جهان، یعنی نان را بهنفع خود مصادره کنند" همچنین در بخشهای مختلف این کتاب اسنادی ارائه میشود که "چگونه فساد، رشوه، فشارهای دولتی، دروغ و حتی کشتار و جرایمی وحشتناک برای تولید و گسترش محصولات دستکاری شده ژنتیک مورد استفاده قرار گرفته و این جرایم در ابتدا با نام کارآمدسازی کشاورزی و دوستی با محیط زیست و حل معضل گرسنگی جهانی مطرح و اجرایی شدهاند اما نکته اینجاست که هدفشان تنها پول و سود بوده است".
اما نکته جالبی که جناب آقای رستگار بهعنوان مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو در ادامه اظهارات خود در دفاع از تولید و فروش محصولات دستکاری شده ژنتیک بیان میکند این است که "کشورهای اروپایی ضمن صدور مجوز برای محصولات تراریخته، برای آنها قانون Liebling یا برچسبگذاری در نظر گرفتهاند تا مردم با آگاهی از ماهیت محصولات تصمیم به استفاده یا عدم مصرف از محصولات تراریخته اتخاذ کنند".
در پاسخ به این بخش از اظهارات این مسئول در سازمان غذا و دارو، در ابتدا باید متذکر شد که کشورهای اروپایی تا پیش از سال 2006 بهدلیل عوارض قطعی مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیک، واردات این محصولات را ممنوع کرده بودند و کشورهای آلمان، فرانسه، اتریش، یونان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا مجدّانه اجازه ندادند پای این محصولات به کشورشان باز شود تا اینکه در سال 2006 صرفاً فشار "سازمان تجارت جهانی" بود که اتحادیه اروپا را مجبور کرد بر اساس قانون الزامآور تجارت جهانی که اتحادیه اروپا نیز در آن عضویت دارد، درهایش را بهروی تولیدات محصولات تراریخته باز کند که البته این کار یک پیروزی بزرگ برای شرکتهای آمریکایی تولیدکننده این محصولات محسوب میشد.
اما نکته اصلی که این مسئول سازمان غذا و دارو در اظهارات خود نیز به آن اشاره داشته اما بهراحتی از کنار آن عبور کرده این است که کشورهای اروپایی حتی پس از مجبور شدن به باز کردن بازارهای خود بهروی محصولات تراریخته، قانون "برچسبگذاری" روی این محصولات وارداتی را با دقت و وسواس به اجرا گذاشتند.
در توضیح این مطلب باید گفت که در حال حاضر در تمام کشورهای اروپایی بر اساس قانون Liebling، باید روی تمام محصولات در بازار که از طریق دستکاری ژنتیک تولید شده یا از کشوری دیگر وارد شده باشد، عنوان "تراریخته" را درج کنند تا مشتری بههنگام انتخاب محصول موردنظر خود با علم نسبت به دستکاری ژنتیکی یا ارگانیک بودن محصول، اقدام به خرید آن کند.
حال با این اوصاف باید از مسئولان محترمی که از تولید و واردات بذرهای تراریخته به کشورمان دفاع میکنند، پرسید: در کدام یک از شهرهای کشورمان قانون "برچسبگذاری" روی محصولات تراریخته به اجرا درآمده است؟! آیا امروز مردم کشورمان در هنگام خرید محصولات مورد نیازشان از بازار مانند مردم کشورهای اروپایی قادر به تشخیص محصولات دستکاری شده ژنتیک از محصولات سالم و ارگانیک هستند یا آنها محکوم به این هستند که محصولات تراریخته را بدون آگاهی از تراریخته بودن آن بخرند و این محصولات را بیخبر از ماهیت آن مصرف کنند؟!
اگر قرار است کشورمان با کشورهای اروپایی در زمینه ورود یا عدم ورود محصولات تراریخته مقایسه شود (که اصل این مقایسه با توجه به ملاحظاتی که در سطور بالا به آن اشاره شد، نمیتواند صحیح باشد) پس باید استانداردها و پارامترهای دقیق و سختگیرانهای که در کشورهای اروپایی درباره محصولات تراریخته وجود دارد از جمله قانون برچسبگذاری در کشورمان نیز به اجرا گذاشته شود و بعد در مقام دفاع از ورود و تولید بذرهای دستکاری شده ژنتیک برآمد.
