۸ مارس و ۱۴ مارس از کجا وارد ادبیات سیاسی لبنان شد

واژه های ۸ مارس و ۱۴ مارس برای نامیدن دو گروه رقیب لبنانی، نشانه ای از روزهای پرالتهاب بعد از ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، جمهوری لبنان کشوری کوچک و کوهستانی در خاورمیانه است که در سواحل شرقی دریای مدیترانه واقع شده است. لبنان سال‌هاست که در قلب درگیری‌های خاورمیانه واقع شده‌است. این کشور در ماه جولای سال 2006 میلادی شاهد جنگی خونین با اسرائیلی‌ها بود که به جنگ 33 روزه معروف شد و نتیجه آ‌ن پیروزی لبنان بود.

لبنان از شمال و شرق با سوریه همسایه است و از جنوب با فلسطین اشغالی. 7/59 درصد مردم آن مسلمان (اعم از شیعه، سنی و دروزی)، 39 درصد مسیحی (کاتولیک مارونی، ارتودوکس یونانی، ارتودوکس ارمنی و ...) و 3/1 درصد بقیه مذاهب را دارند.

پایتخت لبنان شهر بیروت و شهرهای مهم آن عبارتند از : طرابلس ، زحله ، صیدا، بعلبک و صور و بنادر مهم آن عبارتند از : بیروت ، طرابلس و صور که در ساحل دریای مدیترانه واقع شده است .زبان و خط رسمی لبنان عربی است، زبان فرانسوی عملا زبان رسمی دوم این کشور محسوب می شود.

جمعیت لبنان 5/4 میلیون نفر است، کشور لبنان با همه کوچکی خود از حیث تعدد و تنوع مذاهب موجود در آن یکی از متنوع ترین کشورهای دنیا و از این نظر از وضعیت پیچیده ای برخوردار است. به طوری که بیش از 18 مذهب رسمی در لبنان وجود دارد که این مذاهب با مسائل طایفه ای نیز پیوند تنگاتنگی دارد و تفکیک طوایف مختلف از یکدیگر به واسطه نوع وابستگی دینی و مذهبی آنها است.

ساختار سیاسی:

حکومت در لبنان، جمهوری (از نوع دموکراتیک پارلمانی) است و اصل تفکیک قوا در قانون اساسی این کشور مورد تاکید است. تنوع مذاهب و طوائف در لبنان، در طول تاریخ مسبب بروز جنگ‌ها و درگیری‌های متعددی بوده که جنگ‌های داخلی 1975 تا 1990 مهمترین و طولانیترین جنگ داخلی در این کشور محسوب می‌گردد. این تعدد طائفی و ناآرامی‌های ناشی از آن باعث شد تا نظام سیاسی منحصر بفردی در این کشور در قالب دموکراسی توافقی شکل بگیرد.

پس از حدود 15 سال جنگ‌های داخلی در لبنان، گروه‌های سیاسی لبنان به دعوت عربستان سعودی در طائف گرد هم آمدند و در 30 سپتامبر 1989 توافقنامه طائف را امضاء کردند. بر اساس این توافقنامه، نظام سیاسی جدیدی شکل گرفت و سعی شد برای همه طوائف لبنانی جایگاهی در بدنه سیاسی کشور در نظر گرفته شود. قوای سه گانه در کشور بین سه طائفه اصلی (مسیحی مارونی- سنی- شیعه) تقسیم شد که طی آن منصب ریاست جمهوری از آن مارونی ها، نخست وزیری از آن اهل‌سنت و ریاست مجلس نیز از آن شیعیان گردید. با توجه به اینکه مسیحیان ارتدکس از حیث عددی در درون طائفه مسیحی لبنان دومین طائفه محسوب می‌شوند، لذا معاون نخست وزیر و معاون رئیس مجلس از این طائفه برگزیده می‌شود.

این تقسیم بندی یا به عبارتی بهتر سهمیه بندی طائفه‌ای، در پارلمان لبنان به شکل جزئی تری مدنظر قرار گرفته است و سهم دیگر طوائف لبنان به خصوص اقلیت‌ها نیز در پارلمان ملحوظ شده است. پارلمان لبنان 128 عضو دارد که بر اساس سیستم «مناصفه» یا تقسیم به دو، بطور مساوی میان مسیحیان و مسلمانان تقسیم گردیده است. این تقسیم بندی نسبی، در درون هر یک از دو طائفه مسیحی و مسلمان نیز اجرا گردیده و برای همه 18 طائفه لبنانی سهمیه به نسبت جمعیت آن طائفه در نظر گرفته شده است. طبق قانون اساسی، نمایندگان با رأی مستقیم مردم برای یک دوره 4 ساله برگزیده می‌شوند.

رئیس جمهور که رئیس کشور محسوب می‌شود با دو سوم آراء برای یک دوره 6 ساله از سوی نمایندگان مجلس انتخاب می‌گردد. رئیس جمهور پس از مشورت با نمایندگان مجلس و بر اساس معرفی اکثریت نصف بعلاوه یک نمایندگان مجلس، نخست وزیر را معرفی و مکلف به تشکیل کابینه می‌نماید.

در سال 2008 و در چارچوب توافق دوحه، معارضه یا اقلیت سیاسی وقت توانست 11 کرسی از 30 وزارتخانه را به عنوان «یک سوم ضامن» در دولت بدست آورد که با این تعداد می‌توانست هر زمان که بخواهد دولت را ساقط نماید. این حق به طور عملی در سال 2010 مورد بهره‌برداری قرار گرفت و موجب سقوط کابینه سعد حریری شد.

