خطر وقوع جنگ جهانی سوم در سوریه
بهانه شکست گفتوگوهای ژنو نیرنگی بیش نیست؛ بسیاری از گروههای تروریستی از سوی عربستان سعودی، ترکیه و ایالات متحده که سرنگونی اسد را دنبال می کنند، حمایت می شوند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، اشتون کارتر وزیر دفاع در اکتبر گذشته طی سخنانی که توجه چندانی به آن نشد گفت که ایالات متحده آماده «دست زدن به اقدام زمینی» در سوریه است. جو بایدن معاون رئیس جمهور ماه گذشته در استانبول گفت که اگر گفتگوهای صلح ژنو شکست بیانجامد، ایالات متحده آماده دست زدن به «یک راه حل نظامی» در این کشور است.
گفتگوهای صلح روز چهارشنبه هنوز آغاز نشده به شکست انجامید. یک روز بعد عربستان سعودی گفت که این کشور آماده حمله به سوریه است و همزمان ترکیه در حال آماده سازی نظامی در مرز خود با سوریه است.
سازمان ملل قصد دارد روز 25 فوریه این گفتگوها را از سر بگیرد، اما امید چندانی وجود ندارد در حالی که اپوزیسیون تحت حمایت سعودی چندین پیش شرط به میان گذاشته، این گفتگوها به این زودها از سر گرفته شود. مهم ترین پیش شرط آنها این است که روسیه عملیات نظامی خود را در حمایت از دولت سوریه که به پیروزی های مهمی دست یافته است متوقف کند.
یک روز پس از ناتمام ماندن این گفتگوها معلوم شد که به گفته وزیر دفاع روسیه، ترکیه برای انجام یک حمله به سوریه آماده سازی های لازم را انجام داده است. روز پنج شنبه ایگور کواشنکوف سخنگوی وزیر دفاع روسیه گفت:«ما دلایل کافی در دست داریم که باور کنیم ترکیه با جدیت در حال آماده کردن خود برای انجام یک حمله نظامی به یک کشور مستقل یعنی جمهوری عربی سوریه است. هر چه می گذرد ما نشانه های بیشتری را به دست می آوریم که نیروها مسلح ترکیه به طور پنهانی در حال آمادگی های لازم برای دست زدن به اقدامات نظامی مستقیم در سوریه اند.» سازمان ملل و وزارت امور خارجه آمریکا هیچ اظهار نظری در این باره نکرده اند. اما این اطلاعات را عمده ترین حزب مخالف ترکیه حزب جمهورخواه خلق تایید کرده است.
متحدان آمریکا که جاه طلبی های منطقه ای شدیدشان محرک آنهاست، به نظر می رسد که در حال وارد آوردن فشار سنگینی بر دولت اوباما برای تصمیم گیری در این باره هستند که آیا آمریکا آماده از دست دادن سوریه هست یا خیر.
ترکیه که جنگ خود علیه چریک های حزب کارگران کردستان را در داخل ترکیه از سر گرفته، مصمم است از ظهور یک کشور کرد مستقل در درون سوریه نیز ممانعت کند. در این راستا رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه مانع از حضور کردهای سوریه در گفتگوهای ناتمام مانده ژنو گردید.
حمله ترکیه حمله به حزب جمهوریخواه خلق کردستان سوریه که متحد حزب کارگران ترکیه است تلقی خواهد شد. کردهای سوری (وعراقی) در کنار ارتش سوریه تنها نیروهای زمینی عمده ای هستند که با گروه خلافت اسلامی در حال جنگ هستند. ترکیه وانمود می کند که با داعش مبارزه می کند، در حالی که عملا از هدف این گروه برای سرنگونی اسد که هدف ترکیه نیز هست حمایت می کند.