اما مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو در ادامه اظهارات خود در دفاع از محصولات تراریخته گفته: "ما در وزارت بهداشت ضوابط و مشخصاتی را برای این قبیل فراوردهها در نظر گرفته و تکلیف این محصولات را روشن کردهایم به این معنا که در "آزمایشگاه ایونت" میزان تراریختگی و سایر موارد بررسی و در صورتی که تغییر ژنتیک محصولی در چارچوب ضوابط باشد به آن مجوز میدهیم".
درخصوص این بخش از اظهارات این مسئول محترم باید متذکر شد که تجربه نشان داده که وقتی پای یک محصولی به کشور باز شود، پس از مدتی عدهای سودجو برای تأمین منافع نامشروع خود به هر روشی متوسل میشوند تا مبادی و مراجع قانونی را دور زده و به اهداف منفعتطلبانه خود برسند؛ حال درخصوص واردات یا تولید بذرها و محصولات دستکاری شده ژنتیکی نیز که قرار است "در آزمایشگاه ایونت، میزان تراریختگی و سایر موارد این محصولات بررسی شود" نیز ممکن است پس از عمومیت یافتن تولید یا واردات این محصولات، عدهای سودجو بهراحتی مجموعه سازمان غذا و دارو را دور زده و بهانحای مختلف اقدام به تولید یا واردات محصولات تراریختهای کنند که حتی از حداقل استانداردهای لازم برخوردار نباشند.
از سوی دیگر در جریان پرونده اخیر واردات و توزیع گسترده برنجهای آلوده و تاریخ مصرف گذشته به کشور شاهد بودیم که چگونه با وجود چندین نامه و دستور صریح وزارت بهداشت مبنی بر لزوم توقف توزیع و فروش این برنجها، نهایتاً حجم گستردهای از این برنجها در کشور توزیع و وارد سبد مصرفی خانوادهها شد؛ با این اوصاف مردم چگونه میتوانند نسبت به واردات یا تولید محصولات دستکاری شده ژنتیک صرفاً با تکیه بر این قول که "در آزمایشگاه ایونت، میزان تراریختگی و سایر موارد بررسی و در صورتی که تغییر ژنتیک محصولی در چارچوب ضوابط باشد به آن مجوز میدهیم" آسودهخاطر باشند و اقدام به خرید و مصرف محصولات تراریخته کنند.
اما بخش جالب اظهارات این مسئول در سازمان غذا و دارو این بخش است که "در بیان مسائل باید بهگونهای تدبیر کرد که مردم دچار سردرگمی نشوند و باید از ایجاد گرههای کور اجتناب کرد، وقتی مردم مشاهده میکنند که این نوع محصولات در کشورهای اروپایی و آمریکا مصرف میشود در حالی که ما در آن تشکیک میکنیم نتیجه خوبی به دست نمیآید".
در اصل موضوع میزان مصرف محصولات تراریخته بهویژه در کشورهای اروپایی تشکیک وجود دارد چرا که تا سال 2006 ورود محصولات دستکاری شده ژنتیک به اتحادیه اروپا ممنوع بوده و پس آن نیز که این اتحادیه بهاجبار سازمان تجارت جهانی مجبور به پذیرش واردات این محصولات شد، کشورهای اروپایی با اطلاعرسانی دقیق به مردم خود درباره عوارض مصرف این محصولات و با اجرای قانون برچسبگذاری، میزان مصرف محصولات تراریخته را به حداقل ممکن رساندهاند، در ثانی، برخی از کشورهای پیشرفته همچنان ممنوعیتهای شدیدی در تولید و واردات محصولات دستکاری شده ژنتیک دارند؛ کشوری مانند روسیه با برنامهریزی جهت تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده محصولات عاری از دستکاری ژنتیکی کاملاً در نقطه مقابل ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است بهگونهای که بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان، عملکرد دولت ولادیمیر پوتین در ممنوعیت واردات و کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را ستایش میکنند.