احزاب کلی لبنان:

احزاب سیاسی لبنان عمدتاً بر اساس گرایش طایفه‌ای تقسیم‌بندی می‌شوند. در صحنه سیاسی این کشور، دو حزب برجسته شیعه حضور دارند که عبارتند از حزب‌الله لبنان (به رهبری سیدحسن نصرالله) و جنبش أمل (به رهبری نبیه بری). مهمترین احزاب و گروه‌های سیاسی اهل سنت عبارتند از جریان المستقبل (سعد حریری)، جماعت اسلامی لبنان (ابراهیم مصری)، حزب اتحاد (عبدالرحیم مراد)، جنبش توحید اسلامی (بلال شعبان)، جمعیت خیریه اسلامی (حسام قراقیره)، جمعیت مقاصد خیریه (تمام سلام)، جنبش امت (شیخ عبدالناصر جبری) و غیره. از فعال‌ترین احزاب و گروه‌های مسیحی نیز می‌توان جریان آزاد ملی (میشل عون)، حزب کتائب (سامی جمیل)، قوات لبنان (سمیر جعجع) و جریان المرده (سلیمان فرنجیه) را نام برد. در صحنه دروزی چهار گروه شاخص سیاسی شامل جریان سوسیالیست ترقی‌خواه لبنان (ولید جنبلاط)، حزب دموکراتیک لبنان (طلال ارسلان)، حزب توحید عربی (وئام وهاب) و حزب عربی لبنانی (فیصل داود) ایفای نقش می‌نمایند. احزاب و گروه‌های سیاسی دیگری نیز با گرایش‌های غیرطایفه‌ای همچون حزب سوری قومی اجتماعی (اسعد حردان)، سازمان مردمی ناصری (اسامه سعد)، جنبش مردمی (نجاح واکیم)،‌ حزب بعث (فایز شکر)، کنگره مردمی لبنان (کمال شاتیلا) و غیره فعال می‌باشند.

پس از واقعه ترور رفیق حریری درسال 2005، طرفداران مقاومت تحت عنوان ائتلاف 8 مارس و مخالفین آنها به‌نام ائتلاف 14 مارس معروف شدند که البته ترکیب این هم‌پیمانی‌ها طی سال‌های گذشته تغییراتی داشته است.

سیاست خارجی

در مقدمه قانون اساسی لبنان، علاوه بر اشاره به پایبندی این کشور به منشور ملل متحد، هویت عربی و التزام آن به منشور اتحادیه عرب نیز مورد تأکید قرار گرفته است. بر این اساس لبنان روابط خوب و عادی با بیشتر کشورهای عربی دارد. لبنان ازجمله کشورهایی است که رژیم غاصب صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسد.

موقعیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک لبنان و بویژه همسایگی آن با سرزمین‌های اشغالی فلسطین، باعث شده تا این کشور مورد توجه بازیگران بزرگ عرصه سیاست بین‌الملل قرار گیرد. اکنون بسیاری از نهادهای بین‌المللی نیز در بیروت دفتر دارند. عمده‌ترین بازیگران خارجی در صحنه لبنان، پنج کشور ایران، سوریه، عربستان، آمریکا و فرانسه می‌باشند:

فرانسه: سابقه حضور و سلطه فرانسه در لبنان، موجب شد تا فرهنگ و سیاست فرانسه در این کشور به خصوص در جامعه مسیحی رواج و سیطره پیدا کند. لذا زبان فرانسوی به عنوان زبان دوم در این کشور رایج گردیده و فرهنگ فرانسوی توانسته همچنان سیطره خود را بر بخش عظیمی از جامعه لبنان حفظ نماید. بر همین اساس لبنان اکنون کشوری فرانکوفون محسوب می‌گردد.

آمریکا: بواسطه سیاست حمایت همه‌جانبه آمریکا از منافع سیاسی، نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی، و همچنین حفاظت از منافع نفتی خود در منطقه، لبنان به مرکز مهمی برای حضور و نفوذ آمریکا تبدیل شده است.

عربستان: حضور مؤثر اهل سنت در لبنان و ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی تحولات این کشور باعث شده تا کشورهای بزرگ عربی همچون عربستان سعودی نیز توجه خاصی به صحنه لبنان داشته باشند. این حضور در دوره رفیق حریری به بعد گسترده و عمیق گردید.

سوریه: روابط لبنان با سوریه به دلیل پیوندهای تاریخی و طایفه‌ای، مرز مشترک، سی سال حضور نیروهای سوری در لبنان (از سال 1975 تا سال 2005)، و وجود دشمن مشترک صهیونیستی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و معمولاً تحولات این دو کشور بر یکدیگر اثرگذار هستند.

جمهوری اسلامی ایران: کشور ما به لحاظ حمایت از مقاومت این کشور در برابر تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی، حضوری گسترده در صحنه لبنان دارد و از مقبولیت وسیعی نه تنها در صحنه شیعه بلکه در جامعه اهل‌سنت، مسیحیان و سایر طوایف لبنان نیز برخوردار می‌باشد.

در سال 2005 همزمان با ترور حریری التهاب گسترده ای در عرصه سیاسی لبنان پدید آمد که نتیجه آن دسته بندی های جدید دو قطبی فراتر از الگوهای مذهبی سابق در کشور بود. این تغییرات در نوع خود بی سابقه بود. گروه 8 مارس درپی گردهمایی سال 2005 حزب الله در بیروت و بدنبال مخالفت با خلع سلاح این گروه مقاومت اسلامی، حمایت از سوریه و مقاومت در برابر اسرائیل، شکل گرفت. جبهه متحدی که برگرفته از حزب الله، حزب امل و حزب مسیحی آزاد بود و بعدها جریان های دیگری نیز به آن اضافه شدند. همزمان با این ترور و با کمک کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، عربستان سعودی و مصر، جریانی احساسی با نام 14 مارس در درون لبنان شکل گرفت که با طرح ادعاهای واهی و بدون مبانی حقوقی و تحقیقات جنایی در مورد عاملان این ترور خواستار خروج سوریه از لبنان و خلع سلاح مقاومت شد. سوریه ای که براساس مصوبه مجلس ملی لبنان در سال 1989 در شهر طائف عربستان به لبنان دعوت شده بود تا به 15 سال نزاع خونین داخلی این کشور خاتمه دهد. هر یک از این دو جریان 8 و 14 مارس متشکل از گروه هایی بودند که همگرایی آنان به این شکل در تاریخ سیاسی لبنان سابقه نداشت و تنها براساس رویدادهای جدید لبنان پا در عرصه فعالیت های سیاسی جدید گذاشته بودند.

تاریخچه تشکیل 8 مارس و 14 مارس

بعد از انجام ترور حریری، بشار اسد رئیس جمهور سوریه در اظهاراتی از خروج نیروهای نظامی این کشور از لبنان خبر داد. از سوی دیگر ادعاهای جریان های حامی غرب برای متهم کردن سوریه و حزب الله در انجام این ترور، دوستان سوریه در لبنان را شوکه کرد. کشور لبنان در آن زمان از طرف مرزهایش با عراق محاصره نظامی بود و در عرصه سیاسی نیز تحت محاصره ای بین المللی به رهبری واشنگتن و پاریس قرار داشت.

در این شرایط سید حسن نصرالله برای حفظ انسجام نیروهای حامی خود تصمیم گرفت که همپیمانانش را مطمئن کند. سید حسن نصرالله پیشنهاد داد در روز 8 مارس [18 اسفند 1383] یک راهپیمایی در حمایت از مقاومت، رد قطعنامه 1559، و تشکر از سوریه برگزار شود.

راهپیمایی و تجمع گسترده روز 8 مارس در میدان ریاض الصلح بیروت به تمام معنا موفقیت آمیز بود: تجمع بسیار گسترده و بی سابقه مردمی، در حالیکه فقط و فقط پرچم لبنان (نه هیچ پرچم دیگری) را در دست داشتند؛ سازماندهی دقیق و توانایی در مراقبت از مضامین شعارها و دست نوشته ها و پلاکاردها و دست آخر، سخنرانی سید حسن نصرالله از ابعاد این موفقیت بود. سید حسن نصرالله، خودش و حزبش، حالا به تنهایی نیمی از طرف های معادلات و شاخص ترین و مؤثرترین بازیگران صحنه لبنان محسوب می شدند.

تظاهرات 8 مارس، حساسیت مخالفین را برانگیخت و آنها هم از فرصت اولین ماهروز ترور رفیق حریری در 14 مارس استفاده کردند تا با برگزاری یک راهپیمایی و تجمع به راهپیمایی 8 مارس پاسخ بدهند، شعار راهپیمایی شان را هم گذاشتند: «سرسپردگی به لبنان و وفاداری به رفیق حریری.»

با برگزاری راهپیمایی 14 مارس 2005 (24 اسفند 1383) عملا لبنان به دو جبهه در مقابل هم تقسیم شد: جبهه 8 مارس و جبهه 14 مارس.

در روز 16 مارس، دبیر کل حزب الله یک صحبت تلویزیونی داشت که طی آن از تمام کردن بازی راهپیمایی ها (برای جلوگیری از فروافتادن در فتنه) حمایت کرد و این دعوتش را مبنی بر برگزاری دیدارهایی برای ترسیم سیاست مابعد عقب نشینی سوریه مطرح نمود.

سخنرانی سید حسن نصرالله وقت مناسبی بود تا از روابط مستحکمش با رفیق حریری پرده بردارد و بگوید که رفیق حریری دفعات متعددی در ضاحیه جنوبی بیروت با او دیدار کرده بود تا درباره اوضاع کشور گفتگو و تبادل نظر کنند. نصرالله گفت که اطمینان متقابل بین سید حسن نصرالله و رفیق حریری بسیار پیش رفته و تا آنجا رسیده بوده که حتی حریری به سید حسن نصرالله اسامی کسانی که در خارج با اسرائیل مرتبط بودند را هم داده بوده است.

در سالهای اولیه تشکیل این دو گروه دست برتر تحولات سیاسی در اختیار 14 مارس بود، اتحاد 14 مارس پس از تظاهرات بیروت در سال 2005 با شعار ضد سوری که یک ماه پس از ترور رفیق حریری شکل گرفت، موفق به خارج کردن نیروهای سوری از لبنان پس از 29 سال شد. اما تهاجم رژیم اسرائیل به لبنان در سال 2006 ، وزنه سیاسی مقاومت لبنان را به عنوان حامی این کشور در برابر تهاجم های خارجی بالاتر برد و بهانه برای خلع سلاح مقاومت را از دست مخالفین گرفت.

