انتقاد چند هنرمند به انتخابات کانون نمایش‌نامه نویسان خانه تئاتر

انتقاد چند هنرمند به انتخابات کانون نمایش‌نامه نویسان خانه تئاتر

سه نمایشنامه‌نویس و مترجم تئاتر در مخالفت به شیوه انتخابات کانون نمایشنامه‌نویسان آن را به نابودی کشاندن کانون نمایشنامه‌نویسان «خانه‌ی تئاتر ایران» برخواندند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتخابات کانون نمایشنامه‌نویسان به دلایل شکل برگزاری آن مورد انتقاد برخی از اعضای این کانون قرار گرفته است. غلامحسین دولت‌آبادی، آراز بارسقیان و ندا ثابتی در اعتراض به این شیوه یادداشتی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده‌اند. این یادداشت بدون هیچ دخل و تصرفی منتشر می‌شود. بدیهی است فرصت پاسخگویی و ارئه توضیحات برای دیگر اعضای کانون نمایش نامه نویسان خانه تئاتر ایران و آنانی که مخاطب این نامه هستند، به رسمیت شناخته شده و تسنیم آمادگی خود برای درج توضیحات ایشان را اعلام می‌کند. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

چگونه می‌شود جمع متشکلی را تجزیه کرد و به نابودی کشاند؟ این مهم‌ترین سئوالی است که بعد از آخرین انتخابات کانون نمایشنامه‌نویسان خانه‌ی تئاتر در تاریخ 24 بهمن 1394 به ذهن متبادر می‌شود. الان سال‌هاست هسته‌ی اصلی اعضای هئیت مدیره‌ی این کانون، افرادی مشخص و تکراری هستند که ظاهراً قصد ندارند از کانونی که به قول خودشان «هیچ سودی برایشان ندارد‍!» کنار بروند. این هسته عبارت‌اند از محمدامیر یاراحمدی، بهزاد صدیقی، آندرانیک خچومیان و سلما سلامتی که به هر طریق در هر انتخاباتی که کانون برگزار می‌کند، جزو منتخبین هستند. آن هم در کانونی که در این چند سال بدون بودجه و با حداقل امکانات به کار خودش ادامه می‌دهد. سئوال این‌جاست که حضور ممتد و همیشگی این افراد چه علتی دارد؟ آن‌ها براساس شایستگی‌شان در این پست‌ها حضور دارند؟ چرا سال‌هاست این افراد به عناوین مختلف در هئیت مدیره هستند؟ این هئیت مدیره‌ی بی‌پول چه دارد که آن‌ها به آن چسبیده‌اند؟ مسئله‌ی دوم این است که وزن هئیت مدیره هر سال که جلوتر می‌رود از آن کاسته می‌شود؛ اگر تا پیش از این محمد یعقوبی و حسن باستانی و عباس شادروان و شهرام کرمی و... عضو این کانون بودند؛ با احترام به عضو تازه یعنی شهرام زرگر، ما امروز شاهد حضور چه کسانی در هئیت مدیره هستیم؟ در میان این افراد به غیر از محمدامیر یاراحمدی، چند نمایشنامه‌نویس فعال می‌بینیم؟ ما این‌جا حتی منظورمان کیفیت آثار نیست، منظور فقط کمیت آثار است. آن‌ها بیشتر مترجم هستند که باز هم وارد کیفیت و شاخص بودن آثار ترجمه‌شان نمی‌شویم. بماند که بسیاری از ترجمه‌هایشان، ترجمه‌هایی دسته چندم است یا از نویسندگان ناشناخته و عمدتاً کم حجم است. تنها در این میان شهرام زرگر است که آثاری متنوع و باکیفیت بالا ترجمه کرده است که حرفی درباره‌ی حضور ایشان در هئیت مدیره نیست. گویی ایشان حتی در جلسه‌ی انتخابات حضور فیزیکی هم نداشتند و معلوم نیست چطور برنامه‌های خود را برای حاضرین در انتخابات، که باز معلوم نیست چند نفر از اعضای حق عضویت داده‌ی کانون بودند، تشریح کرده است.