بنابر آمارهای رسمی، طی 10 سال اخیر، سهم محصولات دستکاری شده ژنتیکی در صنایع غذایی روسیه از 12 درصد به 0.01 درصد کاهش یافته و در حال حاضر تنها 57 محصول غذایی این کشور حاوی مواد دستکاری شده ژنتیکی است.
اما درباره تولید و مصرف محصولات تراریخته در ایالات متحده آمریکا بهعنوان بزرگترین صادرکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی باید گفت که در حال حاضر شرکت آمریکایی "مونسانتو" متعلق به خانواده متنفذ و بسیار قدرتمند راکفلر بخش اعظم تولید این بذرهای دستکاری شده ژنیتکی را در اختیار دارد؛ این شرکت پیش از این، بمب و سلاحهای شیمیایی تولید میکرده و در ادامه اقدام به تولید سموم و کودهای شیمیایی کرده است؛ در حال حاضر نیز علاوه بر این سموم شیمیایی، بذرهای دستکاری ژنتیکی تولید میکند.
اسناد فراوانی از طریق رسانههای معتبر آمریکایی منتشر شده مبنی بر اینکه بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا، توسط شرکت قدرتمند و ذینفوذ مونسانتو خریداری شدهاند؛ شرکت مونسانتو در این کشور سرمایهگذاری بسیاری داشته که هیچ قانونی علیه محصولات دستکاری ژنتیکی شده این شرکتها در کنگره تصویب نشود البته باز هم در چند نوبت شرکت مونسانتو، بهدلیل اطلاعات نادرستی که در مورد بذرهای دستکاری ژنتیکی ارائه کرده بود، توسط دادگاه بهعنوان متقلب محکوم شده است.
در تأیید این مطلب باید به اظهارات اخیر "دبیر انجمن زیستفناوری سلامت ایران" اشاره داشت که وی ضمن بیان اینکه هیچ نهاد نظارتی سلامت محصولات دستکاری ژنتیک آمریکا را ارزیابی نمیکند، هشدار داده است: "برخی متولیان سلامت مردم، اخبار مربوط به عدمسلامت محصولات تراریخته را تحریف کرده و انتشار میدهند".
حال با این توضیحات مختصر، بهراحتی میتوان دلیل تولید و میزان مصرف بالای محصولات دستکاری شده ژنتیکی در آمریکا را دانست لذا استدلال برخی از مسئولان کشورمان برای توجیه واردات، تولید و مصرف آزادانه این محصولات با استناد به مصرف آزادانه محصولات تراریخته در آمریکا از اساس بیاعتبار و فاقد کوچکترین جنبه توجیهی برای بیخطر نشان دادن مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی است.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بسیاری از مسئولان کشورمان نیز پیش از این در قالب استدلالهای متقن و پس از شرکت در کنفرانسهای علمی که به بررسی تخصصی عوارض این محصولات مبادرت داشتهاند، نسبت به پیامدهای بسیار خطرناک مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی هشدار دادهاند، از جمله جناب آقای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در جریان تصویب "پروتکل ایمنی زیستی" که خود بهشخصه در نشستهای تخصصی آن حضور داشته، نسبت به خطرات این دسته از محصولات هشدارهای صریحی داده است؛ وی در اسفند ماه 78 طی نامهای به دفتر رئیسجمهور وقت، نسبت به عوارض محصولات دستکاری شده ژنتیکی هشدار میدهد و تأکید میکند: "این محصولات دستکاری شده ژنتیکی میتواند بهعنوان سلاح علیه کشور مورد بهرهبرداری قرار گیرد بهطوری که تولیدکنندگان این محصولات قادرند بهعنوان مثال با نصب ژن عقیمی روی گندم، نسلی از یک کشور را عقیم سازند".
همچنین باید اشاره داشت که علی متولیزاده بهعنوان دبیر انجمن زیستفناوری سلامت ایران تأکید داشته است: "طی این دو دهه شواهد و مطالعات در حوزه اثرات منفی این محصولات (تراریخته) بر محیط زیست و سلامت، منجر به تصمیم 21 دولت در جهان (سوئیس، آلمان، اتریش، ژاپن، ایرلند شمالی، فرانسه، ایتالیا، روسیه، نیوزیلند، لاتویا، لیتونیا، هلند، اسکاتلند، لهستان، اسلوونی، کرواسی، صربستان، مجارستان، یونان، بلغارستان و لوکزامبورگ) در عدم کاشت این محصولات یا استفاده از این محصولات در بازار با برچسب شده است".