بعد از جنگ این کشور برای 18 ماه بدون رئیس جمهور ماند، اما سرانجام در جریان توافق دوحه در سال 2008 ، تنش بین این دو گروه به صورت سطحی به پایان رسید. در این توافق نیروهای 8 مارس توانستند حق وتو در کابینه را بدست آورند و میشل سلیمان نیز بعنوان رئیس جمهور برگزیده شد. بعد از پایان دوره ریاست جمهوری میشل سلیمان لبنان نزدیک به دو سال است که در خلأ ریاست جمهوری قرار دارد و احزاب این کشور در توافق برای تعیین رئیس جمهور ناتوان هستند. گروه های سیاسی همچنین نمی توانند بر سر تعیین قانون انتخابات لبنان به توافق برسند، لذا پارلمان کنونی لبنان تاکنون دو بار دوره مسئولیت خود را تمدید کرده است.

در ساختار پارلمانی لبنان 128 کرسی به تساوی بین مسیحیان و مسلمانان تقسیم شده است . مسیحیان مارونی 34 کرسی ، ارتدوکس 14 و سنی ها 27 کرسی را از آن خود کرده اند . البته این تقسیم بندی از سال 1932 باقی مانده است و ساختار پارلمان لبنان از آن زمان تا کنون تغییری نکرده است .

گروههای شاخص ائتلاف 14 مارس

الف: جریان المستقبل (سنی)

این جریان یک جریان سنی لبنانی است که رفیق حریری آن را بنا نهاد. بعد از ترور او رهبری این جریان بر عهده سعد الدین حریری قرار گرفت. این جریان مبنای ائتلاف 14 مارس در مجلس لبنان باحضور احزابی چون سوسیالیست ترقی خواه ، حزب نیروهای لبنانی، حزب الکتائب و ... شد. این ائتلاف از حمایت آمریکا و فرانسه و سایر کشورهای غربی به همراه عربستان و برخی کشورهای عربی برخوردار است. ائتلاف 14مارس با برپایی تظاهرات و اعتصاب‌ها در شهرهای لبنان بویژه بیروت خواستار تشکیل دادگاه بین‌المللی برای مجازات عوامل ترور رفیق حریری، پایان دادن به حضور نظامی و امنیتی سوریه در لبنان و برگزاری انتخابات آزاد در این کشور و خلع سلاح تمام گروه‌های لبنانی از جمله حزب‌ا‌لله شدند. بدنبال این تحصن‌ها و ناآرامی‌ها ائتلاف 14 مارس توانست بیشتر کرسی‌های پارلمانی را بدست بیاورد و دولت اکثریت را تشکیل دهد.

اساس موسسان حزب بر مبنای همزیستی مسالمت آمیز برای همه لبنانیها بیان شده که شامل 4 بند می شود:
1- حریت و استقلال لبنان
2-نظام دموکراسی پارلمانی
3-توزیع ثروت عادلانه
4-عدم طائفه گرایی و مقابله با تجزیه و تقسیم لبنان
جریان المستقبل دارای شاخه هایی از قبیل جوانان،زنان، تعلیم و تربیت،رسانه،آزادیخواهی، ورزشی،کارگری و .... است. جریان المستقبل حضور بارزی در رسانه های جهان عرب دارد .  3 کانال تلویزیونی ملی ، ماهواره ای و خبری و رادیو الشرق که برنامه های آن از بیروت و پاریس پخش میشود، همچنین روزنامه المستقبل و روزنامه هایی همچون النهار ، اللواءاز جمله رسانه هایی هستند که تریبون توجیه سیاستهای جریان المستقبل به شمار می روند.


ب: حزب الکتائب (مسیحی)

حزب کتائب لبنان از بارزترین و قدیمی ترین احزاب لبنانی است. این حرکت توسط پیر جمیل در سال 1936 تحت تاثیر حرکت نازیسم و حضور اعضای حرکت جوانان وطن در جریان المپیک 1936 برلین بوجود آمد. این حرکت تا 1952 به فعالیت خود ادامه داد و پس از یک وقفه حرکت خود را در سال 1958 دوباره و توسط کمیل شمعون از سر گرفت.درسال 1968 یک اتحاد سه گانه بین حزب آزادسازان وطن و اتحاد ملی امضا شد که نتیجه آن بدست آوردن 9 صندلی در پارلمان لبنان در دوره های مختلف مجلس لبنان بود.این حزب از مهمترین جریانات راست در ابتدای جنگهای داخلی لبنان بود و بیشترین سهم را در ایجاد نیروهای موسوم به قوات لبنان داشت. در سال 1984 و با فوت موسس حزب و همچنین عملیاتهای تروریستی جریان انشعابی القوات اللبنانیه انشعابات فراوانی در کتائب صورت گرفت.در آوریل 1975 حزب الکتائب دست به یک عملیات گسترده زد که از آن بعنوان مهمترین دلیل بر شروع جنگهای داخلی لبنان نام می برند .در آن سالها حزب در خیابانهای بیروت به ترور شبه نظامیان فلسطینی و حرکت ملی لبنانی پرداخت. در سپتامبر 1982 ایلی حقیبه از رهبران الکتائب حدود 2000 آواره فلسطینی را در اردوگاه صبرا و شتیلا و با اجازه نیروهای اشغالگر اسرائیلی قتل عام کرد.

در سال 2001 کریم بقرادونی به ریاست حزب انتخاب شد ولی بعد از مدتی بین او و امین جمیل بر سر رهبری حزب نزاع صورت گرفت و در نهایت دو طرف بر سر باقی ماندن بقرادونی به ریاست حزب و انتخاب جمیل به رهبری حزب به توافق دست یافتند.حزب در انتخابات سال 2005 پارلمان صاحب 3 کرسی در پارلمان 128 نفره لبنان شد.امین الجمیل از حوزه انتخابیه المتن الشمالی و صولانج جمیل از حوزه انتخابیه یک بیروت و آنطوان غانم از حوزه انتخابیه بعبدا.در دولت سنیوره با ترور شدن پیر امین جمیل وزیر صنایع و آنطوان غانم ضربه سختی به این حزب وارد شد.