این کانون که به عنوان نمایندگان نمایشنامه‌نویسان ایران است چه وجاهتی دارد؟ اصلاً بیایم به شیوه‌ی نخ نما شده‌ی انتخاب این افراد نگاهی بیندازیم. روز انتخابات را اعلام می‌کنند. یک تاریخ می‌دهند. می‌گویند «مجمع عمومی». هیچ وقت اعضا به حد نصاب نمی‌رسد. تاریخ دور دوم مجمع را اعلام می‌کنند. قانون می‌گوید در دور دوم «هر تعداد»، ولو یک نفر، حضور پیدا کند انتخابات رسمیت می‌یابد و رأی‌گیری انجام می‌شود و هئیت مدیره انتخاب می‌شود. طبق روال همیشه اعضا حضور پیدا نمی‌کنند و دور دوم با حداقل نفرات برگزار می‌شود و نتایج از قبل معلوم است. این چهار نفر عضو اگر کاری یا باری نداشته باشند، منتخب هستند. آیا چنین انتخابی انتخابات است؟ حال سئوال مهم‌تر این است که چرا اعضای کانون نمایشنامه‌نویسان در انتخابات حضور نمی‌یابند و هر سال از تعداد افرادی که حق عضویت خود را پرداخت می‌کنند، کاسته می‌شود؟ در حقیقت با این سیاست که ما اعضای یک کانون را مضمحل می‌کنیم تا یک‌یک خودشان از فعالیت کنار بروند و قید حضور موثر در کانون را بزنند و نسبت به همه‌چیز بی‌تفاوت بشوند، این چهار نفر و اعضای دیگر به حضور خودشان ادامه می‌دهند. البته همیشه یکی دو نفر هم برای خالی نبودن عریضه خارج از تیم حاکم براین کانون معمولاً به عنوان عضو یا بازرس علی البدل انتخاب می‌شوند. واضح و مبرهن این است که تا ابد این اعضا عضو این هئیت مدیره خواهند بود، حتی در شرایطی که این کانون عضو هم نداشته باشد، چون در نهایت آن‌ها به خودشان ر‌أی می‌دهند.

آن‌ها به چه قیمتی دارند کانون را از بین می‌برند؟ سود شخصی. حال اگر از آن‌ها بپرسید می‌گویند چه سودی؟ این سود از زدن زنگ افتتاح یک نمایش می‌تواند شروع شود تا دبیری بخش نمایشنامه‌نویسی جشنواره‌ی فجر و کلاس‌های تدریس رنگاوارنگ در فلان بنیاد و فلان فرهنگسرا و ساختن رزومه برای داخل و خارج از کشور و اعتبار کاذب برای خود کسب کردن. این‌ها باز در نهایت هیچ اشکالی ندارد اگر جزو سود شخصی «کانون نمایشنامه‌نویسان» باشد نه سود شخصی افرادی که شریان زندگی خود را بر این اساس می‌چینند و جز این چیزی ندارند. اگر از آن‌ها بپرسید در این دو ساله اصلاً در کانون چه فعالیتی صورت گرفته جوابی ندارند، جز بزرگ‌نمایی وظایف ساده‌شان. نشانه‌های بی‌کفایتی هئیت مدیره‌ی پیشین که امروز هم خود را در قالب جدیدی مطرح کرده‌اند همانا عدم توانایی در برگزاری جایزه‌ی کانون و انتشار مجله‌ی کانون و ریزش بیش از 50 درصد اعضای کانون است. حال ما پیشاپیش انتخاب دوره‌ی بعد را هم به شما تبریک می‌گوییم. چون حالا حالاها قصد کناره‌گیری ندارید. بعد از این دو سال هم با وجود این هئیت مدیره چیزی تغییر نمی‌کند مگر این‌که حقاً معجزه‌ای رخ دهد. این افراد تکانی بخورند. از منافع خیلی خیلی شخصی خودشان بگذرند که شک هست... .

کانون شده‌ است حیاط خلوت این افراد و پاتوق دوشنبه‌ها. همیشه هم می‌گویند، اعضا آزادند در جلسه‌ی ما حضور داشته باشند. خُب سئوال اول این است که چطور عضوی که به شما رأی نداده باید در جلسه‌ حضور داشته باشد و سئوال دوم این است که چرا وقتی من درِ خانه‌ام را به روی همه باز می‌کنم، هیچ مهمانی ندارم؛ لابد میزبان خوبی نیستم. لابد با دیگران خوب برخورد نمی‌کنم. لابد برایشان کم می‌گذاریم. وگرنه چه کسی از مهمانی بدش می‌آید؟

مهم‌ترین دستاورد کانون نمایشنامه‌نویسان خانه‌ی تئاتر ایران در این سال‌ها مضمحل کردن اعضای کانون، بی‌تفاوت کردنشان نسبت به عملکرد کانون و ترک آن‌جاست. این چیزی است که باید در رزومه‌ی محمدامیر یاراحمدی و بهزاد صدیقی درج شود. دو نفری که الان سال‌هاست با استفاده از مدل آن رئیس جمهور و نخست وزیر معروف پست‌هایشان را جابه‌جا می‌کنند. یک بار این رئیس می‌شود و آن یکی نایب رئیس، و برعکس. سئوال این‌جاست، تا چند سال همه‌چیز باید دست عده‌ی بخصوص بماند و مونوپل آن‌ها شود؟ یک نفر چند بار می‌تواند رئیس شود؟ هر چیزی در قانون حدی دارد. حد ریاست و عضویت در هئیت مدیره‌ی کانون چقدر است؟ هیچ. حدی تعریف نکردند و بزرگ‌ترین مشکل همین است. ریاست و حضور در هئیت مدیره‌ی کانون، مرز ندارد.

این سیاهه نوشته شد تا در کارنامه‌ی کانون نمایشنامه‌نویسان خانه‌ی تئاتر ثبت شود. خانه‌ای که به قول اصغر همت، هیچ‌وقت خانه نشد.
و من الله توفیق
بهمن ماه 1394

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران