خبرگان رهبرى ظرفیتى بى بدیل
ازجمله نکته هاى مورد غفلت قرار گرفته، توجه به امر مهم نقش حمایتى و پشتیبانى از رهبرى نظام است که به طریق اولى بر تمامى اعضای خبرگان رهبرى است که ضمن تبعیت محض از رهبرى انقلاب و نظام، در مقام تقویت و حمایت از این جایگاه، از هیچ تلاشى دریغ ننمایند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن دو یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عناوین «خبرگان رهبرى ظرفیتى بى بدیل» و «حمایت از معارضه یا بهانه براى تأمین امنیت اسرائیل؟!» به شرح ذیل است:
خبرگان رهبرى ظرفیتى بى بدیل
مقام معظم رهبری امام خامنه ای(مدظله العالی) در دیدار مردم شریف آذربایجان با معظم له: «مجلس خبرگان بسیار مهم است، خبرگان در لحظه ی لازم، رهبری را تعیین می کند. اگر اعضای خبرگان، دلبسته ی انقلاب و ملت و آگاه و پایدار در مقابل توطئه های دشمن باشند، یک جور عمل می کنند، اگر این گونه نباشند، جور دیگر عمل می کنند، لذا دشمن روی خبرگان حساس است.» (28/11/94)
ازجمله مهم ترین ویژگى هاى نظام ولایى و اسلامى، اتکاء به سرچشمه لایزال حکمت و اراده الهى است که از مجراى پایبندى به احکام دینى و اصول شریعت و مکتب حقه اسلامى تحصیل مى گردد. این مهم در زمان حضور انبیاء الهى و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین با مرجعیت و هدایت و افاضه فیض ایشان جریان مى یابد و در هنگامه غیبت و دوران انتظار (زمان حاضر) به وسیله صاحب نظران و اندیشمندان صالح و آزمون پس داده که آنان را به مجتهدان و فقهاء بصیر و با ورع مى شناسیم، جامه عمل مى پوشد. در دوران پس از پیروزى انقلاب اسلامى و شکل گیرى حاکمیت سیاسى مبتنى بر آموزه هاى وحیانى و توحیدى، این امر مهم به صورتى نظامند و سازمان یافته در چارچوب قانون اساسى و دیگر قوانین جارى و رسمى کشور تحت عنوان مجلس خبرگان رهبرى تجلى یافت.
اگرچه خبرگان رهبرى که در دوره پنجم آن از 88 عضو فقیه و عالم وارسته و انقلابى شکل خواهد گرفت، اصلى ترین شأن نزول و وظیفه خود را کشف و معرفى شخصیتى به عنوان رهبرى نظام اسلامى در مقطع خلأ رهبرى تحت عنوان تعیین رهبرى و نیز نظارتى از سنخ صیانت و پایش شرایط رهبرى مى داند اما در عین حال وظایف و تکالیف پیرامونى دیگرى به ویژه در دوران حضور و استقرار رهبرى نظام براى خود قائل مى باشد که این موارد نیز هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد، چه آن که با توجه به همه این جوانب مى توان انتخاب خبرگانى شایسته تر و اصلح را در عرصه انتخابات خبرگان در دستور کار قرار داد که از آن جمله است:
1. نظریه پردازى در فقه حکومتى و مسائل کلان فقهى نظام اسلامى و نیز تبیین اندیشه سیاسى و حکومتى اسلام به ویژه مبانى ولایت مطلقه فقیه.
2. نقش مشورتى براى رهبرى نظام اسلامى؛ با توجه به این که هر کدام از شخصیت هاى ورودیافته به مجلس خبرگان در هر استان و منطقه اى از سرزمین اسلامى، ضمن رابطه چهره به چهره با آحاد مردم از مشکلات و گرفتاریها و نیز زمینه هاى رشد و تعالی و پیشرفت در اقصى نقاط کشور اسلامى مطلع و بدین سان مى توانند به عنوان حلقه وصل مردم و رهبرى با ارتباط نظامند و شبکه اى که با رهبرى نظام دارند، به عنوان بازوان مشورتى رهبرى نقش مفیدى ایفا نمایند.
3. علما و خبرگان مردم به عنوان ناصحان صالح و امین، ضمن تبلیغ منویات و رهنمودها و هشدارهاى حکیمانه رهبرى نظام، براى مدیران و مسؤولان در اقصی نقاط کشور نیز مى توانند نقش ارشادى و هدایتى داشته باشند و بدین سان از باب النصیحة لأئمة المسلمین، مطابق با موعظه حسنه و امر به معروف و نهى از منکر به نیابت از رهبرى نظام، مدیران خرد و کلان را از نصایح خیرخواهانه بهره مند سازند.
4. ازجمله نکته هاى مورد غفلت قرار گرفته، توجه به امر مهم نقش حمایتى و پشتیبانى از رهبرى نظام است که به طریق اولى بر تمامى اعضاء خبرگان رهبرى است که ضمن تبعیت محض از رهبرى انقلاب و نظام، در مقام تقویت و حمایت از این جایگاه رفیع و محورى نظام، از هیچ تلاشى دریغ ننمایند چنان که متقابلاً نمایندگان خبرگان نیز از توده مردم انتظار و توقع تبعیت و پشتیبانى و حمایت دارند و لذا کسانى که احیاناً تعبّد به رهبرى نظام ندارند و بلکه در مقاطع حساس نه تنها بارى از روى دوش رهبرى برنمى دارند که متأسفانه بارى اضافه مى نمایند، آیا شایستگى عضویت در مجلس خبرگان رهبرى را دارند؟!
البته پاسخ روشن است و لذا بر آحاد مردم شریف ایران اسلامى است که ضمن درک شرایط حساس منطقه و جهان و بلکه داخل کشور و به ویژه این مرحله از انتخابات که همزمانى 2 انتخابات مهم مجلس خبرگان رهبرى و مجلس شوراى اسلامى را در پیش روى داریم، هم در تکاپوى حضور حداکثرى و خلق حماسه بزرگ دیگر و هم در انتخاب نمایندگانى اصلح که ثمره تلاش و مجاهدات آنان ضمن حفظ و صیانت از ارزش و قداست مجلس خبرگان و خانه ملت باشد، مجلسینى در تراز ملت بزرگ و انقلابى ایران و نظام مقدس جمهورى اسلامى شکل بگیرد که روز به روز بر اقتدار و عزت و سربلندى ایران اسلامی بیافزاید. ان شاءالله .
**************
حمایت از معارضه یا بهانه براى تأمین امنیت اسرائیل؟!
آنچه از رهگذر فرایند مذاکرات مربوط به بحران سوریه به ویژه مذاکرات ژنو به دست آمد، ناتوانى رژیمهاى حامى تروریسم در منطقه بود که به نیابت از شیطان بزرگ آمریکا و رژیم صهیونیستى در مقام سامان دهى به گروه هاى به اصطلاح معارضه در سوریه به آب و آتش مى زنند تا شاید بتوان در مقابل نظام قانونى بشار اسد و اراده مردم سوریه و نیز خط مقدم مقاومت، جبهه منسجمى از گروه هاى اجیرشده تروریستى را تحت عنوان معارضه سورى مطرح و به پاى میز مذاکرات حاضر نمایند.
معارضه اى که نه سر و تهش معلوم است و نه هویت و جوهره اش؛ از طرفى شکافها و اختلافات فاحشى که فى مابین سران گروه هاى معارضه وجود دارد و از طرفى عدم شفافیت خطوط فاصل بین آنان و نیز جریان تکفیر و داعش و لذا از معارضه یک موجود موهوم و صرفاً ادعایى ساخته است که همین امر بر سردرگمى و بلکه رسوایى رژیمهاى حامى تروریسم در سوریه به ویژه آمریکا و اسرائیل و اذنابشان افزوده است. البته اکنون که ارتش سوریه با کمک بسیج مردمى و قدرت و صلابت جبهه مقاومت اسلامى مى رود تا از جغرافیاى کشور اسلامى سوریه تروریستهاى اجیرشده را بیرون برانند، طبیعى است که بیش از همه داد اسرائیل درآمده است و لذا کشورهاى حامى اسرائیل به ویژه آمریکا و عربستان نسبت به امنیت این غده سرطانى احساس خطر نمودند و در تکاپوى لشکرکشى و دخالت در امور این کشور مظلوم برآمدند، هرچند که این دخالت عوارض و چه بسا هزینه هاى سنگینى را به منطقه و جهان تحمیل نماید. شکستهاى تروریستها در سوریه و نیز عراق براى جبهه حامى تروریسم هرگز قابل تحمل نبوده و نیست. جریانهاى تروریستى که حلقه وصل تمامى آن ها تکفیر و داعش است، در روزهاى آغاز شعله ور شدن آتش فتنه و جنگهاى نیابتى قومى و مذهبى، آنچنان مغرورانه براى فتح بغداد (مرکز عراق) خیز برداشته بودند و هنوز به این هدف دست نیافته که خواب تسلط بر نجف و کربلا و سپس عملى ساختن نیات شومشان را داشتند ولى اکنون جهان شاهد است که حق بر باطل و خون بر شمشیر و اراده ملتها بر فتنه ها و توطئه هاى اجانب چگونه فائق آمده است تا جایى که نه تنها عراق که سوریه نیز از لوث وجود خون آشامان ضد بشر پاکسازى خواهد شد و ان شاءالله مى رود تا حلب و ادلب که به منزله قلب تروریستها و شاهراه ارتباطى آنان با خارج از مرزهاى سوریه به سمت ترکیه و دیگر کشورهاى حامى تروریسم است، براى همیشه قطع گردد و قطعاً با این اتفاق شیشه عمر تروریستهاى تکفیرى در سوریه به فضل الهى خواهد شکست و اما چند نکته قابل تأمل:
1. آنچه نباید هرگز از تب و تاب لعن و نفرین بیفتد، رژیم غاصب اسرائیل این مسأله اول جهان اسلام است و البته امیدواریم کشورهاى اسلامى حتى عربستانى که امروزه با تغییر رویکرد، نقش پادویى براى سیاستها و راهبردهاى شوم استکبار به ویژه آمریکا را در منطقه ایفا مى نماید، به خود آمده و بیش از این با عملکرد جاهلانه و ظالمانه آب به آسیاب رژیم صهیونیستى این دشمن قسم خورده اسلام و مسلمین (اعم از عرب و عجم و شیعه و سنى) نریزند و سران استکبار را در هدف اصلى به حاشیه امن سوق دادن اسرائیل، به وسیله آتش فتنه جنگهاى نیابتى قومى و مذهبى، کمک و یارى نرسانند.
2. به اعتراف صاحب نظران سیاسى و منطقه اى، ورود عناصرى از عربستان و دیگر رژیمهاى حامى تروریسم به خاک سوریه نه تنها به حل بحران کمکى نخواهد کرد بلکه ممکن است دامنه آتش جنگ و ناامنى را به دیگر نقاط منطقه و جهان گسترش بدهد و لذا همگان اذعان دارند تنها راه حل بحران سوریه، راه حل سیاسى و البته مذاکرات منطقى و واقعى مى باشد، مذاکراتى که زمینه را براى تجلى اراده توده مردم سوریه و تصمیم گیرى نسبت به آینده کشورشان فراهم سازد و البته این مهم بدون تقویت و حمایت از دولت قانونى فعلى امکان پذیر نخواهد بود چراکه هر سازوکارى براى آینده سوریه باید در قالب نظاماتى جارى و قانونى این کشور دنبال گردد.
3. همگرایى جهان اسلام ضرورتى است غیرقابل انکار به ویژه در این مقطع حساس که جبهه کفر و الحاد و ظلم و استکبار تمام قد علیه اسلام ایستاده است با تهاجمات رسانه اى و تبلیغاتى ضمن اسلام هراسى و تشدید نزاعهاى کور قومى و مذهبى، به دنبال شعله ورتر کردن آتش فتنه داخلى در میان ملتهاى مسلمان است تا بدین سان در غارت اموال و سرمایه هاى ملتها و نیز تأمین امنیت رژیم صهیونیستى بهترین بهره و استفاده را ببرد.
4. امنیت و آرامش در منطقه و جهان اسلام به نفع همه ملتهاى مظلوم و کشورهاى در حال توسعه به ویژه امت اسلام در هر نقطه عالم است و همین امر هدف اصلى هجمه هاى آشکار و پنهان صاحبان قدرت و سران استکبار است چه آن که نان و آب آنان در آتش فتنه و ناامنى تأمین مى گردد. به این امید که برخلاف میل دشمنان اسلام، جهان بشریت روح امنیت و آرامش و عدالت و پاکى را تحت لواى دولت سبز مهدوى(عج) به زودى تجربه نماید. ان شاءالله.
انتهای پیام/