روز پنج شنبه عربستان سعودی اعلام کرد که اگر از این کشور خواسته شود، آمادگی اعزام نیروهای زمینی را به سوریه دارد. کارتر از این اعلام نظر استقبال کرد. البته بایدن، اردوغان، کارتر و سعودی ها همگی می گویند که هدف از حمله زمینی مبارزه با داعش است. اما جنگ آنها علیه داعش در بهترین حالت با اکراه است و آنها دشمن مشترکی با داعش دارند؛ بشار اسد رئیس جمهور سوریه. اگر آمریکا در جنگ با داعش جدی بود، دست کم پیشنهاد پیوستن به روسیه برای تشکیل یک ائتلاف علیه داعش را می داد، مشابه کاری که علیه نازی ها انجام دادند.
بهانه شکست گفتگوهای ژنو نیرنگی بیش نیست. خوش بینی چندانی نسبت به موفقیت این گفتگوها وجود نداشت. دلیل واقعی مبارزه نهایی پیش رو در سوریه، پیروزی های ناشی از مداخله نظامی روسیه در دفاع از دولت سوریه در مقابل گروه خلافت اسلامی و دیگر گروه های افراطی است. بسیاری از این گروه ها از سوی عربستان سعودی، ترکیه و ایالات متحده که سرنگونی اسد را دنبال می کنند، حمایت می شوند.
این سه کشور همگی به این دلیل به ظاهر ژست حمله زمینی به سوریه را گرفته اند که اگرچه اصلا تصادفی نیست، ارتش عربی سوریه با برخورداری از پوشش هوایی روسیه، در حال فشار آوردن برای آزاد کردن شاید بزرگ ترین جایزه در جنگ داخلی سوریه یعنی حلب پایتخت تجاری این کشور است. روس ها و سوری ها تاکنون خطوط تدارکاتی ترکیه به شورشیان را در این شهر قطع کرده اند.
روز شنبه بحرین و امارات متحده عربی به عربستان پیوستند و اعلام کردند که تنها به عنوان بخشی از یک حمله زمینی به رهبری آمریکا در این اقدام مشارکت خواهند کرد. دولت اوباما اشاره کرده است که این کشور جز چند صد تن از نیروهای ویژه خود، نیروهای زمینی دیگری را به سوریه اعزام نخواهد کرد.
اما این متحدان آمریکا که جاه طلبی های منطقه ای شدیدشان محرک آنهاست، به نظر می رسد که در حال وارد آوردن فشار سنگینی بر دولت اوباما برای تصمیم گیری در این باره هستند که آیا آمریکا آماده از دست دادن سوریه هست یا خیر. هرچند که کارتر از اعلام سعودی مبنی بر اعزام نیروهای زمینی استقبال کرد، اما هیچ اظهار نظری درباره نیروهای زمینی آمریکا نکرد. اما سرلشگر عربستانی احمد عاصری به تلویزیون العربیه گفت که در نشست ناتو در بروکسل که هفته آینده برگزار می شود، احتمال دارد تصمیم به مداخله زمینی در سوریه اتخاذ شود. کارتر گفت که این مسئله در دستور کار قرار خواهد داشت.
احتمالا آمریکا نمی تواند کنار بایستد و نظاره گر پیروزی روسیه در سوریه باشد. حداقل آنکه این کشور می خواهد روی زمین در شهر حلب با آنها ملاقات کند و بر نتایج این منازعه اثربگذارد.
اما در جنگی که آمریکا و روسیه همچون زمان جنگ جهانی دوم در آن متحد یکدیگر نیستند، اوضاع می تواند از کنترل خارج شود. با این وجود سوریه آنقدر برای آمریکا و متحدانش اهمیت دارد تا خطر رویارویی با روسیه را با تمام احتمالات ممکن به جان بخرند. این مسئله چندان روشن نیست که کدام منافع آمریکا در سوریه آنچنان به مخاطره افتاده که به جان خریدن چنین خطری را توجیه کند.
از آغاز مداخله روسیه، آمریکا و متحدانش از مسکو خواسته اند از عرصه سوریه خارج شوند. به نظر می رسد که آنها صرفا در انتظار فرصت مناسب هستند. فرصتی که شاید اکنون رویدادهای جاری آن را به وجود آورده باشد.