اما در ادامه بررسی و نقد اظهارات نماینده وزارت بهداشت که اخیراً در یک برنامه تلویزیونی بیان شده به این بخش از اظهارات وی میپردازیم که "اگر مردم را بهسمت محصولات مجوزدار سوق ندهیم انواع تقلبی و قاچاق آن را اکتساب میکنند".
درباره این بخش از اظهارات این مسئول پیش از این توضیحاتی ارائه شد اما برای تأکید باید گفت که در حال حاضر دغدغه بسیاری از مردم کشورمان درباره ورود محصولات دستکاری شده ژنتیکی به بازارهای مصرف کشورمان این نیست که آیا آزمایشگاههای وزارت بهداشت میزان و درصد دستکاری ژنتیکی این محصولات را سنجش کردهاند و آیا این محصولات دارای مجوز است یا خیر، بلکه نگرانی و مطالبه مردم این است که چرا مراجع قانونی و متولیان امر، هیچ اقدامی برای مشخص شدن محصولات دستکاری شده ژنتیکی از سایر محصولات سالم و ارگانیک انجام ندادهاند یا بهعبارت سادهتر: اگر در حال حاضر یک سرپرست خانوار در سطح کشور قصد خرید محصولی مانند حبوبات یا میوه را داشته باشد، آیا در بازار قادر خواهد بود محصولات دستکاری نشده ژنتیکی را تشخیص دهد و اقدام به خرید این دسته از محصولات مورد نیاز خود کند؟ قطعاً پاسخ به این سؤال منفی خواهد بود، چرا که در هیچ جای کشورمان حتی در سطح محدود نیز قانون "برچسبگذاری" که در حال حاضر در تمام کشورهای اروپایی اجرای آن الزامی است، اجرا نمیشود لذا مصرفکننده ایرانی در صورت تمایل به مصرف محصولات ارگانیک و دستکاری نشده ژنتیکی، محکوم به خرید محصولاتی است که به هیچ عنوان تراریختگی و میزان دستکاری ژنتیکی آن محصولات مشخص نیست.
همچنین گذشته از اثبات یا عدم اثبات قطعی عوارض و خطرات مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی، نکته مهمی که در این میان نباید از آن غفلت شود این است که با فرض اجرای قانون برچسبگذاری در سطح کشور و در صورت اطلاع حداقلی عموم مردم از عوارض حتی احتمالی مصرف محصولات تراریخته، چند درصد از مردم اقدام به خرید و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیک خواهند کرد؟! پاسخ به این سؤال بسیار روشن است، همان طور که مردم کشورهای اروپایی در حال حاضر بهمدد اطلاعرسانی که توسط بخشهای دولتی این کشورها صورت گرفته و بهیُمن اجرای قانون برچسبگذاری، میزان مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی خود را به حداقل ممکن رساندهاند، مردم کشورمان نیز قطعاً با لحاظ کردن این دو فرض (اجرای قانون برچسبگذاری و اطلاعرسانی مختصر درباره عوارض احتمالی مصرف محصولات تراریخته) حداقل اشتیاق و گرایش را برای خرید محصولات دستکاری شده ژنتیکی خواهند داشت.
اما بشنوید این بخش از استدلال مسئول سازمان غذا و دارو را که "در کشور ما بهشرطی اجازه ورود به فراوردهای (محصولات تراریخته) داده میشود که قبلاً در خود کشور مبدأ مورد استفاده قرار گرفته باشد".
درباره این بخش از اظهارات این مسئول گفتنیهای بسیاری هست اما به همین میزان بسنده میکنیم که آیا صرف اینکه محصول دستکاری شده ژنتیکی در کشور مبدأ (کشور صادرکننده) مورد استفاده قرار گرفته است، میتواند نافی عوارض و خطرات آن محصول باشد؟! آیا بهطور مثال به این دلیل که ذرت دستکاری شده ژنتیکی تولیدشده در آمریکا، به مصرف مردم آمریکا نیز رسیده، میتواند دلیل منطقی برای وارد کردن این ذرت از مبدأ آمریکا به کشورمان باشد؟!
پیش از این در سطور بالا توضیح داده شده که در ایالات متحده آمریکا بهدلیل نفوذ، قدرت و سرمایه هنگفت شرکتهای تولیدکننده بذرها و محصولات دستکاری شده ژنتیکی مانند شرکت معروف مونسانتو و تبانی که این شرکتها با دولتمردان این کشور دارند، تا به امروز اجازه بررسی و پیگیری مستقل عوارض و پیامدهای مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی داده نشده است؛ آیا کسی میتواند منکر این مسئله شود که در صورت برداشته شدن محدودیتهای فعلی در بررسی عوارض مصرف محصولات تراریخته بر مردم آمریکا، احتمال رسیدن به نتایج بسیار تکاندهنده از عوارض خطرناک مصرف این محصولات وجود خواهد داشت چرا که در سایر کشورهایی که بهصورت مستقل و علمی این مسئله مورد آزمایش قرار گرفته، عوارض متعددی از مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی به اثبات رسیده و نتایج آن نیز منتشر شده است؟ پس به این ترتیب صرفاً مصرف این محصولات در کشوری که از آن واردات انجام میشود، نمیتواند کمترین توجیهی برای واردات این محصولات از آن کشور را فراهم کند.
یکی دیگر از توجیهاتی که برخی از مسئولان امر در کشورمان برای اقناع مردم به پذیرش تولید و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی به آن متوسل میشوند، توجیهاتی از این دست است که توسط آقای رستگار مدیرکل آزمایشگاههای مرجع کنترل سازمان غذا و دارو بیان شده: "مباحث کمآبی، آلودگی، خشکسالی، گرسنگی و دهها مورد دیگر قابل بیان هستند که همه اینها ما را مجاب میکنند که بپذیریم تولید این محصولات (محصولات تراریخته) یکی از روشهای مقابله با بحرانهای احتمالی در سطح جهان است".
درباره توجیهاتی نظیر مقابله با گرسنگی، تولید محصول بیشتر، مصرف سموم کمتر و ... با بهکارگیری بذرهای دستکاری شده ژنتیکی باید گفت که در حال حاضر در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا برای افزایش میزان محصول در سطح مشخصی از زمین زیر کشت، روشهای علمی متعددی استفاده میشود و الزاماً راهکار افزایش محصول، استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی نیست کما اینکه حتی محصول نهایی برخی از بذرهای دستکاری ژنتیکی شده نیز بیشتر از بذرهای مرغوب طبیعی فعلی نیست.
هماکنون در کشور خودمان نیز مزارعی زیر کشت محصولات مختلفی هستند که بدون استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی و حتی بدون استفاده از سموم رایج، توانستهاند بهلحاط سطح کمی و کیفی به استاندارها و نُرمهای روز دنیا برسند بهطور مثال خانم "شیرین پارسی" یکی از کشاورزان موفق کشورمان است که سالها بهعنوان "کشاورز نمونه" نیز انتخاب شده و در حال حاضر در شمال کشور اقدام به کشت انبوه برنج با روشهای نوین میکند؛ وی ضمن اینکه در مزارع خود به هیچ عنوان از بذرهای تراریخته استفاده نمیکند، توانسته با روشهای مبارزه بیولوژیک با آفات، میزان استفاده از سموم در تولید برنج خود را به حداقل میزان ممکن و حتی به صفر برساند.
وی درباره روش کار خود میگوید: "سالهاست در مزارع زیر کشت برج خود برای مبارزه با آفات، مبارزه بیولوژیک میکنم، نتیجه اینکه حتی در سالهایی که در استان با طغیان کرم ساقهخوار هم مواجه بودیم، من حتی یک دانه هم کرم ساقهخوار در مزرعهام نداشتم؛ من زنبورهایی در مزرعه داشتم و این زنبورها خودشان کرمهای ساقهخوار را میخورند، اصلاً هم سم نمیزنم؛ برنجهای کشتشده در مزارع من سالمِ سالم است، کود شیمیایی را هم به حداقل رساندهام حتی بخشهایی را اصلاً کود شیمیایی نمیزنم و این یعنی غذای سالم".
اما صحبتهای این کشاورز نمونه کشورمان برای پاسخ به آن دسته از مسئولانی کافیست که برای توجیه استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی، به محصول بیشتر این بذرها و نیاز کمتر به سموم دفع آفات اشاره میکنند، چرا که این کشاورز ایرانی درباره اینکه آیا میزان محصول نهایی وی بدون استفاده از بذرهای تراریخته برنج کمتر از زمینهایی است که در آنها از بذرهای تراریخته استفاده میشود، میگوید: "محصول من هیچوقت کمتر نشده، قاطعانه میگویم که میزان محصولم اصلاً کمتر نیست؛ خیلی از اطرافیان من وقتی که نتیجه کار را دیدند و اینکه هزینهای هم برای سموم نمیدهم، همین روش را در پیش گرفتند چون من هزینه چندانی برای سم نمیکنم ولی دیگران هزینه زیادی میکنند؛ من هکتاری 10هزار تومان هزینه میکنم و آنها هکتاری 50هزار تومان؛ این روش بسیار بهصرفهتر است ضمن اینکه محصولم هم سالم است".
از سوی دیگر کسانی که دَم از پرمحصولی بذرهای تراریخته میزنند و یا مسئله مبارزه با گرسنگی را مطرح میکنند قطعاً بهخوبی میدانند که بذرهای دستکاری ژنتیکی "عقیم" و یکبار مصرف هستند و نمیتوان از این بذرها دوباره برای کشتهای بعدی استفاده کرد، از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که استفاده از بذرهای دستکاری شده ژنتیکی به هیچ عنوان باعث استفاده کمتر از سموم دفع آفات نمیشود بلکه در موارد متعددی مشاهده شده که آفات بسیاری از مزارع نسبت به برخی از سموم مخصوص بذرهای تراریخته مقاوم شدهاند و همین امر باعث افزایش استفاده بیش از حد مصرف سموم در سطح مزارع زیر کشت محصولات تراریخته نیز شده است.
صحبتهای خانم پارسی بهعنوان کشاورز نمونه کشور در این خصوص نیز شنیدنی است: "من با استفاده از بذر طبیعی، امسال که محصول میکارم، سال بعد هم توانایی تولید دارم اما در صورت استفاده از بذرهای تراریخته، ما از جهت خرید بذر صددرصد وابسته میشویم ضمن اینکه از جهت مصرف سم و مصرف کود هم همینطور، یعنی شما صددرصد وابسته به یک مجموعهای (مانند شرکت آمریکایی مونسانتو) میشوید که میتواند بهراحتی گلوی شما را بگیرد و دیگر بذری به شما ندهد؛ آنوقت شما بهعنوان یک کشاورز چهکار میتوانی انجام بدهی؟ مجبوری هر کاری بکنی؛ مجبور میشوی به هر قیمتی که او میدهد تهیه کنی".
در پایانباید توجه داشت که مسئله مهم محصولات تراریخته یا همان محصولات دستکاری شده ژنتیکی بهصورت مستقیم با سلامت و زندگی نسل امروز و نسلهای آینده گره خورده است و مسئلهای نیست که با کتمان برخی حقایق روشن بتوان جلوی عوارض و پیامدهای وخیم مصرف این محصولات را گرفت.
قطعاً اطلاعرسانی صحیح، مستند و علمی درباره محصولات دستکاری شده ژنتیکی و بیان مستندات آزمایشات صورت گرفته در کشورهای مختلف درباره عوارض قطعی و احتمالی این محصولات برای مردم، تنها راهی است که پیش روی رسانهها قرار دارد و البته در این میان نقش اصلی بهعهده مسئولان امر است که تمام حقایق و یافتههای علمی در این خصوص را بدون پردهپوشی، سانسور و بهدور از اغراض سیاسی یا منفعتطلبانه با مردم درمیان بگذارند تا خدایناکرده در آیندهای نهچندان دور شاهد بروز و ظهور عوارض غیرقابل جبران بهواسطه واردات، تولید و مصرف "محصولات دستکاری شده ژنتیکی" نباشیم.
انتهای پیام/