ج: نیروهای لبنانی (مسیحی)

حزب نیروهای لبنانی یک حزب سیاسی مسیحی است که بشیر جمیل آنرا پایه گذاری کرده است. این حزب در جریان جنگهای داخلی لبنان درگیری های زیادی با ائتلاف گروهای مسلمان(حرکت ملی لبنان) و گروههای فلسطینی داشت. حتی در برخی موارد نیز با گروههای هم پیمان خود به نزاع و در گیری پرداخت.در سال 1982 بعد از ترور جمیل این جریان استقلال خود را ازالکتائب اعلام کرد و در یک نزاع خونین با ارتش تحت رهبری میشل عون در سال 1989 و 90 سرانجام اسلحه خود را تسلیم نمود. بعد از پیمان طائف فعالیت خود را در قالب حزب سیاسی ادامه داد. در سال 1994 رهبر آن سمیر جعجع به جرائمی همچون انفجار کلیسای سیده النجاه و ترور طونی فرنجیه پسر سلیمان فرنجیه رییس جمهور لبنان و قتل رشید کرامی نخست وزیر و جرائم دیگر به حبس محکوم شد. این حکم او در سال 2005 با خروج ارتش سوریه از لبنان ملغی شد و او از زندان آزاد شد و بار دیگر رهبری جریان را بر عهده گرفت . هم اکنون جریان نیروهای لبنانی پنج کرسی در پارلمان لبنان در اختیار دارد که شاخص ترین آنها ستریدا جعجع همسر سابق سمیر جعجع میباشد.

د: جریان سوسیالیست ترقی خواه لبنان(دروزی)

جریان سوسیالیست ترقی خواه لبنان از مهمترین احزاب سیاسی لبنانی است و در حال حاضر رهبری آن برعهده ولید جنبلاط است. پایه های حزب بر مبنای سکولاریسم و سوسیالیسم و بر مبنای اکثریت دروز شکل گرفته است. تاریخ تاسیس آن به 1949 باز می گردد. موسسان این حزب کمال جنبلاط ، فرید حیران، آلبرت ادیب ، عبدالله العلایلی ، فواد رزق و جورج حنا بودند. کمال جنبلاط یک گروه شبه نظامی تاسیس کرد که نقش موثری در جنگ های داخلی لبنان داشت. این گروه تا سال 1990 بر بخشی از جبل لبنان و منطقه الشوف مسلط بود. مهم‌ترین دشمن شبه نظامیان وابسته به جنبلاط حزب الکتائب بود. در مارس 1977 کمال جنبلاط ترور شد و انگشت اتهام به سوی مسیحیان گروه رقیب نشانه رفت و طرفداران جنبلاط با هدف گرفتن انتقام ، مسیحیان زیادی را قتل عام کردند و شبه نظامیان موسوم به نیروهای لبنانی شهروندان دروزی را هدف گلوله‌های خود قرار دادند. این درگیری‌های خونین سبب شد تا مسیحیان ساکن جبل لبنان از منطقه کوچ کنند. جنبلاط پدر از شبه نظامیان قوی در سالهای 1975 تا 1990 برخوردار بود.بسیاری از گروههای چپ فلسطینی آن را تجهیز و یاری میکردند. این حزب در طول تاریخ خود با حکومت سوریه دارای مشکلات فراوان بوده است.

درسال 1977 کمال جنبلاط ترور شد. پس از کمال جنبلاط ولید جنبلاط رهبری حزب را برعهده گرفت و شبه نظامیان حزب به قتل عام های خونین بر علیه مسیحیان به تلافی ترور کمال جنبلاط دست زدند.سلسله عملیاتی که منجر به هجرت بسیاری از مسیحیان از منطقه جبل شد. از جمله احزابی که از حزب دروزی سوسیالیست ترقیخواه منشعب کرده اند و به جمع هم پیمانان حزب الله پیوسته اند، می توان به حزب دموکراسی ملی به رهبری طلال ارسلان و جریان توحید لبنان به رهبری وئام وهاب اشاره کرد.

پس از ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان در سال 2005 جورج حاوی یکی از رهبران حزب سوسیالیست ترقی خواه در گفت‌وگو با شبکه الجزیره بشار اسد رئیس جمهور سوریه را متهم به دخالت در این ترور کرد. این مسئله به تنش میان لبنان و سوریه دامن زد و در عرصه تحولات داخلی لبنان حزب سوسیالیست ترقی خواه به ائتلاف 14مارس پیوست. مواضع ضد مقاومتی که ولید جنبلاط در پیش گرفت حزب او را به یکی از مهم‌ترین گروه‌های سیاسی ائتلاف 14مارس تبدیل کرد.

این حزب به تغییر مواضع و رویکردهای خود در جریان شرایط متفاوت لبنان مشهور است. لذا به صورت دقیق نمی توان این گروه را در چارچوب ائتلاف 14 مارس قرار داد، به عنوان مثال جنبلاط در حوادث مربوط به استعفای سعد حریری از نخست وزیری و روی کار آمدن نجیب میقاتی در کنار حزب الله و 8 مارس قرار گرفت. وزنه و موقعیت این نقش تاثیرگذاری در پیروزی هر یک از جریان های 8 و 14 مارس در عرصه سیاسی لبنان دارد. 

حزب دموکراتیک لبنان، جنبش مبارزه عربی لبنان ،جریان توحید از دیگر گروه‌های سیاسی دروزی است اما بیشتر دروزی‌های لبنان از حزب سوسیالیست ترقی خواه به رهبری ولید جنبلاط حمایت می کنند.

از دیگر گروه های سیاسی حاضر در جریان 14 مارس می توان به احزاب کوچکی نظیر مجمع قرنه شهوان،حزب ناسیونال لیبرال،جنبش استقلال، بلاک تریپولی، جنبش دموکراتیک تجدد،جنبش دموکراتیک چپ، حزب لیبرال دموکرات ارمنی، حزب سوسیال دموکرات هونچاکیان، جمعیت میهن‌پرستان لبنانی  و جمعیت لیبرال شیعه اشاره کرد.

گروههای شاخص جریان 8 مارس


الف: جنبش اَمَل(شیعی)

امام موسی صدر یکی از شخصیت‌های اسلامی است که نقش برجسته‌ای در تاریخ سیاسی و اجتماعی لبنان بجای گذاشت. وی در سال 1960 وارد شهر صور شد تا به امور شیعیان لبنانی بپردازد. در آن زمان فقر در میان شیعیان لبنانی بیداد می‌کرد به همین دلیل آنان از وضعیت اجتماعی مناسبی برخوردار نبودند. امام موسی صدر برای رهایی شیعیان از فقر و بیسوادی کوشید با راه اندازی موسسات خیریه سطح زندگی آنان را بهبود بخشد. تلاش‌های او سبب شد تا در مرحله اول شیعیان و در مرحله دوم سایر اقشار فقیر لبنانی از خدمات موسسات بهداشتی، اقتصادی و آموزشی شیعیان بهره‌مند شوند و سطح زندگی آنان ارتقا یابد. دهه‌ها تلاش برای محرومیت زدایی از شیعیان به تقویت جایگاه اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی آنان کمک چشم گیری کرد.

حملات هر از چند گاه رژیم صهیونیستی به لبنان برای سرکوب فلسطینیان مقیم این کشور و بی‌ثباتی و ناامنی لبنان، امام موسی صدر را به این اندیشه وادار ساخت تا برای دفاع از شیعیان گروهی را تاسیس کند. انفجار در اردوگاه آموزشی جنبش فتح در نزدیکی روستای عین‌البینه در نزدیکی بعلبک این فرصت را برای امام موسی صدر بوجود آورد تا در سال 1975 موجودیت شاخه نظامی جنبش محرومین موسوم به امل را اعلام کند. نام امل از سرواژه‌های نام عربی أفواج المقاومة اللبنانیة (لشکرهای مقاومت لبنان) تشکیل شده است. خود واژهٔ امل نیز در عربی به معنی امید است. نیروهای وابسته به امل نقش برجسته‌ای در دفاع از شیعیان در جریان جنگ‌های داخلی لبنان داشتند. پس از این جنگ به عنوان یکی از امضا کنندگان پیمان طائف در استقرار ثبات و امنیت لبنان نقش مثبتی ایفا کردند. با وجود این پس از حمله ارتش صهیونیستی در سال 1982 به لبنان نیروهای جنبش امل در جنوب این کشور و اطراف بیروت، دره بقاع و چند نقطه دیگر مستقر شدند. در این جنگ خسارت زیادی به نظامیان اسرائیلی وارد کردند بطوریکه یگان ویژه چترباز ارتش صهیونیستی را در ساحل خلده تارو مال ساختند و رشادت‌های جوانان این جنبش آنان را به سمبلی از مبارزه علیه اسرائیل تبدیل کرد بویژه اینکه سالیان متمادی علیه این رژیم دوشاش رزمندگان حزب‌الله در جنوب لبنان جنگید.

این روحیه مقاومت و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی در میان تمام اعضای جنبش امل و کادر رهبری آن به چشم می‌خورد . تجاوزات اسرائیل به لبنان و مواضع ضد صهیونیستی ، نبیه‌بری و تاکید او بر مقاومت در برابر تجاوزات سبب شد تا در نشست سراسری جنبش امل در سال 1983 وی به ریاست این جنبش انتخاب شود. این جنبش در کنار حزب‌الله لبنان و در پیروزی‌های او سهیم است.

جنبش امل یکی از ارکان اصلی مقاومت اسلامی در جنوب لبنان است که توانست پیروزی‌های زیادی برای مردم این کشور رقم بزند و توطئه‌های غرب و اسرائیل علیه مقاومت و لبنان را خنثی کند.

ب: حزب الله لبنان (شیعی)

حزب‌الله لبنان بزرگترین و تاثیرگذارترین جنبش لبنانی است که نقش بسیار مهمی در ساختار سیاسی این کشور دارد. به هرحال بدنبال حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 تعدادی از جوانان لبنانی در کنار یکدیگر قرار گرفتند و با هدف بیرون راندن متجاوزین یک گروه مقاومت تشکیل دادند. جنگ‌های چریکی و فعالیت سیاسی این جوانان سبب شد تا افسانه شکست ناپذیری ارتش صهیونیستی نابود شود و این ارتش اولین طعم تلخ شکست را در سال 2000 بچشد و دست از پا درازتر از جنوب لبنان عقب نشینی کند.

بدنبال عقب نشینی خفت بار ارتش صهیونیستی از جنوب لبنان ، جایگاه حزب الله در عرصه تحولات داخلی و خارجی لبنان پررنگ‌تر شد، چرا که مردم این کشور به این افتخار می کردند و آن را به عنوان یک پیشتوانه قوی در برابر توطئه دشمنان می دانستند به همین دلیل حزب الله توانست در عرصه داخلی لبنان نقش برجسته تری ایفا کند و بارها عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی را دستگیر کرد و جریان تبادل آنان با اسیران لبنانی تعداد زیادی از آنان آزاد شدند این موضوع به محبوبیت بیشتر حزب‌الله افزود. به تدریج توطئه‌های داخلی علیه حزب‌الله و گروه مقاومت شکل گرفت اما با درایت مقامات این جنبش آنها یکی پس از دیگری خنثی شدند اما مهم‌ترین توطئه‌ای که علیه این جنبش با هدف خلع سلاح و حذف آن از عرصه تحولات سیاسی لبنان رخ داد پس از ترور رفیق حریری در سال 2004 صورت گرفت. بدنبال این ترور انگشت اتهام غرب و همپیمانان داخلی آن به طرف سوریه و نیروهای مقاومت نشانه رفت و قطعنامه 1701 شورای امنیت به تصویب رسید. در این قطعنامه بر خروج نیروهای سوری و خلع سلاح تمام گروه‌های لبنانی تصریح شده است.

گروه‌های طرفدار غرب و احزابی که خواستار خروج نیروهای سوری از لبنان بودند ائتلافی موسوم به ائتلاف 14مارس را تشکیل دادند. این ائتلاف بیشترین فشار را برای خلع سلاح حزب‌الله وارد کرد اما از آنجایی برخی گروه‌های شرکت کننده در این ائتلاف مثل جریان آزاد فقط خواستار عقب نشینی نیروهای سوری از لبنان بودند و از مقاومت در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی حمایت می کردند، ائتلاف 14 مارس نتوانست در خلع سلاح حزب الله موفقیتی بدست بیاورد. البته رایزنی حزب‌الله و تاکید این گروه بر تهدیدات اسرائیل علیه لبنان نقش بسزایی در خنثی کردند این توطئه داشت. در پی شکست توطئه‌های آمریکا و اسرائیل علیه مقاومت اسلامی لبنان و تقویت بیش از بیش جایگاه این جریان سرانجام رژیم صهیونیستی تصمیم به حمله گرفت و در تابستان 2006 به لبنان حمله کرد اما مقاومت 33 روزه نیروهای مقاومت اسلامی جنوب بار دیگر بزرگ‌ترین شکست ارتش صهیونیستی را رقم زد و تل‌آویو مجبور شد با خفت و خواری به جنگ 33 پایان دهد و پذیرفت که در این جنگ شکست خورده است و به شروط حزب‌الله تن داد. این جنگ با اسارت چند سرباز اسرائیلی توسط حزب‌الله آغاز شد و سپس جنگنده‌های نیروی هوایی اسرائیل به بمباران سنگین لبنان و تخریب بخش وسیعی از زیرساخت این کشور پرداختند. این جنگ که پیچیده‌ترین نبرد نامتقارن قرن 21 میلادی لقب گرفت، صحنه ناکامی تجهیزات سنگین مانند تانک‌های مرکاوا و خودروهای زرهی در برابر موشک‌های ضد زره آرپی‌جی 29 بود. ناوچه ساعر اسرائیلی نیز در اصابت موشک ضد ناو نور ساخت ایران به‌شدت آسیب دید و بلااستفاده گشت و چندین عنصر نیروی دریایی اسرائیل کشته شدند. تونل‌های زیرزمینی حزب‌الله و کمین‌های ماهرانه آن‌ها تحسین‌برانگیز بود.

از جمله شرایط حزب الله برای پذیرش آتش بس این بود که در جریان تبادل اسیران و اجساد نظامیان اسرائیلی با نیروهای لبنان، حزب‌الله موفق شد تمام لبنانی‌های در بند رژیم صهیونیستی را آزاد کند. این پیروزی‌ها و موفقیت‌ها سبب شد تا جایگاه حزب‌الله و مقاومت هر روز مستحکم‌تر شود بطوریکه ائتلاف 14 مجبور شد از موضع خود درباره خلع سلاح مقاومت دست بکشد و در مذاکرات آشتی ملی گروه‌های لبنانی که در سال 2007 در قطر برگزار شد آن را نادیده بگیرد.

حزب‌الله در طول عملیات‌های شهادت طلبانه خود بیش از 1200 اسرائیلی را به قتل رسانیده و چندین هزار اسرائیلی را نیز مجروح کرده است. حزب‌الله تنها گروهی است که اسرائیل در برخورد با آن وا‌مانده است و علی‌رغم سه دهه جنگ سنگین هیچ‌گاه موفق به نابودی آن نشده است و بالعکس پس از هر نبرد حزب‌الله ازنظر نظامی قویی‌تر شده است.

ج: جریان آزاد ملی لبنان (مسیحی)

بزرگترین حزب سیاسی مسیحیان لبنان جریان آزاد ملی است. فکر ایجاد جریان آزاد ملی لبنان پس از تبعید میشل عون رییس جمهور وقت لبنان به پاریس شکل گرفت. این جریان در طول سالها، فعالیت سری خود را در بین مسیحیان ارتودکس لبنان ادامه داد تا آنکه پس از بازگشت میشل عون در سال 2005 تشکیلات شکل رسمی به خود گرفت. این جریان با جریان المرده پیمان استراتژیک بست. پس از تشکیل پارلمان این جریان در سال 2006 با حزب الله پیمان استراتژیک منعقد نمود. از بندهای این پیمان تشکیل جبهه واحد و به رسمیت شناختن حق قانونی مقاومت و عدم خلع سلاح آن بود.

این جریان از شاخه های اصلی ایجاد ائتلاف 14 مارس بود ولی بعد از امضای پیمان با حزب الله و امل و دروز جبل عامل به صف مخالفین این جریان پیوست. امروزه همپیمانی این جریان با حزب الله آن را به قدرتمندترین جریان مسیحی در خاورمیانه تبدیل کرده است.

د: جنبش توحید اسلامی(اهل تسنن)

جنبشی است که در سال 1982 میلادی توسط شیخ «سعید شعبان» تأسیس شد. شعبان در دهه هشتاد، ارتباط خوبی با ایران داشت. او با پشتیبانی جریان‌های دینی اهل سنّت، قدرت نظامی نیرومندی در شهر طرابلس تشکیل داد. جنبش او از چند مجموعه اسلامی کوچک مانند «جندالله» و «جنبش لبنان عربی» به وجود آمده بود. وی بر شهر طرابلس حاکمیت پیدا کرد و در سال 1984، در این شهر امارت اسلامی اعلام نمود. مخالفت نیروهای سوری مستقر در لبنان با این جریان باعث کاهش نفوذ آنان شد. سوری ها توانستند طی در گیری با اعضای این جنبش بر تمامی طرابلس مسلط شوند و از فعالیت این جنبش بکاهند.

بعد از این درگیری ها، نفوذ این جنبش کاهش پیدا کرد، ولی توسّط فرزند مؤسس این جنبش شیخ «بلال شعبان» دوباره با تأثیرکمتری به میدان بازگشت. این جریان امروز هم جنبشی نزدیک به جریان حزب الله در بین اهل سنت لبنان به شمار می‌آید.

ه: حزب دموکرات لبنان (دروزی)

این حزب در جولای 2001 و پس از انشعاب از جریان سوسیالیست ترقی خواه رسمیت یافت. رئیس این حزب طلال ارسلان وزیر سابق ورزش و جوانان لبنان است. این جریان پیش از تمایل اخیر ولید جنبلاط رییس جریان سوسیالیت ترقی خواه به جریان 8 مارس شاخص ترین جریان دروز همپیمان حزب الله است.

و: جماعت اسلامی لبنان (اهل تسنن)

این جماعت یکی از شاخه‌های اخوان‌المسلمین است که در سال 1964 به طور رسمی فعالیت خود را در لبنان آغاز کرد. فتحی یکن اولین دبیرکل این جماعت بود که هدف از تاسیس آن تبلیغ اسلام ، مقابله با تمدن غربی و جامعه سازی اسلامی و تلاش برای بازگشت به اصول اصیل اسلامی بود. این جماعت در دهه 70 قرن گذشته در سراسر مناطق سنی نشین لبنان نفوذ خود را توسعه داد. بیشتر توجه جماعت اسلامی لبنان به موسسات رسمی دینی بود لذا نمایندگانی را در این موسسات مثل شورای عالی اسلامی و اداره اوقاف نصب کرد. این جماعت به تدریج وارد فعالیت‌های سیاسی شد بطوریکه در سال 1972 اولین نماینده وابسته به جماعت اسلامی لبنان وارد پارلمان این کشور شد.

در جریان جنگ‌های داخلی لبنان در سال 1975 جماعت اسلامی لبنان گروه شبه نظامی موسوم به مجاهدین تشکیل داد تا از مناطق طرابلس، بیروت و صیدا حمایت کند. پس از این جنگ نیروهای وابسته به جماعت اسلامی لبنان سلاح های خود را به نیروهای عربی تحویل دادند و مراکز نظامی خود را تعطیل کردند اما با حمله ارتش صهیونیستی به لبنان در سال 1982 نیروهای وابسته به جماعت اسلامی این کشور مسلح شدند و تا خروج آخرین نظامی اسرائیلی از جنوب لبنان به مبارزه خود با این رژیم ادامه داد. از آنجایی که این جماعت به جدایی دین از سیاست معتقد نیست و بر این باور است فعالیت های سیاسی که در راستای دفاع از حقوق مردم و بر طرف کردن ظلمی از آنان باشد عبادت محسوب می شود، در عرصه سیاسی این کشور حضور فعالی دارد و بعد از ترور رفیق حریری سیاست اعتدال را میان دو جناح اصلی لبنان یعنی 14 مارس و 8 مارس در پیش گرفت. فتحی یکن دبیر کل این جماعت شخصیتی نزدیک به حزب الله است. افکار اساسی یکن با اندیشه اخوان المسلمین، اشتراک دارد. بعد از ترور رفیق حریری، یکن به ائتلاف مخالفان دولت به رهبری حزب الله پیوست.

مجموع احزاب تشکیل دهنده 8 مارس به همراه تعداد کرسی های موجود در پارلمان کنونی این کشور عبارتند از:

جریان آزاد ملی: مسیحی؛ 19 کرسی

جنبش امل: شیعه؛ 13 کرسی

حزب الله: شیعه؛ 12 کرسی

حزب دموکراتیک لبنان: دروزی؛ 4 کرسی

جریان المرده: مسیحی؛ 3 کرسی

جنبش مجد: سنی؛ 2 کرسی

طاشناق: ارمنی؛ 2 کرسی

حزب سوری قومی اجتماعی: لائیک؛ 2 کرسی

حزب سوسیالیست بعث عربی: لائیک؛ 2 کرسی

حزب التضامن: مسیحی مارونی؛ 1 کرسی

تجمع اسکاف: مسیحی؛ بدون کرسی

حزب مردمی الناصری: لائیک؛ بدون کرسی

حزب دموکراتیک عربی: علوی؛ بدون کرسی

انتهای پیام/ر