زبیگنو برژینسکی مشاور امنیتی ملی پیشین آمریکا و مشاور فعلی اوباما اکتبر گذشته در فایننشال تایمز نوشت: «حضور دریایی و هوایی روسیه در سوریه آنها را آسیب پذیر کرده و از نظر جغرافیایی آنها را از خاک اصلی خود مجزا و منزوی کرده است. اگر آنها بر انجام اقدامات تحریک آمیز خود علیه آمریکا اصرار بورزند، می توان آنها را «غیرمسلح» کرد.»
به نظر می رسید ساقط کردن یک جنگنده روسی توسط ترکیه در نوامبر که گفته شده بود به مدت 17 ثانیه به حریم هوایی این کشور تجاوز کرده، آنقدر تحریک آمیز هست که بتواند پای روسیه را به یک کشمکش بکشاند، اقدامی که می توانست این امکان را برای ناتو به وجود آورد که مسکو را از آسمان سوریه بیرون براند. اما روسیه در این مورد بسیار زیرکانه عمل کرد و به جای چنین اقدامی به وضع تحریم هایی علیه ترکیه اکتفا کرد و گردشگران روسی خواست که از سفر به ترکیه خودداری کنند، اقدامی که لطماتی را به اقتصاد ترکیه وارد آورد.
خاک سوریه به عنوان چهارراهی مناسب بین آسیا و آفریقا، به مدت چهار هزار سال محل منازعات زیادی بوده است. فرعون رامسس دوم در سال 1247 پیش از میلاد در نبرد کادش در نزدیکی دریاچه حمس، هیتی ها را شکست داد. ایرانیان در سال 538 قبل از میلاد سوریه را فتح کردند. اسکندر 200 سال بعد آنجا را تصرف کرد و رومی ها در سال 64 قبل از میلاد سوریه را به چنگ آوردند.
در سال 636 اسلام امپراتوری بیزانس را در نبرد یرموک شکست داد. امام علی در یکی از نخستین جنگ ها بین شیعیان و سنی ها، در سال 657 در صفین در نزدیکی رود فرات و مرز عراق و سوریه، در شکست دادن معاویه ناکام ماند. دمشق به مرکز خلافت امویان تبدیل شد تا سال 750 که در نتیجه یک کودتا، این مرکز به بغداد منتقل شد.
امواج صلیبیون از سال 1098 سوریه را مورد حمله قرار دادند. مملوک های مصر در سال 1250 این کشور را به دست آوردند و امپراتوری عثمانی که در سال 1516 ایجاد شد، تشکیل خود را مدیون پیروزی اش در دبیق در 44 کیلومتری شمال حلب – نزدیک جایی که اکنون خطوط تدارکاتی ترکیه به داخل سوریه قطع شده- بود. فرانسه با نارو زدن به اعراب در سال 1922 و بعد از فروپاشی امپراتوی عثمانی، کنترل سوریه را به دست آورد. نازی ها در نبرد سرنوشت ساز سال 1941 دمشق، پس زده شدند.
شاید اکنون ما در حال نگریستن به یک جنگ حماسی با اهمیت تاریخی مشابهی باشیم. کلیه این نبردهای پیشین به هر اندازه که سرنوشت ساز بوده باشند، در ماهیت خود نبردهایی منطقه ای به شمار می آمده اند.
چیزی که بالقوه با آن مواجه ایم، جنگی است که از جنگی های نیابتی شوروی-آمریکا در دوران جنگ سرد و از جنگ نیابتی که از پنج سال پیش در قالب جنگ داخلی سوریه به راه افتاده فراتر می رود. روسیه هم اکنون در سوریه حضور دارد. ورود ایالات متحده و متحدانش به این عرصه، خطر یک رویارویی مستقیم را بین دو قدرت اتمی بزرگ روی زمین به وجود خواهد آورد.
منبع:فارس
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.