ملت مصر به معادله «خون مقابل نفت» تن نمیدهد/ کسی که دستش را دراز کرد اختیاری ندارد
مشکل واقعی در روابط مصر و عربستان این است که دو کشور تا درجه قابل توجهی دارای تفاوت دیدگاه در مورد بحران سوریه و دیگر بحرانهای منطقه و راه حل و فصل آنها هستند، سعودیها میخواهند تا برگه را به تنهایی بدست بگیرد و مصر تنها پشت سر آن حرکت کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه مصری الشروق در مقالهای به قلم «عبدالله السناوی» با عنوان «مصر و سعودی: روابط مبهم» مینویسد: توصیف راهبردی در مورد روابط مصر و سعودی با رویکردهای علنی و تفاهمات مستحکم در مورد پروندههای منطقه و نگرش به آینده همکاری مشترک در دراز مدت تطابق ندارد. با هر مقیاس سیاسی، توصیف روابط دو کشور بعنوان «ائتلاف راهبردی» دشوار است. به بیان دیگر این روابط فراتر از روابطی «عادی» و کمتر از روابطی «راهبردی» است. دو کشور برای جلوگیری از تنشهای بیشتر در موضع عربی به یکدیگر نیاز دارند و صداهایی از سوی محافل دانشگاهی و رسانهای سعودی در ابراز تردید در مورد ماهیت راهبردی روابط دو کشور هم شنیده میشود.
نویسنده با مقایسه بین دوران قبل و بعد از ملک عبدالله و گرایش سعودی به سوی ترکیه بدون هیچ هماهنگی قبلی با مصر و بلند شدن درخواستهایی برای ادغام اخوان المسلمین در نظام سیاسی مصر و اولویت ائتلاف با ترکیه بر ائتلاف با مصر در دوران ملک سلمان، به تاثیر کاهش قیمت نفت و کسری بودجه و هزینه فراوان سعودی در جنگ یمن و دیگر درگیریهای منطقهای بر کاهش حمایت سعودی از مصر اشاره کرده و تاکید میکند: دولتی به حجم و اندازه مصر نمیتواند برای همیشه بر کمکهای اقتصادی تکیه کند و این اهانتی به جایگاه و تاریخ و شخصیت مصر است. هر کس دستش را دراز کند، اختیار تصمیمگیری خود را دیگر در اختیار ندارد و این حقیقتی است که نباید فراموش کرد. بین کمک و سرمایهگذاری تفاوت وجود دارد. زیرا کمک موقت و در شرایط خاصی و محدودی است، ولی سرمایهگذاری ایجاد کننده منافع مشترک و روابط درازمدت است.
ابهامات فراتر از مسائل اقتصادی است و به بیان دقیق تر ابهامات راهبردی است که بر ابعاد اقتصادی روابط مصر و سعودی سایه افکنده است. شاید سعودیها به دنبال ایفای نقش نظامی مستقیم مصر در بحران یمن فراتر از حضور نمادین در عملیات طوفان قاطعیت یا ارسال واحدهای دریایی به نزدیکی تنگه باب المندب باشند، ولی مصریها بنا بر تجربه گذشته و فاجعه 1967 آماده ورود به این گزینه نیستند و برای بزرگان ملی، معادله خون در مقابل نفت قابل قبول نیست و مصر یک ملت مزدور نیست و بین دفاع از امنیت خلیج (فارس) و مداخله نظامی بر فراز کوههای یمن تفاوت ماهوی وجود دارد. اولی موضوع امنیت ملی و وظیفهای است که نمیتوان آن را در حد منافع اقتصادی پایین آورد و دومی ورود به جنگ علیه یک طیف اساسی از جامعه یمن است که خود سعودی آلان به صورت علنی برای توقف خسارتهای وارده در حال مذاکره با آن است.
نویسنده با انتقاد از عملیات طوفان قاطعیت یا تشکیل ائتلاف نظامی اسلامی، بر موضع مصر در عدم مداخله نظامی در سوریه و یمن و لیبی تاکید کرده و مینویسد: حرفهای سعودیها در مورد سلاح (مداخله نظامی) فراتر از انتقاد از نفوذ ایران نمیرود و میخواهند بگویند که قادر هستند تا ائتلافهای نظامی قوی تری نسبت به دشمنان منطقهای شان تشکیل بدهند، بدون اینکه آمادگی اعمال گزینه نظامی را داشته باشند. مشکل واقعی این است که مصر و سعودی تا درجه قابل توجهی دارای تفاوت دیدگاه در مورد بحران سوریه و دیگر بحرانهای منطقه و راه حل و فصل آنها هستند.
سعودی میخواهد تا برگه را به تنهایی بدست بگیرد و مصر بدون تفاهمات قبلی پشت سر آن حرکت کند، همانند اینکه سعودی باب گفتگو با طرفهای سوری و حوثیها را باز کرد و مصر را به حاشیه راند، سعودی آمادگی خود را برای گفتگو با ایران اعلام کرد، درحالیکه همزمان حساسیت زیادی نسبت به اقدام قاهره در نزدیکی به ایران دارد. از قاهره میخواهد تا صفحه جدیدی را در روابط با ترکیه بگشاید و از سطح تنش با این کشور بکاهد، این گزینه صحیحی است به همان میزان که گشایش به سمت ایران هم صحیح است و دو کشور از واقعیتها و ستونهای اصلی منطقه هستند، اما سعودی بدون دریافت اطمینانهای کافی از طرف ترکی، آمادگی برقراری روندی جدید در روابط را دارد. این پروندهها همگی نیازمند گفتگوی عمیق و ارتباط بین مسئولان دو طرف با حضور کارشناسان و نخبگان است، اگر واقعا به دنبال برقراری «ائتلاف راهبردی» و گفتگوی بدون مانع و بحث و بررسی جدی برای رسیدن به اهداف قانع کننده و نه صرفا تبلیغات هستیم.
انتهای پیام/ر